بازگشت به اقلیم
اثرات بازگشت آمریکا به معاهده پاریس بر اقتصاد محیط زیست جهان چیست؟
فارغ از حساسیت یا عدم حساسیت کشورهای جهان به مساله تغییر اقلیم و اساساً مساله دانستن یا ندانستن آن از سوی کشورهای مختلف، تغییرات اقلیمی به عنوان یک چالش جهانی شناخته میشود که میتواند یکی از مهمترین و جدیترین عوامل تهدیدکننده حیات در کره زمین باشد. مطابق آمار و روندهای موجود در زمینه افزایش دما، گرمایش زمین و کاهش بارندگی و اثرات ناشی از این تغییرات، این چالش در حال ورود به مرحله بحران است و پیشبینی میشود طی سالهای آینده اثرات سوء آن بر زیست کره زمین افزایش یافته و علاوه بر اثرات طبیعی اثرات گوناگون اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی خود را بیشتر نمایان سازد. بحرانی که نه برخاسته از شرایط محیط طبیعی و روندهای طبیعی اقلیمی بلکه نشاتگرفته از فعالیتهای گوناگون انسانی در بخشهای مختلف اقتصادی نظیر صنعتی، کشاورزی، حملونقل، معدنی و... است. از اینرو تولید افسارگسیخته و مداخلات شدید در محیط بدون در نظر گرفتن مساله پایداری باعث شده تا شرایط اقلیمی جهان در یکی از بدترین وضعیتهای تاریخی خود قرار گیرد و چشمانداز به مراتب نگرانکنندهتری را پیشروی خود ببیند. با اینکه تمامی کشورهای جهان سهم یکسانی با توجه به نقش و جایگاه اقتصادی متفاوت خود در تولید گازهای گلخانهای ندارند اما سهمبری این کشورها از این بحران تفاوت چندانی با یکدیگر نداشته و آسیبپذیری از این تغییرات برای تمامی کشورهای جهان غیرقابل اجتناب است. از اینرو نهادهای جهانی متولی در زمینه اقلیم در پی ایجاد سازوکارهایی بوده و هستند که از آن طریق اهدافی چون کاهش سطح تولید آلودگی آب و هوایی، درونیسازی هزینههای ایجادشده از سوی کشورهای عمده تولیدکننده آلودگی، جلوگیری از روندهای نگرانکننده تغییرات اقلیمی و مواردی از این دست را پیگیری و از تشدید بحرانهای ایجادشده در آینده جلوگیری کنند. معاهده پاریس که در چارچوب پیماننامه سازمان ملل متحد در تغییر اقلیم1 در سال 2015 میان 195 کشور منعقد شد از جمله این تلاشها بوده است که بهرغم امیدهایی که به آن بسته شده بود با چالشهایی نظیر خروج ایالات متحده آمریکا مواجه شد.
معاهده پاریس؛ تلاشی جمعی برای حل مشکلی مشترک
این معاهده اهدافی چون کنترل افزایش دما و تلاش برای جلوگیری از افزایش 5 /1درجهای دما نسبت به دوران پیشصنعتی، افزایش توانایی سازگاری با تغییرات اقلیمی و ایجاد مقاومت اقلیمی، کاهش و کنترل گازهای گلخانهای بدون آسیب زدن به امنیت غذایی و عدم نقصان در تولید غذا برای جوامع مختلف و انطباق اقتصاد جهانی با رویکردهای کاهش انتشار آلودگی و توسعه مقاومت اقلیمی را پیگیری کرده و بدون در نظر گرفتن جریمه و مجازاتی برای کشورهای تخطیکننده از این تفاهمنامه، مقرراتی را با هدف ترغیب دولتها به تعهدهای این توافق وضع کرده است. میزان مشارکت کشورهای مختلف در این باره به گونهای است که کشورهای پذیرنده آن خود سهم مشارکت خود را تعیین کرده و بر اساس اهداف تعیینشده دستاوردهای خود را هر پنج سال یکبار به UNFCCC گزارش میدهند. سازوکار غیرالزامآور و منطبق بر خودعملکردی کشورها در این توافق به گونهای است که در نهایت در یک مشارکت جمعی میان کشورهای جهان سرعت انتشار گازهای گلخانهای کاهش یافته و اهداف تعیینشده قابل دسترس باشند.
