شناسه خبر : 47754 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

خرید خوب طولانی

ابرچرخه‌ها چه نقشی در بازارهای مالی دارند؟

 

ایما موسی‌زاده / نویسنده نشریه 

92 چرخه‌ها در همه مباحث مطرح‌شده درباره علوم از علوم فیزیکی و جهان طبیعی از چرخه‌های نجومی، زمین‌شناسی و آب‌وهوا تا چرخه‌های زیست‌شناسی و خواب ظاهر می‌شوند. این مفهوم که شرایط تمایل به تکرار دارند نه‌تنها در جهان طبیعی، بلکه در طبیعت و جوامع بشری و بنابراین در اقتصادها و بازارهای مالی نیز آشکار است. شناخت چرخه‌ها و روندها در سیستم‌های ساخته دست بشر، از سیاست گرفته تا نگرش‌های اجتماعی، مد و اقتصاد، باعث شده است که افلاطون درباره کیکلوس (یا چرخه) در جمهوری، کتاب‌های هشتم و نهم در مورد اشکال مختلف حکومت و دولت صحبت کند. در نوشته‌های سیسرو و ماکیاولی نیز به این مفهوم اشاره شده است. رومی‌ها اهمیت چرخه‌های نسلی طولانی‌مدت را درک کردند. از نظر آنها چرخه به عنوان دوره‌ای تلقی می‌شد که به طور کلی طول عمر یک فرد یا تجدید کامل جمعیت انسانی را تعیین می‌کرد. برای مثال، این مفهوم می‌تواند دوره‌ای باشد که برای نخستین‌بار از طریق یک رویداد تاریخی تعریف می‌شود، مثلاً یک جنگ، تا جایی که همه کسانی که آن رویداد را از نزدیک تجربه کرده‌اند، مرده و کسی که به طور مستقیم این رویداد را تجربه کرده باشد دیگر در قید حیات نباشد. چینی‌ها مفهوم چرخه‌های سلسله‌ای را توسعه دادند، که در آن تاریخ تحت سلطه امواج جانشینی امپراتوری‌ها یا سلسله‌هایی است که رهبران قدرتمند پی‌ریزی کرده‌اند که از سوی حاکمانی دنبال می‌شوند که قادر به حفظ همان سطح اثربخشی نیستند، بنابراین به افول نهایی سلسله منجر می‌شود. در اقتصاد نیز چرخه‌ها از اهمیت بسیار زیادی برخوردار هستند و تمام پیش‌بینی‌های اقتصادی و سیاست‌های مالی و پولی دولت‌ها عملاً به آن بستگی دارد. در این میان چرخه‌های بازار مالی را شاید بتوان یکی از مهم‌ترین انواع چرخه‌ها در مباحث اقتصادی قلمداد کرد. بیشتر این چرخه‌های بازارهای مالی را چرخه‌های تجاری هدایت کرده یا حداقل به صورت تابعی از آنها عمل می‌کنند. این دوره‌ها مهم هستند، چون دلیل اصلی سود و زیان سرمایه‌گذاران در بازار سهام بوده، و تلاش برای پیش‌بینی اینکه در کجای یک چرخه قرار داریم و چه اتفاقی می‌افتد، تمرکز اصلی سرمایه‌گذاران است. به همین ترتیب، چرخه‌های مالی می‌توانند به پیش‌بینی چرخه‌های اقتصادی کمک کنند.  

