قهرمان جام
قطر چگونه مسیر توسعه را هموار کرد؟
یک قلعه بیمکان در نقشه جهان بود تا اینکه کاپیتان «واسکو داگاما»ی پرتغالی، در سال ۱۴۹۷، از «دماغه طوفان» گذشت، به هند رسید، راهی ساخت تا اروپاییها، خلیجفارس را بشناسند و 432 سال بعد از آن قلعهای را بیابند که نشانی از مردمانی بادیهنشین، صیاد مروارید و صاحب اسب و شتر داشت و در نقشه لازارا لوئیس، در اولین ارجاعات اصلی، قطر نام گرفته بود.
سرزمینی کوچک که بعدها باستانشناسی در یوغبی 250 خانه، دو مسجد و یک عمارت در آن را تایید کرد و البته از قیمومیت طولانی آن هم خبر داد. استعماری که در آخرینِ خود، در سال 1900 از سوی بریتانیا بود و تا سال 1913 و هنگام استقلال قطر ادامه داشت؛ استقلالی که البته تغییرات زیادی را حداقل تا 20 سال بعد برایش رقم نزد. چرا که هفت سال بعد از آغاز حکومت شیخ عبدالله بن قاسم آلثانی، در اوایل 1920، با سقوط صنعت مروارید، فقر شدید قطر را فراگرفت. بسیاری از مردم آن برای دو دهه به خاطر سوءتغذیه و بیماری، جان خود را از دست دادند و حاکمیت و قدرت در آن رو به افول گذاشت. افولی که نرسیدنش به سقوط، بندِ یک معجزه بود و چه اعجازی بزرگتر از نفت و گاز؟ کشف نفت در سال 1939 در منطقه دخانِ الجمیلیه، در اوج ناامیدی، به دادِ این قلعه رسید و اکتشاف میدان گازی در سال 1969، معجزه نفت را ناچیز کرد تا بادیهنشینان به بازیگران اصلی جهان تبدیل شوند و آنچنان قدرت گیرند که در اصطلاحی عامیانه، انگلیس، کشور استعمارگر خود را بخرند. اکنون قطر که در جغرافیا کمقطر است، در اقتصاد و سیاست، قطورتر از همسایههای خود شده و مسیر توسعهاش میتواند برای جوامع درسآموز باشد. این پرونده به بهانه آغاز جام جهانی فوتبال، داستان توسعه قطر را مرور کرده است. قطری که در سایه حکمرانی خوب به یکی از کشورهای مهم منطقه تبدیل شده است.