مسیر دشوار بازگشت
بازگشت ایران به بازار نفت در گفتوگو با جواد یارجانی
وقتی پای نفت و بازار و اوپک در میان باشد، شنیدنیترین حرفها نزد چند نفر مشخص است که جواد یارجانی بدون شک یکی از آنهاست. جواد یارجانی از مهمترین چهرههای اوپکی در ایران به حساب میآید. او در دو مقطع یک بار در سالهای ۱۳۷۴ -۱۳۷۲ و یک بار در سالهای ۱۳۸۸-۱۳۸۳ ریاست امور اوپک و روابط با مجامع انرژی ایران را در دست داشته است. جواد یارجانی همزمان با انقلاب در سال ۱۳۵۷، با وجود اینکه تنها رساله دکترایش برای اتمام رشته دکترای اقتصاد از دانشگاه هیوستون باقی مانده بود، به ایران بازگشت. او تا سال ۱۳۶۴ در وزارتخارجه ریاست اداره روابط اقتصادی با اروپا و آمریکا را در دست داشت و بعد از آن با معاونت ادارهکل بازاریابی و فروش نفت خام وارد وزارت نفت شد تا اغلب در بخشهای مرتبط با مجامع بینالمللی در فعالیت باشد.
♦♦♦
اکنون نفت ایران در موقعیتی است که میتواند به موقعیت سال ۲۰۱۵ شباهت داشته باشد. در آن زمان هم ایران بعد از حدود سه سال محدودیت فروش، با گشایش در صادرات نفت روبهرو شد. با توجه به تجربه شما از حضور در مذاکرات اوپک در آن شرایط، چه تفاوتی میان این روزها و آن روزها و چه نقشی برای دیپلماسی در این شرایط میبینید؟
قبل از اینکه به دیپلماسی و نقش آن که خیلی هم مهم است بپردازیم باید نیمنگاهی هم به بازار نفت کرد. بازار نفت در سال ۲۰۲۰ دچار شرایط خیلی نادری شد که پدیده همهگیری است. این وضعیت، شرایط را برای بازار، برای تولیدکننده و صادرکننده نفت خام سختتر کرد. تقاضا به شدت افت کرد و این شرایط هنوز کاملاً با شرایط عادی فاصله دارد. هستند کسانی که اعتقاد دارند حتی اگر کرونا هم کنترل شود با توجه به اثراتی که بر جهان گذاشته است، بازگشت به شرایط سابق برای تقاضای نفت خام دور از ذهن است. اما در مورد تفاوت وضعیت ایران؛ دفعه پیش که ما بعد از تحمل تحریمهای شدید به بازار نفت برگشتیم، توافقی بزرگ در سازمان ملل ثبت شد. این یک موفقیت به نظر میرسید و نوعی درک متقابل با کشورهای عضو شورای امنیت و دیگر کشورهای تاثیرگذار ایجاد شده بود. به همین واسطه شرایط از این نظر خیلی مستعدتر بود. از نظر شرایط بازار البته آن روزها هم شرایط سخت بود. قیمتها به خاطر بالا بودن عرضه سیر نزولی داشت، تصمیماتی که عربستان گرفته بود بر عرضه سنگینی میکرد. در چنین وضعیتی آنها در اوپک فشار میآوردند که حتماً ایران باید در عدم افزایش تولید شرکت کند و بعدها نهتنها مساله عدم افزایش تولید که مساله حضور ایران در طرح کاهش هم پیش آمد.
ایران چه رویکردی داشت و مذاکرات چطور پیش میرفت؟
از همان ابتدا ایران صراحتاً گفت که به هر حال ما در این موافقتنامه حضور نخواهیم داشت. در این مورد خاطرهای هم دارم. مرحوم حسین کاظمپوراردبیلی در مذاکرات قبل از اجلاس وزیران، به عنوان نماینده هیات عامل ایران در اوپک حاضر بودند. مذاکرات فشرده و سنگین بود. جلسات متعددی بود و من یکی از اعضای هیات بودم. روانشاد کاظمپوراردبیلی به دلیل فشار مذاکرات راهی بیمارستان شدند و از من خواستند به همراه آقای نوروزی که در آن زمان سرپرست امور اوپک تهران بودند مذاکرات را ادامه بدهم.