ابرچرخه‌ها و بازارها

کتاب جدید پیتر اپنهایمر «هر بازده رضایت‌بخش: تغییرات ساختاری و ابرچرخه‌ها در بازارها» به بررسی چرخه‌های اقتصادی اختصاص دارد. اپنهایمر تحلیلگر اقتصاد کلان است که سابقه‌ای بیش از چهل سال  در این زمینه دارد و در حال حاضر رئیس بخش تحقیقات کلان در اروپا در تحقیقات سرمایه‌گذاری جهانی در گلدمن ساکس است. اپنهایمر می‌گوید، در فضایی که اکنون حداقل برای سه دهه حاکم بوده است، درست مانند سال‌های قبل از جنگ جهانی دوم (جنگ جهانی دوم) درک نوسانات تجاری و چالش‌های سیاستی مرتبط با آنها بدون درک چرخه‌های مالی به‌سادگی امکان‌پذیر نیست. اگرچه چرخه‌های مالی یکی از ویژگی‌های پایدار اقتصادها و بازارها هستند، اما اغلب در روندهای بلندمدت یا «ابرچرخه‌ها»، که در آن محرک‌های غالب الگوهای بازدهی قوی ایجاد می‌کنند تعریف می‌شوند. این روندهای بلندمدت می‌تواند اثرگذاری کوتاه‌مدت چرخه‌های تجاری را تحت‌الشعاع قرار دهد. البته اپنهایمر همچنان باور دارد که چرخه‌های کوتاه‌مدت بسیار مهم هستند، اما در عین حال استدلال می‌کند که تصحیح کردن روند بلندمدت و بزرگ‌تر می‌تواند به طور قابل‌توجهی بازده سرمایه‌گذاران را در بلندمدت افزایش دهد. به عنوان مثال، طی یک دوره طولانی تورم پایین ممکن است چندین چرخه تجاری وجود داشته باشد. همین وضعیت در مورد دوره‌هایی که رشد قوی اقتصادی یا رکود برای مدت طولانی وجود داشته باشد، حتی اگر به طور موقت تحت تاثیر رکودهای کوتاه‌مدت قرار گرفته باشد، برقرار است. این روندهای طولانی اغلب با وضعیت‌ها و فرصت‌های خاص بازار همراه است. بیشتر سرمایه‌گذاران زمان و منابع خود را صرف درک توسعه یا نقطه عطف بعدی در چرخه می‌کنند. با این‌ حال، تحولات ساختاری بلندمدت اغلب مهم‌تر از نقاط عطف هستند و می‌توانند نقش بیشتر و بزرگ‌تری داشته باشند، اما بسیار بیشتر و راحت‌تر نادیده گرفته می‌شوند. دیدگاه مورد اجماع قبل از ظهور کووید 19 این بود که رشد جهانی برای مدتی نامعلوم و البته بسیار طولانی قوی خواهد بود. تعداد کمی از مردم در آن زمان ‌بر زنجیره‌های تامین یا پتانسیل ظهور مجدد تورم به عنوان یک تهدید جدی متمرکز بودند. این تصور که تنش‌های ژئوپولیتیک به جنگ در اروپا منجر می‌شود، دور از ذهن به نظر می‌رسید. پیش‌بینی این رویدادها به صورت مجزا غیرممکن بود. با این حال، تلاقی تحولات اجتماعی- سیاسی و سیاسی نشان می‌دهد که ما در مراحل اولیه یک نقطه عطف مهم هستیم: بسیاری از عواملی که شکل و سبک بازده بازار مالی را هدایت می‌کنند در حال تغییر هستند. چرخه‌های تکراری یکی از ویژگی‌های جذاب چرخه‌ها، حداقل در بازارهای مالی است که به نظر می‌رسد با گذشت زمان -با وجود محیط‌های اقتصادی- سیاسی و سیاسی بسیار متفاوت-، خودشان را تکرار می‌کنند. اپنهایمر استدلال می‌کند که اگرچه بسیاری از عوامل بر چرخه‌های بازار مالی اثرگذار هستند، عوامل کلان مانند نرخ بهره و رشد، کلیدی هستند. علاوه بر این، روندهای بلندمدت بازده مالی تحت تاثیر چرخه‌های اجتماعی و سیاسی است که می‌تواند تغییرات ساختاری عمده‌ای را نشان دهد که به چرخه‌های تجاری و بازده بازار مالی سرایت می‌کند. علاقه به تاثیرات چندبعدی جامعه، اقتصادها و سیستم‌های سیاسی، و روش‌های اثرگذاری این عوامل بر یکدیگر، در طول زمان تکامل یافته است.

