نعمت نه نقمت
خوشیهای صدسالگی
در طول تاریخ انسانها فقط تا آن اندازه زنده میماندند که بتوانند بقای خود را حفظ کنند. امروزه کودکانی که در غرب به دنیا میآیند میتوانند انتظار داشته باشند نتیجههایشان را هم ببینند.
در طول تاریخ انسانها فقط تا آن اندازه زنده میماندند که بتوانند بقای خود را حفظ کنند. امروزه کودکانی که در غرب به دنیا میآیند میتوانند انتظار داشته باشند نتیجههایشان را هم ببینند. با گذشت زمان فرصتهای بیشتری برای کار و تفریح و همچنین غنیسازی افراد، جوامع و اقتصادها پدیدار میشود. میزان بهرهمندی بشر از این «سود حاصل از طول عمر» به چگونگی استفاده از این فرصتها بستگی دارد.
تا اوایل دهه 2000 وضعیت سلامت یک مرد 69ساله آمریکایی به خوبی سلامت افراد 60ساله در دهه 1970 بود. فرد 70ساله امروزی شکل جدید فرد 60ساله است. این استدلال مطرح میشود که اگر کارفرمایان، کسبوکارها و خدماتمالی خود را بهگونهای سازگار کنند که بتوانند این نسل جدید بزرگسال را بهکار گیرند مزایای اقتصادی بسیار بزرگی حاصل خواهد شد. این مزایا همانند مزایای حاصل از ورود زنان به بازارکار در دهه 1970 است. اگر افراد بتوانند با کمک فناوریها خودمختاری خود را حفظ کنند آخرین مرحله زندگی وضعیت بسیار بهتری پیدا میکند.
اما برای تحقق این مزایا لازم است دو اتفاق روی دهد. اول، کارفرمایان باید خود را با نیروی کار در حال مسن شدن وفق دهند. اگرچه اقتصاد در حال رشد و خوداشتغالی به افراد مسن اجازه میدهد همچنان به کار کردن ادامه دهند این حقیقت وجود دارد که کارفرمایان سنتی اغلب برای بهکار گرفتن این گروه جدید به اندازه کافی انعطافپذیر نبودهاند.
پرونده کسبوکار
شرایط مربوط به استخدام افراد مسن و فرهنگ شرکتی موانع بزرگی بر سر راه استخدام کارگران مسنتر است. طبق گزارش گروه لابیگری AARP، در یک نظرسنجی از افراد این گروه حدود دوسوم از پاسخدهندگان گفتند شاهد تبعیض سنی در سرکار بودهاند. قوانین میتوانند در این زمینه مفید باشند اما بهترین حالت آن است که کارفرمایان درک کنند ارائه فرصتهای شغلی به افراد مسنتر بیشتر نوعی هوشمندی در کسبوکار است تا یک وظیفه اجتماعی. پژوهشگران دانشگاهی دریافتند وجود افراد مسن در تیمهای متشکل از چند نسل بهرهوری تیمی را بالا میبرد و عملکرد تیمهای چندنسلی از تیمهای تکنسلی بهتر است. شرکتهایی از قبیل دویچهبانک که به این توصیه عمل کردهاند میگویند تعداد اشتباهات کاهش و بازخورد مثبت بین جوانان و افراد مسن افزایش یافته است.
آلمان که یکی از پیرترین کشورهای دنیاست نمونههای موفق زیادی دارد. آندریاس شوپن با اشاره به بخشهای مختلف بدنش میگوید قبلاً دستها، پشت و شانههایم از شدت کار درد میگرفتند. او که 43 سال دارد به مدت 20 سال در خط تولید شرکت خودروسازی بیامو کار کرده است. اکنون یک دستگاه بیشتر امور جابهجایی و برداشتن قطعات را برایش انجام میدهد. آندریاس امیدوار است 20 سال دیگر کار کند.
