ترس از دست دادن
وقتی ریسک سیاسی بالا میرود چگونه سرمایهگذاری کنیم؟
ترس، یکی از احساساتی است که انسان در تمام جنبههای زندگی با آن مواجه میشود. این احساس روی تصمیمات او اثرگذار است. در حقیقت هر تصمیمی با نوعی ترس همراه است که دلیل اصلی آن نامشخص بودن نتیجه تصمیم است. هرمان ملویل، رماننویس آمریکایی در رمان مشهور موبیدیک میگوید، «جهل، منشأ اصلی ترس است». این جهل عمدتاً از کمبود اطلاعات درست و نامشخص بودن شرایط نشات میگیرد و همین نااطمینانیهاست که موجب ترس و سردرگمی افراد میشود. از دست دادن فرصتهای موجود، دور ماندن از تجارب جدید، از دست دادن زمان و گرفتن تصمیمات عجولانه در صورت لزوم، ماندن در شرایط نامطلوب فعلی (کار، زندگی، رابطه،...)، تنها بخشی از عواقب ترسیدن از تصمیمگیری است که بر کیفیت زندگی ما اثر نامطلوب خواهد گذاشت.
با این حال ترس احساسی قدرتمند است که نقش مهمی در بقای بشر دارد. در مواجهه با خطر و تجربه ترس، بدن به صورت ناخودآگاه وارد پاسخ جنگ و گریز میشود. یعنی در برابر عامل ترس یا میجنگیم یا فرار میکنیم. ولی اینکه کدام را انتخاب کنیم به میزان آمادگی ما در برابر عامل آن ترس بستگی دارد. هر چه نسبت به عامل ترس و عواقب آن بیشتر آگاهی داشته باشیم احتمالاً تصمیمی که در این رابطه میگیریم عقلانیتر بوده و در آینده کمتر به حسرت دچار خواهیم شد.
در تصمیمگیریهای مالی هم این ترس همواره وجود داشته است و گاهی اوقات عاملی مثبت بوده و از بروز اتفاقات ناخوشایند و ضررهای هنگفت جلوگیری میکند. با این حال وجود ترس بیش از حد هم مانع از گرفتن تصمیم درست سرمایهگذاری شده و باعث از دست رفتن فرصتهای طلایی میشود. بنابراین نحوه مدیریت ترس یکی از مهمترین شاخصهای سرمایهگذاری محسوب میشود، بهطوری که شاخصی به عنوان ترس و طمع در بازارهای مالی وجود دارد که میزان ترس یا طمع کل سرمایهگذاران را نشان میدهد. این موضوع از آنجا اهمیت بیشتری پیدا میکند که ترس در سرمایهگذاری اثری دومینویی دارد و به کل بازار منتقل میشود.
وارن بافت، در مورد ترس در سرمایهگذاری جمله معروفی دارد: «اگر نمیتوانید احساسات خود را کنترل کنید، در کنترل پول خود دچار مشکل خواهید بود.»
ترس و طمع
شاخص ترس و طمع به اندازهگیری دو مورد از ابتداییترین احساسات انسانها، ترس و طمع میپردازد و چگونگی تاثیرگذاری آن را در بازار اندازهگیری میکند. این شاخص به وسیله سیانانمانی به وجود آمد تا رفتارهای احساسی معاملهگران را در بازارهای مالی بررسی کند. هر چه ترس در بازاری بیشتر باشد به مراتب ارزش آن سهم رو به کاهش خواهد گذاشت و هر چه طمع برای سرمایهگذاری بیشتر باشد، ارزش آن بازار نیز رو به افزایش بوده یا خواهد بود.