93

«ابرچرخه‌ها» چه می‌گوید

پس از یک فصل مقدماتی، بدنه اصلی کتاب به سه بخش تقسیم شده است. بخش اول بحثی است درباره تفاوت‌های بین چرخه‌ها و روندهای ساختاری. بخش دوم تاریخچه‌ای از چرخه‌های مهم و بزرگ پس از جنگ جهانی دوم و محرک‌های متمایز آنها را ارائه می‌دهد. بخش سوم در مورد ابرچرخه در حال ظهور و ویژگی‌های بالقوه آن بحث می‌کند. اپنهایمر این دوره جدید را چرخه پست‌مدرن می‌نامد، زیرا احتمالاً برخی از ویژگی‌های چرخه‌های سنتی دوره پس از جنگ جهانی دوم را با نوسانات بالاتر و بازدهی ضعیف‌تر نشان می‌دهد، اما در عین حال برخی از عناصر چرخه مدرن را به اشتراک می‌گذارد. کتاب قبلی نویسنده، «خرید خوب طولانی»، درباره چرخه‌های اقتصادی و بازارهای مالی و عواملی بود که بر آنها اثرگذار است. به گفته خود نویسنده، کتاب جدیدش به گونه‌ای طراحی شده است که مکمل آن باشد. بخشی از این کتاب بر تاریخ و بخشی دیگر از آن بر آینده و تغییرات ساختاری بلندمدت در بازارهای اقتصادی و مالی و روندهای متفاوت سکولار که در آن چرخه‌ها تکامل می‌یابند، تمرکز دارد. جامعه هدف کتاب آن‌طور که اپنهایمر می‌گوید دانشجویان، متخصصان بازار و هر کسی است که به تاریخچه و عواملی که الگوها و روندهای بلندمدت را در اقتصادها و بازارهای مالی هدایت می‌کنند، علاقه‌مند هستند. در بازارهای مالی، هم چرخه‌های کوتاه‌مدت و هم ابرچرخه‌های بلندمدت، یا روندهای سکولار وجود دارد که در آن چرخه‌های کوتاه‌مدت تکامل می‌یابند. چرخه‌های کوتاه‌تر عمدتاً به چرخه‌های تجاری مربوط می‌شوند. از سال 1850، 35 رکود در اقتصاد ایالات‌متحده (بر اساس دفتر ملی تحقیقات اقتصادی) و 29 روند نزولی بازار سهام (افت 20 درصد یا بیشتر در شاخص اصلی سهام) رخ داده است. در طول دوره پس از پایان جنگ جهانی دوم، 13 رکود در اقتصاد ایالات‌متحده و 12 بازار نزولی سهام رخ داده است. بازارهای سهام تمایل و البته نیاز دارند چرخه‌های اقتصادی را پیش‌بینی کنند. از زمان جنگ جهانی دوم، اوج بازار سهام، به طور متوسط، حدود هفت ماه قبل از رکود بوده است، و بازار نیز به طور متوسط، حدود هفت ماه قبل از بهبود اقتصادی به پایین‌ترین سطح رسیده است. علاوه بر چرخه‌های تجاری و نوسانات در عوامل اقتصادی، عوامل دیگری مانند فعالیت‌های اقتصادی و نرخ بهره و انواع دیگر عوامل تاثیر قابل توجهی بر بازارها دارند و می‌توانند روندهای بلندمدت را هدایت کنند. اینها می‌توانند از تغییرات ژئوپولیتیک، فناوری و نهادی تا تغییر در سیاست‌های دولت و تغییر مد در جامعه را شامل شود. گسست‌های ساختاری در این عوامل می‌تواند چرخه‌های طولانی‌مدت یا چرخه‌های فوق‌العاده را ایجاد کند که می‌تواند برای دوره‌های طولانی دوام داشته باشد، که طی آن چرخه‌های تجاری و بازارها تکامل می‌یابند. به عنوان مثال، یک دوره طولانی تورم پایین می‌تواند چندین چرخه تجاری را در برگیرد. به همین ترتیب، دوره‌های رشد قوی اقتصادی یا رکود، برای مدت طولانی حتی زمانی که به طور موقت تحت تأثیر رکودهای کوتاه‌مدت قرار گرفته‌اند، وجود داشته است. این روندهای طولانی اغلب با شرایط و فرصت‌های خاص بازار همراه هستند، و این مواردی است که نویسنده سعی کرده است در این کتاب بررسی کند. بنا به اطلاعات ارائه‌شده در کتاب از زمان جنگ جهانی دوم، شش چرخه فوق‌العاده در بازارهای سهام وجود داشته است. نیمی از این ابرچرخه‌ها بازارهای صعودی طولانی‌مدت و کند بودند، یعنی دوره‌هایی با بازدهی بسیار بالا و ارزش‌گذاری در حال افزایش، و نیمی از آنها را می‌توان به‌عنوان «چاق و مسطح» توصیف کرد، یعنی دوره‌هایی با بازده کمتر در یک دوره طولانی که با محدوده گسترده‌ای از معاملات همراه است. به عنوان مقدمه، فصل 1 به تاریخچه تفکر پیرامون چرخه‌ها در دیدگاه‌های اجتماعی و سیاسی، اقتصادها و بازارهای مالی ونقش روان‌شناسی و رفتار انسانی بر این چرخه‌ها می‌پردازد. سپس بخش اصلی کتاب به سه قسمت تقسیم می‌شود:

