شناسه خبر : 36182 لینک کوتاه

نهایت پرگویی

گفت‌وگو درباره مرگ

تا همین امسال بسیاری از اهالی نیویورک چیزی درباره هارت آیلند نشنیده بودند؛ جایی که مردگان بی‌نام و نشان در آن دفن می‌شوند. سپس در اواسط همه‌گیری ویدئویی از پیمانکاران در فضای مجازی پخش شد که در حال حفر کانال‌هایی دراز در آنجا بودند. هر هفته حدود 120 جسد به این جزیره بسیار کوچک فرستاده می‌شوند، چراکه گورستان‌ها و مکان‌های سوزاندن اجساد نمی‌توانند خود را با سرعت موج مرگ‌ومیر ناشی از کووید 19 همگام سازند. یکی از گورستان‌های بروکلین به خاطر نگهداری اجساد در یک کامیون فاقد سردخانه به دادگاه کشیده شد. آقای سال فرنگا، گورکن برونکس در اوج بیماری کرونا روزی سه برابر ایام عادی جنازه دفن می‌کرد و میزبان 50 خانواده سوگوار بود. او می‌گوید: قلب آدم می‌شکند. تاکنون بیش از یک میلیون مرگ ناشی از کووید 19 ثبت شده است که اکثر آن نه در کشورهای در حال توسعه‌ای مانند برزیل (تصویر) بلکه در کشورهای توسعه‌یافته روی داد. از زمان جنگ جهانی دوم به بعد، کشورهای ثروتمند مواردی از مرگ‌ومیر گسترده انسان‌ها را شاهد نبوده‌اند. فرهنگ آنان به گونه‌ای تغییر یافت که گفتمان مرگ از مکالمات عادی خارج و به بیمارستان‌ها یا گفتارهای بی‌ادبانه کشیده شد. اکنون، همه‌گیری کرونا باعث شد جهان ثروتمند رویکردهایی بازتر و عمل‌گرایانه‌تر در مورد مرگ اتخاذ کنند. رویکردهایی که بیشتر در کشورهای در حال توسعه رواج یافته‌اند؛ و جایی که فقر، مراقبت بهداشتی ناکافی، جاده‌های خطرناک و مناقشات مسلحانه مردم را به این فاجعه غمبار عادت داده‌اند. پژوهش جدید موسسه خیریه هاسپیس (Hospice) نتیجه‌ می‌گیرد که امسال 40 درصد از خانوارهای بریتانیایی که یکی از اعضای خود را به خاطر کووید 19 از داده‌ بودند وصیت‌نامه‌هایشان را نوشتند و یک‌سوم دیگر نیز برای مراسم تدفین خود برنامه‌ریزی کردند (در مجموع حدود یک‌پنجم بریتانیایی‌ها یکی از این دو اقدام را انجام دادند). افراد بیشتری تمایل دارند در خانه بمیرند. تعداد این افراد از اوایل ماه ژوئن 30 تا 40 واحد از میانگین پنج سال گذشته بریتانیا و ولز بیشتر شد. علاوه بر گزارش‌های خبری، ماسک‌ها و بطری‌های ضدعفونی‌کننده دست آگاهی و هوشیاری دوباره مرگ را بالا می‌برند. پدیده‌ای که روانشناسان آن را «آگاهی از مرگ» می‌نامند. تریسی بلیک لی، رئیس خیریه‌‌ ها‌سپیس می‌گوید «چه بخواهیم، چه نخواهیم مرگ ما را احاطه کرده است و اگر آن را بپذیریم برای سلامت ما بهتر خواهد بود». کشورهای ثروتمند از بسیاری جهات عادات گذشته را تغییر می‌دهند. تا قرن بیستم، مرگ زودهنگام در آمریکا و اروپا امری رایج بود. در بریتانیای عهد ویکتوریا، خانواده‌های بریتانیایی لباس تن اجساد می‌کردند و با آنها عکس می‌گرفتند. تصاویر قدیمی نشان می‌دهند که اتاق جلویی (که اکنون اتاق تلویزیون است) دو کاربرد داشت: دیدار با ملکه یا قرار دادن جسد. اما جنگ جهانی اول و همه‌گیری آنفلوآنزا در سال‌های 1920-1918 مردم را از تکرار مراسم تدفین خسته کرد و صنعتی پدید آمد تا این امور را بر عهده گیرد.  