آنها با راههای مختلف از طرفهای مختلف فشار میآوردند و خب ایران هم تصمیمش مشخص بود. باید در این مذاکرات جا میافتاد که ایران به دلایل مختلف نمیتواند مشارکتی در کاهش اوپک و غیراوپک داشته باشد. ما صراحتاً میگفتیم که باید به تولید قبلی برگردیم. خلاصه جلسه به جایی نرسید که البته از نظر ما موفق بود چون ما کاملاً روشن کردیم که ایران در این کاهش تولید حضور نخواهد داشت.
هیات ایرانی علاوه بر تصریح تصمیم ایران چه نوع استدلالهایی در مذاکرات مطرح میکرد؟
ما در آن زمان این موضوع را مطرح کردیم که کشورها باید به سیستم سهمیهبندی بازگردند و هر کس سهمیهاش مشخص شود. چون همانطور که میدانید متاسفانه در دولت نهم، ایران با حذف سیستم سهمیهبندی موافقت کرده بود. پیش از آن سهمیه هر کشور در تولید مشخص بود اما بعد از این تصمیم، سهمیه کل اوپک ۳۰ میلیون بشکه تعیین شد. تغییر این حالت به نظام سهمیهبندی آسان نبود و ایران بر اهمیت این موضوع اصرار میکرد. خوشبختانه در توافق بزرگ اوپک و غیراوپک در دسامبر ۲۰۱۶ و شروع آن در ۲۰۱۷ نهتنها به ایران کاهشی تعلق نگرفت بلکه افزایشی هم برای ایران در نظر گرفتند. این از نتایج دیپلماسی موفق بود.
جناب یارجانی، این حقیقت دارد که ایران توانست در آن مقطع به خواسته خود در اوپک برسد. با توجه به اینکه شما از نزدیک در جریان جو مذاکرات بودید آیا نگاه به ایران نگاه به کشوری بود که میخواهد ساز مخالف بزند و در طرح جمعی کاهش تولید شرکت نکند یا نگاه مثبتی به ایران وجود داشت؟
دلایل ما غیرمنطقی نبود. ما نمونه عراق را داشتیم که بعد از تحریم برای سالها از سهمیهبندی معاف بود. این امر سابقه داشت و هیات ایرانی این موضوع را با دلایل و منطق مطرح میکرد. در واقع دلایلی که آنها میآوردند غیرمنطقی بود. آنها میگفتند قیمتها پایین است. میگفتیم خب چه کسی مقصر است؟ کسی که بیشتر تولید کرده است. هیات ایرانی استدلال میکرد که در قیمتهای بالا شما تولید کردید و ما تحریم بودیم. شما بودید که در سال ۲۰۱۵ تصمیم گرفتید بازار را لبریز از نفت کنید. به این ترتیب مذاکرات همین طور ادامه پیدا میکرد و استدلالها منطقی ادامه داشت. اما در اینجا نباید از تاثیر شرایط بینالمللی ایران در آن زمان غافل شد. ایران بهتازگی از یک توافق بینالمللی موفق بیرون آمده بود و امیدها به شرایط خیلی ایدهآل روشن بود. یادمان نرفته است که درست بعد از توافق ایران با کشورهای شورای امنیت و آلمان و اتحادیه اروپا هیاتهای زیادی در سطوح بالا به ایران میآمدند. هیچوقت فراموش نمیکنم نخستوزیر چین در راس یک هیات چند صد نفره به ایران آمد. یا نخستوزیر هند یا هیاتهای اروپایی. متاثر از همین وضعیت شروع یک نوع روابط تجاری خیلی نزدیک واقعاً حرف اول را میزد و امیدواری به آینده خیلی زیاد بود. حال کمی به شرایط فعلی نگاه میکنیم. تحریمهایی که رئیسجمهور نژادپرست و ضدبشر آمریکا بر ایران تحمیل کرد شرایط سختی را به وجود آورد. تمام برنامههایی