1- روندهای ساختاری و چرخه‌های فوق‌العاده بازار: این بخش به بررسی تاریخچه چرخه‌ها و چرخه‌های طولانی‌مدت می‌پردازد. در این بخش در فصل‌2 چرخه‌ها در بازارهای مالی و تمایل به تکرار الگوها در چهار مرحله -ناامیدی، امید، رشد و خوش‌بینی- و محرک‌های آنها توضیح داده می‌شود. فصل‌3 تاریخچه بلندمدت ابرچرخه‌ها را در متغیرهای کلیدی اقتصادی مانند تولید ناخالص داخلی، تورم، نرخ بهره، بدهی، نابرابری و بازارهای مالی شرح می‌دهد.

تجزیه‌وتحلیل چرخه‌های طولانی‌مدت پس از جنگ: در این بخش درباره هر یک از چرخه‌های طولانی‌مدت پس از جنگ جهانی دوم و شرایطی که آنها را به وجود آورده است، بحث می‌شود. فصل‌4 محرک‌های چرخه فوق‌العاده 1968-1949را بررسی می‌کند. نویسنده در این فصل به بررسی نقش توافق‌های بین‌المللی، پس‌زمینه رشد اقتصادی قوی، نوآوری‌های تکنولوژیک، نرخ‌های بهره واقعی پایین و رونق تجارت جهانی، مصرف و اعتبار، و همچنین جمعیت‌شناسی می‌پردازد. فصل 5 به دوره تورم و بازده پایین بین سال‌های 1982-1968 و اثر نرخ‌های بهره بالا و رشد پایین، ناآرامی‌ها و اعتصاب‌های اجتماعی، فروپاشی تجارت جهانی، بدهی‌های بالای دولت و حاشیه سود شرکت‌ها اختصاص دارد. فصل 6 توصیفی است از آنچه نویسنده آن را چرخه مدرن می‌نامد- دوره‌ای که با «اعتدال بزرگ»، کاهش تورم و هزینه کمتر سرمایه، و همچنین تاثیر اصلاحات در سمت عرضه مشخص می‌شود. اپنهایمر همچنین در مورد تاثیر پایان اتحاد جماهیر شوروی بر ریسک ژئوپولیتیک و ظهور جهانی شدن و افزایش همکاری بین‌المللی و همچنین نقش رشد سریع در چین و هند بحث می‌کند. فصل 7 شامل سال‌های 2009-2000 است و بر حباب‌ها و مشکلات حاکم بر دهه اول هزاره جدید تمرکز دارد؛ از سقوط حباب فناوری تا بحران مالی 2008. چرخه 2020 پس از بحران مالی و اثر سیاست‌های نرخ بهره صفر بر بازده بازار را تحلیل می‌کند. فصل 9 پیامدهای همه‌گیری و به‌ویژه نقش آن بر سیاست‌گذاری و گذار از یک دوره تورم منفی به یک دوره بازگشت به تورم مثبت برای بازده اقتصادی و بازار را تجزیه‌وتحلیل می‌کند.

چرخه پست‌مدرن: این بخش به بررسی اینکه چرخه بعدی چگونه ممکن است گسترش یابد، ویژگی‌های کلیدی آن چیست و چگونه تحت تاثیر و تعریف دو عامل هوش مصنوعی (AI) و کربن‌زدایی قرار می‌گیرد معطوف شده است. فصل 10 ظهور چیزی را که نویسنده آن را چرخه پست‌مدرن می‌نامد و پیامدهای دوره افزایش هزینه سرمایه، روند رشد کندتر، تغییر از جهانی شدن به منطقه‌ای شدن، افزایش هزینه نیروی کار و کالاها و افزایش دولت را تشریح می‌کند. بدهی، هزینه‌های زیرساختی بالاتر، پیری جمعیت و تنش‌های ژئوپولیتیک بالاتر از ویژگی‌های این دوره هستند. فصل 11 به این موضوع می‌پردازد که چگونه فناوری و هوش مصنوعی احتمالاً بازده بازار را در چرخه پست‌مدرن شکل می‌دهند. فصل 12 بر صنایع سنتی و فرصت‌هایی که احتمالاً از کربن‌زدایی و افزایش مخارج زیرساختی در چرخه پست‌مدرن به دست می‌آید، تمرکز دارد. در نهایت، فصل 13 خلاصه و نتیجه‌گیری را ارائه می‌کند.  

دراین پرونده بخوانید ...