موفق باشی جو
پس از هرج و مرج دوران ترامپ، رئیسجمهور جدید میتواند به دستیابی چه چیزی امیدوار باشد؟
بسیاری از روسای جمهور در چنگال بحران منصب خود را به عهده میگیرند. جو بایدن حداقل با چهار بحران روبهرو است: کووید 19 یک فاجعه سلامت عمومی است؛ این بیماری تاکنون بیش از 400 هزار نفر را در آمریکا به کام مرگ کشیده و همچنان که واکسیناسیون در شرایط نابسامانی پیش میرود به کشتار ادامه میدهد. ویروس ویرانی اقتصادی به بار آورده است؛ امروز 10 میلیون آمریکایی کمتر از قبل از همهگیری دارای شغل هستند، دوسوم بچهها نمیتوانند شخصاً در مدرسه حضور پیدا کنند، یک نفر از هر هشت بزرگسال از وعدههای غذایی خود چشمپوشی میکند. اختلافات تلخ بر سر عدالت نژادی حادتر شده و یک وحشیگری حزبی ایمان آمریکاییها به دموکراسی خود را مسموم کرده است.
بایدن در سخنرانی تحلیف خود در 20 ژانویه این موضوع را تایید کرد. او با آمریکایی سخن گفت که احساس میکند، از زمانی که آبراهام لینکلن در سال 1865 سخنرانی خود را ایراد کرد وقتی شورش کنفدراسیون نفسهای آخر را میکشید، اختلاف عمیقتری وجود دارد: «با بدخواهی نسبت به هیچکس، با خیرات برای همه، با ثبات قدم در درستی، بیایید تلاش کنیم کار خود را به پایان برسانیم، بیایید زخمهای ملت را ببندیم.» دو هفته پس از اینکه گروهی از شورشیان پرچم جنگ را در پایتخت به اهتزاز درآوردند، کاری که حتی سربازان متفقین در طول جنگ داخلی انجام ندادند، بایدن خواستار شفای ملی شد: «بدون وحدت صلحی وجود ندارد و تنها تلخی و خشم خواهد بود.»
بایدن طی مبارزات انتخاباتی خود قول داد روح آمریکا را بازگرداند. این کار بسیار مشکل است. پس از خرابکاری حامیان ترامپ در کنگره، احتمال برگزاری دادگاه استیضاح رئیسجمهور سابق وجود دارد. حداقل 25 هزار نفر از نیروهای مسلح در واشنگتن برای تامین امنیت انتقال صلحآمیز قدرت مستقر شدهاند، بیش از تعداد سربازانی که اکنون در عراق و افغانستان مستقر هستند. برای اولینبار در طول 150 سال رئیسجمهوری که از قدرت خارج شده در مراسم تحلیف شرکت نکرد. بیش از 80 درصد از طرفداران ترامپ دروغ او را درباره سرقت در انتخابات باور کردند.
با وجود این به نظر میرسد بایدن برای این کار بسیار مناسب است. او پس از نزدیک به نیمقرن کار در دولت ریاستجمهوری را به عهده گرفته است. او مردی دولتی، سالخورده و مصالحهگر است که امکان دارد تنها یک دوره روی کار باشد، نه یک جنگجو که کمر به حفظ انتخابات مجدد بسته است. کادر منصوبان باتجربه بایدن با استفاده از ابزارهای دولت بلافاصله برای جبران خسارات بهجامانده از دوره ترامپ اقدام خواهند کرد. سیاستهای سخت مهاجرتی برداشته خواهد شد. آمریکا به برنامههای حفاظت از محیط زیست باز خواهد گشت و اطمینان متحدان اروپایی خشمگین دوباره جلب خواهد شد.
تغییرات پایدارتر به قانونگذاری نیاز دارد. هر دو اتاق کنگره تحت کنترل دموکراتها قرار دارد، البته با اختلاف بسیار اندک. دموکراتها مجلس نمایندگان را تنها با چهار کرسی در اختیار دارند. آنها به لطف رای کاملا هریس، معاون رئیسجمهور کنترل سنا را -که بهطور مساوی میان دو حزب تقسیم شده- نیز خواهند داشت.
