رفاقت کاغذی
چرا ایران از برنامههای اقتصادی کلان چین کنار گذاشته شد؟
در 50 سالی که ایران و چین بر روی کاغذ، رابطهای پیوسته اما پرفرازونشیب با یکدیگر داشتهاند، تلاش کردهاند به هر شکل ممکن، منافع خویش را برآورده کنند. تجارت از دیرباز، بیش از هر مساله دیگری ارتباط این دو کشور کهن را تحت تاثیر قرار داده است و امروزه نیز که چینیها بیش از هر زمان دیگری، اقتصاد را سرلوحه قرار دادهاند، کوشش میکنند تا مبتنی بر جایگاه مناسب ایران، منافع ممکن برای هر دو طرف در این رابطه را برآورده کنند. علی لاریجانی رئیس وقت مجلس شورای اسلامی و یکی از گزینههای جدی ریاست جمهوری آینده ایران در سفر سال 1398 خود به چین که با پیشنهاد «شی جی پینگ» رئیسجمهور این کشور مبنی بر انعقاد یک قرارداد بلندمدت روبهرو شد، زمینه تدوین یک برنامه راهبردی برای مشارکت ایران و چین را فراهم کرد. برنامهای که تاکنون زیر نظر وی در حال نگارش و تنظیم است و ابعاد مختلف آن توسط کارشناسان ایرانی در حال بررسی است. اگرچه در طی سالها رابطه اقتصادی و سیاسی بین ایران و چین چالشهایی به وجود آمده و آمریکا با اعمال تحریمهای شدید علیه ایران، زمینهساز وابستهتر شدن ایران به چین شده است و از سوی دیگر، آمریکا قصد مهار روزافزون چین با هدف کنترل این کشور برای ممانعت از تبدیل شدن آن به یک ابرقدرت اقتصادی را دارد اما ایران در این پازل پیچیده، به خوبی نقشآفرینی نکرده است. فقدان استراتژی اقتصادی-سیاسی از سوی ایران، عدم اجماع داخلی، روشن نبودن ذینفعان و جدال گروههای درگیر در قدرت و... همگی موجب شده است تا ایران جایگاه پیشین خود در رابطه با چین را از دست بدهد و از این بازی پرمنفعت کنار گذاشته شود؛ در حالی که کشورهای عربی حاشیه خلیجفارس از جمله عربستان سعودی، همزمان با اتحاد با آمریکا در حال تبدیل شدن به شرکای اصلی چین هستند، اما ایران در وضعیتی به سر میبرد که سرانجامِ آن، نوید هر اتفاقی غیر از یک پایان خوشِ مبتنی بر منافع ملی را میدهد.