هژمونگرایی
اردوغان چگونه از دیپلماسی فرهنگی به سود خود بهره برد؟
در سالهای اخیر، یکی از رایجترین مفاهیم در سیاست خارجی ترکیه، دیپلماسی فرهنگی بوده است. دیپلماسی فرهنگی به تعامل دولت یا ملت با جوامع خارجی و روشهایی اشاره دارد که از طریق تقویت روابط فرهنگی درک جوامع مخاطب را در مورد کشور بهبود میبخشد. این نوع از دیپلماسی تلاش میکند وجهه مثبت یک کشور را در جوامع خارجی افزایش دهد و میتواند جوامع را ترغیب کند گروههای موثری را چه در دولتهای خود و چه میان ملتها تشکیل دهند و از این طریق دولت و ملت خود را برای پیگیری روابط مثبت با آن کشور تحت تاثیر قرار دهند. دیپلماسی فرهنگی و افزایش جذابیت یک کشور از طرق مختلفی مانند برنامههای تبادل دانشجو، پخش برنامههای رادیویی و تلویزیونی، ایجاد مراکز فرهنگی در خارج از کشور و ساخت مشترک فیلم و نشر تصاویر تاثیرگذار، ایجاد گفتمان فرهنگی واحد در میان دولت و ملت، تقویت ارزشهای هویتی مشترک و... امکانپذیر است.
از زمان تشکیل دولت به وسیله اردوغان، وی در طول دوره زمامداری خویش از اهرم دیپلماسی فرهنگی به خوبی بهره برده است که در برههای از زمان به همگرایی منطقه و در برهه دیگر به ایجاد چالش در منطقه منجر شده است. در طول دوره حکومت حزب عدالت و توسعه سیاستهای متخذه در جهت دیپلماسی فرهنگی در ابتدا همگرایی بیشتری داشته است در حالی که بعد از خیزشهای عربی تلاش برای کسب قدرت بیشتر و هژمونگرایی بیشتری صدرنشین امور دیپلماتیک شده است.
در هر حال حزب عدالت و توسعه مهمترین اهداف خود را تقویت بنیه فرهنگی و صدور ارزشهای فرهنگی بهخصوص ترویج پانترکیسم قرار داده است که در طول دوره حکومت خویش بهخصوص دهه اخیر به شدت بر این امر تاکید داشته است. نمونه بارز آن استفاده از هر نوع فرصتی از سوی دولت اردوغان برای اتحادیه کشورهای ترکزبان است که در اختلافات و بحران قرهباغ به وضوح قابل مشاهده است. حمایت از آذربایجان و تحقق این همگرایی به راحتی میتواند نوعثمانیگرایی آنکارا را به مراحل بالاتری برساند. گاهی اوقات در تلاشهای دیپلماتیک اگر هدف اصلی آنها بهبود وضعیت یک کشور باشد ممکن است شامل ابزار نظامی نیز شود، مثلاً افزایش تعداد پایگاههای نظامی در آفریقا که آنکارا انجام میدهد عاملی در تثبیت و ترویج دیپلماسی فرهنگی خویش است. البته تمامی مطالب گفتهشده به منظور چشمپوشی از عنصر و محور اقتصادی یا اهداف پنهان در اقداماتی مانند ایجاد پایگاه نظامی یا حمایت از آذربایجان در قرهباغ نیست بلکه همه این موارد به عنوان مکملی در کنار هم هستند.
برای بررسی دیپلماسی فرهنگی اردوغان باید به عملکرد آن و مهمترین محورها و ابزارهای عملیاتی در طول دوره حکومت وی تاکنون و نتایج مهم آن رجوع کنیم که در ادامه در چند محور بیان میشود.