ترتیب دادن پشتیبانی لازم برای تصویب اصلاحات امکانپذیر است، اما به مذاکرات دوحزبی و تسلط سنا که آخرین بار توسط لیندون بی جانسون نشان داده شده، نیاز دارد. هر سناتور دموکرات مخالف، متمایل به چپ، با اعتقادات محافظهکارانه یا یک گروه حد کفایت بزرگ دموکرات در مجلس سنا (مثلاً یک گروه ششنفره)، قادر خواهند بود پیشنهادهای بایدن را در مقابل مخالفت یکپارچه جمهوریخواهان شکست دهند. سد رای فیلی باستر، روشی که به اقلیت اجازه میدهد تا بیشتر قوانین را مسدود کند، مگر اینکه 60 تن از 100 سناتور رای دیگری دهند، تقریباً بهطور قطع در جای خود باقی خواهد ماند.
در نتیجه قرار است چپیهای حاضر در حزب رئیسجمهور ناامید شوند. در جریان انتخابات مقدماتی دموکراتها بایدن بحثبرانگیزترین پیشنهادهای آنها را رد کرد، پیشنهادهایی چون مراقبت دارویی برای همه، قرارداد سبز جدید و افزایش بودجه پلیس. ایدههای دیگر چون فرستادن قضات جدید به دادگاه عالی و خلعید از کالج انتخاباتی غیرممکن به نظر میرسند. دستور کار جدید او اما ایدههای پوپولیستی اقتصادی چون افزایش حداقل دستمزد، سیاستهای صنعتی و هزینههای بالای دولتی را حفظ کرده است.
روزهای اول دولت به قوانین مربوط به کووید 19 و کاهش عواقب اقتصادی آن اختصاص پیدا کرده است. منطق آن بسیار روشن است. پیشنهادهای بایدن برای ساختن آمریکایی بهتر یا همان «دوباره بهترش را میسازیم» همانطور که تیم رئیسجمهور جدید آن را خطاب میکنند، به مهمترین بحرانهای آمریکا میپردازد. میبایست سرمایه سیاسی بایدن را برای موارد مهمتر در آینده حفظ کنند. ممکن است آنها بتوانند آرای جمهوریخواهان را نیز جلب کنند. ولی این بدان معنا نیست که معتدل خواهند بود.
آماده، در جای خود، جو!
اولین مرحله کار که بایدن در سخنرانی خود در 14 ژانویه عنوان کرد، یک لایحه دیگر برای جبران خسارات ناشی از کووید 19 است که 9/1 هزار میلیارد هزینه خواهد داشت. بهطوری که 160 میلیارد دلار برای برنامه واکسیناسیون ملی، گسترش تست کرونا و ردیابهای تماس فراهم خواهد کرد. طبق این برنامه همچنین از طریق چکهای 1400دلاری برای هر نفر، افزایش مزایای بیکاری و افزایش موقت اعتبار مالیات کودک، پول بیشتری به مردم آمریکا داده خواهد شد. ممکن است جمهوریخواهان مخالف این هزینه یا برخی از مفاد آن چون افزایش حداقل دستمزد ملی به 15 دلار در ساعت باشند، البته نگرانیهای آنها در مورد کسری یا بدهی در دوره دموکراتها بهطور قابل توجهی بیشتر است. ولی بسته پیشنهادی نمیتواند مانند برخی از پیشنهادهای اوباما، به سازش پیشگیرانه متهم شود.
تیم اقتصادی بایدن این لایحه را یک «اقدام نجات» نامیده است. بلافاصله پس از آن لایحه دیگری تحت عنوان لایحه بازیابی خواهد آمد که جزئیات آن هنوز مشخص نشده است. اگر اولین تلاش برای سیاستگذاری یک نشانه باشد، لایحه بازیابی هم احتمالاً نیرویی عظیم خواهد بود. لایحه بازیابی هزینههای زیرساختی بزرگی ارائه خواهد کرد، احتمالاً دو هزار میلیارد دلار که در کمپین تعهد شده است. این لایحه همچنین ابزاری برای برخی از بلندپروازانهترین وعدههای بایدن در زمینه تغییرات آب و هوایی خواهد بود. بایدن وعده داده دسترسی جهانی پهنای باند را تضمین کند، 400 میلیارد دلار به انرژی و تحقیقات انرژی اختصاص دهد و 10 میلیون شغل جدید انرژی پاک در مسیر دفع کربن از بخش برق تا سال 2035 و از کل اقتصاد تا سال 2050 ایجاد خواهد کرد. هزارها میلیارد دلار غرایز نئو روزولتی بایدن را هدایت خواهند کرد: او بهطور نوستالژیکی به دنبال یک رنسانس ساخت داخل است که توسط کارگران اتحادیهها به راه بیفتد.
