رقص محلی و اردوگاههای نیروی کار
چین چگونه از گردشگری برای خاموش کردن سنتهای فرهنگی و مذهبی سینکیانگ استفاده کرد؟
ترجمه: محمد علینژاد-مقبره «آفاق خواجه» در کاشغر یکی از مقدسترین مکانهای سینکیانگ، منطقهای در غرب چین است. این مکان از نظر سیاسی نیز مهم است. در قرن نوزدهم بسیاری از شورشها علیه حکومت چین توسط زائران حرم و مقبره آفاق خواجه صورت گرفت. آفاق خواجه یا هدایتالله شخصیتی سیاسی است که به عنوان یک قدیس مسلمان صوفی مورد احترام برخی مردم محلی است و به عقیده بسیاری از مردم دیگر به عنوان یک خائن مورد لعن قرار میگیرد. با این حال مقبره او بسیار زیباست، با گنبدهای باشکوه و منارههایی که همچون جعبه جواهر با کاشیهای سبز، آبی، زرد و قهوهای تزیین شده است. در یک طرف آن گورستانی باستانی قرار دارد که مملو از درختان صنوبر است. مقبرهای ساختهشده از گل و آجر که هنگام زمستان سقف آن پوشیده از برف است. اگر از راه دور به زیبایی این مکان نگاه کنید، به نظر میرسد این مقبره نزدیک بغداد باشد تا پکن!
همه اماکن مسلمانان در چین به این اندازه حفاظتشده نیستند. در سالهای اخیر چین در تلاش بوده تا هرگونه نشانهای از شور و حرارت مذهبی را در سینکیانگ از بین ببرد. احتمالاً میلیونها نفر از اویغوریهای منطقه به اتهام تفکرات اسلامی رادیکال به اردوگاههای بازآموزی منتقل شدهاند. گنبدها و منارهها، به بهانه «عربی» بودن از بسیاری از ساختمانها برداشته شدند. تحلیل تصاویر ماهوارهای در سپتامبر 2020 توسط موسسه سیاست راهبردی استرالیایی نشان میدهد بیش از هشت هزار مسجد در این منطقه تخریب شده که تقریباً یکسوم کل مساجدی است که در سرشماری سال 2004 به ثبت رسیده بود. دولت سینکیانگ تاکید دارد که هیچ وقت مکانهای مذهبی را به زور تخریب نکرده است و حتی برخی مساجدی را که نسبت به زلزله یا بارانهای شدید ناامن بوده، بازسازی کرده است. اما رد این ادعا کار دشواری نیست. در شهر هوتان، چاگوان شاهد زمین بایری بوده که قبلاً در آنجا مسجد کوچک گولوک کوروک قرار داشت. همچنین در گوشهای از ونهوا و جاده تایبی نیز مسجد بزرگی بود که حالا به سادگی ناپدید شده است.
مقامات مقبره آفاق خواجه را نابود نکردهاند و در عوض در تلاش برای عادیسازی قدرت آن به عنوان یک مکان مقدس برای زائرانی که خاک را از زمین آنجا برای تبرک برمیداشتند، هستند. اما ابزار آنها چیست؟ گردشگری انبوه توسط اکثریت نژاد هان. روش آنها این است که این مکان را به شیانگ فی یا «معشوقه معطر» ربط دهند. بر اساس اساطیر چینی، شیانگ فی زنی کاشغری بوده که پس از اینکه در قرن هجدهم میلادی توسط امپراتور کیانلانگ دستگیر و به حرمسرا برده شد با رایحه طبیعی سحرآمیزش او را مسحور کرده است. داستان او در سال 1892 به چاپ رسید و الهامبخش شاعران، اپراها و درامهای تلویزیونی دهه 90 میلادی شد. در ابتدا بسیاری از مردم تصور میکردند که شیانگ فی زن (یا دختر) آفاق خواجه است و بر اساس سنت چینیها برای این بیوه پاکدامن بزرگداشت میگرفتند. آنها او را نماد مقاومت در برابر امپراتور میدانند، کسی که قصد داشت با خنجر کوچکی که زیر آستینهای خود پنهان کرده، امپراتور را زخمی کند و در نهایت اعدام شد. نویسندگان عصر کمونیسم که به ترویج اتحاد قومیتی تمایل داشتند، این داستان را اینگونه تعریف میکردند که او عاشق امپراتور بود و به دلیل بیماری مرد. برای دههها نشانهای از این زن در مقبره آفاق خواجه قرار داده شده بود. رایان توم استاد دانشگاه لویولا در نیواورلئانز در کتاب «مسیرهای مقدس تاریخ اویغور» معتقد است با این حال نزدیکان دربار داستان را بسیار سادهتر تعریف میکنند: یک زن کاشغری که همسر امپراتور شد و در نزدیکی پکن دفن شده است.