که برای نتیجهگیری از توافق ریخته شده بود بر باد رفت. بدترین اتفاق افزایش تولید در اوپک و غیراوپک بود. کاری کردند که نیاز به نفت ایران اصلاً احساس نشود. در زمان ملی شدن نفت هم برخی از دستاندرکاران تصور میکردند اگر نفت ایران از بازار حذف شود دنیا با کمبود شدید نفت روبهرو میشود که البته با توجه به نبود اطلاعات دقیق در آن زمان، چندان قابل ایراد نیست اما در عصر انفجار اطلاعات، قبل از تحریمهای دوره ریاست جمهوری اوباما نیز بعضی از مقامات ایران عنوان میکردند اگر نفت ایران تحریم شود نفت ۱۵۰ دلار خواهد شد. چنین اظهار نظرهایی نشان میداد در میان این افراد کمترین آشنایی اولیه با بازار نفت و موقعیت بازار نفت و موقعیت ایران وجود ندارد. آنها با چه تحلیلی به استقبال تحریمها میرفتند و تحریمهای سازمان ملل را مسخره میکردند؟ میدانیم به آنها احتمالاً اطلاعات غلط داده بودند. دیدیم که تحریمها برقرار شد، واردات نفت اروپا از ایران صفر شد و قیمتها هم آنقدر بالا نرفت. خیلیها سالها استدلال میکردند که چون نفت علاوه بر اینکه تامینکننده ارز است یک مقوله امنیت ملی است اگر تولیدمان بالاتر میرفت و با مصرف بهینه توان صادراتی بالاتری میداشتیم تحریم ما به این آسانی نبود.
اما آیا میتوان به طور کامل گفت که تحریم ایران ساده بود؟ روی کاغذ قیمتهای نفت چیزی از حذف ایران را شاید نشان ندهد، اما آیا میتوانیم از جریانهایی که همزمان در دنیا برای کاهش تقاضای سوخت فسیلی حمایت مالی میشوند یا از حمایتهای آمریکا از نفت شیل غافل شویم؟ به نظر میآید تحریم نفت ایران هزینههایی هم داشته است.
بله، همه این عوامل دست به دست هم داد. به همین خاطر این موضوع عنوان میشود که کسانی که میگفتند با حذف نفت ایران قیمت ۱۵۰ دلار میشود، همه جوانب را در نظر نمیگیرند و با شرایط بازار آشنایی کافی ندارند. این عوامل دستبهدست هم داد و تحریمهایی که به قول خود ترامپیها فلجکنندهترین تحریمها بود اعمال شد. البته که میخواستند صادرات نفت خام ایران را به صفر برسانند که با چنگ و دندان مقداری صادرات وجود داشت. خوشبختانه امکان صادرات فرآوردههای نفتی و محصولات پتروشیمی توانست به ما کمک کند.
شما توصیفی از وضعیت نفت ایران در سال ۲۰۱۵ ارائه دادید و اعتقاد دارید بخشی از شرایطی که در آن موقع داشتیم اکنون نداریم. اکنون به نظر شما هیات ایرانی در اوپک چه جو متفاوتی از آن سال را برای بازپسگیری سهم ایران در پیش خواهد داشت؟ آیا در این مدت اساساً افزایش عرضه ایران در نشستهای اوپک مطرح شده است؟
من اکنون در مذاکرات اوپک نیستم چون قرار است هر ماه جلساتی داشته باشند که تصمیم بگیرند عرضه چه خواهد بود که قیمتها را در حدی حفظ بکنند. اولین قدم در این شرایط که دولت آمریکا بر سر کار آمده این است که آمریکا چطور بخواهد به برجام برگردد و تحریمهای مرتبط با فروش نفت خام ایران چطور رفع شود. اما به نظرم ما خودمان هم معضلاتی داریم که در آن دوره نداشتیم.
