ماهیان بزرگ
تبدیل بازارهای سهام به مجموعههایی غولپیکر
چارلز لی رئیس بورس هنگکنگ (HKEX) آن را به یک کشور مالی تشبیه میکند. در آنجاست که سرمایههای چینی با اقیانوس باز بازارهای جهانی درهم میآمیزند. بورس هنگکنگ در سال 2014 تلاش کرد بر موجها سوار شود و ابزار پیوند بورس (Stock Connect) را معرفی کرد. این ابزار همانند مجرایی است که به ماجراجویان سرزمین اصلی چین و خارج از آن امکان میدهد در بازارهای یکدیگر سرمایهگذاری کنند. به دنبال آن، بورس هنگکنگ شرایط ورود بنگاههایی را که دو نوع سهام دارند تسهیل کرد. این اقدامات باعث شد بورس هنگکنگ پذیرای بنگاههای فناوری شود که تمام بورسها به دنبال آن هستند. به تازگی بورس هنگکنگ ماهی بزرگ دیگری گرفت. انت گروپ (Ant Group) شاخه فناوری علیبابا، غول چینی تجارت الکترونیک، پروندهای برای پذیرش در بورس باز کرد که میتواند در هنگکنگ و شانگهای 30 میلیارد دلار سرمایه جذب کند. این بزرگترین عرضه اولیه در تاریخ این بازار سهام خواهد بود.
این اخبار هیاهوی زیادی برانگیخت. اما نباید فراموش کرد که در دو دهه اخیر یا از زمانی که بورس هنگکنگ و دیگر بورسها شروع به فعالیت کردند خود ماهیان بزرگی برای شکارچیان بودند. آنها از مزایای اثرات شبکهای، دادهها و وسعت کاری استفاده میکردند که فناوریهای بزرگ به خاطر آنها شهرت دارند. بورس لندن که در زمان عرضه عمومی در سال 2001 کمتر از دو میلیارد دلار ارزش داشت اکنون 41 میلیارد دلار سرمایه بازاری دارد.
بورس نیویورک (NYSE) بخشی از بورس بینالمللی (ICE) است که 57 میلیارد دلار میارزد. ارزش سرمایه بورس هنگکنگ حدوداً 60 برابر شد و به 61 میلیارد دلار رسید. بهتبع آن درآمد این بورسها نیز افزایش چشمگیری را تجربه کرد.
بورسها در زمانی که انحصار داشتند توانستند مدلهای کسبوکارشان را بهطور مداوم گسترده سازند. آنها هنوز زیرساختاری را مدیریت میکنند که در آن میلیاردها سهام و تریلیونها دلار هر روز دست به دست میشوند. استیسی کانینگهام (Stacy Cunnigham) رئیس بورس نیویورک میگوید این بورس در روزهای شلوغی بهار امسال بیش از 300 میلیارد پیام را از سامانهاش دریافت کرد که 50 برابر تعداد جستوجوهای روزانه در گوگل است. پس از دو دهه جنگ پیشنهادهای خرید و ماجراهای سیاسی، اکنون بورسها به مجموعههای بزرگ و قدرتمند مالی تبدیل شدهاند که همه چیز از ادارات نرمافزاری بانکها تا دادههای مورد نیاز سرمایهگذاران را تحت کنترل خود گرفتهاند. سابقه آنها برای برتری باعث شد گروه کوچکی از بورسهای ممتاز از دیگران بسیار جلوتر باشند.
در گذشته بانکها و کارگزاریها مالکان بازارهای بورس بودند. وقتی در دهه 2000 بزرگترین بورس به عموم عرضه شد آنها درآمدشان را از طریق اخذ کارمزد برای صدور سهام مالکانه و تراکنشها بهدست میآوردند. بورسها تلاش کردند با گسترش در دیگر کشورها و ایجاد راههای تبادل داراییهای دیگر از قبیل ارز و مشتقهها بهکار خود تنوع دهند. بسیاری از آنها به حوزههای پایاپای و تسویه نیز وارد شدند. شعار این صنعت در آن دوران «بخور یا خورده میشوی» بود. بورس نیویورک در سال 2007 یورونکست (Euronext) را خریداری کرد که گروهی از بورسهای آمستردام و پاریس را دربر میگرفت. بورس بینالمللی در سال 2013 بورس نیویورک و بهتبع آن یورونکست را خرید. اما این راهبرد خیلی زود با اقدامات آنتیتراست و وتوهای سیاسی مواجه شد. تلاشها برای پیوند بورسهای تورنتو و لندن، بورسهای لندن و آلمان (دویچه)، و بورسهای آلمان و نیویورک همگی ناکام ماندند. در تازهترین مورد در سال 2019 پیشنهاد فرصتطلبانه بورس هنگکنگ برای خرید بورس لندن به جایی نرسید.
از آنجا که معاملات گولزننده بودند بنگاهها روشهای مطمئنتری برای توسعه خود پیدا کردند. با برتری صندوقهای سرمایهگذاری غیرفعال، مسیرهای مبادلات چشم خود را به معیارها (محکهایی) دوختند که این صندوقها دنبال میکردند. بورس کالای شیکاگو (CME) در سال 2010 شاخص داو جونز را پذیرفت که بسیاری از شاخصهای پرطرفدار آمریکا را با یکدیگر ترکیب میکند. بورس لندن مجموعهای از معیارها دارد که هر دو سوی اقیانوس اطلس را پوشش میدهند. هرگونه تغییر در اینگونه شاخصها از قبیل خروج بنگاه نفتی اگزونموبیل از صدر شاخصهای داو جونز در 25 آگوست میتواند کوههایی از پول را جابهجا کند.
