هفت مرحله انسان اقلیمی
رهنمود شکسپیر برای تغییرات اقلیمی
ویلیام شکسپیر در نمایشنامه تککلامی «هفت مرحله انسان» مینویسد «تمام جهان یک صحنه است». اکنون قرنها پس از آن گفتار صحنه به آتش کشیده شده است. آنگونه که گرتا تانبرگ (Greta Thunberg) فعال زیستمحیطی 16ساله اهل سوئد در پیام خود به غولهای صنعتی حاضر در اجلاس داووس امسال هشدار داد شرکتهای آنها به این آتشافروزی کمک میکنند.
ترجمه: جواد طهماسبی- ویلیام شکسپیر در نمایشنامه تککلامی «هفت مرحله انسان» مینویسد «تمام جهان یک صحنه است». اکنون قرنها پس از آن گفتار صحنه به آتش کشیده شده است. آنگونه که گرتا تانبرگ (Greta Thunberg) فعال زیستمحیطی 16ساله اهل سوئد در پیام خود به غولهای صنعتی حاضر در اجلاس داووس امسال هشدار داد شرکتهای آنها به این آتشافروزی کمک میکنند.
این تنها خانم تانبرگ نیست که انگشت اتهام را بالا گرفته است. بانکداران مرکزی، سهامداران، مشتریان و کارمندان همه با اصرار از بنگاهها میخواهند که اقدامات جسورانهتری برای مقابله با تغییرات اقلیمی انجام دهند. اما این پیام در هیاتمدیره شرکتها گم میشود. تا به امروز فقط 210 بنگاه با ارزش کل شش تریلیون دلار، از بنگاههای خودروسازی (مثل رنو) گرفته تا شکلات و شیرینیسازی (مثل مارس) متعهد شدهاند که اهدافی مبتنی بر علم را دنبال کنند تا میزان کربن تولیدی خود را در راستای هدف بینالمللی محدودسازی گرمایش جهانی به دو درجه بالاتر از سطوح دوران قبل از صنعتیسازی، کاهش دهند. نشریه اکونومیست با استفاده از دادههای CDP که اطلاعات اقلیمی بنگاهها را پیگیری میکند و همچنین با الهام از شعر رهنمودی شکسپیروار برای تغییرات اقلیمی تهیه کرده است که مراحلی از انکار تا مشارکت از روی عدم تمایل و سرانجام اهداف جسورانه را دربر میگیرد.
با مرحله نوزادی در شعر شکسپیر آغاز میکنیم جایی که نوزاد در آغوش پرستار گریه میکند و بالا میآورد. این مرحله ویژگی صنعت سوختهای فسیلی است. در سه دهه گذشته این صنعت همواره علیه تلاشهای مربوط به توقف گرمایش جهانی کارشکنی و غرزنی کرده است هرچند که محصولات آن تقریباً سه برابر میزان 250 سال گذشته دیاکسیدکربن به جو اضافه کردهاند. صنایع زغالسنگسوز بزرگترین مقصران هستند و پس از آن بنگاههای نفتی قرار میگیرند. بزرگترین بنگاه بورسی نفتی یعنی اکسون موبیل در این زمینه از همه عقبتر است و قصد دارد بین سالهای 2017 تا 2025 تولید نفت و گاز خود را 25 درصد افزایش دهد. برخی رقبای اروپایی آن از قبیل بنگاه نروژی اکونیور (Equinor) و رویال داچ شل به خاطر اولویت دادن گاز بر نفت و همچنین تعهد بر افشای اطلاعات و دادههای تولید کربن مورد تحسین قرار گرفتهاند. اما 24 بنگاه بورسی بزرگ نفتی سال گذشته فقط 3 /1 درصد از هزینههای سرمایهای خود را به فناوریهای تجدیدپذیر اختصاص دادند که گامی کودکانه به شمار میرود.
مرحله دوم در اثر شکسپیر بچهمدرسهای غرغرو است که با بیرغبتی تمام و با سرعت حلزونی به سمت مدرسه میرود. این مرحله صنایعی مانند آهن و فولاد، سیمان و برق را دربر میگیرد که مسوول حدود نیمی از تصاعد دیاکسیدکربن مربوط به انرژی هستند اما همیشه درباره طرحهای قیمتگذاری کربن و الزامات انرژیهای تجدیدپذیر که با هدف تغییر رفتار این صنایع طراحی شدهاند غرولند میکنند. بهانه مورد علاقه آنها برای کمکاری آن است که میگویند مقررات سختگیرانه این ریسک را به همراه دارد که صنایع کربنزا به کشورهایی با مقررات آسانتر انتقال یابند. با این حال چند بچهمدرسهای درسخوان و شاگرد اول نشان دادهاند که میتوان کارهای زیادی انجام داد. شرکت هندی سیمان دالمیا (Dalmia) که در مقایسه با کل صنعت سیمان یکسوم کمتر دیاکسیدکربن در هر تن سیمان تولید میکند قصد دارد کلینکر (Clinker) پرکربن کمتری را در سیمان استفاده کند و تا سال 2030 فقط از انرژیهای تجدیدپذیر بهره گیرد. رئیس این شرکت آقای مارندا سینگی میگوید شرکت میتواند تصاعد آلایندهها را تا سال 2040 به صفر برساند. این اقدام بسیار قابل توجه خواهد بود چراکه صنعت سیمان یکی از صنایعی است که کربنزدایی در آن به سختی انجام میگیرد. در اروپا، شرکت سیمان هایدلبرگ نیز تعهدات اقلیمی جسورانهای را پذیرفته است.