چه معضلاتی؟ منظور مسائل داخلی است؟
ببینید در آن دوره (بعد از برجام) مساله برای ما کاملاً روشن بود. یک نوع توافق عمومی برای استفاده از فرصت وجود داشت. ممکن بود عدهای رضایت نداشتند اما اغلب اینطور بود. ما رقبای قدری داریم که منافع خود را در تشنج ایران با دنیای خارج میبینند. اما بعد از برجام در داخل یک نوع وفاق عمومی داشتیم. تصمیمی عمومی که باید عقبماندگیهایی را که ایجاد شده جبران کرد. الان به نظر لازم است این وفاق به هر ترتیبی شده برگردد.
در مورد اینکه آمریکا چطور میخواهد تحریمهای نفتی را بردارد صحبت کردید، اگر فرض را بر سناریوی خوشبینانه بگذاریم که تحریمهای نفتی ایران خیلی سریع برداشته شود، فکر میکنید با توجه به این شرایط در اوپک برای جا باز کردن دوباره نفت ایران چه چالشهایی داریم؟
من میخواهم نکتهای را یادآوری کنم. ما در ایران نقش اوپک را بزرگ میکنیم. اوپک چیزی جز جمع کشورهایی که برای منافع ملی خودشان تصمیمات مشترکی میگیرند نیست. آنها نمیتوانند وقتی ما موافق چیزی نیستیم آن را بر ما تحمیل کنند. اگر هم رقبای ما حضور داشته باشند دوست دارند محدودیتها را یا خودمان ایجاد کنیم یا دیگران برای ما ایجاد کنند. رقبای ما در اوپک حتی اگر هم منافعی داشته باشند نمیتوانند تصمیم بگیرند که به ایران سهم بازار بدهند یا نه. این ما هستیم که احساس میکنیم منافع ما در این است و آن وقت برایش تلاش میکنیم.
شما باور دارید وحدت داخلی است که به ایران قدرت متقاعد کردن در شرایط بعد از برجام را داده بود.
به نظر من مقولههایی مثل این موضوع (صادرات نفت خام)، مثل نحوه خلاصی از تحریمها باشد. در هر مسالهای مثل نحوه رفع تحریمها اگر وفاق ملی وجود داشته باشد و حضور اکثریت مردم در تصمیمگیریهای سیاسی آشکار باشد مطمئناً طرف ایرانی در مذاکرات در موضع قدرتمندتری قرار میگیرد.
شما هنگامی که در هیات مذاکره برای سهم ایران در اوپک بودید تاثیر شرایط داخلی را احساس میکردید؟
بله طبیعی است. شما حس میکردید از کشوری میآیید که هیاتهای خارجی برای سفر به آنجا در صف هستند. وقتی چنین عقبهای دارید احساس میکنید باد موافق میوزد. ما در تاریخ خودمان این را شاهد بودهایم؛ در ۱۰۰ سال اخیر یا حتی ملی شدن صنعت نفت یا حتی در مشروطه. وقتی اختلاف ایجاد میشود نتیجه تضعیف است و بعد ضرر کردن. مواقعی که وفاق بوده حتماً موفقیت بیشتر بوده است. در مورد مساله نفت باید ورای مسائل جناحی نگاه کرد. متاسفانه بعضی اوقات مطالبی میبینید که باورنکردنی است. اصلاً نباید صحبت این باشد که اگر تحریمها برداشته شود و نرخ دلار پایین بیاید به نفع یا ضرر چه گروهی میشود. این نوع تفکر حتماً در تضاد با منافع ملی است.
در مورد شرایط کلی بازار نفت اکنون شرایط را چقدر متفاوت میبینید؟
به نظر من شرایط بازار سختتر خواهد بود. باید آنهایی که در پیکان اصلی برای فروش نفت هستند احساس آرامش کنند و اینها باید بدانند عقبهای پشت سرشان هست که از آنها حمایت میکنند. باید خیلی کمک کرد چون سختی کار بیشتر شده است. باید از تجارب تلخ تحریمهای چند ده سال اخیر درس بگیریم.
