شناسه خبر : 48883 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

معاهده بزرگ ترامپ و چین

گفت‌وگو برای صلح در اوکراین و ادامه کار تیک‌تاک

معاهده بزرگ ترامپ و چین

شاید عجیب به نظر برسد، اما نشانه‌ها حاکی از آن‌اند که آقای ترامپ دوست دارد یک معاهده بزرگ و زیبا با شی‌ جین‌ پینگ، رئیس‌جمهور چین منعقد کند. این امر با وعده‌های انتخابی او درباره مجازات چین با تعرفه‌های فلج‌کننده تناقض دارد. معامله بزرگ با آقای شی احتمالاً شامل بده‌بستان‌های اقتصادی و تقسیم جهان به حوزه‌های نفوذ دو طرف خواهد بود و مشاوران تندرو ترامپ از قبیل مایک والتز، مشاور امنیت ملی و مارکو روبیو، وزیر امور خارجه را خشمگین می‌کند. کنگره عصبانی و متحدان اروپایی و آسیایی آمریکا رنجیده‌خاطر خواهند شد. با این حال، آقای ترامپ مرتب سیگنال می‌دهد که مایل به انعقاد قرارداد پیمان است. او از چین دعوت کرد که در برقراری صلح در اوکراین کمک کند و گفت ترجیح می‌دهد تعرفه‌های سنگین به کار نبرد. همچنین او در مورد خطر تیک‌تاک برای امنیت ملی آمریکا ابراز تردید کرد.  مقامات و اندیشمندان آمریکایی، چینی و اروپایی که ارتباطات نزدیکی با هم دارند گفت‌وگوهای دوجانبه و میزان پیشرفت احتمالی آنها را با دقت بررسی می‌کنند. همگرایی دید‌گاه‌ها احتمال انعقاد معاهده را بالا می‌برد، چرا که دیدگاه «قدرت همه چیز است» آقای ترامپ با دیدگاه آقای شی شباهت زیادی دارد. با این حال، واگرایی منافع ملی مانعی بر سر راه معاهدات خواهد بود. برای مثال، در برخی منازعات فناوری -از رقابت برای تسلط بر هوش مصنوعی گرفته تا جنگ‌افزارهای فضایی- برنده صاحب همه چیز خواهد شد و این امر محدودیت‌های شدیدی بر همکاری‌ها تحمیل می‌کند. محافظه‌کاران عادی واشنگتن با یادآوری دوره اول ریاست‌جمهوری ترامپ آرامش خاطر پیدا می‌کنند. آنها اذعان دارند که آقای ترامپ در محافل خصوصی جملات غافلگیر‌کننده‌ای علیه چین ایراد کرده بود. همکاران گذشته او به خاطر دارند که ترامپ جزیره دموکراتیک تایوان را مکانی دردسرساز در همسایگی چین قدرتمند خوانده بود. گفته می‌شود ترامپ به آقای شی گفته بود که حق دارد مسلمانان اویغور را در منطقه غربی شین‌کیانگ محصور کند. اما در پایان، محافظه‌کاران شاهد بودند که همان آقای ترامپ سیاست‌های سخت‌گیرانه‌ای را علیه چین اعمال کرد، به تایوان سلاح فروخت، سرکوب اویغورها را نسل‌کشی خواند و صادرات فناوری را به چین محدود کرد. امروز می‌توان یک چرخش متعارف را در رویکرد ترامپ در برابر اوکراین مشاهده کرد. چین به عنوان خریدار اصلی انرژی روسیه و تامین‌کننده عمده قطعات برای کارخانه‌های تسلیحات‌سازی روسیه نفوذ زیادی بر ولادیمیر پوتین دارد. شاید آقای ترامپ فقط از چین می‌خواهد که صادرات قطعات اسلحه‌ را به روسیه متوقف کند و به پوتین می‌گوید که دست از جنگ بردارد. اما لحن آرام باید با جلوه‌ای قدرتمندانه همراه باشد. او در گفت‌وگوهایش به جنگ اشاره دارد. ترامپ در اوایل ژانویه گفت که درک می‌کند چرا روسیه به خاطر احتمال عضویت اوکراین در ناتو احساس تهدید کرد. او چند روز پس از تحلیف در مصاحبه‌ با فاکس‌نیوز گفت که ولودیمیر زلنسکی، رئیس‌جمهور اوکراین باید به دنبال صلح می‌بود و از همان روز اول حمله روسیه قدرتمند به جنگ وارد نمی‌شد. آقای ترامپ این جنگ را یک اشتباه پرهزینه خواند و گفت، ارسال تجهیزات از سوی آمریکا موجب شد جنگ ادامه پیدا کند. این همان جمله‌ای است که نمایندگان چین به مدت سه سال در پایتخت‌های جهان بر زبان می‌آورند.  صاحب‌نظران امور چین از برقراری یک پیمان استقبال می‌کنند. یانگ چنگ، استاد دانشگاه مطالعات بین‌المللی شانگهای و دیپلمات سابق چین در مسکو می‌گوید، روسیه به‌شدت به چین متکی است، اما منافع حاصل از این وابستگی در برابر خسارت‌های واردشده به ارتباطات چین با آمریکا و اروپا ناچیز هستند. به استدلال آقای چنگ، غرب به اشتباه چین را همدست روسیه می‌داند. مشارکت چین در گفت‌وگوهای صلح اوکراین زمینه را برای اعمال دیپلماسی چینی فراهم می‌کند و به چین فرصت می‌دهد تا به عنوان «ارائه‌دهنده کالای عمومی برای حکمرانی جهانی» معرفی شود.  بهای کمک چین ممکن است صدور بیانیه‌ای باشد که در آن آمریکا با استقلال تایوان مخالفت می‌کند و از حمایت این کشور در تشکیل دولت مستقل دست برمی‌دارد. پاسخ منفی آمریکا به استقلال تایوان به پیشبرد منافع اصلی چین کمک و سیاست را در داخل جزیره دگرگون می‌کند. همچنین آب سردی بر روی دولت‌های غربی خواهد بود که تایوان را آزمونی برای همدلی دموکراتیک می‌دانستند. در مقابل، چین صادراتش را از آمریکا به سمت دیگر بازارها می‌کشاند و از به چالش کشیدن برتری جهانی دلار پرهیز می‌کند. گرینلند و پاناما جزو منافع حیاتی چین نیستند، بنابراین آقای ترامپ به‌سادگی می‌تواند سراغ آنها برود، اما آزردگی خاطر متحدان آمریکا برای چین ارزش زیادی خواهد داشت.  آقای ژو بو، سرهنگ ارشد ارتش آزادی‌بخش خلق چین بر ماموریت‌های حفاظت صلح این کشور نظارت داشت. او می‌گوید، اگر طرف‌های جنگ از چین دعوت کنند این کشور آماده است تا هزاران ناظر ارتش آزادی‌بخش خلق را -احتمالاً با همراهی همتایان هندی و برزیلی- به اوکراین بفرستد. در این صورت نیازی به حضور حافظان صلح از کشورهای ناتو نخواهد بود و روسیه هم اعتراضی نخواهد داشت. چنین رویدادی یک امتیاز برنده برای چین است و نشان می‌دهد که این کشور بر قله اخلاقیات ایستاده است.