با این حال بدون توجه به جزئیات تاریخی، مقامات چینی در سال 2015 پارکی گردشگری را به نام شیانگ فی در این منطقه افتتاح کردند. در شمال این پارک، مقبره به نام آرامگاه معشوقه امپراتوری معطر تغییر نام داده شده است. تابلوهایی که برای تورهای گردشگری نصب شده وجوهی از رقص محلی اویغوری را نشان داده که بانو شیانگ فی را مورد ستایش قرار میدهد. در واقع عشق او به امپراتور چین به عنوان نماد «اتحاد مجدد با سرزمین مادری» تلقی میشود. میل زائران به زیارت به دلیل نردههایی که دور ساختمانهای دولتی در سینکیانگ کشیده شده، کاهش یافته است. در خارج از محدوده آرامگاه، چاگوان مردی را میبیند که در حال جمعآوری خاک و ریختن آن درون کیف خود است اما از او نمیپرسد چرا. برای اویغوریها صحبت با خبرنگاران خارجی ناامن است. یک فولکسواگن بینامونشان تمام روز، نویسنده این مقاله را تحت تعقیب قرار داده بود.
تنها گردشگری جمعی نبوده که در حال تغییر کاشغر است. شهر قدیم بهطور گستردهای از سال 2009 در حال بازسازی است و دیوار ساختمانها در برابر زلزله مقاوم شده و در کنار خیابان نیز منقل کباب و فروشگاههای صنایع دستی ایجاد شده تا شهر برای گردشگران جذابتر شود. روند اخیری که در شهر مشاهده شده ورود افراد هنردوست و هیپی قوم هان است که به منظور سودآوری به سنتهای اویغوری روی آوردهاند. نیروی امنیتی سرکوبگر، شامل ایست بازرسی و دوربینهای پلیس نیز خللی در این روند ایجاد نکرده است.
چاگوان با یک عکاس جوان اهل دالی (شهری در جنوب چین) آشنا شده که از یک زوج هانی با لباس اویغوری عکس نامزدی میگیرد. زوج میخواهند از نظر قومیتی خاص باشند. در همان نزدیکی و در کوچه بایشایریکی، کافهای به نام زبرا وجود دارد که در سال 2019 توسط زوجی اهل شهر چنگدو در جنوب شرقی چین تاسیس شده است.
در یادداشتی انتقادی در وبسایت دیانپینگ اینگونه نوشته شده است: «من بسیار خوشحالم که بالاخره مغازهای با حق فرهنگی سینکیانگ ایجاد شده است.» در یک ویدئو نیز، وانگ لی بنیانگذار این کافه که دوست دارد او را خانم زبرا صدا بزنند از درست کردن یک دمنوش گیاهی در کافه فیلم گرفته است؛ همچنین از برج باریکی که او آن را مکان رمزآلود کوچک مینامد.
مستعمرهای با هر نام دیگر
این کتمان حقیقت است. کافه زبرا در واقع قبلاً مسجدی بوده با مناره ظریف که در بالای آن هلال ماهی قرار داشت. عکسهای سال 2014 نشان میدهد که این مکان، مکانی برای عبادت بوده و دهها نفر هر روز در خارج از آن روی فرش به نماز میایستادند. مسجد سابق دیگری در جاده آریا وجود داشت که تبدیل به یک بار شده بود، البته پیش از اینکه این بار در اکتبر به دلیل شیوع کرونا تعطیل شود.
از مردی پرسیدم که حالا مردم برای عبادت چه میکنند، او نام مسجد جامع شهر «عیدگاه» را به زبان میآورد و به سرعت از من دور میشود. بررسی شهر قدیم نشان میدهد که شش مسجد شهر به حالت تعطیل درآمده و محوطه آن مملو از برگ و آوار شده است. بسیاری از مساجد نیز هلال ماه و گنبد و گلدسته خود را از دست دادهاند. بسیاری از گردشگران دلشان برای مکانهای تاریخی دیدنی سابق تنگ شده ولی برای بسیاری دیگر اصلاً این موضوع اهمیتی ندارد. برای از بین بردن یک فرهنگ، اتوبوسهای گردشگری میتوانند به اندازه بولدوزرها تاثیرگذار باشند.
منبع : اکونومیست