مرحله سوم مرحله عاشق دمدمیمزاج است که همانند یک کوره آه میکشد. این مرحله با صنایعی (غیررمانتیک) مانند معدن، مواد شیمیایی، کالاهای سرمایهای و حملونقل سنگین ارتباط پیدا میکند. این صنایع عشاق زخمخوردهای هستند که بین دردها و لذتهای ناشی از اقلیم گیر کردهاند. مالیات کربن یا محدودیتهای اعمالشده بر مواد پلاستیکی حاصل از سوخت فسیلی یا محدودیتهای مربوط به سوخت کشتیها و هواپیماها دردناک هستند. به ویژه برای امثال شرکت جنرالالکتریک که تصمیمش برای کاهش دوبرابری فناوریهای سوخت فسیلی برایش بسیار گران تمام میشود. دیگر شرکتها از قبیل اشنایدر الکتریک از چشمانداز سودآوری از انواع جدید مواد صنعتی و تجهیزات برقرسانی گسترده خشنود شدهاند.
سربازان در مرحله بعد قرار میگیرند. آنها غیرت دارند و در جنگها ناگهانی و سریع عمل میکنند. اینها بنگاههایی هستند که کسبوکارشان درد و رنج شدید اختلالات مربوط به تغییرات اقلیمی را تجربه کرده است و سرانجام ناگزیر به تکاپو و تقلا میشوند. از میان آنها میتوان به خودروسازان اشاره کرد که به شدت علاقه دارند چهره و شهرت نامطلوب خود را با تولید وسایل نقلیه الکتریکی پاک کنند و اهداف مهار کربن در سطح ناوگانهای خود را محقق سازند و همزمان قدرت خود را به رخ رقبایی مانند تسلا بکشند. شرکت دایملر مالک مرسدسبنز تازهترین موردی است که به این عرصه وارد شده است هرچند هدف جاهطلبانه آن برای تولید خودروهای بدون کربن تا سال 2039 دور از دسترس به نظر میرسد. بنگاههای تولید کالاهای مصرفی که مرتب با تقاضای مصرفکنندگان علاقهمند به محیط زیست روبهرو میشوند نیز دست به کار شدهاند. برخی از آنها همانند نستله و یونیلور در حال تولید و عرضه انبوه برندهای دوستدار اقلیم هستند.
کسانی که جسورانهترین راه به سمت آینده کمکربن را میپیمایند قضاتی هستند که ارههای خردمندانه دارند. این گروه شامل برخی غولهای فناوری و حتی بنگاههای بالغی مانند والمارت میشوند. این شرکت که بزرگترین زنجیره سوپرمارکتی جهان است و با سازمانهای مردمنهاد همکاری میکند در سال 2017 وعده داد 100 هزار عرضهکننده آن رویهمرفته تا سال 2030 یک میلیارد تن از تصاعد دیاکسیدکربن خود بکاهند. این میزان کاهش مثل آن است که کلیه خودروهای آمریکا به مدت یک سال از خیابانها جمعآوری شوند. بیش از هزار عرضهکننده به سرعت به این جنبش پیوستند اما برای پیوستن دیگران به مشوقهایی مانند خدمات مالی ارزانقیمت نیاز است. والمارت میگوید برخی طرحها از قبیل طرح کارایی انرژی هزینهها را کاهش میدهند. به عقیده این شرکت دیگر طرحها نیز ارزش هزینه کردن دارند. در گروه قضات میتوان نمونههای پیشرفتهای در زمینه اقلیم پیدا کرد. مثلاً بنگاههای نوپایی که در زمینه فناوریهای کربن صفر از قبیل جذب و ذخیره کربن یا استفاده از هیدروژن به اقدامات جسورانهای دست زدهاند.
اگر بنگاههای مالی بیشتری به این گروه ملحق شوند نتیجه بهتر خواهد بود. اما از میان تعداد زیادی از بنگاههای مالی آنها که در زمینه اقلیم صدایشان از همه بلندتر است در زمان تخصیص سرمایه عقب میکشند. این همان مرحله ششم شکسپیر است که در آن فرد به شکلی بچگانه حرف خود را پس میگیرد و به اصطلاح، در میان صحبت خود سوت میزند. آنگونه که آقای سینگی از شرکت سیمان دالمیا میگوید بانکها به خاطر چشمانداز کوتاهمدت خود و نگرانی از بازدهی اندک سرمایه از مشارکت در پروژههایی مانند ذخیرهسازی کربن اکراه دارند و با وجود اینکه بسیاری از پساندازکنندگان به افقهای درازمدت مینگرند مدیران صندوقهای سرمایهگذاری حداکثر سه تا پنج سال آینده را میبینند.
از دست دادن دندان، بینایی، چشایی و همهچیز
دولتها میتوانند با اعمال گستردهتر مالیات کربن بیشترین تفاوت را ایجاد کنند. اما از آنجا که بنگاهها از نعمتهای طبیعت از قبیل آب، مواد معدنی و انرژی بهرهمند میشوند حفظ و نگهداری آن نیز به نفع خودشان است. اگر آنها از این اقدام غافل شوند آخرین صحنه همان چیزی خواهد بود که شکسپیر آن را فراموشی محض مینامد. اجتناب از بروز فاجعه به این بستگی دارد که تجارت نقش یک قهرمان را بازی میکند یا یک شرور.
منبع: اکونومیست