رهبری محافظهکاران
چه کسی نخستوزیر میشود؟
اداره حزب محافظهکار در این دوران پرتلاطم به همان اندازه اداره یک کشور دشوار است. بریتانیا در 5 سپتامبر چهارمین نخستوزیر خود را طی شش سال منصوب میکند. ریشی سوناک یا لیز تراس کلید عمارت شماره 10 داونینگ استریت را به لطف 160 هزار عضو حزب محافظهکار دریافت خواهد کرد در حالی که دیگران فقط نظاره میکنند. هرکس که برنده شود کشوری را به ارث میبرد که به افتضاح کشیده شده و حزبی که سه تن از رهبران گذشتهاش را در حین خدمت اخراج کرده است. این سابقه نمیتواند برای مردم اطمینانبخش باشد. دلایل نگرانی زیاد هستند. پس از 12 سال حاکمیت محافظهکاران، بریتانیا اکنون از تورم بالا و دوران مزمن کندی رشد رنج میبرد. همزمان ائتلافهای قدیمی شکسته و سیاست ناپایدار شده است. اکثر نقاط جهان ثروتمند یک یا دو پدیده از این نوع را تجربه میکنند اما نمیتوان کشوری را پیدا کرد که هر سه مورد را با شدیدترین حالت داشته باشد.
نه آقای سوناک و نه خانم تراس هیچکدام ویژگی الهامبخش خاصی ندارند. یک کودک در کارزار پیتربورگ گفت که ترجیح میدهد لاری (Larry: گربه ساکن شماره 10) نخستوزیر آینده باشد. خبر خوب آن است که هر دو نامزد از مردی که در ماه جولای از نخستوزیری کناره گرفت بهتر خواهند بود. بوریس جانسون حتی این ویژگی را ندارد که تا مراسم تودیع در انظار ظاهر شود. در مقابل، هر دو نامزد استاد حضور مختصر و آشکار هستند بدون اینکه توجهات را از دست بدهند. علاقهمندی آنها به حضور در نخستوزیری و انجام امور چیزی بیشتر از نیاز به جلب توجه است. با وجود اینکه عجیب به نظر میرسد آنها همانند سیاستمداران واقعیتها را بسط میدهند. خبر بد آن است که نخستوزیر بعدی به درون طوفان گام میگذارد. انتظار میرود تورم از 13 درصد بگذرد که بالاترین نرخ در میان کشورهای گروه هفت خواهد بود. پیشبینی میشود سرعت سقوط دستمزدهای واقعی در سال آینده بیشتر از سرعت سقوط آن در چند دهه باشد. صورتحساب سالانه انرژی یک خانوار معمولی در ژانویه به 4300 پوند (5200 دلار) خواهد رسید که سه برابر میزان آن در سال 2021 است. اعتصابها در حال گسترش هستند و به راهآهن، دادگاهها، بنادر، خدمات تدارکاتی و شوراهای محلی کشیده شدهاند. ممکن است اعتصاب به نظام سلامت کشور برسد. جایی که هماکنون از هر هشت نفر یک نفر در فهرست انتظار قرار دارد. این بحران هزینه زندگی میتواند آقای سوناک یا خانم تراس را قبل از آنکه پایشان به میز کابینه برسد سرنگون کند. هفته گذشته حزب کارگر وعده داد که میانگین قیمت سالانه انرژی خانوارها را برای شش ماه دیگر در سطح 1971 پوند نگه دارد. به نظر میرسد هر دو نامزد به حال خود رها شدهاند. شاید به این دلیل که برای اکثر اعضای حزب محافظهکار تفاوت زیادی نمیکند و همچنین به این خاطر که آقای سوناک و خانم تراس بر هدف درازمدت خود یعنی دولت کوچکتر تاکید میکنند و از این ابا دارند که بگویند چقدر پول خرج خواهند کرد. آقای سوناک منطقیتر است و ترکیبی از کاهش مالیات، تخفیفها و مزایای هدفمند را پیشنهاد میدهد. ادعای خانم تراس مبنی بر سودمند بودن طرح کاهش مالیات بر دستمزدها برای طبقه فقیر منطقی نیست چون شامل آنها نمیشود. اما او قصد دارد تعرفههای سبز را بردارد و گزینه چگونگی اعطای پول در صورت رسیدن به نخستوزیری را برای خود باز گذاشته است.
