باشکوه اما روبهزوال
دموکراسی ناسالم هند در انتخابات آتی
عبارت «انتخابات ایالتی» حق مطلب را ادا نمیکند. بیش از 150 میلیون نفر برای شرکت در انتخابات ثبتنام کردهاند. آنها در مسیر هفت دور رایگیری که یک ماه به طول میانجامد به 174351 پایگاه رایگیری مراجعه خواهند کرد. هزاران نامزد و صدها حزب در انتخابات شرکت میکنند. حتی 39598 رایدهنده بالای صد سال هستند که امکانات ویژهای برایشان در نظر گرفته میشود. تمام اینها در بزرگترین ایالت یعنی اوتار پرادش روی میدهد که یکی از پنج ایالتی است که در هند در هفتههای آتی انتخابات برگزار میکنند. صحبتهای زیادی از «جشنواره دموکراسی» به میان میآید و در واقع همینگونه خواهد بود. تمام طبقهها، فرقهها و دیدگاهها مورد توجه قرار گرفتهاند. نامزدها طیف گستردهای از ستارههای سینما، روحانیون، فمینیستها و کارآفرینان را تشکیل دادهاند. سه نوع کمونیست با یکدیگر رقابت دارند که شامل مارکسیست، مارکسیست-لنینیست و نسخه روزمره میشود. حزب بهاراتیا جاناتا (BJP) که هم دولت مرکزی و هم بسیاری از ایالتها را در دست دارد امیدوار است پیروز انتخابات اوتار پرادش و دیگر مناطق باشد هرچند تضمینی برای آن نیست. شاید اوتار پرادش به اندازه مالی فقیر و دارای شکافهای عمیق طبقهای و مذهبی باشد اما همزمان یک دموکراسی واقعی است. رایدهندگان این ایالت انتخابهای معناداری انجام میدهند و اغلب ناظران و صاحبنظران را شگفتزده میکنند.
صرف شور و نشاط فراوان در دموکراسی هند را نمیتوان دلیلی برای سلامت آن دانست. تاسفبارترین آسیبی که گریبان آن را گرفته فرقهگرایی روبهرشدی است که آتش آن را ملیگرایان هندوی حزب بهاراتیا جاناتا برپا کردهاند. این حزب در اوتار پرادش آقای یوگی آدیتیاناث را به رهبری برگزید. او یک روحانی هندو است که از پوشش سیاست برای از بین بردن میراث هزارساله مسلمانان و بازگرداندن قدرت و افتخار به اکثریت هندو بهره میبرد. چنین گفتمانی به اعمال تبعیض و خشونتهای متناوب علیه مسلمانان میانجامد و ممکن است روزی آتش یک آشوب فراگیر را شعلهور کند.
اما برتریجویی هندوها تنها بیماریای نیست که سیاست هند را درگیر کرده و BJP هم تنها حزبی نیست که به آن آلوده شده است. در حقیقت، گفتمان ضداسلامی حزب بهاراتیا جاناتا آنقدر نفوذ پیدا کرد که دیگر احزاب نیز جرات نمیکنند در حمایت از اقلیتها صحبتی به میان آورند. به عنوان مثال، هیچکدام از آنها در اوتار پرادش از نامزدهای مسلمان حمایت نمیکنند حتی با وجود اینکه میدانند 19 درصد از رایدهندگان مسلمان هستند.
دیگر صداها نیز در میان تمام احزاب بزرگ مشترک هستند. به یک جنبه نگرانکننده دیگر در گزینش نامزدها توجه کنید: بسیاری از آنها مجرم هستند. در تازهترین انتخابات عمومی که در سال 2019 برگزار شد رقم خیرهکننده 43 درصد از کسانی که به مجلس ملی راه یافتند انواع مختلف اتهامات جنایی را یدک میکشیدند. از میان جرائم آنها 29 درصد جرائم سنگینی مانند تجاوز یا قتل بودند. تعجبی ندارد که وقتی پای این قانونگذاران به دفاتر کارشان برسد هیچگاه علاقهای ندارند وقتشان را صرف کار ظریف قانونگذاری کنند. مجلس ایالت اوتار پرادش در دهه 1950 هر سال سه ماه جلسه داشت اما سال گذشته زمان جلسات آن فقط به 17 روز رسید. مجلس ایالت پنجاب که این ماه انتخابات را برگزار میکند در سال 2021 فقط 11 روز تشکیل جلسه داد. این ایالت در کنترل حزب کنگره بزرگترین مخالف حزب بهاراتیا جاناتا در کشور است. در همان جلسات اندکی هم که برگزار میشود حضور نمایندگان بسیار ناچیز است و فرآیند قانونگذاری با بیمبالاتی زیاد صورت میگیرد. تقریباً هیچ لایحهای در کمیتهها بررسی نمیشود و بسیاری از آنها به شکل دستوری تصویب میشوند.
تامین مالی کارزارها عاملی دیگر برای نگرانی است. حزب بهاراتیا جاناتا اوراقی به نام اوراق انتخابات معرفی کرد که به افراد حقیقی و کسبوکارها امکان میدهد عملاً مبالغ نامحدودی را به شکل سری در اختیار احزاب سیاسی قرار دهند. حزب بهاراتیا جاناتا سهچهارم از پولهایی را که به این شکل اهدا میشوند بالا میکشد اما دیگر احزاب نیز به همان تهماندهها راضی هستند. نمیتوان این اتهام را مطرح کرد که صنایع هند لطف و توجه دولت را در قبال پول خریداری میکنند چراکه هیچکس نمیداند کمکها از جانب چه کسانی میآیند و اینکه آیا چشمداشتی در قبال آنها وجود دارد یا خیر. این نقایص فنی به اندازه پیدایش ملیگرایی هندو خطرناک و چشمگیر نیستند اما میتوانند آسیب زیادی ایجاد کنند چون تمام احزاب به آنها آلوده شدهاند. حتی اگر رایدهندگان اوتار پرادش به گفتمان تفرقهافکن و سیاست تبعیضآمیز حزب بهاراتیا جاناتا پشت کنند (کاری که باید انجام دهند)، فرسایش مداوم و از درون نظام دموکراسی باعث میشود آنها نتوانند به یک دولت اندیشمند، کارآمد و پاسخگو برسند.
طبیعتاً این موضوع برای مردم عادی هند و برای کل جهان اهمیت دارد. هند پرجمعیتترین دموکراسی بر روی کره زمین است. این کشور به جز دو سال حاکمیت حزب کنگره در دهه 1970 موفق شد 75 سال آزادی سیاسی را حفظ کند و الگویی دلگرمکننده برای جهان در حال توسعه باشد. اما این روزها نقش الگودهی آن به تدریج کمرنگ و کمرنگتر میشود. در جهانی که در آن چین خودکامه روزبهروز قدرت بیشتری پیدا میکند این وظیفه مهم چین است که نهتنها انتخابات را برگزار کند، بلکه مبانی زیربنایی دموکراسی خود را ترمیم کند.
منبع: اکونومیست