اقتصاد مبتنی بر آلودگی و خروج آمریکا از توافق پاریس
نیروگاهها، حملونقل جادهای، جنگلزدایی، تولید نفت و گاز، صنایع مختلف (بهویژه سیمان، فولاد، آهن و...)، دامپروری، کودهای مصرفی در بخش کشاورزی و زباله مهمترین عوامل تولید گازهای گلخانهای هستند. بررسی این بخشها در آمریکا و چین نشان میدهد این دو کشور در تمامی جنبههای فوق دارای وضعیتی به مراتب وسیعتر و گستردهتر نسبت به بسیاری از کشورهای جهان هستند. در واقع ساختار اقتصادی آمریکا به گونهای است که چه به لحاظ تولید و مصرف در بخشهای مختلف و چه به لحاظ مصرف سوختهای فسیلی شرایط متفاوتی نسبت به بسیاری از دیگر کشورها دارد. بر اساس این شرایط اقتصادی و مطابق با آخرین آمار و اطلاعات موجود ایالات متحده آمریکا پس از چین به عنوان دومین تولیدکننده گازهای گلخانهای در جهان شناخته میشود و یکی از اثرگذارترین کشورها در ایجاد شرایط فعلی اقلیمی جهان است. از اینرو هرگونه کاهش در سطح گازهای گلخانهای در این کشور بهطور مستقیم اقتصاد آمریکا را در کوتاهمدت تحت تاثیر قرار خواهد داد. این اثرگذاری چه در کاهش سطح تولید و چه در افزایش هزینهها اقتصاد این کشور را دچار تغییرات خواهد کرد. این شرایط باعث شد تا دولت ترامپ فارغ از اثرات میانمدت و بلندمدت تغییرات اقلیمی بر اقتصاد آمریکا بهطور غیرمتعهدانه و بیتوجه به بینالمللی بودن آن از این توافق خارج شود. در مجموع ترجیح جلوگیری و اجتناب از هزینههای کوتاهمدت به منافع بیشتر و کاهش هزینهها در بلندمدت از سوی دولت ترامپ باعث شد تا آمریکا از این توافق که بیشترین اثر را نیز بر این کشور داشت خارج شود. خروجی که بیش از هر چیزی نشانگر عدم تمایل اقتصاد آمریکا به حرکت از سمت یک اقتصاد آلودگیمحور محض به سمت اقتصادی با آلودگی کمتر و نه حتی سبز بود.
بازگشت آمریکا به توافق پاریس؛ به نفع آمریکا و به سود جهان
عدم تعهد کشورهایی مانند آمریکا و چین که بزرگترین و مهمترین کشورهای تولیدکننده گازهای گلخانهای و ایجادکننده تغییرات اقلیمی هستند مهمترین عامل تهدیدکننده عمل به اینگونه توافقنامهها از سوی کشورهای کماثرتر در این زمینههاست. به عبارت دیگر خروج یا عدم اجرای توافقات اینچنینی از سوی دولتهای بزرگ به خودی خود ماهیت چنین توافقاتی را از بین میبرد. از اینرو چه به لحاظ اعتباربخشی به توافقات بینالمللی و چه به لحاظ اثرگذاری اینگونه توافقات حضور کشورهای بزرگ ضرورتی تردیدناپذیر دارد. تعبیری که جان کری نماینده ویژه رئیسجمهوری آمریکا در امور اقلیمی در این زمینه بهکار برد یعنی «هیچ کشوری نمیتواند به تنهایی در این نبرد بجنگد» بهخوبی موید این مطلب است که اگر قرار بر تغییر شرایط اقلیمی به نفع تمام مردم جهان و کاهش آسیبهای گازهای گلخانهای و تغییر اقلیم باشد ضرورت دارد عزمی جهانی در این باره و بر مبنای مشارکت شکل بگیرد و بیگمان حضور کشورهای بزرگ و تعیینکننده در این زمینه ضروری است. از سوی دیگر شرایط اقلیمی ایالات متحده آمریکا طی چند سال اخیر نشان میدهد تداوم وضعیت موجود به لحاظ اقلیمی به خود این کشور نیز آسیبهای جدی خواهد زد و نشانههای واضحی از این امر نمایان شده است. آتشسوزیهای شدید جنگلها، خشکسالیها، طوفانهای کمسابقه و... در این کشور نشان میدهد اثرات توجه نکردن به محیط زیست و تولید بیپروای آلودگی در حال نمایان شدن است و لازم است این کشور بازنگری نسبت به عملکرد خود در محیط زیست داشته باشد.