از زمانی که سرمایهگذاری در بازار سهام وجود داشته، حرکت غیرمنطقی سهام هم وجود داشته است. در عوض، احساسات نقش کلیدی در تصمیمگیری سرمایهگذاران ایفا کرده است. از بین تمام احساساتی که میتواند بر قیمت سهام و سایر داراییها تاثیر بگذارد، ترس و طمع احساسات فراگیرتری هستند. وقتی حرص و طمع غالب میشود، سرمایهگذاران نگران بیشتر شدن بازده هستند. این زمانی است که اعتماد سرمایهگذاران بالاست و خبرهای خوب را دنبال میکنند. همچنین زمانی است که قیمت داراییهای پرریسکتر مانند سرمایههای کوچک، سهام بازارهای نوظهور و اوراق قرضه ناخواسته بهتر از داراییهای با درآمد ثابت باشد. هنگامی که ترس غالب میشود، سرمایهگذاران نگران ضرر کردن هستند. اعتماد سرمایهگذاران پایین است و اخبار بد و پیشبینیهای یک رکود دیگر در سر خط خبرهای رسانهها قرار گرفته است. این زمانی است که داراییهای امن مانند طلا اغلب از سایر طبقات دارایی بهتر عمل میکنند. بیشتر اوقات، احساسات سرمایهگذار در جایی بین ترس شدید و طمع شدید قرار میگیرد. وقتی احساسات خنثی است، قیمتها بازتاب معقولی از ادراک بازار از ارزش آنها هستند. با این حال، زمانی که ترس یا طمع بر سهام چیره شود، احتمال بیشتری وجود دارد که در سطوح غیرمنطقی معامله انجام شود.
اگر به نمودار قیمت تقریبی هر شاخص بورس نگاهی بیندازید، احتمالاً متوجه خواهید شد که نوسانات در بالاترین و پایینترین سطح قیمت، بیشترین است. اغلب این بالا و پایینها با تغییرات عمده در اقتصاد یا سود شرکتها همخوانی ندارند. افزایش نوسانات نشانهای مطمئن است که احساسات، بهویژه ترس، نقشی در فرآیند تصمیمگیری معاملهگران بازی میکند. ترس تنها به دلیل بازار نزولی اتفاق نمیافتد؛ ترس از دست دادن (FOMO) میتواند قیمتها را به سطوح غیرمنطقی بالایی برساند. زمانی که احساسات بازار خنثی یا نزدیک به خنثی باشد، تصمیمگیری منطقی بیشتر اتفاق میافتد. هنگامی که احساساتی مانند ترس و حرص و طمع غالب است، تصمیمگیری اغلب با انگیزه این احساسات انجام میشود. این زمانی است که سوگیریهای رفتاری بیشتر شایع است. همچنین لازم به یادآوری است که ترس در پایینترین سطح بازار و طمع در بالاترین سطح بازار به اوج میرسد.
یکی از مهمترین عوامل ترس در بازارها، ریسکهای سیاسی است. از آنجا که سرمایهگذاران خرد نسبت به این ریسکها آگاهی کمتری دارند و بیشتر تاثیرپذیرند تا تاثیرگذار، دانستن انواع مختلف ریسکهای سیاسی و نحوه مدیریت سرمایهگذاری در چنین شرایطی برای تصمیمگیری درست و حفظ داراییهای یک سرمایهگذار امری ضروری است.
ریسک سیاسی چیست؟
ریسکهای سیاسی ریسکهای مرتبط با تغییراتی هستند که در سیاستها، قوانین تجاری یا مقررات سرمایهگذاری یک کشور رخ میدهد. سایر عوامل تاثیرگذار عبارتاند از: روابط بینالمللی، ناآرامیهای اجتماعی و هر موقعیت دیگری که ممکن است بر اقتصاد یک کشور تاثیر بگذارد.
نمونه رایج ریسک سیاسی کشورهایی هستند که در تحولات سیاسی قرار دارند. بسیاری از کشورها اخیراً تغییراتی را در نگرشها و دیدگاههای اجتماعی تجربه میکنند که باعث ناآرامی، تغییر در سیاست و جنبشهای سیاسی میشود که اقتصاد را مختل میکند.
فناوری صحنه نسبتاً جدیدی در ریسک سیاسی است. افزایش مالکیت تلفن همراه به هر کسی که تلفن همراه دارد این امکان را میدهد که عکاس، روزنامهنگار یا منبع اطلاعات باشد. اعتماد به سرمایهگذاریها، شرکتها و کشورها را میتوان در عرض چند ثانیه پس از پست آنلاین ویدئو از بین برد.
توجه به این نکته مهم است که ریسکهای سیاسی همیشه به خوبی تعریف نمیشوند- در بسیاری از موارد، خطرات ممکن است شایعاتی باشند که محتوای اندکی پشت آنها وجود دارد یا اصلاً وجود ندارد. بنابراین، سرمایهگذاران بینالمللی باید بهجای مشاهده صرفاً دادههای عملکرد برای مدیریت این ریسکها، اخبار را زیر نظر داشته باشند.
