بازگشت به دوران تاریکی
محدودیت شدید نیمی از جمعیت افغانستان
چند وقت پیش افغانستان روزهای دشواری را تجربه کرد. دختران از مدتها چشمانتظار آن بودند که در 23 مارس به مدرسه بروند اما طالبان وعده پیشین خود را زیر پا گذاشت و به بهانه روپوش نامناسب مدارس آنها را از حضور در مدرسه بازداشت. اما انگار این اقدام برای محدود کردن زنان کافی نبود. آن دسته از زنان افغان که بخواهند از خانه دور شوند باید یک همراه مرد داشته باشند. یعنی عملاً آنها نخواهند توانست به سر کار یا حتی به بیمارستان بروند. قرار است پارکها با هدف حفظ اخلاقیات عمومی به بخشهای زنانه و مردانه تقسیم شوند. شبکههای محلی رسانههای خارجی از جمله بیبیسی تعطیل شدند. گزارش شد که کارمندان دولت باید لباس سنتی بپوشند و ریش بگذارند. این دستورات وضعیت زنان را دشوارتر میکند هرچند بسیاری از آنان از مدتها قبل خانهنشین شدهاند.
خروج نابخردانه آمریکا به دستور رئیسجمهور جو بایدن از کابل در سال گذشته سقوط یک دولت منتخب را به همراه داشت و به طالبان امکان داد قدرت را در دست گیرند. شاید همین اقدام جو بایدن بود که ولادیمیر پوتین را قانع کرد که غرب دچار ضعف شده است و او با همین باور به اوکراین حمله کرد. اما موضوع مسلم آن است که افغانستان بار دیگر به دست گروهی از زنستیزان بیرحم افتاد. طالبان ادعا میکنند که در مقایسه با دوره قبل حاکمیتشان در سالهای 1996تا 2001 اعتدال بیشتری در پیش گرفتهاند اما این ادعا در مورد بسیاری از آنان مصداق ندارد. تنها اتفاق مثبت آن است که اکنون طالبان به دختران اجازه میدهند به مدرسه ابتدایی بروند. امری که در دوره قبل ممنوع بود. اما بهمحض اینکه دختران به سن بلوغ برسند باید کتابهایشان را کنار بگذارند و از انظار دور شوند.
چرخش 180درجهای طالبان در تصمیم برای حضور دختران در مدارس نشان میدهد که آنها در داخل هم با یکدیگر توافق ندارند. جهان خارج باید تصمیم بگیرد که چگونه میتواند به بهترین حالت از عناصر کمتر سرکوبگر رژیم کمک بگیرد. این یک اقدام متوازنکننده دشوار خواهد بود. از یکسو، انزوای افغانستان به نفع تندروها تمام میشود و از سوی دیگر رفع تمام تحریمها پاداشی برای یک رژیم ستمگر خواهد بود. سرنگونی طالبان با استفاده از نیروی نظامی به گونهای که در سال 2001 توسط غرب اتفاق افتاد نیز در دستور کار نیست. در آن زمان، طالبان به تروریستهای القاعده پناه داده بودند. برخی گروههای امدادرسان امیدوارند که فشار اقتصادی بتواند رفتار طالبان را تغییر دهد. برخی کمکهای خارجی مشروط به آناند که طالبان به دختران اجازه دهند به مدرسه بروند. مقامات آمریکایی از دور گفتوگوهای دوحه با طالبان خارج شدند. قرار بود در آنجا موضوع تامین منابع مالی برای کمک به تحصیل به بحث گذاشته شود. بانک جهانی اجرای 600 میلیون دلار پروژههای توسعه را متوقف کرد. با وجود این، تاریخ نشان میدهد که مشروطسازی کمکها به رفتار بهتر توسط رژیمی که تمایلی به تغییر رفتار ندارد کارآمد نیست.
همزمان، طبق گزارش برنامه جهانی غذا بیش از نیمی از جمعیت افغانستان از ناامنی شدید غذایی رنج میبرند. اوایل امسال سازمان ملل بزرگترین درخواست کمک برای یک کشور را مطرح کرد. این سازمان امیدوار بود بتواند 4 /4 میلیارد دلار کمک گرد آورد. هیچکس تلاش نمیکند اعطای کمکهای اضطراری را مشروط کند، اما ظاهراً جهان برای غذارسانی به 40 میلیون افغان گرسنه هم عجلهای ندارد. تا 31 مارس فقط 13 درصد از کمک مورد تقاضا تامین شد. بدون تردید بخشی از این کمکهای اضطراری به دست طالبان خواهد افتاد و برای تقویت آنها استفاده خواهد شد اما امدادرسانان جهان باید به هر حال آن را تامین کنند چرا که جان انسانها در خطر است.
اما برای آنکه نشانهای برای طالبان ارسال شود لازم است کمکهای غیراضطراری و روابط رسمی دیپلماتیک تا زمانی که زنان افغان به حقوق اساسی خود برسند متوقف شود. اما در نهایت این طالبان هستند که باید منطق را بپذیرند. هیچ جامعهای نمیتواند به شکوفایی برسد در حالی که نیمی از جمعیت آن در غلوزنجیر باشند. جوامعی که زنان را سرکوب میکنند فقیر، پر از خشونت و ناپایدار هستند. برخی از طالبان این موضوع را درک میکنند و باید جلوی برادران تندرو خود را بگیرند. آینده افغانستان به همین امید شکننده وابسته است.
منبع: اکونومیست