بازگشت آمریکا به توافق پاریس؛ فرصتی برای توسعه پایدار کشورهای در حال توسعه
شاید عمدهترین دلیل نگرانی کشورهای در حال توسعه در زمینه کاهش تولید گازهای گلخانهای این بوده که کاهش در سطح تولید اینگونه گازها برابر با کاهش تولید بوده که نتیجه آن کاهش در سطح رشد اقتصادی و طولانیتر شدن مسیر توسعه اقتصادی در نظر گرفته میشود. مسالهای که کمتر برای کشورهای توسعهیافته وجود داشته است و بسیاری از دولتهای این کشورها معتقدند طی چند قرن اخیر کشورهای توسعهیافته با تولید بیمحابای گازهای گلخانهای به توسعه دست یافته و اکنون که دیگر کشورها در حال تولید و رشد هستند اینگونه محدودیتها ایجاد شده است. خروج آمریکا از این توافق در تقویت این پیشفرض که چنین توافقاتی برای تضعیف بیشتر اقتصادهای کشورهای در حال توسعه وضع شده است در میان این کشورها نقش پررنگی داشت. حال برگشت آمریکا به توافق و اصولاً هزینهکرد بالایی که این کشور و دیگر کشورهای عمده تولیدکننده آلودگی بر عهده خواهند داشت از یکسو این پیشفرضها را کمرنگتر خواهد کرد و از سوی دیگر این هزینههای بالای جبران خسارات آلودگی چه در بخش کاهش تولید و چه در بخش کاهش هزینهها، برای کشورهای در حال توسعه این مساله را تبیین میکند که در صورت توجه به پایداری در بحث توسعه و جلوگیری از اتلاف بیرویه منابع در بلندمدت از اینگونه تفاهمها منتفع خواهند بود و نه متضرر از آن. از اینرو در نظر گرفتن شرایط فعلی کشورهای توسعهیافته و آسیبهای جدی که به خاطر ساختار اقتصاد کربنمحور خود میبینند میتواند درس توسعه بسیار خوب و مناسبی برای کشورهای در حال توسعه باشد که الگوی توسعهای خود را بر مبنای پایداری و اقتصاد سبز بازطراحی کنند.
توافق پاریس و فرصتی برای حرکت از اقتصاد کربنی به اقتصاد سبز در جهان
شکی نیست که با توجه به نمایان شدن نتایج افزایش گازهای گلخانهای ناشی از اقتصاد کربنمحور، راهی جز تغییر مسیر اقتصادی و تولیدی وجود ندارد. مسیری که بازهای از تغییر الگوهای مصرف و تولید و پررنگسازی نقش بهرهوری در تمامی ابعاد اقتصاد تا تغییر منابع تولیدی انرژی به سمت انرژیهای نو را شامل میشود. تغییراتی که در مجموع تمامی کشورهای درگیر در آن را در میانمدت و بلندمدت منتفع خواهد ساخت و از این عملکرد مشارکتی و هماهنگ در سراسر جهان انتفاع عمومی بسیار خوبی ایجاد خواهد شد که در نهایت به کاهش تولید گازهای گلخانهای خواهد انجامید. توسعه مشاغل و کسبوکارهای سبز سازگار با اقلیم از دیگر نتایج این تغییر رویکرد اقتصادی است که در نهایت در کارا کردن و بهینهسازی اقتصاد جهانی نقش پررنگی خواهد داشت. از اینرو این توافق فرصتی ایجاد خواهد کرد تا کشورها به موازات کاهش تولید گازهای گلخانهای خود بهویژه گازهای گلخانهای ناشی از بخش تولید به جایگزینی تولید سبز و حرکت به سمت اقتصاد سبز بپردازند.
جمعبندی
وضعیت فعلی اقلیمی نگرانکننده و وضعیت آینده در صورت تداوم وضعیت فعلی و بدون ورود موثر مشارکتمحور جهانی بسیار بحرانی خواهد بود. در این زمینه نقش کشورهایی که خود در ایجاد شرایط فعلی بیشتر سهم و اثر داشتهاند بسیار مهم و اثرگذار است. چه به لحاظ وضعیت آینده خود و دیگر کشورها و چه به لحاظ مسوولیت در برابر اقدامات لازم است تمامی کشورها با محوریت کشورهای عمده تولیدکننده آلودگی نقشآفرینی موثر و فعالی داشته باشند. چین، آمریکا، هند و روسیه به عنوان بزرگترین تولیدکنندگان آلودگی مسلماً جدیترین نقش را در وضعیت فعلی اقلیم جهان و آینده خود و دیگر کشورها خواهند داشت. از اینرو هرگونه تغییر در شرایط اقلیمی جهان بدون همکاری و مشارکت این کشورها ممکن نخواهد بود. خروج غیرمسوولانه آمریکا در دولت پیشین این کشور آسیب جدی به توافقی وارد کرد که مورد پذیرش 195 کشور قرار گرفته بود. بازگشت دولت جدید آمریکا به این توافق و تاکید این دولت بر رعایت تعهدات تصریحشده پیشین از سوی آمریکا بیگمان علاوه بر تقویت و اعتباربخشی مجدد به این تفاهمنامه، در میانمدت و بلندمدت نتایج اقلیمی و اقتصادی بسیار مثبتی برای این کشور و بهویژه برای تمامی کشورهای جهان ایجاد خواهد کرد.
پینوشت:
1- UNFCCC