1- تقویت رسانه بهخصوص صنعت سینما و فیلم: از مهمترین عناصر و اهرمهای اردوغان در تبلیغ و ترویج فرهنگ عثمانیگرایی و پانترکیسم از طریق سینما و فیلم بوده است. امروزه در سرتاسر جهان شبکههای ترکیه علاوه بر تبدیل شدن به یک صنعت تجاری بسیار مناسب به عنوان ابزاری در خدمت اهداف فرهنگی دولت هستند. همانطور که انتشار فیلم سلطان سلیمان بازنمایی و یادآوری دوره اقتدار عثمانی برای جهانیان بود. این صنعت پررونق اقتصادی و فرهنگی ترکیه به برگزاری همایشها و جذب هنرمندان بسیاری اقدام کرده است که در درون ترکیه هم به رونق اقتصادی کمک کنند و هم فیلمهایی را در راستای اهداف مذکور تولید کنند. سخنان مدیر ارتباطات که در کتاب «دیپلماسی فرهنگی و ارتباطات، ابزار قدرت نرم ترکیه» بیان شده است درک بهتری از نگاه و عملکرد دولت اردوغان به دیپلماسی فرهنگی و ابزار رسانه میدهد. با تاکید بر اینکه ترکیه بهطور موثر از سیاستهای دیپلماسی فرهنگی پایدار استفاده میکند، ایشان به عنوان مدیر دولتی بیان کردهاند: «فعالیتهای دیپلماسی فرهنگی در میانمدت و بلندمدت تصویر، شهرت و درک ترکیه را تقویت کرده و دیپلماسی فرهنگی با تقویت احساسات و افکار مثبت نسبت به ترکیه و شکستن وجهه منفی، راه را برای دستیابی ترکیه به جامعه بینالمللی هموار میکند.
در مبارزه ترکیه با دستکاری و اطلاعات نادرست، قدرت دیپلماسی فرهنگی برای تاثیرگذاری بر افکار عمومی بینالمللی ابزار قدرتمندی به حساب میآید... و دولت ما بهطور راهبردی از ابزار رسانه به خوبی بهره برده است.» مقامات ترکیه اعلام کردهاند که کاملاً آگاه هستیم که جهانبینی شرقشناسانه بهطور تاریخی به سیاست جهانی آسیب رسانده است. این پیام که همه ویژگیهای مطلوب در جوامع غربی وجود دارد، در حالی که همه ویژگیهای نامطلوب، هرجومرج، اقدامات ضد دموکراتیک و نقض حقوق بشر و حیوانات در جوامع شرقی تجربه میشود، توسط رسانهها در سراسر جهان از طریق محتوای رسانهای، سریالها و فیلمهای تولیدشده متجلی شدند. به همین جهت شاهد تلاش دولت ترکیه با محوریت دیپلماسی فرهنگی برای شکستن این دور باطل و جایگزینی درک منفی با واقعیت متمرکز هستیم. آنها بر این اعتقاد هستند که آنکارا تعاریف خود را در سیاست بینالملل ایجاد میکند و از همه ابزارها و تاکتیکهای ارتباطی موجود برای انتقال استدلالهای خود به افکار عمومی بینالمللی در مخالفت با کسانی که میخواهند آنها را محدود به الگوهای خاص کنند، استفاده خواهند کرد. رسانه موثرترین ابزاری است که در این زمینه ترکیه استفاده کرده است. در سخنان مدیران آنکارا در کتاب مذکور به کرات بیان شده است که «به لطف دیپلماسی فرهنگی و عناصر قدرت نرم خود، بر دیوارها و موانعی فائق آمدیم که با روشهای دیگر نتوانستیم بر آنها فائق آییم. ما فعالیتهای دیپلماسی فرهنگی خود را که بخشی ضروری از تلاشهای دیپلماسی خود میدانیم، به عنوان یکی از جنبههای «بسیج ارتباطی» که به وسیله رئیسجمهورمان رجب طیب اردوغان آغاز شده است، در مناطق مختلف جغرافیایی و برای عموم مردم جهان اجرا میکنیم». مدیر ارتباطات آلتون با یادآوری راهبردهای «سند راهبردی ملی دیپلماسی»، بیان کرده است که این سند استراتژی خود را در زمینه دیپلماسی فرهنگی و وحدت گفتمان و عمل دولت ما را تضمین کرده است. همه این گفتهها نشان از آن دارد که «دیپلماسی فرهنگی، رسانه و ارتباطات به عنوان ابزار قدرت نرم ترکیه» به عنوان منبعی برای مطالعات تجربی و نظری در زمینه قدرت نرم و دیپلماسی فرهنگی است. از مطالب گفتهشده فوق به خوبی میزان اهمیت دیپلماسی فرهنگی و استفاده از ابزارهای رسانه و فیلم بر اساس جذب و اقناع مخاطب در عرصه جهانی در دولتهای متوالی اردوغان بارز است.