اینها مواضع ماکسیمالیستی هستند که درکی از میزان جاهطلبی بایدن برای بهرهبرداری از بحرانی که با آن مواجه بوده برای بازسازی اقتصاد آمریکا، به ما میدهد. آنها به استراتژی او برای آرام کردن مزاحمان چپگرای حزبش نیز اشاره دارند (کسانی که از تنوع انتخابهای او در انتصاب افرادی که بهطور سنتی متمایل به مرکز هستند، هیجانزده شدهاند). به نظر میرسد بایدن این را درک کرده است که کنترل یکپارچه دولت شرط لازم برای تصویب قوانین است ولی کافی نیست. کلینتون در سال 1993، اوباما در سال 2009 و ترامپ در سال 2017 همگی با موهبت یک کنگره موافق به واشنگتن آمدند. آنها اما بیشتر سرمایه سیاسی خود را در تلاش برای پیشبرد قانون مراقبتهای پزشکی هدر دادند. تنها اوباما بود که پیروز شد. یکی از کلیشههای سیاست آمریکا این است که چنین تعدی قانونی باعث ایجاد چرخش به سمت حزب مخالف میشود، که معمولاً در اولین انتخابات میاندوره ریاستجمهوری دیده میشود. پنج رئیسجمهور آخر آمریکا بهطور متوسط 31 کرسی در مجلس نمایندگان را در جریان این انتخابات از دست دادند (و دو کرسی سنا). برای بایدن اما این به معنای از دست دادن هر دو مجلس نمایندگان و سنا خواهد بود، که احتمالاً شانس تصویب قوانین مهم را برای دو سال آخر دوره ریاستجمهوری او از بین میبرد.
دموکراتها از ضربهای که اوباما در سال 2010 خورد درس گرفتهاند. مسائلی که اختلافات عمیق حزبی ایجاد میکند و سرمایه سیاسی میبرد، چون اصلاحات گسترده در سیستم مهاجرتی، ممکن است برای بحث و بررسی به کنگره برود.
آیا از پسش برمیآیند؟
حتی با چنین هشدارهایی از سوی رهبران حزب، بایدن باید سخت کار کند. او دو مسیر برای موفقیت دارد. اولی جلب حمایت کافی جمهوریخواهان است، 10 سناتور در همین ترکیب فعلی، تا بتواند تهدید سد رای را خنثی کند. کسانی که لجبازیهای میچ مک کانل، رهبر جمهوریخواهان در دوران ریاستجمهوری اوباما را به خاطر دارند فکر میکنند انتظار متفاوت داشتن از او یا کمیته پارلمانی او احمقانه است. اما بایدن و متحدانش خوشبینی رویایی خود را برای انجام توافقات میان دو حزب حفظ کردهاند. به گفته کریس کونز سناتور دموکرات از دلور (Delware)، اگر جمهوریخواهان تشخیص دهند که این موقعیتی مهم برای آنها، حزبشان و کشور است فکر نمیکنم کاری باشد که نتوانیم با هم انجام دهیم.
تنزل ترامپ از سوی حزب خود میتواند تعیینکننده باشد. چند سناتور جمهوریخواه معتدل که بیشتر از بقیه نسبت به ترامپیسم بیرغبت هستند، چون سوزان کالینز، لیزا مورکوفسکی و میت رامنی، میتوانند با دموکراتهای محافظهکار متحد شده و یک اتحاد مهم مذاکراتی برای کلیه قوانین اساسی تشکیل دهند.
راهحل دیگر مصالحه است، رویهای ویژه برای تصویب بودجه سالانه که نمیتوان آن را سد رای کرد و میتواند تنها با رای دموکراتها تصویب شود. ولی این روش هم محدودیتهای خاص خود را دارد. قوانین چنین لوایحی بسیار پیچیده است. از همه مهمتر اینکه تغییرات سیاستی باید بهطور اصولی، نه اتفاقی، بودجهای باشد و نمیتواند در بلندمدت به کسری بودجه اضافه کند (معمولاً 10 سال). این محدودیتها هستند که پرتگاههای مالی ایجاد میکنند و به تغییرات عظیم در مالیات و هزینههای آتی منجر میشوند. به گفته مولی رینولدز از موسسه بروکینگز، برای اطمینان از بودجهای بودن آن خواستار بازنویس نیز خواهند بود.