اکنون بورسهای برتر توجه خود را به دادهها معطوف کردهاند. بورس بینالملل (ICE) در 6 آگوست اعلام کرد 11 میلیارد دلار برای خرید الی مای (Ellie Mae) میپردازد. این بنگاه صنعت وام مسکن را رهگیری میکند. بورس لندن منتظر تایید پیشنهاد 27 میلیارددلاری خود برای خرید بنگاه دادههای بازاری ریفینیتیو (Refinitive) است. دیوید شویمر رئیس بورس لندن میگوید که شکار تازه شروع شده است. حجمهای تجارت ویژگی چرخهای دارند اما شاخصها و دادهها از طریق آبونمان (عضویت)های پایدار به فروش میرسند. بنگاه مشاورتی الیور وایمن (Oliver Wyman) پیشبینی میکند که در سالهای آتی درآمد حاصل از مبادلات ثابت بماند یا حتی کاهش یابد در حالی که درآمدهای حاصل از دادهکاوی هر سال بیش از پنج درصد رشد کند.
20 سال قبل این نگرانی وجود داشت که تازهواردان سرانجام انحصارات بورسها را از بین ببرند اما بورسهای موجود توانستند چالشگران را در حاشیه نگه دارند. شکایتهای مشتریان از کارمزدهای بالا بنگاههای نوپایی مانند IEX را تشویق کرد تا قیمتهای عادلانهتری ارائه دهند. پیدایش مجراهای مشهور به «استخرهای تاریک» (Dark Pools) که به صورت ناشناس خریداران و فروشندگان را به یکدیگر ارتباط میدادند نیز تهدیدی جدی تلقی میشد. اما با وجود گذشت هفت سال از زمان تاسیس، سهم بازاری IEX در سطح 8 /1 درصد باقی مانده و میزان حجم مبادلات در استخرهای تاریک آمریکا نیز در سطح 12 درصد تثبیت شده است.
در نتیجه یک سلسلهمراتب هرمیشکل پدید آمد که معیار اصلی آن میزان درآمد هر بورس است. پایه این هرم را ماهی کوچولوهای کشورهای فقیر یا کشورهای کوچک توسعهیافته تشکیل میدهند. این بورسها فاقد نقدینگی یا بزرگی حجم معاملات هستند و نمیتوانند عملیات خود را تنوع بخشند. برخی از آنها باید با دیگران ادغام یا بهطور کلی تعطیل شوند اما دولتها آنها را زنده نگه داشتهاند. نیک اُ دانل از بنگاه حقوقی بیکر مککینزی میگوید «هر ملتی میخواهد یک خط هوایی قدرتمند، یک نوشیدنی خوب و یک بازار سهام خود را داشته باشد».
سطح دوم بورسهای قدرتمند منطقهای با درآمد بیش از 500 میلیون دلار هستند. اتکای آنها به مبادلات در عصر تنشهای بین آمریکا و چین باعث میشود آنها با یکدیگر متحد شوند یا از تواناییهای خود به شکل بیطرفانه استفاده کنند تا بتوانند پیشرفت کنند. بورس سنگاپور در 20 آگوست اعلام کرد که از معیار بورس لندن استفاده میکند تا بتواند مشتقههای شاخصی بسازد که بر بازارهای آسیایی و کشورهای نوظهور متمرکز باشد. یورونکست نیز بازار برق نورد پول (Nord Pool) را خریداری کرد.
در بالای این زنجیره غذایی غولهایی مانند بورس کالای شیکاگو، بورس آلمان، بورس بینالملل و بورس لندن قرار میگیرند که درآمدی معادل یا بیش از سه میلیارد دلار دارند. این بورسها از تقاضا برای حجمهای بالا اطمینان دارند و همچنان از مزایای تنوعسازی بهره میبرند. دو نامزد دیگر در آستانه ارتقا به این سطح هستند: نزدک که به خاطر پذیرش بنگاههای فناوری مشهور بود اکنون نرمافزارهای بیش از 130 بورس را میسازد و بورس هنگکنگ که آیندهای درخشان دارد. این بورس آزادسازی بازارهای چین، رشد فزاینده نبوغ فناوری و تمایل بنگاههای سرزمین اصلی برای نزدیک ماندن به بازار داخلی را کارتهای برنده خویش میداند. ژئوپولتیک نیز در این میان موثر است آنگونه که تصمیم انت (Ant) برای عدم ورود به بورس آمریکا نشان میدهد.
آقای لی میگوید به موقع خودش تقریباً تمام شرکتهای چینی در بورس آمریکا به آسیا بازخواهند گشت. «پیوند بورسها» که هفت تا هشت درصد از مبادلات روزانه بورس هنگکنگ را میسازد میتواند در نهایت یکچهارم از مبادلات را کنترل کند. قرار گرفتن در نقطه تلاقی رودخانههای سرمایه چینی و دریای صندوقهای جهانی باید کسبوکاری پرطمطراق باشد.
منبع: اکونومیست