تله بدهی
چین چگونه کشورها را گرفتار میکند؟
نشانههای واضحی از نرمش چین در برابر ایران مشاهده میشود. بیش از 20 سال پیش ایران درخواست عضویت در سازمان همکاری شانگهای را مطرح کرد اما این درخواست هیچگاه پذیرفته نشد تا زمانی که با پایان ریاست جمهوری حسن روحانی، سیاستمداران معروف به «غربگرا» در ایران به پایان دوره خود رسیدند. پس از روی کار آمدن دولت سیزدهم، درحالیکه هنوز تکلیف کابینه مشخص نشده بود، عضویت ایران در سازمان همکاری شانگهای به تصویب رسید. در این مدت چینیها اگر خرید نفت را زیاد نکرده باشند در سطح یک میلیون بشکه نگه داشتهاند و موانع خرید واکسن سینوفارم هم برداشته شده به گونهای که دولت وعده داده به زودی جشن پایان کرونا را برگزار خواهد کرد. مواضع مقامات چینی هم در این مدت تغییر کرده و نرم و منعطف شده است. همه این مسائل در کنار قرارداد ۲۵ساله ایران و چین که مدتها درباره آن بحث شد، باعث شده تا در محافل ایران نسبت به آینده روابط دو کشور گمانهزنیهایی مطرح شود. ایران سالهای طولانی است که هزینه ستیز با استعمار غرب را میپردازد اما این نگرانی وجود دارد که در این شرایط خاص گرفتار استعمار شرق شود. در چند ماه گذشته گزارشهای افشاگرایانه زیادی درباره روابط یکسویه اقتصادی چین با کشورها منتشر شده که این اواخر در محافل ایران نیز زیاد درباره آن سخن گفته میشود. برخی میگویند رویکرد دولت چین برای به خدمت گرفتن کشورهای در حال توسعه اقتباسی از روشهای استعماری کلاسیک است. این استراتژی بدون دخالت نظامی به اجرا درمیآید که اصطلاحاً به آن استعمار هوشمند میگویند. برخی هم نسبت به دیپلماسی «تله بدهی» هشدار میدهند که بر اساس آن چین ، برای احداث زیرساختهای اساسی و بزرگمقیاس به کشورهای ضعیفتر، وام بلندمدت اعطا میکند و از این امکان برخوردار است که در صورت نکول بازپرداخت تسهیلات، عملاً کنترل و بهرهبرداری از زیرساختها را در ید اختیار خود درآورد. به هرحال فضای عمومی سرشار از اظهارنظرهای سنجیده و نسنجیده درباره رابطه ایران و چین است. افکار عمومی، چین را اژدهایی بیرحم میداند که هرکجا میرود، زمین سوخته به جا میگذارد اما دیپلماتها و اقتصاددانان میگویند اژدهای ناکارآمدی و حکمرانی غلط ترسناکتر از اژدهای چین است.