بیشتر برنامههای بایدن، بخشهای مربوط به مالیات و هزینه، از طریق مصالحه به تصویب خواهد رسید. چکهای جبران خسارت کووید 19، برنامه سرمایهگذاری انرژی پاک، افزایش مزایای بیکاری و اعتبارات مالیات کودک دستیافتنی به نظر میرسند. لغو بسیاری از کاهشهای مالیاتی که توسط ترامپ صورت گرفته بود نیز انجام خواهد شد. ولی ایدههای بلندپروازانه دیگر میتواند قربانی درگیریهای داخلی دموکراتها شود، ایدههایی چون مالیات کربن، کاهش سن واجد شرایط بودن برای مراقبتهای پزشکی، افزایش یارانه مراقبت از کودکان و برخی بخششهای وامهای دانشجویی.
شیوه مصالحه برای ایدههایی که اصولاً نظارتی هستند، مثل افزایش حداقل دستمزد یا استاندارد انرژی پاک، کمتر کاربردی خواهد بود. این روش نمیتواند برای سایر اولویتهای چپی چون اصلاحات مهاجرتی یا قانون جدید شهروندی و رایگیری مورد استفاده قرار گیرد. در تئوری، روش مصالحه تنها برای بودجه سالانه قابل استفاده است. اما از آنجا که جمهوریخواهان لایحه بودجهای را برای سال مالی فعلی تصویب نکردهاند، دولت بایدن دو فرصت پشت هم برای استفاده از این روش خواهد داشت؛ یکی میتواند به بسته نجات و دیگری به بسته بازیابی اختصاص پیدا کند. اگر هر دو تصویب شده و به قانون تبدیل شوند میتوانند شروع یک ریاستجمهوری موفق باشند، که ناامیدی و بنبست دوران اوباما آن را خدشهدار نکرده است.
بایدن از رویکرد پیچیده اوباما نسبت به قانونگذاری جدا میشود ولی در ارتباط با قدرتهای گسترده دولت نظرات مشترکی با او دارد. چند ساعت پس از مراسم تحلیف فرمانهایی اجرایی را امضا کرد، دستوراتی که نشان میداد دوران ترامپ به پایان رسیده است. ممنوعیت سفر از برخی کشورهای مسلمان لغو شد. آمریکا به سرعت دوباره به توافقنامه آب و هوایی پاریس و سازمان بهداشت جهانی خواهد پیوست. دولت اجلاس جهانی تغییرات آب و هوایی را ترتیب خواهد داد. روند طولانی معکوس کردن مقرراتزدایی ترامپ در ارتباط با آلایندهها آغاز میشود، هرچند که احتمالاً برای سالها در دادگاهها خواهد ماند. ناظران فدرال نیروی تازهای خواهند گرفت. در زمان رئیسجمهور قبلی آژانس حفاظت از محیط زیست در اجرای قوانین بسیار کمکار شده بود. اداره حمایت مالی از مصرفکننده به کلی تعطیل شد. هر دو ماموریتهای خود را با نیرویی جدید آغاز خواهند کرد. اختیارات گستردهای که به وزارت دادگستری برای تحقیق در بخشهای پلیس و نقض حقوق مدنی داده شده میتواند شروعی قدرتمند برای برنامه نامعلوم عدالت نژادی فعلی فراهم کند. این نگرانیهای داخلی حداقل بر سال اول ریاستجمهوری بایدن حکمفرما خواهند بود. گرچه او در طول دوران کاری طولانی خود علاقه زیادی به سیاست خارجی داشته، ولی حداقل در حال حاضر عقب مینشیند. به گفته نیکولاس برنز، پروفسور دیپلماسی از دانشگاه هاروارد، برای اینکه یک قدرت جهانی تاثیرگذار باشید، باید در خانه خود ثبات را برقرار کنید. ولی بایدن نمیتواند خواستههای بقیه جهان را کلاً نادیده بگیرد. بیشتر فشارها بر احیای روابط با متحدان در ناتو و سایر مناطق پس از چهار سال سردی قرار دارد. پیمان کنترل تسلیحاتی با روسیه که در ماه فوریه به پایان میرسد، نیازمند مذاکرات فوری است. بایدن برای عمل به وعدههای خود در خصوص خروج سربازان آمریکایی از عراق و افغانستان باید برنامهریزی کند.