2- تاسیس برخی مراکز و دفاتر جهت تقویت مسیر دیپلماسی فرهنگی: یکی از دیگر اقدامات، تاسیس مراکز آموزشی و پژوهشی متناسب است که به دیپلماسی فرهنگی و عمومی بپردازند. مثلاً در سال 2010 دفتری زیر نظر نخستوزیر دایر شد که در زمینه ترویج دیپلماسی فرهنگی و عمومی به دانشگاهها و انتشار کتب بسیار موثر بوده است و دیپلماسی فرهنگی به عنوان برنامه درسی به خیلی از دانشگاهها در مقطع لیسانس و ارشد اضافه شده است. بسیاری از موسسات دولتی و غیردولتی ترکیه در سالهای اخیر تلاش کردهاند تا برداشتهای غلط، ناقص و معیوب را با تلاشهای دیپلماسی فرهنگی در سطح بینالمللی عوض کنند. آژانس همکاری و هماهنگی ترکیه، موسسه یونس امره، بنیاد معارف، مرکز ترکهای خارج از کشور و جوامع وابسته، ریاست امور مذهبی و... همکاریهای فعالی داشتهاند. نمونه بارز دیگر فعالیت هلالاحمر آن به منظور تقویت برند Türkiye در عرصه بینالمللی است.
3- بهره بردن از قدرت سختافزاری خویش در تقویت دیپلماسی فرهنگی و نوعثمانیگرایی در منطقه و جهان: در سال 2002 که سیاست نگاه به شرق ترکیه مصمم و قاطع شد ترکیه تلاش داشت که در منطقه علاوه بر تثبیت قدرت نظامی خود از آن به نفع قدرت فرهنگی خویش هم بهره ببرد. برای مثال ضمن وجود پیشینه تاریخی روابط ترکیه و افغانستان، موقعیت ژئوپولیتیک و ژئواستراتژیک افغانستان و فضای مانور این کشور، اهمیت آن را برای اردوغان و تلاش در جهت تحقق نوعثمانیگرایی دوچندان کرد، وضعیتی که در سیاست ترکیه بهویژه دیپلماسی فرهنگی این کشور به وجود آمده باعث شده که دیپلماسی فرهنگی ترکیه در دوره حزب عدالت و توسعه مبتنی بر استفاده از ارزشهای مشترک زبانی، قومیتی و مذهبی برای تقویت دیپلماسی فرهنگی خویش (تثبیت و ترویج پانترکیسم) در افغانستان و همچنین هژمونی ترکیه در منطقه بهره ببرد. البته در خارج از منطقه نیز این امر به کرات قابل مشاهده است؛ همانطور که پیشتر ذکر شد اقدامات نظامی در آفریقا مثال مناسبی است. ترکیه روابط دیپلماتیک، فرهنگی، اقتصادی و امنیتی خود را با کشورهای آفریقایی بر اساس اعتماد، دوستی و برد-برد در بالاترین سطح در سالهای گذشته حفظ کرده است. در حالی که روابط دیپلماتیک بین ترکیه و آفریقا با سفرهای ریاست جمهوری و وزیران در سال 2022 ادامه یافت، موافقتنامههای زیادی در زمینه همکاریهای اقتصادی، تجاری و فرهنگی میان کشورها به امضا رسید. تعداد سفارتهای ترکیه در این قاره که در سال 2002، 12 سفارت بود، با افتتاح دفتر نمایندگی جدید در بیسائو در سال 2022 به 44 سفارت افزایش یافت. ترکیه با اصل «راهحلهای آفریقایی برای مشکلات آفریقا» در این قاره حضور دارد و در راستای پیشینه تاریخی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی خود به فعالیت خود در این قاره ادامه میدهد. این کشور به بازیگری قابل اعتماد در این قاره تبدیل شده است و همکاری خود را در زمینههای اقتصادی و امنیتی افزایش داده و سیاست خارجی سیاسی، بشردوستانه، اقتصادی و فرهنگی را با کشورهای آفریقایی انجام میدهد. در حالی که در ابتدای سال 2008 تعداد سفارتهای آفریقا در آنکارا 10 سفارت بود، در دسامبر امسال با افتتاح سفارت سنگال با حضور مولود چاووش اوغلو وزیر امور خارجه به 38 سفارت افزایش یافت. گفته شده است ترکیه قصد دارد تعداد سفارتخانههای این قاره را در سالهای آینده به 50 سفارت برساند. بنابراین اهرم نظامی نیز در راستای اهداف دیپلماسی فرهنگی در سیاستهای آنکارا موثر بوده است.
