استعاره انگیزشی
پرورش انسانهای بهرهور
اقتصاددانان به بیان خشک شهرت دارند اما آنها نیز همانند ادیبان اغلب از استعاره و تشبیه استفاده میکنند. به عنوان نمونه میتوان به عبارت سرمایه انسانی اشاره کرد که دیدره مککلاسکی از دانشگاه ایلینویز ذکر کرده است. اقتصاددانان دانش، مهارت و انگیزه را به سرمایههای فیزیکی مانند کارخانه و تجهیزات تشبیه میکنند. این شبیهسازی از زمان آدام اسمیت آغاز شد که «تواناییهای اکتسابی و مفید» مردم یک کشور را به همراه «ماشینآلات سودمند و ساختمانهای سودآور» یکی از چندین نوع سرمایه ثابت برشمرد. اما برخلاف شاعران، اقتصاددانان دوست دارند مثالهایشان را کمیسازی کنند تا، به عنوان مثال، بدانند یک فرد ۱۵ یا ۲۰ درصد دوستداشتنیتر یا عصبیتر است. با این مقیاس، هفته گذشته بانک جهانی از اندازههای جدید سرمایه انسانی در ۱۵۷ کشور پرده برداشت. این شاخص پنج نشانگر سلامت و آموزش (از جمله احتمال فوت قبل از پنجسالگی و بین سنین ۱۵ تا ۶۰سالگی، احتمال رشد ناقص جسمی، میانگین سالهای تحصیل کودک در ۱۸سالگی و نمره مورد انتظار از او در آزمونهای مدرسه) را با یکدیگر ترکیب میکند تا میزان سرمایه انسانی یک فرد در جهان امروزی را اندازهگیری کند. این روش از اندازهگیری مشابهی پیروی میکند که موسسه اندازهگیری و ارزیابی سلامت (IHME) در ماه سپتامبر در نشریه پزشکی لانست (Lancet) منتشر کرد.
هر دو شاخص تلاش میکنند به جای کمیت آموزش، کیفیت آن را اندازه بگیرند. هماکنون شمار فزایندهای از کشورها در رویدادهایی مانند برنامه ارزیابی بینالمللی دانشآموزان (PISA) شرکت میکنند. این برنامه در سال ۲۰۱۵ دانشآموزان 72 کشور را ارزیابی کرد. با اندکی تلاش میتوان اندازهگیریهای متفاوت را قابل مقایسه ساخت. این کار به پژوهشگران امکان میدهد ارزش هر سال تحصیل در مناطق مختلف جهان را تعیین کنند. به عنوان مثال، طبق محاسبات بانک جهانی ارزش هر سال تحصیل در آفریقای جنوبی معادل ۶۰ درصد ارزش آن در سنگاپور است.
رابطه همبستگی بین این دو شاخص بسیار نزدیک است. آمریکا در شاخص جدید بانک جهانی رتبه ۲۴ و در شاخص IHME رتبه ۲۷ را کسب کرد. چین در اولی رتبه ۴۶ و در دومی رتبه ۱۴۴ را دارد. با این حال تناقضهای قابل توجهی نیز دیده میشود. در شاخص بانک جهانی بنگلادش از هند، ویتنام از مالزی و بریتانیا از فرانسه عملکرد بهتری دارند اما این وضعیت در رتبهبندی IHME دیده نمیشود. رتبههای بالایی دو جدول نیز با یکدیگر تفاوت دارند. سنگاپور در صدر فهرست بانک جهانی است اما در جدول IHME در رتبه ۱۳ قرار میگیرد و فنلاند جای اول را به خود اختصاص میدهد. واگرایی جدولها دو تفاوت در رویکردها را نشان میدهد. روش بانک جهانی تحصیلات عالی (که در فنلاند فراوانی بیشتری نسبت به سنگاپور دارد) را نادیده میگیرد. علاوه بر این، معیارهای سلامت آن یعنی نقص رشد و نرخ بقا بسیار ناپخته هستند و نمیتوانند بین جمعیت سالم سنگاپور و جمعیت سالمتر فنلاند تمایز بگذارند.
شاخصها صرفاً برای اندازهگیری نیستند بلکه نوعی ابزار انگیزشی به شمار میروند. بانک جهانی از اینکه سرمایهگذاری دولتها در سرمایه انسانی اندک است ابراز نگرانی میکند چراکه بازده این نوع سرمایهگذاری بسیار کند و اغلب بدون هیجان و هیاهو آشکار میشود. اگر کشورها رتبهبندی شوند این شاخصها میتوانند همانند ارزیابی سالانه بانک جهانی از سهولت کسبوکار در کشورهای مختلف غرور ملی و روحیه رقابت را تحریک کنند. همچنین هدف آن است که این دو شاخص انعکاسدهنده اصلاحات باشند. از آنجا که آشکار شدن بازدهی سرمایهگذاری در سرمایه انسانی ممکن است چند دهه به طول انجامد احتمال دارد کشورها برای ارتقای رتبه خود صبر زیادی نداشته باشند. هر دو شاخص به گونهای آیندهنگر طراحی شدهاند تا بتوانند میزان سرمایه انسانی تجمیعشده برای نوزادانی را که در شرایط بهداشتی و تحصیلی امروز متولد میشوند اندازه بگیرند. به عنوان مثال، تصمیم فرانسه برای آغاز تحصیلات اجباری در سن سهسالگی باعث میشود با شروع اولین ثبتنامها در مدارس رتبه این کشور بالا برود هرچند مزایای اقتصادی آن در آیندهای دورتر آشکار خواهد شد. شاخص بانک جهانی انگیزه دیگری نیز برای اصلاحات ایجاد میکند. این شاخص با استفاده از پژوهشهای مربوط به بازدهی اقتصادی سلامت و تحصیل، مولفههای شاخص را بر مبنای میزان مشارکت آنها در افزایش بهرهوری وزندهی میکند. اگر کشوری نمره سرمایه انسانی خود را دو برابر بهبود بخشد در درازمدت تولید ناخالص داخلی سرانه آن در مقایسه با سناریویی که در آن نمره ثابت میماند دو برابر خواهد شد. این چشمانداز باعث میشود دولتها توجه بیشتری به بهبود رتبه سرمایه انسانی خود داشته باشند.
متاسفانه این شاخص هنوز تحت تاثیر منفی شکافهای دادهای مربوط به درک اقتصاددانان از آن قرار میگیرد. به عنوان مثال ارتباط بین نقص جسمانی و بهرهوری همچنان مبهم است. فقط ۶۵ درصد از تولدها و ۳۸ درصد از مرگومیرها در سطح جهان ثبت میشوند. بسیاری از کشورها دانشآموزان مدرسه را اصلاً ارزیابی نمیکنند یا این کار
را به ندرت انجام میدهند. اگر دانشآموزان تا ۱۵سالگی ارزیابی نشوند هرگونه اصلاحاتی که به یادگیری دانشآموزان مقطع ابتدایی کمک میکند باعث بهبود رتبه کشور نخواهد شد حداقل تا آن زمان که این دانشآموزان بزرگ شوند و در آزمونها شرکت کنند. بانک جهانی خود به این نقایص دادهای توجه دارد و امیدوار است صرف وجود شاخص بانک دولتها را تشویق کند به منظور صحت کارایی شاخص دادههای لازم را خود گردآوری کنند. اگر بخواهیم استعاره دیگری به گزارش خانم مککلاسکی اضافه کنیم باید بگوییم بانک جهانی یک ماشین اسپورت زیبا ساخته است و اکنون دولتها باید جادههای مناسب آن را بسازند.