رفتارهای مثبت نفتی
مشتریان نفت ایران چه ویژگیهایی دارند؟
تاریخ معاصر سرزمین ایران همواره با رنگ و بوی نفت عجین است. تمامی مظاهر نوین ظهورکرده در سیمای اقتصاد و سیاست و اجتماع کشور ایران در لابهلای خود رد پایی از نفت دارد و شاید همین پول نفت باعث شده که بسیاری از جلوههای جدید زندگی اجتماعی در جوامع بشری، خیلی زود و بسیار پیشتر از سایر نقاط خاورمیانه در ایران رخ بنماید.
سیاست در کشور ایران، پس از کشف نفت همواره تحت تاثیر طلای سیاه بوده است. اما ویژگیها و چند و چون نفت خامی که در ایران تولید میشود، هرگز آنگونه که باید، در محافل سیاسی و اجتماعی مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار نگرفته است.
کمتر پیش آمده که این سوال مطرح شود که نفت ایران چگونه است؟ چه ویژگی و خواصی دارد و چه علل یا عواملی باعث میشود که مشتریان و متقاضیان نفت در عرصه بینالمللی به دنبال خرید از ایران باشند. شاید امروز که بازار نفت از کثرت تولیدکننده اشباع شده و رقابت چنان داغ است که حق انتخاب برای مصرفکننده به عاملی تعیینکننده تبدیل شده است بد نیست که با نگاهی فنی به جزئیات تخصصی صنعت نفت بپردازیم.
فوران روغن مقدس در سنگهای گچی و کربناته کوههای زاگرس در مسجدسلیمان آغازی نوین بر ادبیات نفت در جهان بود. تا پیش از آن نگاهها بیشتر به ماسهسنگهای تراوا برای یافتن مخازن نفت بود، اما چگونه ممکن است که سنگ کمتراوا و کمتخلخلی مانند کربناتها بتواند مخزنی برای نفت سیاه باشد؟
از نظر فنی بر کسی پوشیده نیست که «ارزش اقتصادی برای بهرهبرداری» اصلیترین مولفه سرمایهگذاری و بهرهبرداری از یک تجمع نفتی است، اما خلل و فرج ریز به وجود آمده در سنگهای گچی و نمکی حاشیه جنوبی زاگرس وقتی که در معرض پدیده انحلال و شستوشو توسط آبهای شیرین نفوذی قرار گرفت، توانست کانالهایی را برای لانه کردن نفت تشکیل دهد.
فعالیت کوهزایی زاگرس و پیچوتابی که به این سنگ متراکم و غیرقابل انعطاف داد باعث شد که میلیونها میلیون شکاف و ترک کوچک و بزرگ در آن به وجود آید که خود آغازگر علم جدیدی در مهندسی مخازن به نام مخازن شکافدار شد.
علت تولید چشمگیر اولیه از میادین نفتی ایران و عراق در واقع همین پدیده شکاف است و به همین دلیل است که حجم نفت تولیدی با مکانیسم بازیافت اولیه تا به این حد در این منطقه بالاست.
شاید جالب باشد که بدانیم، هر مخزن نفتی با توجه به عمق، شرایط دمایی و فشاری، سنگ مادر یا منشأ و شرایط پوشسنگ یا تلهنفتی میتواند سبک یا سنگین باشد. در توضیح اصطلاحات کیفیت نفت به این نکته اشاره میکنیم که نفت سبک، گاز بیشتری را در خود محلول دارد، از اجزای سبکتری تشکیل شده است و بر اساس درجه کیفیت API هر چه به عدد 40 نزدیکتر باشد رنگ آن بیشتر به سبز متمایل میشود. در مقابل نفت سنگین دارای برشهای سنگینتری از اجزای نفتی است و رنگ آن سیاهتر است. نمیتوان در خصوص کیفیت نفت ایران یک گزاره جامع را عنوان کرد، زیرا هر مخزنی خواص خود را دارد، اما بیشتر نفت تولیدی ایران را نفت سنگین یا نیمهسنگین تشکیل میدهد. یکی از مهمترین مشخصات نفت ایران، مثبت بودن رفتار آن در بازار از لحاظ امنیت عرضه انرژی بوده است. به جز مقطعی در سالهای ۱۹۷۹ و اوایل دهه ۸۰ میلادی و البته تحریمهای تحمیلی، ایران همواره به عنوان تولیدکننده عمده در بازار حضور داشته است. ایران هرگز آنچنان که کشورهای آفریقایی و عراق درگیر آشفتگی داخلی و کاهش یا عدم تولید بودهاند، شیر نفت خود را به روی بازار نبسته است. این عامل بسیار حیاتی برای مشتریان نفت خام است زیرا پالایشگاهی که برای یک نفت خاص ساخته میشود، به سختی میتواند شرایط و ویژگیهای فنی پالایش خود را تغییر دهد. به همین خاطر است که صاحبان پالایشگاهها میل دارند تا در تمام زمان حیات کسبوکار خود از یک نوع نفت مشابه استفاده کنند؛ از اینرو امنیت عرضه و اطمینان به صادر کننده اولین مولفه مهم در تقاضا برای نفت خام است.
