بازگشت به مبانی
مالیات کربن چیست؟
مالیات کربن را که با توجه به میزان محتوای کربن بر زغالسنگ، محصولات نفتی و گاز طبیعی اعمال میشود میتوان از عرضهکنندگان سوخت دریافت کرد. آنها نیز به نوبه خود این مالیات را به شکل بهای بیشتر برق، بنزین، روغن و... و همچنین محصولات و خدمات وابسته به آنها به مصرفکنندگان انتقال میدهند.
جلوگیری از استفاده از سوختهای فسیلی امری حیاتی در تحقق هدف کاهش تجمیع و انباشت گازهای گلخانهای در جو زمین است. تدوین و اجرای مالیات کربن میتواند مانع استفاده از سوختهای فسیلی شود و بشر را به سمت سوختهایی با آلایندگی کمتر هدایت کند به گونهای که تصاعد دیاکسید کربن، فراوانترین گاز گلخانهای در جو، محدود شود. طبق گزارش سازمان هواشناسی جهانی اگر اقدامی برای کاهش گازهای گلخانهای انجام نگیرد پیشبینی میشود تا پایان قرن حاضر دمای جهان تا 4 درجه بالاتر از سطوح قبل از دوران صنعتی قرار گیرد. در این صورت عواقب شدید و بازگشتناپذیری همچون ریسک آب شدن لایههای یخی، اخلال در سامانه جریانهای اقیانوسی، غرق شدن جزایر کمارتفاع و رویدادهای بسیار شدید آبوهوایی رخ خواهند داد.
اعمال مالیات کربن: مالیات کربن را که با توجه به میزان محتوای کربن بر زغالسنگ، محصولات نفتی و گاز طبیعی اعمال میشود میتوان از عرضهکنندگان سوخت دریافت کرد. آنها نیز به نوبه خود این مالیات را به شکل بهای بیشتر برق، بنزین، روغن و... و همچنین محصولات و خدمات وابسته به آنها به مصرفکنندگان انتقال میدهند. این امر انگیزهای برای تولیدکنندگان و مصرفکنندگان ایجاد میکند تا از طریق سرمایهگذاری یا تغییر رفتار مصرف انرژی را کاهش دهند و به سمت سوختهای دارای کربن کمتر یا منابع تجدیدپذیر انرژی حرکت کنند. مالیات کربن علاوه بر کاهش گازهای گلخانهای و کمک به حل مشکل تغییرات اقلیمی میتوانند فواید زیستمحیطی و سلامت فوری داشته باشند و به ویژه مرگومیر ناشی از آلودگی هوا در مناطق را کاهش دهند. همچنین این مالیات میتواند منبع درآمدی قابل توجهی برای دولتها باشد و دولتها آن را برای مقابله با آسیبهای اقتصادی ناشی از افزایش بهای سوخت بهکار گیرند. به عنوان نمونه، دولتها میتوانند از مالیات کربن برای کاهش فشار بار مالیاتی بر درآمد و دستمزد کارگران بهره برند. علاوه بر این، درآمد حاصل از مالیات کربن را میتوان برای تامین مالی سرمایهگذاریهای موثر به منظور تحقق اهداف توسعه پایدار سازمان ملل از جمله کاهش گرسنگی، فقر، نابرابری و تخریب محیط زیست بهکار برد. سایر سیاستها به اندازه مالیات کربن کارایی ندارند. به عنوان مثال، مشوقهای تولید برق تجدیدپذیر باعث نمیشود جامعه از زغالسنگ به سمت گاز یا از این سوختها به سمت انرژی هستهای برود؛ تقاضا برای برق کمتر شود؛ یا تصاعد گازهای گلخانهای در دیگر بخشها (علاوه بر صنعت برق) کاهش یابد.