سرمایهگذاری در ترس
کتاب سرمایهگذاری در ترس نوشته رامین چارلز نکیساست که در سال 2014 منتشر شده است. این کتاب نوسانات و نحوه دادوستد آن را در پنج فصل با تصاویر رنگی فراوان شرح میدهد: «نوسانات چیست؟»، «تاریخچه مختصر نوسانات»، «ترسیم محرکهای نوسانات از سال 1950»، «چگونه در نوسانات سرمایهگذاری کنیم و چگونگی سرمایهگذاری در ETF، استراتژیهای معاملاتی در زمان نوسان» فصلهای این کتاب هستند. هدف این کتاب این است که به خواننده کمک کند در زمانی که نوسان بازار و در نتیجه ترس از سرمایهگذاری زیاد است، چطور تصمیم بگیرد.
بدون شک آشفتگی سیاسی ممکن است بر پسانداز و سرمایهگذاری هر فردی تاثیر منفی بگذارد، با این حال میتوان با اقداماتی در جهت ارزیابی وضعیت و محافظت در برابر ضررهای احتمالی گام برداشت.
بر اساس اخبار معامله نکنید. گزارشهای خبری سریع درباره افزایش شدید قیمتهای انرژی و مواد غذایی یا صحبت از یک جنگ جهانی بالقوه یا حمله هستهای نگرانکننده هستند. اما تاریخ اغلب نشان میدهد تصمیمگیری مالی بر اساس واکنش احساسی به رویدادهای مهم، اغلب یک پیشنهاد بازنده درازمدت است.
دون بانیهاف، مدیر ارشد سرمایهگذاری مشاوران ثروت لیبرتی و یک استراتژیست سرمایهگذاری سابق در ونگارد در این مورد میگوید: ایجاد یک تغییر اساسی در میان این همه عدم اطمینان، معمولاً تصمیمی است که سرمایهگذار را پشیمان خواهد کرد.
به دورههای جنگ و سایر بحرانها در قرن گذشته نگاه کنید؛ خواهید دید که سهام معمولاً سریعتر از آن چیزی که هرکسی انتظارش را داشت بازمیگشت و بهطور متوسط در طول زمان عملکرد خوبی داشت.
برای مثال، بر اساس دادههای تحلیلشده فرست تراست ادوایزرز، از زمان وقوع بحران مالی در سال 2008، تا سال 2021 بهطور متوسط سالانه 11 درصد بازده داشت. بدترین سال در آن دوره سال 2008 بود که سهام 38 درصد سقوط کرد. اما در بیشتر سالهای پس از آن، این شاخص افزایش داشت و چهار مورد از سود سالانه آن بین 23 تا 30 درصد بود. اگر به سال 1926 بازگردید، بازده متوسط سالانه اساندپی 5 /10 درصد بود.
این به معنای نادیده گرفتن جدی بودن تهدیدات هستهای و احتمال انحراف این دوره از الگوهای تاریخی نیست. اما باید به این نکته توجه داشت اگر چیزها واقعاً در سطح جهانی تشدید شوند، «ما بیشتر از سبد سرمایهگذاری خود باید نگران آن باشیم».
بنابراین بهتر است به جای ایجاد تغییرات بر اساس واکنش خود به آخرین رویدادها، ابتدا وضعیت مالی خود را بهطور کلی بررسی کنید.
نیازهای نقدی کوتاهمدت خود را پوشش دهید. داشتن نقدینگی به اندازه کافی همیشه ایده خوبی است، اما بهخصوص زمانی که با رویدادهای بزرگ خارج از کنترلتان مواجه میشوید، مطمئن شوید که داراییهای نقدی برای فوریترین نیازهای خود دارید.
این بدان معناست که پول کافی به صورت نقد، وجوه بازار پول یا ابزارهای درآمد ثابت کوتاهمدت برای پوشش پرداختهای مالیاتی کوتاهمدت، شرایط اضطراری غیرمنتظره و هر گونه هزینه بزرگ و آتی (به عنوان مثال، پیشپرداخت یا شهریه) کنار گذاشته شود. اگر نزدیک به بازنشستگی یا در حال بازنشستگی هستید این نیاز بیشتر احساس میشود. علاوه بر این، سرمایهگذاری در داراییهایی با نوسان کمتر مثل اوراق قرضه یا صندوقهای درآمد ثابت برای میانمدت میتواند گزینه خوبی باشد. این موضوع به شما کمک میکند تا در صورت وقوع هر رکودی در بازار از رکود خارج شوید و به سرمایهگذاریهای شما زمان میدهد تا بهبود یابد.
