رکود چیست؟
تعریفی مناقشهبرانگیز و سیاستزده
ویراستاران ویکیپدیا نمیتوانند بر روی تعریف رکود (recession) به توافق برسند. این سایت ماه گذشته به کاربران جدید و ثبتنشده اجازه نداد تا صفحات مربوط به این موضوع را ویرایش کنند. در آن زمان بحث شدیدی درگرفته بود و ادعا میشد که سقوط تولید ناخالص داخلی (GDP) در دو فصل پشت سرهم به معنای رکود است. صفحه مربوط که در سال 2022 فقط 24بار ویرایش شده بود در جریان آن بحث در یک هفته 180بار دستخوش تغییر شد. این مشاجره صرفاً به تازهکاران علاقهمند محدود نمیشود و در آمریکا موضوع مناظرههای سیاسی است. دفتر آمار ملی بریتانیا در 12 آگوست اعلام کرد که اقتصاد کشور در فصل دوم سال کوچک شده بود. پیشبینیکنندگان اقتصادی میگویند کاهشهای بیشتری در راه هستند. چه عاملی رکود را تشکیل میدهد؟ بهطور خلاصه، رکود یک دوره کاهش چشمگیر در فعالیتهای اقتصادی است. رکود عمدتاً کاهش تولید، سرمایهگذاری و سود کسبوکارها و افزایش بیکاری را به همراه دارد. به عنوان مثال، بحران مالی 2009-2007 حدود چهار درصد از رشد اقتصادی جهان کاست. در برخی کشورها از جمله بریتانیا، آلمان و فرانسه رسم است که دو فصل رشد منفی تولید ناخالص داخلی نشانه رکود تلقی میشود. اما بسیاری از اقتصاددانان عقیده دارند که این تعریف بسیار محدود است. دفتر وزیران ژاپن از چندین نشانگر از جمله تولید کارخانهها، خردهفروشی و اشتغال برای تعریف رکود بهره میبرد. دولت آمریکا اختیار اعلام رکود را بهطور کامل از خود سلب کرد و آن را بر عهده دفتر ملی تحقیقات اقتصادی (NBER) گذاشت که یک گروه پژوهشی خصوصی و غیرانتفاعی است. از سال 1978، تیمی متشکل از هشت اقتصاددان دفتر ملی تحقیقات اقتصادی که به کمیته تاریخگذاری چرخه تجارت (BCDC) شهرت یافته مرجع اعلام رکود بوده است. این کمیته همانند دولت ژاپن از مجموعهای از عوامل شامل اشتغال، درآمد فردی و تولید صنعتی استفاده میکند. یکی از اعضای سابق این کمیته میگوید احتساب تولید ناخالص داخلی به تنهایی همانند آن است که برای تشخیص بیماری فرد صرفاً دمای بدن را اندازه بگیریم. به همین دلیل است که با وجود کاهش تولید ناخالص داخلی در فصلهای اول و دوم امسال آمریکا رسماً وارد رکود نشده است. نرخ بیکاری پایین و رشد اشتغال پایدار است و فقط در ماه جولای 528 هزار شغل خلق شد که دو برابر میزان مورد انتظار بود. دلیل دیگر آن است که کمیته قضاوتها را در زمان واقعی انجام نمیدهد و کمتر هم پیشبینی میکند. برعکس، ترجیح میدهد به عقب نگاه کند تا احتمال خطا را از بین ببرد (به عنوان مثال، در سال 2013 و پس از آنکه ارقام تولید ناخالص داخلی برای سال 2012 بازبینی شدند معلوم شد که در حقیقت سال قبل بریتانیا وارد رکود نشده بود). کمیته تاریخگذاری چرخه تجارت معمولاً رکود را زمانی اعلام میکند که در حال وقوع باشد و گاهی اوقات در زمانی که به پایان رسیده است. طبق اعلان رسمی ژوئن 2020، رکود ناشی از همهگیری در آن سال از فوریه تا آوریل طول کشید. فاصله زمانی معمولی بین آغاز رکود و اعلان کمیته حدود 12 ماه است. در دسامبر 2008 کمیته به این نتیجه رسید که رکود ناشی از بحران مالی جهانی در آمریکا در دسامبر سال قبل آغاز شده بود. ممکن است دفتر ملی تحقیقات اقتصادی مجبور شود قبل از اعلان رسمی مدتی صبر کند. اما این رویکرد محتاطانه با دیدگاه آمریکاییان فاصله زیادی ندارد. در نظرسنجی ماه گذشته سیانان، 64 درصد از پاسخدهندگان گفتند که رکود آغاز شده است. در ماه ژوئن 73 درصد از بریتانیاییها عقیده مشابهی داشتند. جمهوریخواهان دموکراتها را به خاطر رکود سرزنش میکنند و هشدار میدهند که آنها در انتخابات میاندورهای بهای آن را میپردازند اما دموکراتها میگویند که اصلاً رکودی وجود ندارد. شاید آنها از نظر فنی درست بگویند اما از نظر سیاسی باید موضع دفاعی بگیرند. در سه دوره رکود قبلی که با رقابتهای انتخابات ریاستجمهوری همزمان بودند حزبی که کاخ سفید را در اختیار داشت قدرت را از دست داد. این عواقب سیاسی منحصر به آمریکا نیستند. در کشورهایی که مردم کمتر به سیاستمداران اعتماد دارند رکودهای اقتصادی احتمال تغییر دولت را بالا میبرند. اما با وجود تمام سروصداهای سیاسی، اگر رکود واقعاً در آمریکا اتفاق بیفتد نسبتاً ملایم خواهد بود. اما نمیتوان برای همهجا این ادعا را داشت. به گفته بانک جهانی در بسیاری از این کشورها رکود اجتنابناپذیر خواهد بود.