سرانجامی نامعلوم

غربی‌ها در میان خود به اختلاف نظر خورده‌اند. گفته می‌شود اولاف شولتس، صدر‌اعظم آلمان از ارسال نیروهای حافظ صلح چین -احتمالاً با کلاه‌های آبی‌رنگ سازمان ملل- حمایت می‌کند، اما وقتی یکی از مقامات ارشد آلمان این نظریه را علناً در همایش اقتصاد جهانی داووس مطرح کرد، هدف حملات دیگران قرار گرفت. آیا تندروهای ضدچین در آمریکا می‌توانند آقای ترامپ را مهار کنند؟ کریستوفر جانسون، تحلیلگر سابق سیا در امور چین می‌گوید، قدرت تندروها بستگی به آن دارد که آقای ترامپ تا چه اندازه آنها را آزاد بگذارد. ترامپ عمل‌گرا هنگامی دست به اقدام می‌زند که احساس کند برنده معاهده است. وقتی گفت‌وگوها به بن‌بست می‌رسند او کارها را به زیردستانش واگذار می‌کند.  در واقعیت، بی‌اعتمادی درازمدت چین به آمریکا می‌تواند مانع اصلی بر سر انعقاد پیمان باشد. انعطاف‌ناپذیری سیاست‌گذاری در دولت شی هم بی‌تاثیر نیست. تندروهای ضدچین در واشنگتن و متحدان نگران آمریکا در غرب به همین عوامل امید بسته‌اند. روزگار غریبی است. 

دراین پرونده بخوانید ...