از طرف دیگر موضوع هزینه تولید به میان میآید. نفت کالایی است که نوسانات قیمتی قابل توجهی دارد. برای خریداران نفت خام اولویت تهیه آن از مبادیای است که در مقابل نوسانات قیمتی همچنان بتوانند به عرضه مقرونبهصرفه ادامه دهند. کم و بیش نفت ایران و عراق با مولفه ترشی و وجود ترکیبات سولفوردار و همچنین ارزانی در تولید با مکانیسم بازیافت اولیه مشهور است و از اینرو در نوسانات قیمتی نفت این منطقه در کنار نفت کویت و عربستان همواره بهصرفه برای تولید بوده و هست.
اجازه دهید بحث بر سر مسائل فنی را با بیان این نکته به آینده موکول کنیم که به دلایل متعددی از جمله ساختار دولتی، رابطه غلط مالی بین شرکت ملی نفت با دولت و تحریمها و البته عدم حضور شرکتهای بزرگ بینالمللی تاکنون صنعت نفت ایران نتوانسته است با عبور از روشهای اولیه و با بهکارگیری تکنولوژی روز دنیا تولید خود را از رکورد بهدستآمده که در دوره جوانی مخازن ثبت کرده فراتر ببرد.
صادرات نفت خام ایران تا پیش از تحریمها و در اوج خود از دو میلیون و 700 هزار بشکه فراتر نرفت. اگر در دور جدید بازگشت نفت خام ایران به بازارهای جهانی، قرار باشد که صادرات به ارقام پرطمطراقی که در برنامهها و اسناد 20ساله مطرح میشود برسد، اصلاح رابطه مالی وزارت نفت و شرکت ملی نفت حیاتی است. الزامی است که درآمدهای نفتی به توسعه و تزریق هر چه بیشتر علم به همین صنعت اختصاص داده شود.
موضوع ازدیاد برداشت که به آن اشاره شد رکنی حیاتی است. با تزریق درآمدهای نفتی به طرحهای ازدیاد برداشت است که میتوانیم از کاهش تولید نفت خام ایران به دلیل تخلیه مخازن در بازیافت اولیه جلوگیری کنیم.
در کنار توجه به نحوه هزینهکرد درآمدهای نفتی، توجه ویژه به نوع روابط ایران با خریداران نفت خام خود نیز اهمیت دارد. عمده مشتریان نفت ایران تا پیش از تحریمها، چین، هند، ژاپن و کره جنوبی بودند. به نظر میرسد صادرات نفت خام ایران به چین هرگز حتی در دوران تحریمهای اخیر هم بهطور کامل قطع نشد. هندیها به دلیل مشابهتهای خونی و تاریخی خانوادههای پارسیان هند که بخش قابل توجهی از پالایشگاههای آن کشور را در اختیار دارند همچنان با آغوش باز پذیرای نفت سرزمین آبا و اجدادی خود هستند. این مولفهای است که بیش از پیش باید مورد توجه سیاستگذاران نفتی ایرانی در تعیین اهداف تجاری و صادراتی قرار گیرد. چین نیز بازاری است که نباید از آن چشم پوشید، اما این نکته را فراموش نکنیم که اعتماد به این مشتری بزرگ نفتی باید خطوط قرمزی داشته باشد، چنانچه امتیازهای نفتی که به چین داده میشود در ازای امتیازاتی مشخص و حیاتی برای کشور ایران باشد، میتواند گرهگشایی برای یک رابطه اقتصادی برد-برد بلندمدت باشد.
ژاپنیها اگرچه محتاط و محافظهکارند اما بازاری قابل توجه و مشتری قابل احترام هستند و کره جنوبی نیز بهرغم جایگزین کردن نفت سبک آمریکا با میعانات ایران، در پی تغییرات بهوجودآمده و تحول سیاست خارجی در آمریکا احتمالاً آمادگی لازم را برای ازسرگیری روابط تجاری دوطرفه و بازگرداندن میعانات ایران به عنوان خوراک دارد.
باید به این نکته نیز اشاره کرد که پیشتر ایران مشتریانی نفتی بر اساس همکاریهای صنعتی مشترک داشت. مثلاً چندی از کشورهای اروپایی خصوصاً ایتالیا که روابط مالی و صنعتی مشخصی با نفت ایران در پی طرح توسعهای میدان نفتی دارخوین داشتند، از مشتریان نفت ایران بودند. در پی پایان تعهدات مالی پروژه مذکور و البته تحریمهای ایالات متحده، این بازار از دسترس خارج شد؛ که جا دارد با توجه به اهمیت تنوع بخشیدن به سبد صادرات تمهیداتی که به یک رویکرد برد-برد با اروپا ختم شود اندیشیده شود و صادرات به کشورهای اروپایی به ویژه با چنین سازوکارهایی مجدداً از سر گرفته شود.