کاتلین دوتی، متولی تدفین و یکی از طرفداران جنبش «مثبت‌اندیشی مرگ»، می‌گوید «به نظرم عموم مردم خود به‌طور کامل نمی‌دانستند که چگونه موضوع مرگ به‌طور کامل از خانواده‌ها و خانه‌ها خارج می‌شود». در جهان ثروتمند امروزی، مراسم تدفین حرفه‌ای، مطابق اصول پزشکی و همراه با ضدعفونی انجام می‌گیرد. بسیاری از جوانان به‌ویژه در خانواده‌های ثروتمند هیچ‌گاه یک جسد را از نزدیک ندیده‌اند. فقط 30 درصد آمریکایی‌ها و 25 درصد بریتانیایی‌ها در خانه وفات می‌کنند. اکثر افراد در بیمارستان‌ها یا سرای سالمندان عمر خود را به پایان می‌رسانند و دوستان و اقوام شاهد گذران روزهای آخر حیات آنها نیستند. در نظرسنجی‌ اخیر در آلمان، 90 درصد از افراد گفتند نمی‌دانند در هنگام مشاهده فردی که در حال مرگ است چه کاری باید انجام دهند. همه‌گیری کرونا به افراد کمک کرد بر این خجالت غلبه کنند. سوزان بارسکی در سال 2011 «کافه مرگ» را راه‌اندازی کرد که ملاقات‌هایی بین غریبه‌ها به صرف کیک و چای سازماندهی می‌کرد (به تازگی در نرم‌افزار زوم) و آنها درباره همه‌چیز از طراحی ساختمان تا فرضیه‌های زندگی پس از مرگ با یکدیگر گفت‌وگو می‌کردند. تعداد این‌گونه رویدادها در سال جاری اوج گرفت. او می‌گوید «افراد با صحبت درباره امور جنسی باردار نمی‌شوند یا با گفت‌وگو درباره مرگ نمی‌میرند». اما هنوز بسیاری از مردم بر این باورند که گفت‌وگو درباره مرگ بداقبالی می‌آورد. در واقع، این همه‌گیری کرونا بود که باعث شد خود خانم مارسکی گفت‌وگو درباره آرزوهای قبل از مرگ را با شوهرش آغاز کند.  این‌گونه گفت‌وگو‌ها از نظر ادبی «بیمارگونه» (Morbid) نامیده می‌شوند. اما گفت‌وگو درباره مرگ می‌تواند به افراد پیر و بیمار کمک کند اضطراب کمتری داشته باشند. گفت‌وگوهای صادقانه درباره خواسته‌های قبل از مرگ کشمکش بر سر تصمیم‌گیری درباره اعزام بیمار به بیمارستان یا قرار دادن او در دستگاه اکسیژن‌ساز یا ماندن او در خانه را برطرف می‌سازد. تقاضا برای کمک‌ در تنظیم وصیت‌نامه، اسناد یا وکالت‌نامه‌ها به شدت بالا رفته است. ایان باند، رئیس مرکز خدمات وصیت‌نامه‌نویسی در انجمن حقوقی بریتانیا، می‌گوید این روزها نه‌تنها سالمندان، بلکه کادر پزشکی و جوانان هم متقاضی خدمات مرکز هستند. همه دوست دارند از آنها به عنوان شخصی که هستند یاد شود نه به خاطر چیزهایی که به جا گذاشته‌اند. همه‌گیری کرونا باعث شد کارکنان حرفه‌ای پزشکی با سرعت بیشتری به بیماران کمک کنند احتمال مرگ را بپذیرند. گروه پژوهشی آزمایشگاه آدریان در بوستون، ماه آوریل یک دفترچه راهنمای گفت‌وگو انتشار داد که به کادر درمان آموزش می‌دهد چگونه به بیماران بستری بگویند قرار نیست همه از دست ویروس جان سالم به در برند و از آنها درباره تصمیمات پیش از مرگشان سوال بپرسند. این دفترچه سوالات مهمی را مطرح می‌سازد. به چه کسی اعتماد دارید که از طرف شما تصمیمات درمانی بگیرد؟ چه توانایی‌هایی آنقدر برای شما مهم هستند که نمی‌توانید زندگی بدون آنها را تصور کنید؟ حدود 9 هزار نفر این دفترچه راهنما را دانلود کرده‌اند. بیمارستان‌ عمومی ماساچوست در بوستون آموزش پزشکان را در سال 2017 آغاز کرد تا چنین گفت‌وگوهایی را با بیماران داشته باشند و مدارک آن را در پرونده بیماران قرار دهند. فقط در دو ماه آوریل و می 5100 گفت‌وگو در بیمارستان ثبت شد که دوسوم تمام گفت‌وگوهایی بود که تا آن زمان در بیمارستان ثبت شده بودند. ویکی جکسون، رئیس بخش مراقبت‌های تسکینی و درمان کهنسالان بیمارستان، می‌گوید آگاهی از مرگ به مددکاران بالینی، بیماران و خانواده‌ها کمک می‌کند بر موانع احساسی پیروز شوند. حتی قبل از شیوع کووید 19، مردم جهان ثروتمند از خود می‌پرسیدند آیا لازم است تجربه انتهای زندگی در بستر بیمارستان باشد؟ برای اولین‌بار از اوایل قرن 20، در سال 2017 تعداد آمریکایی‌هایی که در منزل وفات کردند از تعداد درگذشتگان در بیمارستان فراتر رفت. همه‌گیری کرونا این روند را تقویت کرد. بسیاری از افراد به خاطر ترس از ابتلا به ویروس یا افزایش فشار بر کادر درمان از حضور در بیمارستان و درمانگاه‌ها دوری می‌کنند. علاوه بر این، قوانین سخت‌گیرانه ملاقات بیمارستانی و دوری از وابستگان باعث می‌شوند افراد تمایلی نداشته باشند که روزهای پایانی عمرشان را در این مکان‌ها سپری کنند. هیچ‌کدام از این امور در کشورهای در حال توسعه تازگی ندارد. در آنجا افراد زیادی در خانه وفات می‌کنند و صحبت درباره مرگ نیز از نظر فرهنگی ناشایست نیست. قوم آکولی در شمال اوگاندا تلاشی برای پنهان‌سازی مرگ انجام نمی‌دهند. برعکس، سالمندان روستا با یکدیگر جلسه می‌گذارند تا درباره چگونگی حمایت از خانواده به‌ گفت‌وگو بپردازند. همچنین، سنگ قبر اجداد در زمین‌های خانوادگی نشانه‌هایی مهم از مالکیت زمین هستند. در واقع، یکی از دلایل دشواری آمارگیری مرگ‌ومیر ناشی از کرونا در کشورهای فقیر آن است که بسیاری از مبتلایان در خانه فوت می‌کنند. مطالعه بیمارستان سرطانی در سال 2015 نشان داد در مکزیک حدود 60 درصد از مرگ‌ها در خانه است در حالی که این رقم در کره جنوبی به 12 درصد می‌رسد. در برخی مناطق، دسترسی به خدمات درمانی و در برخی دیگر صرف آداب و رسوم عامل این پدیده هستند. برای قوم تانا تاراجان در اندونزی، خانه بستر مرگ و سالن تشییع جنازه است. صبا مایری به خاطر می‌آورد که در 11سالگی پدربزرگش را از دست داد. خانواده جسد او را در اتاقی نزدیک آشپزخانه گذاشتند و در زمان وعده‌های غذایی برایش برنج و آب می‌بردند. حتی پنج سال پس از تشییع جنازه خانواده با او خداحافظی نکردند. طبق سنت تاراجان‌ها، مردم هر چندگاه اجساد مومیایی‌شده را از قبر خارج می‌کنند، آنها را تمیز می‌کنند، لباس‌های نو به تن آنها می‌پوشانند و یک مهمانی برگزار می‌کنند. به گفته صبای 36ساله «آنها هنوز برای ما اعضای خانواده هستند و ما آنها را دوست داریم». برخی از سنت‌ها قبل از شیوع کرونا مدرنیزه شدند اما این تحول لزوماً در راستای آداب غربی نبود. با افزایش درآمد افراد در شمال اوگاندا، خانواده‌ها به جای آنکه خود مراسم تدفین را برگزار کنند از خدمات حرفه‌ای بهره می‌برند. آنها گاهی اوقات تصویر فرد متوفی را بر روی تی‌‌شرت چاپ می‌کنند. در غنا، خانواده‌ها اجساد خویشاوندان متوفی را ماه‌ها یا سال‌ها در حالت انجماد نگه می‌دارند و برای مراسم تدفین پس‌انداز می‌کنند. این مراسم پرتجمل ممکن است چند روز به طول انجامد.  در برخی از بخش‌های جهان در حال توسعه، کووید 19 چرخشی سکولار ایجاد می‌کند. در خاورمیانه، عبادتگاه‌ها مکان‌های اصلی شیوع بیماری بوده‌اند بنابراین مراسم تدفین به فضای آنلاین انتقال یافت و از دسترسی مقامات مذهبی خارج شد. در برخی مناطق، سوگواران به جای خواندن ادعیه و متون مذهبی به خواندن اشعار روی آورده‌اند. حامد عبدالصمد، یکی از مقامات مذهبی مصری‌تبار آلمان، می‌گوید پرستاران قداست بیشتری از کشیشان دارند. جالب توجه آن است که کووید 19 در غرب تهدیدی برای صنعت قدیمی تدفین به‌شمار می‌رود. انجمن ملی مدیران تدفین آمریکا اعلام کرد تعداد موارد سوزاندن اجساد بالا رفته است. بخشی به این دلیل که مقامات دفن قربانیان کووید 19 را ممنوع کرده‌اند چون ممکن است اجساد ناقل ویروس باشند. این به معنای تحولی چند‌دهه‌ای است که سودآوری صنعت تدفین را کاهش خواهد داد. در سال 2015 در آمریکا تعداد موارد سوزاندن اجساد از تعداد موارد دفن پیشی گرفت. مراسم عادی سوزاندن جسد حدود 5150 دلار هزینه دارد در حالی که تدفین در عمق شش‌پایی خاک 7640 دلار آب می‌خورد.