میزان تحمل ریسک خود را بازبینی کنید. زمانی که شاخص بازار سهام در حال رکوردزنی است به راحتی میتوان گفت که تحمل ریسک بالایی دارید. اما باید بتوانید نوساناتی را که بهطور اجتنابناپذیری با سرمایهگذاری در طول زمان به وجود میآید، تحمل کنید.
بنابراین داراییهای خود را بازبینی کنید تا مطمئن شوید که همچنان با میزان تحمل ریسک برای جاده پیشرو هماهنگ هستند. و در حالی که در آن هستید، بفهمید که «از دست دادن» پول برای شما چه معنایی دارد.
تعاریف زیادی از ریسک و ضرر وجود دارد. به عنوان مثال، اگر در یک حساب پسانداز پول نگهداری میکنید، احتمالاً سود بانکی از نرخ تورم کمتر خواهد بود. بنابراین در حالی که اصل پول خود را حفظ میکنید، به مرور زمان قدرت خرید خود را از دست میدهید.
گفتنی است، برای اهداف بلندمدت، تعیین کنید که چقدر میخواهید سرمایهتان را در معرض خطر قرار دهید تا بازدهی بیشتری داشته باشید و از پسانداز و سود ناشی از تورم جلوگیری کنید.
سبد خود را مجدداً متعادل کنید. با توجه به رکورد بازده سهام در چند سال گذشته، اگر مدتی است این کار را انجام ندادهاید، اکنون ممکن است زمان خوبی برای متعادل کردن سبد سهام خود باشد.
به عنوان مثال، برای کمک به تثبیت بازدهیتان در آینده، ممکن است مقداری پول را از طریق یک صندوق سرمایهگذاری به سهمهایی با رشد کندتر و با ارزش پرداخت سود تخصیص دهید. سرمایهگذاریهای جدید را به آرامی انجام دهید.
اگر مبلغ کلانی دارید -شاید به تازگی کسبوکار یا خانه خود را فروختهاید، یا یک ارث یا پاداش بزرگ دریافت کردهاید- ممکن است تعجب کنید که اکنون با آن چه کار کنید. با توجه به عدم قطعیت جهانی، بهتر است آن را بهصورت دورهای در بخشهای کوچکتر سرمایهگذاری کنید -به عنوان مثال، هر ماه برای یک دوره زمانی معین- نه یکباره. سرمایهگذاری خود را به مرور زمان کاهش دهید زیرا اخبار این هفته با اخبار هفته آینده متفاوت خواهد بود.
ارزیابی مجدد مفروضات. در ماههای منتهی به حمله روسیه به اوکراین، انتظار میرفت که فدرالرزرو در سال جاری چندین بار نرخ بهره را افزایش دهد تا تورم بالا را مهار کند. اما آیا هنوز فدرالرزرو همین نظر را دارد. قطعاً خیر. به همین دلیل است که سرمایهگذاران در چنین شرایطی مدام باید مفروضات خود را بازبینی کنند.
به عنوان مثال، در صورتی که سرمایهگذاران به دنبال خزانهداری ایالات متحده به عنوان پناهگاهی امن بر مبنای پایدار باشند، این امر میتواند قیمت اوراق قرضه دولتی را بالاتر ببرد و نرخها را کاهش دهد. و این میتواند به این معنی باشد که نرخ بهره پسانداز ممکن است به اندازهای که همه انتظار داشتند فدرالرزرو امسال به میزان قابل توجهی نرخها را افزایش دهد، بالا نرود.
باید به خاطر داشت که انتخاب کامل غیرممکن است زیرا هیچکس اطلاعات کاملی ندارد. بهترین کار این است که اطلاعات صحهسنجیشده خود را جمعآوری کنید. سعی کنید بر اساس این حقایق به علاوه اهداف فردی و تحمل ریسک بهترین تصمیم را بگیرید.