بازارهای مالی
ترمیم بازار اوراق خزانه
این خطر وجود دارد که شبکه مالی آمریکا نتواند پاسخگوی بدهیهای فزاینده دولت باشد. امسال برای بدهیهای دولت سالی غیرعادی بود. بازار اوراق خزانه همواره نقدشوندهترین بازار اوراق جهان و پناهگاهی در زمانهای طوفانی بوده است. اما در ماه مارس این بازار به خاطر هراس از همهگیری به مشکل خورد و فروشهای پیدرپی و معاملات ناموفق اتفاق افتاد. فدرالرزرو برای ترمیم بازار دست به کار شد و ظرف دو ماه به اندازه کل دوران پنجساله سیاست تسهیل مقداری پس از بحران مالی اوراق خزانه را خریداری کرد. اکنون بازار سرشار از اوراق جدید است چراکه دولت فدرال به طرز دیوانهواری به هزینه کردن روی آورد. دولت از اول ماه آوریل 3 /3 تریلیون دلار خالص گردآوری کرد تا منابع لازم برای برنامههای تحریک اقتصادی را تامین کند. به این ترتیب میزان اوراق موجود 19 درصد افزایش یافت. در هفته گذشته نرخ بازدهی اوراق همانند الاکلنگ بالا و پایین رفت. سرمایهگذاران احتمال ارائه بستههای محرک بیشتر پس از برگزاری انتخابات را بارها و بارها بررسی کردند.
دهه خارقالعادهتری پیشرو است. حتی اگر در سال 2021 بسته محرک بزرگی تصویب نشود باز هم احتمالاً کسری بودجه بیش از هشت درصد تولید ناخالص داخلی (GDP) خواهد بود. پیر شدن جمعیت همچنان هزینه مراقبتهای بهداشتی را بالا میبرد. از آنجا که فدرالرزرو دیگر نمیتواند نرخهای بهره را پایینتر ببرد مجبور خواهد شد برای تحریک اقتصاد در زمان رکودهای آینده کسری بودجه بیشتری ایجاد کند. بزرگی بیش از اندازه بازار اوراق احتمال بروز اضطراب بیشتر در آن و عواقب مربوط به خود را به همراه خواهد داشت. رندال کوارلز قائممقام رئیس فدرالرزرو به تازگی هشدار داد که صرف حجم انتشار اوراق نشان میدهد شبکه بازار تحت فشار قرار میگیرد. این امر توانایی دولت برای وامگیری را مختل میسازد و نظام مالی جهان را به لرزه میاندازد.
دو خط گسل دیده میشود. وقتی عمو سام یک بدهی را انتشار میدهد گروهی از واسطهگران میانی که به معاملهگران اصلی شهرت دارند و عمدتاً بانکها هستند وادار میشوند آن را با قیمتهای معقول رقابتی خریداری کنند. معاملهگران اصلی همچنین در نقش واسطهگر در میان سرمایهگذارانی که قصد دارند با یکدیگر معامله کنند ظاهر میشوند. در زمان کمبود اعتبارات اوراق خزانه در ترازنامههای معاملهگران انباشته میشوند و آنها را بزرگ میسازند. در این حال بانکها به مرحله نقض الزامات سرمایهای تدوینشده از سوی مقرراتگذاران نزدیک میشوند. این امر باعث میشود آنها نتوانند نقش واسطهگری را ایفا کنند. سرمایهگذاران نیز تمایلی ندارند در غیاب یک نهاد بزرگ واسطهگر وارد معامله شوند. در بهار، هنگامی که سرمایهگذاران برای دریافت سودهای خود هجوم آوردند معاملهگران اولیه با فشار زیادی روبهرو شدند.
آسیبپذیری دوم از آنجا ناشی میشود که بازار اوراق خزانه کاملاً با یک بازار حیاتی دیگر یعنی بازار وامدهی بر مبنای بازخرید ارتباط دارد. بانکها و دیگر بنگاههای مالی در بازار بازخرید بهطور موقت اوراق خزانه را با نقدینگی مبادله میکنند. از آنجا که معاملهگران اولیه برای تامین مالی خرید اوراق خزانه از معاملات بازخرید استفاده میکنند این دو بازار با یکدیگر رابطهای نزدیک دارند. نرخ بهره بازخرید در اقتصاد اهمیت زیادی دارد و اهمیت آن از نرخ منابع فدرال که هدف رسمی فدرالرزرو بهشمار میآید بیشتر است. این نرخ، نرخهای بهره وام برای تجارت و خانوارها را به هم پیوند میدهد. اما وقتی انتشار اوراق خزانه یا عملیات فدرالرزرو نقدینگی را از نظام بانکی بمکد نرخ بازخرید بهطور غیرمنتظرهای اوج میگیرد و سیاستگذاران خلعسلاح میشوند. این امر در سال 2019 روی داد.
عاقلانه است که قبل از برقراری جریان بعدی صدور اوراق خزانه شبکهها مرمت شوند. برخی ترمیمهای سریع کاملاً مشخص هستند. معافیت موقت نقدینگی و اوراق خزانه از نسبتهای اهرمی بانکها باید امری دائمی شود. بانکها نباید برای داراییهایی که کاملاً بدون ریسک هستند سرمایهای نگه دارند. علاوه بر این باید تعداد معاملهگران اولیه افزایش یابد تا اگر یکی از آنها به دردسر افتاد برای دیگران مهم نباشد.
با این حال هنوز بهتر است ترمیم عمیقتری اتفاق بیفتد. سیستم معاملهگری اولیه بهطور غیرضروری پیچیده است و هرگز نمیتوان دوباره آن را از صفر طراحی کرد. این سیستم باید جای خود را به یک اتاق پایاپای مرکزی برای اوراق خزانه بدهد که در آن بنگاههای کوچکتر با یکدیگر معامله میکنند بدون آنکه یک واسطه بازار را مسدود کند. همچنین، بدون حضور واسطهها میتوان اوراق بدهی بیشتری انتشار داد.
علاوه بر این، فدرالرزرو باید کنترل بیشتری بر نرخهای بازار بازخرید داشته باشد که بر کل اقتصاد تاثیر میگذارد. در حال حاضر فدرالرزرو برای نرخهای بازخرید کف گذاشته است اما در مواقع عادی سقفی برای آن تعیین نمیکند. راهحل تشکیل تسهیلات بازخرید آماده است که با توجه به آن فدرالرزرو به هر طرف مقابلی که بتواند اوراق خزانه را به وثیقه گذارد با نرخ هدف خود وام بدهد. اینگونه وامهای فدرالرزرو خطری را متوجه مالیاتدهندگان نمیسازد. همچنین کنترل محکمتر نرخها باعث میشود فدرالرزرو نیاز کمتری به خرید اوراق دولتی در زمان بحران پیدا کند چراکه با گذشت زمان این تاکتیک به بیآبرویی سیاسی میانجامد؛ انگار که دولت تامین مالی خود را با چاپ پول انجام میدهد.
ترمیم شبکههای مالی غیرشفاف دشوار است اما این قابلیت را دارد که پاکسازی بزرگی را باعث شود. این کار تعیین میکند سیاست تا چه اندازه خوب به اقتصاد به عنوان یک کل انتقال مییابد. در حالی که همهگیری به وامگیری افسانهای دولت میانجامد و مرز بین سیاست مالی و فدرالرزرو را کمرنگتر میسازد، اکنون زمان مناسبی برای انجام اصلاحاتی است که ایمنی شبکه را بالاتر میبرند.
منبع: اکونومیست