چه استراتژیای را برای تعاملات نفتی ایران با دنیا در دوران گشایش احتمالی مفید میدانید؟ ما میبینیم که اگرچه صحبت از بازگشت ایران به بازار نفت مطرح شده اما در درازمدت افق متفاوتی به چشم نمیخورد.
به نظر میرسد برای اینکه دوباره دچار مشکل نشویم ایجاد روابط استراتژیک با آنهایی که به نفت ما و غیر از نفت ما به بازار ایران نیازمند هستند لازم است. اگر این دو را ادغام کنیم میتوانیم امیدوار باشیم دیگر مشکلاتمان تکرار نخواهد شد زمانی من در کتابخانه دبیرخانه اوپک مشغول تهیه گزارش بودم. در آن زمان قرار بود واردات نفت خام اروپا از ایران صفر شود. قبل از آن روزانه ۷۰۰ تا ۸۰۰ هزار بشکه نفت از ایران به اروپا صادر میشد. ما در دبیرخانه اوپک دیدیم ایتالیا هنوز مقدار کمی نفت از ایران وارد میکند. بعد از تحقیق متوجه شدیم واردکننده شرکت انی بود. مشخص شد انی در ایران کارهایی انجام داده و ایران به این شرکت بدهکار است. آنها مجوز گرفتند که چون از ایران طلب دارند باید این نفت را وارد کنند. نفت میتواند برای پروژهها و کشورها و شرکتهایی که میخواهند با ایران کار کنند نقش مهمی بازی کند. کشورها بدون نفت ایران زندگی میکنند اما بازار ایران بازار مهمی است، آینده ایران با توجه به منابع و روابطی که با همسایهها دارد مهم است. این عاملی است که باید از آن استفاده کرد.
میتوانیم برآورد حدودی داشته باشیم که چه زمانی رقم تولید و صادرات نفت خام ایران به حد معقول بازمیگردد؟
در بازار نفت تنها موارد قابل پیشبینی غیرقابل پیشبینی بودن است. در موضوعی به این پیچیدگی خیلی کشورها و سازمانها و مسائل داخلی و بینالمللی نقش بازی میکنند. همچنین رقبا و دشمنان ما که در فعالیت هستند دستبهدست هم میدهند و پیشبینی را مشکل میکنند. اما مهم است از گذشته یاد بگیریم. مهم است در شرایط عادی شرایط سخت را فراموش نکنیم. وابستگی بودجه به نفت را کمتر کنیم. اجازه بدهیم نفت عامل ایجاد ثروت روی زمین شود. در دوره جنگ در میان متولیان به هر حال درکی از شرایط وجود داشت. در آن شرایط سخت پایههای ایجاد کارخانه فولاد مبارکه ریخته شد. در آن زمان در بازاریابی نفت بودم، فقط با صدور نفت شرکت «ایتالیم پیانتی» امکان ایجاد کارخانه عظیم فولاد مبارکه فراهم شد. اگر آن نفت نرفته بود و اگر این کارخانه به ایران نیامده بود و اکنون ما فولاد مبارکه را نداشتیم بعضی از بخشهای ایران مثلاً صنایع اتوموبیلسازی و دفاعی امروز در چه شرایطی بود؟
شما بر نگاه به نفت به عنوان یک عامل استراتژیک بیش از عامل تامین ارز تاکید دارید.
نفت را عاملی بدانیم که شرایط را برای ما تسهیل میکند، ایجاد کار میکند. بسیاری از مجتمعهای نفتی، پتروشیمی، تولید برق و فولاد ما حاصل تلاش کسانی است که شب و روز در وزارت خارجه نفت و صنایع کار میکردند. مثلاً در زمینه تولید فولاد این آرزوی ملی ما بود که ایران جزو تولیدکنندگان مطرح دنیا باشد که اکنون این اتفاق افتاده است. برای نتیجه مطلوب باید در شرایط سخت با یکدیگر تعامل داشته باشیم و این باید تداوم داشته باشد.