مواد زائد
پول در برابر پسماند
جهان بیش از هر زمان دیگری زباله تولید میکند. در سال ۲۰۱۶ خانوارها و کسبوکارها دو میلیارد تن زباله تولید کردند که معادل روزانه ۷۴۰ گرم برای هر فرد ساکن این کره خاکی است. بانک جهانی پیشبینی میکند با افزایش ثروت کشورهای در حال توسعه، تا سال ۲۰۵۰ رشد زباله ۷۰ درصد باشد.
این حجم انبوه زباله نهتنها منظره بدی دارد بلکه سلامت عمومی را نیز تهدید میکند. در مناطقی که زبالهها به طور منظم جمعآوری نمیشوند بیماریهایی از قبیل اسهال، عفونتهای تنفسی و ناراحتیهای عصبی بیشتر دیده میشوند. در مناطقی که جمعآوری زباله منظم است نیز مشکلات زیستمحیطی پدیدار میشود. تا سال ۲۰۵۰، تصاعد گازهای گلخانهای از صنعت جمعآوری زباله به ویژه تصاعد گاز متان از مناطق دفن آن میتواند عامل تشکیل ۱۰ درصد از کل گازها در سطح جهان باشد. دلایل ضرورت اقدامات مقابلهای نیازی به توجیه ندارند اما نوع اقدام به مکانی که در آن هستید بستگی دارد.
زیرساختارهای دفع زباله اغلب در کشورهای فقیر ضعیف هستند. زبالهها در مکانهای روباز انباشته میشوند. به عنوان مثال، دادگاه عالی هند در ماه جولای هشدار داد که دهلی زیر کوهی از زباله قرار دارد. در اینگونه مکانها باید سرمایهگذاری کافی صورت گیرد تا اصول اولیه رعایت شوند. یک مطالعه نشان داد هزینه آلودگی و بیماری ناشی از سوزاندن، دفن یا رهاسازی زباله در رودخانهها برای اقتصادهای جنوب آسیا به ۳۷۵ دلار در هر تن میرسد. این در حالی است که سیستمهای اساسی دفع زباله فقط ۵۰ تا ۱۰۰ دلار در تن هزینه دارند. به تازگی دولت مراکش اعلام کرد ۳۰۰ میلیون دلار سرمایهگذاری در دفن بهداشتی زباله از بروز ۴۰۰ میلیون دلار خسارت جلوگیری کرده است. اینگونه سرمایهگذاریها حتی در تنگنای بودجهای هم توجیهپذیر هستند.
جهان ثروتمند مشکلی متفاوت دارد. جمعآوری زباله به خوبی صورت میگیرد؛ اما از آغاز سال ۲۰۱۸ چین که تا آن زمان مقصد مواد بازیافتنی جهان بود واردات ضایعات پلاستیک و کاغذ را متوقف و واردات مقوا را محدود کرد. کشورهای ثروتمند باید بیشتر بازیافت کنند، از شر زباله بیشتری در همان منزل رها شوند یا دیگر به اندازه قبل زباله تولید نکنند.
آشکار است که طرفداران محیط زیست از بازیافت حمایت میکنند. برخی حتی از اقتصادها میخواهند که ماهیت چرخشی پیدا کنند. به آن معنا که همه چیز را دوباره استفاده یا بازیافت کنند. اما کسانی که میگویند کاهش زباله یک الزام اخلاقی است به هزینههای پنهان بازیافت نیز توجه میکنند. باید افرادی زبالهها را بردارند، پاکسازی کنند، انتقال دهند و فرآوری کنند. وقتی که هزینه زمان و تلاشها جبران شود میتوان ادعا کرد که اقتصاد به معنای واقعی چرخشی شده است. سهچهارم از آلومینیومهای استخراجشده در چرخه استفاده باقی میمانند و بازار قوطیهای استفادهشده آلومینیوم فعال است اما بازیافت سایر مواد از نظر اقتصادی ارزشمند نیست.
چرخش و چرخش
بخشی به آن دلیل است که دور ریختن زباله در ظاهر هزینهای ندارد. اگر قرار باشد هزینههای زیستمحیطی و اجتماعی دفن زباله و سوزاندن آن به مردم انتقال یابد آنها زبالههایشان را در رودخانه یا کنار جاده میریزند. بنابراین، قوانین بازدارنده تولید زباله باید به جای خانوارها بر تولیدکنندگان کالا متمرکز شوند. اصل مالیات آلودگی باید به بازارهایی تسری یابد که کالای آنها بعدها به زباله تبدیل میشود. به عنوان یک نمونه خوب میتوان از پیشگامی اتحادیه اروپا نام برد که بنگاهها را ملزم میسازد هزینه جمعآوری و بازیافت زبالههای الکترونیکی را بپردازند.
یارانههای شفاف برای صنعت بازیافت نیز میتواند موثر باشد. بهتر است به صنعت بازیافت کمک شود تا زباله را جمعآوری کند و اداره آن هم به بازار سپرده شود به جای آنکه قوانین خامی با هزینههای ناشناخته مانند طرح جاهطلبانه سانفرانسیسکو برای عدم دفن زباله مطرح شوند. اگر بازیافت به اندازه کافی سودآوری داشته باشد زباله به یک کالای تجاری ارزشمند تبدیل میشود و ممکن است حتی بخشی از آن مجدداً از زمین بیرون آورده شود.
خوشبختانه زباله یکی از مشکلات زیستمحیطی است که کمتر با انگیزههای سیاسی آمیخته میشود. رایدهندگان در همهجا مایلند زباله جمعآوری شود و دوست ندارند در کنار مراکز دفن زباله یا سوزاندن آن زندگی کنند. راهحل مناسب آن است که اصول اقتصادی درست کار کنند.