ولی بزرگترین مساله سیاست خارجی که پیش روی دولت بایدن قرار دارد مدیریت رقابت قدرت با چین است. آنگوس کینگ، سناتور مستقل از مین (Maine) میگوید: اینکه دو ابرقدرت عظیم انگار با کنترل از راه دور به سمت درگیری میروند مرا نگران میکند. کینگ معتقد است میتوان در این مورد به یک اجماع پایدار و دوجانبه دست پیدا کرد. این همان جایی است که غرایز ترامپ درست بود. اجرای او اشتباه بود. «این واقعیت که چین نیاز به مواجهه داشت به نظر من کاملاً درست بود.» در واقع هیچ نشانهای از اینکه بایدن چه زمانی یا آیا اصلاً تعرفههای وضعشده بر کالاهای چینی را برمیدارد وجود ندارد. برخلاف تصمیم ترامپ در مورد کسریهای تجاری دوجانبه، در عوض این موارد بر اساس نقض حقوق بشر، سرقت مالکیت فکری و تغییرات آب و هوایی قابل توجیه خواهد بود.
شبح ترامپ همچنان نرفته است. ممکن است دولت جدید مجبور به وارد شدن به استیضاح او شود، در این صورت اولین استیضاحی خواهد بود که بعد از ترک رئیسجمهور از سمت خود برگزار میشود. بایدن که سعی کرده ورای اختلافات حزبی بماند، از اینکه سنا درگیر جمعآوری شواهد علیه سلف خود برای ارتکاب جرم شود و تایید نامزدهای مورد نظر او و بررسی بسته حمایتی کووید 19 به تاخیر بیفتد نگران است. دیگران مخالف هستند. آنگوس کینگ سناتور اهل مین میگوید: من تصور میکنم میتوانیم دو کار را در یک زمان انجام دهیم. مثلاً میتوانیم جلسه استماع در مورد نامزدها را صبح و جلسات دادگاه را عصر برگزار کنیم. فکر نمیکنم جلسه دادگاه به اندازه جلسه قبلی طول بکشد. در واقع هیاتمنصفه در این پرونده خود همه شاهد هستند.
ترامپ محکوم شود یا نشود، خسارتی که ریاستجمهوری او وارد کرده عمیق است. نزدیک به 70 درصد رایدهندگان آمریکایی فکر میکنند اعضای حزب دیگر تهدیدی برای آمریکا و مردمش هستند؛ 50 درصد به این نتیجه رسیدهاند که آنها شیطان مطلق هستند. چنین احساساتی قبل از ترامپ وجود داشته و در واقع شرایط صعود او را فراهم کرده است. نوآوری او تاکید بر نارضایتی سفیدپوستان و افزودن کششی برای ناباوری نسبت به قانونی بودن انتخابات بوده است. با ویران کردن هنجارهایی چون اعتقاد به دموکراسی و انتقال بدون خشونت قدرت، نمیتوان از ترامپ انتظار داشت که به ادب خودداری از بدگویی درباره جانشین خود پایبند باشد. وقتی که هنوز رئیسجمهور بود از شعلهور کردن دشمنیهای نژادی و جنگهای فرهنگی ابایی نداشت. انتظار شأن و کرامت در زمان رفتن سادهلوحانه است، آن هم وقتی به بازگشت در سال 2024 چشم دوخته است.
لینکلن در اولین سخنرانی افتتاحیه اتحادیه به «فرشتگان بهتر طبیعت آمریکایی» متوسل شد. درخواستهای او نتوانست بدترین درگیری تاریخ آمریکا را متوقف کند. بازتاب لحظات بحرانی دیگری اما در این جابهجایی وجود دارد؛ رکود دوران فرانکلین روزولت و اوباما، همهگیری نادیده گرفتهشده از سوی ویلسون، درگیری نژادی در دوران آیزنهاور و جانسون. برای یک رئیسجمهور هدایت هر کدام از این بحرانها طاقتفرساست. هدایت تمامی آنها در یک زمان ترسناک است. اما این مسوولیت بایدن است.
منبع : اکونومیست