دومین اتفاق ضروری آن است که مزایای زندگی طولانی و سالمتر بهطور عادلانهتری تقسیم شوند. در شرایط کنونی، عمر طولانیتر همانند یک بختآزمایی است که بیشتر به نفع افراد ثروتمند و تحصیلکرده تمام میشود. نهتنها مردم کشورهای ثروتمند به میزان قابل توجهی بیشتر از مردم کشورهای فقیر عمر میکنند بلکه در میان خود آنها نیز تفاوتهای چشمگیری دیده میشود. در 20 سال گذشته شکاف نرخ مرگ و میر بین افراد دارای مدرک دانشگاهی و افراد فاقد آن همواره روبه افزایش بوده است. در کشورهای عضو سازمان همکاریهای اقتصادی و توسعه (OECD) یک فرد 25ساله دارای تحصیلات عالی هشت سال بیشتر از یک همتای دارای مدرک تحصیلات پایه عمر میکند. بر اساس برآورد دفتر آمار ملی بریتانیا یک نوزاد دختر که بین سالهای 2012 و 2014 در منطقه ثروتمند ریچموند در جنوبغربی لندن متولد شده است در مقایسه با همتای خودش در منطقه فقیرنشین تاورهملت در شرق لندن نهتنها 4 /3 سال عمر بیشتری دارد بلکه 5 /14 سال از سلامتی بیشتر برخوردار خواهد بود.
علت این شکاف زندگی بین افراد دارا و ندار کاملاً شناخته شده است. سیگار کشیدن، چاقی مفرط، آلودگی هوا، مواد مخدر و مصرف الکل همگی تاثیرات قوی و فزایندهای بر تفاوت انتظار طول عمر در کشورها دارند. بهترین راه برای هموار ساختن زمین بازی سرمایهگذاری در بهداشت عمومی، دسترسی همگانی به مراقبتهای بهداشتی و ارائه آموزشهای پرکیفیت همگانی است. تعجبآور نیست که در کشورهایی مانند کانادا یا سوئد که اهمیت زیادی برای این موضوعات قائلند شکاف انتظار طول عمر بین افراد تحصیلکرده و افراد کمسواد بسیار کمتر از میزان مشابه در آمریکاست.
افراد باید مسوولیت بیشتری برای بهرهمندی خود از مزایای طول عمر بپذیرند. در نظرسنجی پژوهشگران دانشگاه استنفورد از مردم آمریکا، 77 درصد از پاسخدهندگان گفتند دوست دارند تا صد سالگی زنده بمانند اما فقط 42 درصد اعلام کردند که واقعاً برای رسیدن به چنین هدفی تلاش میکنند. اگر دولتها، کارفرمایان و تکتک افراد تلاش کنند این امکان وجود دارد که بتوان از نیروی کار مسن با بهرهوری بیشتری استفاده کرد و دوران وابستگی را تا اواخر عمر به تعویق انداخت. اما آخرین مرحله زندگی همچنان پرهزینه باقی میماند و احتمالاً دولت باید بیشترین بار را بر دوش بکشد. برآوردهای انتظار طول عمر در دهههای اخیر بسیار محافظهکارانه بودهاند.
برخی جمعیتشناسان عقیده دارند کودکانی که امروزه در جهان ثروتمند متولد میشوند تا صدسالگی زنده خواهند ماند. با وجود سرمایهگذاریهای کلان در حوزههایی از قبیل پژوهشهای سلولهای بنیادی، داروهای تکثیر مجدد، فناوریهای زیست پزشکی و علم ژنتیک طول عمر انسانها میتواند از صد سال بسیار فراتر رود. اگر این اتفاق به سرعت رخ دهد میتواند آثار تخریبی داشته باشد.
اقتصادها آسیب میبینند، تنشهای اجتماعی ایجاد میشوند و از آنجا که زنان بیشتر مراقبتکنندگان از افراد کهنسال خواهند شد ممکن است برابری جنسیتی کاهش یابد. برای اجتناب از این
تاثیرات منفی، جوامع و اقتصادها باید از همین الان خود را برای زندگی طولانیتر آماده کنند.