تقاضای بینالمللی: اجرای مالیات کربن معمولاً آسانتر است چراکه میتوان آن را بر مالیاتهای موجود بر سوخت اضافه کرد. مالیاتهایی که اکثر کشورها اکنون به سادگی اعمال میکنند. همچنین میتوان مالیات کربن را به حق بهرهبرداری از معادن زغالسنگ یا صنایع حفاری نفت و گاز افزود. در حقیقت، دلایل اجرایی و مالی برای مالیات کربن در کشورهای در حال توسعه جذابیت بیشتری دارند چراکه در این اقتصادها بخشهای بزرگ غیررسمی مانع از آن میشوند که مالیات مناسبی از درآمدها و سودها کسب شود. با ایجاد ظرفیت در پایش تصاعدها میتوان انواع مختلف مالیات کربن را برای سایر منابع تولید گازهای گلخانهای از قبیل جنگلداری، حملونقل بینالملل، تولید سیمان و فعالیتهای معدنی و حفاری اعمال کرد. مالیات کربن نقش مهمی در اجرای تعهدات کشورها در توافقنامه 2015 پاریس دارد. این توافقنامه بنیان اقدامات بینالمللی برای مقابله با گرمایش جهانی به شمار میرود. لازم است تعهدات دولتها هر پنج سال یکبار بهروزرسانی شوند. همه لایههای مختلف مالیات کربن موثر بودهاند. کاهش تصاعد گازهای گلخانهای در نتیجه اعمال مالیات 35 دلار در تن کافی است تا کل تعهدات کشورهای گروه 20 محقق شوند. مالیات 35 دلار در تن به ویژه نقش موثری در کاهش تصاعدها در کشورهایی مانند چین، هند و آفریقای جنوبی دارد که مصرفکنندگان اصلی زغالسنگ هستند. این مالیات بهای زغالسنگ را تقریباً دو برابر میکند اما تاثیر زیادی بر بهای سوختهای جادهای ندارد. در مقابل، حتی مالیات 70 دلار در تن برای اعمال اصلاحات مورد نیاز در کانادا یا کشورهای اروپایی کافی نیست. البته این امر تا حدی به خاطر تعهدات سنگینی است که این کشورها پذیرفتهاند. این یافتهها نشان میدهد لازم است نوعی هماهنگی بینالمللی در قیمتها ایجاد شود. کشورهای آلاینده باید حداقل قیمتی را برای کربن در نظر گیرند. این کف قیمتی تضمین میکند کشورها سطح خاصی از تلاش برای کاهش تصاعد را رعایت میکنند و همچنین ضررهای ناشی از کاهش توان رقابتی را جبران میکند. کانادا یک نمونه خوب در این موضوع است. ایالتها و مناطق این کشور باید حداقل قیمت کربن را رعایت کنند و تا سال 2022 آن را به 50 دلار کانادا در هر تن برسانند. کشورهای پیشرفته میتوانند با اعمال الزامات بالاتر قیمتی مسوولیت بیشتری برای کاهش تصاعد بپذیرند. همچنین میتوان این رژیم را انعطافپذیر ساخت تا مالیاتهای کربن، سامانههای تبادل گازهای متصاعدشده و دیگر رویکردها را در خود جای دهد.
فشار داخلی: پیشبرد سیاست کاهش تصاعد در سطح ملی بزرگترین چالش بهشمار میرود. اعمال مالیات بر کربن میتواند از نظر سیاسی بسیار دشوار باشد. این مالیات باید به تدریج معرفی شود و با کمکهای هدفمند به خانوارهای کمدرآمد، صنایع وابسته به تجارت و کارگران آسیبپذیر همراه شود. باید دلیل اصلاحات و چگونگی استفاده از درآمد مالیاتی را به طور شفاف برای عموم توضیح داد. شاید لازم باشد برای تقویت قیمتگذاری کربن یا جایگزین کردن آن از ابزارهای دیگری استفاده کرد. یک گام خوب در این جهت برداشته شده است. در حال حاضر بیش از 50 سیستم مالیات کربن و تبادل تصاعدها در سطوح منطقهای، کشوری و داخل کشورها فعال هستند اما میانگین جهانی بهای کربن دو دلار در تن و بسیار کمتر از سطح مورد نیاز است. وزارتخانههای دارایی باید بستههای سیاسی مناسبی را تدوین کنند که انگیزهها و مشوقهای بزرگتری داشته باشند، کارایی در سطح ملی را در نظر گیرد و ملاحظات بازتوزیعی و اقتصاد سیاسی را رعایت کند.
منبع: اکونومیست