اجماع جدید
اقتصاددانان بیشتر همعقیده میشوند
ناظران از گذشته ناتوانی حرفه اقتصاد در تصمیمگیری را دستمایه شوخی قرار دادهاند. نسخهای از یک لطیفه قدیمی هست که میگوید «اگر مجلس از شش اقتصاددان درباره یک موضوع نظر بخواهد هفت پاسخ دریافت خواهد کرد» اما این سخنان طعنهآمیز کمکم قدرت خود را از دست میدهند. مقاله اخیر دوریس استیونسن و آلوارو لاپارا پرز از دانشگاه ایالتی وبر به این نتیجه میرسد که اقتصاددانان در زمینه تعدادی از مسائل مرتبط با سیاستها بیشتر از گذشته همعقیده میشوند. این مقاله نتایج تازهترین موج نظرسنجی از اقتصاددانان را منتشر میکند. نظرسنجیها هر یک دهه یکبار از سال 1976 به بعد انجام گرفتند هر چند نتایج موج اول چندان قابل مقایسه با موجهای بعدی نیست. در آن نظرسنجیها از اعضای انجمن اقتصاد آمریکا پرسیده میشد که آیا با چند فرضیه از جمله تاثیر اقتصادی افزایش حداقل دستمزد تا مطلوبیت بیمه سلامت همگانی موافقاند؟ پژوهشگران بر مبنای تناوب پاسخها توانستند شاخصی را طراحی کنند که میزان اجماع اقتصاددانان بر هر موضوع را اندازه میگیرد. نتایج نشان میدهند میزان اجماع به طرز چشمگیری افزایش یافته است. در تازهترین موج، اقتصاددانان درباره یکسوم فرضیهها همعقیده بودند در حالی که چنین اجماعی در سال 2011 حدود 15 درصد و در سال 1990 کمتر از 10 درصد بود. پاسخدهندگان در زمینه تشخیص مشکلات اقتصادی همرایی بیشتری داشتند. و نکته جالب آن است که تعداد بیشتری از آنها قانع شدهاند که باید سیاست قدرتمندی اتخاذ و اجرا شود. نابرابری دغدغهای رو به رشد بود. سهم آن دسته از پاسخدهندگان که بهطور کامل یا تا حدی میپذیرفتند که لازم است توزیع درآمد در آمریکا عادلانهتر باشد از 68 درصد در سال 2000 به 86 درصد در 2021-2020 رسید. 85 درصد از آنها بهطور کامل بر این عقیده بودند که توان شرکتی بیش از حد متمرکز شده است. نگرانی دیگر تغییرات اقلیمی بود. اکثر اقتصاددانان آن را خطری بزرگ برای اقتصاد میدانستند. البته هر دو سوال برای اولینبار در تازهترین موج نظرسنجی پرسیده شدند. با توجه به دیدگاه پاسخدهندگان درباره قدرت بازار، تعجبآور نیست که میبینیم حمایت آنها از استفاده قدرتمندانه از سیاست ضدتراست در دو دهه گذشته به طرز چشمگیری افزایش یافته است. تغییر قابل توجه دیگر را میتوان در علاقهمندی به فعالیتگرایی مالی دید. اقتصاددانان بیشتری عقیده داشتند که فدرالرزرو به تنهایی نمیتواند چرخه تجارت را مدیریت کند و علاقهمند بودند که دولت نقش بزرگتری ایفا کند. تعداد بیشتری از آنها میپذیرفتند که سیاست مالی تاثیرات اقتصادی مهمی را هم در دوران رکود و هم در درازمدت به بار میآورد. اما این علم کسالتآور هنوز بهطور کامل موزون و هماهنگ نشده است. در تازهترین موج، تعداد کمتری از اقتصاددانان در مورد عواقب کاهش مالیات بر درآمد و مالیات بر عواید سرمایه همنظر بودند. تقریباً نیمی از پاسخدهندگان، با فرضیهای که پژوهشگران پیشروی آنها گذاشته بودند موافق بودند و بقیه با آن مخالفت کردند. هنوز فضای کافی برای مناظرههای سالم وجود دارد.
منبع : اکونومیست