4- پیرامون اتفاقات منطقه و ازسرگیری و تقویت روابط با کشورهای منطقه در پنج سال گذشته: بالاخره پس از سالها تنش، ترکیه و عربستان سعودی در تلاش برای بازسازی روابط دوجانبه خود قرار گرفتند. در 28 آوریل، رجب طیب اردوغان، رئیسجمهور ترکیه، سفری تاریخی را به شهر ساحلی جده در دریای سرخ آغاز کرد و در آنجا با ملک سلمان و ولیعهد محمد بنسلمان ملاقات کرد. این اولین سفر او به پادشاهی عربستان سعودی پس از قتل جمال خاشقجی روزنامهنگار در سفارت عربستان در استانبول در حدود پنج سال پیش است. قتل خاشقجی یک شکاف عمیق و چندساله بین آنکارا و ریاض ایجاد کرد. با این حال، در طول یک سال گذشته، ترکیه در جستوجوی راههایی برای دور شدن از حاشیهسازی دیپلماتیک و همچنین حمایت از اقتصاد خود، به دنبال اصلاح روابط و برقراری دیپلماسی فرهنگی خود با پادشاهیهای خلیجفارس در چارچوب بازسنجی گستردهتر سیاست خارجی و دیپلماسی منطقهای خود بوده است. نزدیک شدن آنکارا به ریاض گام مهمی در عادیسازی روابط دیپلماتیک ترکیه با همسایگانش در مدیترانه و خاورمیانه است. پیش از سفر اردوغان به عربستان سعودی، وزرای بازرگانی ترکیه و امارات نیز در استانبول برای یافتن زمینه مشترک برای تقویت مشارکت اقتصادی خود که پس از سفر محمد بنزاید آل نهیان، ولیعهد امارات به ترکیه در نوامبر گذشته آغاز شد، دیدار کردند. قابل ذکر است که اخیراً، آنکارا نیز روابط خود را با اسرائیل بهبود بخشیده است، در مدیترانه شرقی، ترکیه و یونان با وجود مشکلات و شکایات طولانیمدت آتن در مورد نقض مداوم حریم هوایی یونان در دریای اژه از سوی ترکیه، کانالهای گفتوگو را باز کردهاند. در مورد مصر با توجه به اینکه روابط با قاهره پس از کودتا که باعث سرنگونی دولت محمد مرسی تحت حمایت ترکیه شد، متوقف شده بود، تلاشهای عادیسازی با مصر نسبت به سایر کشورها تاکنون دشوارتر بوده است. نتیجه این فعالیت دیپلماتیک شدید ترکیه در منطقه، همراه با تلاشهای این کشور برای کاهش بیثباتی ناشی از جنگ در اوکراین و حفظ توازن قوا در دریای سیاه است. بهطور کلی، پویایی و میانجیگری مجدد این کشور در جنگ اوکراین، آن را دوباره در کانون توجه بینالمللی قرار داده و زمینههای خوبی را برای دیپلماسی فرهنگی فراهم خواهد آورد. ازسرگیری روابط با کشورهای نامبرده زمینه بسیار خوبی را در پیشبرد دیپلماسی فرهنگی اردوغان و دولت آنکارا ایجاد کرده و ایجاد خواهد کرد. یکی از مهمترین روابط ترکیه در نگاه به شرق روابط با ایران و روسیه است که در سالهای گذشته جدا از خطمشیهای سیاسی و اقتصادی از نظر دیپلماسی فرهنگی چه از نظر بازیگران دولتی و چه بازیگران غیردولتی در سطح مناسبی بوده است (بیتردید در روابط کشورها حتی در سطح عالی فرازوفرودها یا موانعی موقتی وجود دارد).