امیدها بر آن است که این رویدادها باعث غفلت نخستوزیر بعدی از مشکل عمیقتر و دوم بریتانیا یعنی ضعف درازمدت اقتصادی نشود. خوشبختانه هر دو نامزد این موضوع را در کانون کارزار خود قرار دادهاند و به اصلاح طرف عرضه عقیده دارند. خانم تراس دستور کاری به سبک ریگان را برگزیده است که مقرراتزدایی و کاهش مالیات بر اساس کسری بودجه را شامل میشود. او به درستی میگوید که بریتانیا باید در کل صنایع تحت مقرراتش بازنگری کند. مقررات امروزه مانع از آن میشوند که صندوقهای بازنشستگی و بیمهگران بتوانند از منابع خود برای پشتیبانی از بنگاههای نوآور بریتانیا استفاده کنند. با این روحیه اشکالی ندارد که در رسالت بانک مرکزی انگلستان بازنگری شود اما صحبت از هدفمندسازی عرضه پول عجیب مینماید. برنامههای آقای سوناک انسجام بیشتری دارند. او به جای کاهش مالیات شرکتی که اثر زیادی بر سرمایهگذاری و رشد ندارد درصدد است هزینهکرد سرمایهای و تحقیق و توسعه را کاهش دهد. به احتمال زیاد او در بودجه فضایی را برای یک وضعیت اضطراری مانند یک همهگیری جدید یا درخواستهای مرتبط با تغییرات اقلیمی و پیر شدن جمعیت باز میگذارد. او روابط کشور با اتحادیه اروپا را خراب نمیکند چون به جبر جغرافیا همچنان بزرگترین شریک تجاری بریتانیا خواهد بود. اما او نیز نقطهضعفهای خودش را دارد و وعده میدهد که برنامهریزی را محدود کند. امری که اقتصاد را عقب نگه میدارد. در مقابل، خانم تراس اغلب دستکم گرفته میشود. او که به خاطر رفتار عجیب و غریبش شهرت دارد در کابینه سه نخستوزیر متفاوت دوام آورد. او برنامهریز خروج آقای جانسون بود که از نظر تاکتیکی امری زیرکانه به نظر میرسد. او در دوران کارزار اشتیاق بیشتری از خود نشان میداد و بهتر دیگران را قانع میکرد. سوال این است که آیا او شجاعت آن را دارد که از برخی حامیان اولیه خود از قبیل نادین دوریس و دیوید فراست که تاثیر آزاردهندهای دارند فاصله بگیرد؟
انتخابهایی که میکنند
این بریتانیاییها نیستند که نخستوزیر جدید را برمیگزینند. آن فرد هر که باشد توسط اعضای حزب محافظهکار به دیگران تحمیل میشود. آنها با انتخابی بین دو گزینه مواجهاند. یک فنسالار مودب و متین که بهتر میداند چه کاری را باید انجام داد و سیاستمدار جاافتاده و امتحان پسدادهای که بهطور غریزی میداند چگونه کار را انجام دهد. احتمال ضعیفی وجود دارد که آقای سوناک در مقام نخستوزیر دست به کاری احمقانه بزند اما این شغل بالفطره سیاسی است. خانم تراس گزینه پرخطرتری است اما احتمال موفقیت زیادی دارد. به نظر میرسد که اعضای حزب محافظهکار افراد ریسکپذیر را بیشتر میپسندند. شاید این انتخاب درست باشد.