بوی تعفن
خطرات بانکهای پوسیده هند
یک بانک مرکزی را در نظر بگیرید که این پیام را توئیت کرده است: «بله. شایعاتی وجود دارند که سپردهگذاران برخی بانکها برای برداشت سپرده خود هجوم آوردهاند اما هیچ جای نگرانی نیست.» آیا شما با خواندن این پیام احساس اطمینان پیدا میکنید؟ این وضعیتی است که مردم هند از چند هفته قبل در آن قرار گرفتهاند. طوفان مالی پنجمین اقتصاد بزرگ جهان را درنوردید و هیچ نشانهای دال بر واکنشی مناسب از سوی مقامات دیده نمیشود. در تازهترین افتضاح بانک تعاونی PMC به تقلب متهم شد و سپردهگذاران آن برای دریافت پول خود به تکاپو افتادند. همزمان سهام یسبانک (YesBank)، بانک بزرگ خصوصی هند، در ماه گذشته و با شیوع شایعات به میزان 40 درصد سقوط کرد. این رویدادها جداجدا و فردی نیستند. حدود یکسوم از نظام مالی هند در وضعیتی متزلزل یا تحت بازرسی قرار دارد. دولت و بانک مرکزی هند (RBI) در برابر بزرگی این فاجعه متعجب و مردد شدهاند اما تا زمانی که آنها دست به اقدامی نزنند اقتصاد هند رشد نخواهد کرد و خطر بروز یک بحران کامل بیشتر خودنمایی میکند.
منشأ این افتضاح به سال 2005 بازمیگردد. در اولین گام، بانکهای متعارف که چهارپنجم داراییهای نظام بانکی را در اختیار دارند و دولت آنها را اداره میکند آزادانه و بیحد و حصر به پروژههای زیرساختاری و صنعتی اعتبار دادند. این پروژهها گاهی مورد حمایت ثروتمندان مرتبط با دولت بودند. وضعیت کنونی در واقع تداوم مرحله دوم یعنی فراز و فرود بانکهای سایه است. این بانکها که تحت نظارت کمتری قرار میگیرند یکپنجم باقیمانده از داراییهای نظام بانکی را کنترل میکنند. خطر در سال 2016 و هنگامی تشدید شد که دولت اسکناسهای پرارزش را از چرخه خارج کرد و باعث شد مردم پول خود را در بانکها و صندوقهای سرمایهگذاری متقابل بگذارند. این منابع پول بادآوردهای را برای اعطای وام به بانکهای سایه فراهم ساخت. بانکهای سایه نیز بدون محدودیت وام دادند و از آن پول عمدتاً برای تامین مالی پروژههای املاک استفاده کردند.
امروزه نظام مالی مملو از وامهای معوق است. حدود یکدهم -و شاید بیشتر- وامها غیرقابل وصول هستند. بانکهای سایه بیشترین آسیبپذیری را دارند چراکه آنها نمیتوانند سپرده بپذیرند و مجبورند برای تامین مالی بدهیهای درازمدت خود بر سود وامهای اعطایی کوتاهمدت اتکا کنند. همچنین در لایههای زیرین آنها تقلب و دستکاری در امور حسابداری وجود دارد. بانک ملی پنجاب در سال 2018 اعلام کرد که یک دلال الماس دو میلیارد دلار از بانک دزدیده است. همان سال بانک سایه IL&FS که بانکی بزرگ و مرتبط با دولت است فرو پاشید. بنگاههای اعتبارسنجی رتبههای بالایی را به بنگاههای ضعیف میدادند. اکنون که شک و تردیدها شدت گرفتهاند تعدادی از بانکهای سایه به شدت با کمبود منابع روبهرو هستند و کل بخش مالی از اعطای وام طفره میرود. در نتیجه رشد اعتبارات به کمترین میزان خود در 20 سال اخیر رسیده است. این تاثیر مخرب پروژههای ساختمانی را متوقف ساخت؛ کلیفروشان را از دریافت وام محروم کرد و آنها نمیتوانند انبارهایشان را پر کنند و کشاورزان قادر نیستند برای خرید تراکتور و موتورسیکلت وام بگیرند. دولت نارندرا مودی و رزروبانک هند تاکنون دست روی دست گذاشتهاند. دولت به طور مکرر اما دیرهنگام مقادیر ناکافی سرمایه را به بانکهای دولتی تزریق کرد و وعده داد تعدادی از آنها را با یکدیگر ادغام کند. دولت در 21 سپتامبر مالیات شرکتها را کاهش داد تا روحیه ماجراجویی آنها را فعال سازد. همزمان رزروبانک هند در طول امسال پنج بار نرخ بهره را پایین آورد. احتمالاً آنها فکر میکردند این اقدام برای تحریک اقتصاد کافی است و بانکهای بزرگ دولتی تجدید قوا میکنند در حالی که بانکهای خوب خصوصی مانند HDFC و کوتاک (Kotak) دست بازتری برای وامدهی خواهند داشت.
با وجود این نمیتوان بحران را فقط به بخشهای خصوصی نسبت داد. بانکهای سایه از بانکهای ضعیفی وام گرفتهاند که خود به بانکهای خوب بدهکارند. هرگونه بحران در یک گوشه از نظام بانکی میتواند به بروز بحران در گوشهای دیگر دامن زند. از آنجا که بانکها وضعیت نامناسبی دارند اثرات کاهش نرخ بهره توسط رزروبانک به بنگاهها و مشتریان نمیرسد. هرگونه رکود در اقتصاد میتواند تهدید بروز وامهای معوق در بانکهای دولتی در حال تجدید قوا را به همراه داشته باشد. همچنین این احساس منطقی وجود دارد که حاکمیت از هم گسسته شده است. هیات عامل بانکها، حسابرسان، بنگاههای رتبهبندی و رزروبانک هند همگی در جلوگیری از این تعفن ناکام ماندهاند.
هند به یک پاکسازی دوسویه نیاز دارد. رزروبانک باید در کوتاهمدت یک آزمون استرس را در مورد بانکها و بانکهای سایه به اجرا بگذارد. نتایج باید به اطلاع عموم برسد. اگر بانکهای دولتی به سرمایه نیاز داشته باشند باید آن را دریافت کنند. برخی بانکهای سایه در آزمون استرس موفق نمیشوند و باید منحل شوند. روشی که در مورد بانک IL&FS بهکار برده شد نمونه خوبی به حساب میآید. مدیریت این بانک عوض شد و بستانکاران تعدیل بزرگی در مطالبات را شاهد بودند (هرچند این فرآیند میتوانست سرعت بیشتری داشته باشد). در درازمدت هند باید بانکهای دولتی را خصوصی سازد تا از کنترل سیاستمداران خارج شوند. همزمان باید همان مقررات احتیاطی بانکهای رسمی در مورد بانکهای سایه به اجرا درآید. رزروبانک هند باید سیستم نظارت خود را بازسازی کند. در گذشته از این نظام به خوبی یاد میشد اما اکنون خود بخشی از مشکل شده است.
اکنون زمان سرنوشتساز برای هند فرارسیده است. این کشور اقتصاد داخلی بزرگ و انبوهی از کارآفرینان دارد. بهای نفت نسبتاً پایین است که برای یک واردکننده عمده مثل هند یک مزیت بهشمار میآید. همچنین شرکتهای چندملیتی تمایل دارند کارخانههایشان را از چین خارج کنند. پاکسازی نظام مالی وظیفهای بسیار سنگین است اما اگر این وظیفه انجام نشود اقتصاد هند شکوفا نخواهد شد.