در همه مطالب گفتهشده در بالا نباید این فرض را داشته باشیم که صرفاً در جهت دیپلماسی فرهنگی بوده است بلکه رجیب طیب اردوغان و دولتمردان آنکارا از سیاست و تدابیری برخوردار هستند که اهداف مهم دیپلماسی فرهنگی خود را به صورت پوششی در سایر جنبههای دیپلماتیک میگنجانند.
به عنوان مباحث آخر بعد از بررسی عمده محورها و عملکرد دیپلماسی فرهنگی آنکارا در سالهای گذشته در دولت اردوغان، اگر بخواهیم چشماندازی را در قبل از انتخابات ترکیه داشته باشیم بیتردید نگاه به شرق ترکیه و از دست دادن عضویت در اتحادیه اروپا به علت همگام نبودن با برخی سیاستهای اروپاییان و غرب تحول مهمی در سیاست خارجی اردوغان بودهاند. اگرچه در عرصه اقتصادی رکودهای بزرگی را نصیب خود کرده است اما در حوزه دیپلماسی فرهنگی شاید بعد از دوران آتاتورک هیچ دولتی به اندازه اردوغان نتوانسته است پانترکیسم را پررنگ کند و از هویت واحد ترک سخن بگوید. در صورت پیروزی اردوغان تاکید دولت وی بر پانترکیسم در منطقه بیشتر خواهد شد همانطور که در شعارهای انتخاباتی او نیز تماشا میکنیم که چه وزن سنگینی را به خود اختصاص داده است اما نکته مهم آن است که در منطقه نیز تحولاتی رخ داده که شاید مسیر را برای اردوغان سختتر کند تا به ترویج پانترکیسم و اتحاد ترکها بهخصوص در کشورهایی که مرز مشترک با آن دارند بپردازد و در دیپلماسی فرهنگی خود این هدف را در صدر قرار دهد. بنابراین اردوغان اگر دوباره روی کار بیاید با تاکید بر در نظر داشتن شرایط منطقه از در دوستی و از روشهای نرمتری به دیپلماسی فرهنگی خویش و تحقق اهداف آن ادامه خواهد داد. بهطور سنتی، هدف اردوغان به تصویر کشیدن ترکیه به عنوان یک بازیگر قدرتمند منطقهای و جهانی، به ویژه در بعد دیپلماتیک آن بوده است.
گزینه دیگر آن است که در صورت عدم موفقیت اردوغان در انتخابات به نظر نمیرسد ریاستجمهوری جدید بخواهد بنای سفتشده پانترکیسم در دیپلماسی فرهنگی آنکارا را به راحتی فرو ریزد. ترکیه تلاش میکند قدرت فرهنگی خود را برای جهان، بهویژه کشورهای همسایه، بهتر عرضه دارد. ترکیه در نتیجه ابتکارات دیپلماسی فرهنگی و قدرت نرم خود توانست برای اولین بار تصویر خود را از پانترکیسم شکل دهد. آنکارا برای تقویت قدرت منطقهای خود و رسیدن به هدف خود برای تبدیل شدن به یک قدرت جهانی، سیاست دیپلماسی فرهنگی و اقتصادی کارآمد را دنبال میکند.