 

 این تشییع جنازه شماست

علاوه بر هزینه پیمانکاران تدفین، برگزاری اجتماعات بزرگ ممنوعیت دارد و بنا به گزارش انجمن ملی مدیران تدفین آمریکا، برخی خانواده‌ها مراسم یادبود را به تاخیر انداخته‌اند. برخی از گزینه مراسم زنده آنلاین بهره می‌برند و فهرست مهمانان حضوری به حداقل می‌رسد. ممکن است پس از اتمام دوران همه‌گیری این رویه‌ها باقی بمانند. افراد کم‌ایمان مراسم ساده‌تری برگزار می‌کنند و سهم آمریکایی‌هایی که به مراسم تدفین مذهبی اهمیت می‌دهند از 50 درصد در 2012 به 35 درصد در سال 2019 کاهش یافت. به تازگی افرادی که در جست‌وجوی روش‌های غیرسنتی تدفین هستند به یک قطعه جنگلی در فاصله 45دقیقه‌ای از فرانکفورت روی آورده‌اند. جنگلی که منطقه پیک‌نیکی پرطرفدار خانواده‌ها به‌شمار می‌رود اکنون گورستانی است که خاکستر شما را در محفظه‌هایی با قابلیت تجزیه قرار می‌دهد. الکسا دربس، یکی از جنگلبانان محلی، ماه گذشته مجبور شد تعداد گشت‌هایش را دو برابر سازد. به گفته او همه‌گیری باعث شد افراد از تمام گروه‌های سنی توجه بیشتری به مرگ پیدا کنند. حتی برای کسانی که درباره مرگ صحبت نمی‌کنند در همه‌جا نشانه‌هایی هست که وجود همه‌گیری را یادآور می‌شوند. این امر آزمایشی طبیعی را در اختیار پژوهشگران تفکر روانشناختی «نظریه مدیریت وحشت» قرار می‌دهد. طبق این نظریه آگاهی از مرگ انسان‌ها را از دیگر موجودات متمایز می‌سازد. پژوهشگران متوجه می‌شوند که هرچه این بحران جلوتر می‌رود آمریکایی‌ها بیشتر به کلیشه‌های جنسیتی قدیمی بازمی‌گردند. به عنوان مثال آنها می‌پذیرند که مردان باید شجاع و زنان باید تمیز باشند. شاید این امر بازتابی از نیاز به موارد مسلّم و قطعی در مواجهه با مرگ باشد (برخی حتی فکر می‌کنند که آگاهی انسان از فناپذیری می‌تواند به افزایش خوش‌گذرانی منجر شود). با وجود این اذعان به فناپذیری لزوماً افسردگی نمی‌آورد. طبق یک باور مردم بوتان «تفکر عمیق درباره مرگ به صورت پنج‌بار در روز خوشبختی می‌آورد». با توجه به این باور است که اپلیکیشن «ما می‌میریم» (We Croak) هر روز پنج جمله کوتاه برای کاربران می‌فرستد تا فناپذیری را به آنان یادآوری کند. شاید چنین اپلیکیشنی در دوران همه‌گیری اضافه و بی‌ربط به نظر برسد اما اگر کووید 19 مردم جهان ثروتمند را وادار کند به شکلی شفاف‌تر و عمل‌گرایانه‌تر درباره مرگ‌ به گفت‌وگو بپردازند در واقع هدفی را محقق می‌سازد که پزشکان، وکلا، مسوولان کفن و دفن و روانشناسان دهه‌ها در پی آن بوده‌اند.

منبع: اکونومیست

دراین پرونده بخوانید ...

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها