دردسر بزرگ
فولاد مبارکه چطور با کمبودهای آتی انرژی مواجه خواهد شد؟
محبوبه فکوری: صنعت فولاد کشور گامهای بزرگی را در حوزه تولید فولاد و افزایش صادرات آن به بازارهای جهانی ظرف سالهای گذشته برداشته و فولاد مبارکه به عنوان رهبری قدرتمند در این حوزه، از استراتژیهای کلانی برای افزایش سطح تولید، بالا بردن بهرهوری، کاهش قیمت تمامشده و در نهایت بهکارگیری روشهای نوین تولید برای صادرات بیشتر بهره گرفته و با افزایش حضور در بازارهای جهانی، نقش پررنگی را در این موفقیت ایفا کرده است. حالا نقش این تولیدکننده بزرگ به نحوی است که نهتنها عمده نیاز صنایع پاییندستی به ورقهای فولادی را تامین میکند، بلکه یکی از بازیگران اصلی تامین ارز مورد نیاز سایر بخشهای صنعتی و تولیدکنندگان است و همین نقشآفرینی او را به یک مهره جدی در برنامهریزیهای دولت برای افزایش سطح تولید و صادرات تبدیل کرده است؛ اما این همه راه نیست؛ بلکه بحران کمبود انرژی اعم از برق و گاز بسیاری از برنامهریزیهای این تولیدکننده بزرگ صنایع فولادی را دچار مشکل کرده است؛ اگرچه سایر همتایانش را نیز در تنگنا قرار داده است. تابستان امسال برای روزهای متوالی، صنعت فولاد کشور با کمبود برق دستوپنجه نرم کرد و علاوه بر اینکه تولیدکنندگان مجبور به توقف اجرای طرحهای تولیدی خود شده بودند؛ با تعطیلیهای غیرمنتظرهای به واسطه اعلام دولت مواجه شدند که آنها را در پاسخگویی به نیاز داخلی از یکسو و تعهدات خود در بازارهای بینالمللی از سوی دیگر دچار مشکل کرد. در این میان راهکاری که بسیاری از تولیدکنندگان معدنی از جمله فولاد مبارکه با پیشبینی بحران برق سال 1400 از سالها قبل اندیشیده بودند هم به دلیل بیتدبیری دولت در سیاستگذاریها و برنامهریزیها با مشکلات جدی مواجه شد که عملاً برنامههای آنها را برای پاسخگویی به نیازهای روزافزونشان به انرژی بیثمر گذاشت. سال 91 فولاد مبارکه با پیشبینی فضای کنونی افزایش تقاضا برای دریافت برق مورد نیاز خود و با نگاه به رویکردهای دولت در عدم انجام سرمایهگذاریهای جدید برای توسعه نیروگاهها، گامهای عملیاتی برای احداث نیروگاهی هزارمگاواتی برداشت که بهرغم انتخاب پیمانکار، باز هم به دلیل ادعای وزارت نیرو مبنی بر تامین تضمینی برق این کارخانه بزرگ صنعتی، در میانه مسیر متوقف شد؛ ضمن اینکه سایر تولیدکنندگان معدنی که در این مسیر گام برداشته و اقدام به احداث نیروگاه در کنار واحدهای تولیدی خود کردند نیز با بدعهدیهای وزارت نیرو در حوزه همکاری برای تامین برق مواجه شدند؛ به نحوی که آنها مکلف شدند بهرغم اینکه تولید برق اختصاصی را برای واحدهای خود انجام میدادند و سرمایهگذاریهای کلانی هم برای این موضوع کرده بودند، اما برق خود را به شبکه سراسری برق بفروشند و اگر تقاضایی برای دریافت دوباره آن داشته باشند، نهتنها تضمینی برای تامین برق آنها وجود نداشته باشد، بلکه مجبور باشند برق را گرانتر از رقم فروش برق خود به دولت تحویل بگیرند و همین امر سبب شده تا انگیزههای جدید برای توسعه سرمایهگذاریها در این حوزه از آنها سلب شود؛ به علاوه اینکه دولت هم به وعدههای خود عمل نکرد و عملاً بسیاری از صنایع در اوج مصرف بار در تابستان، مجبور به تعطیلی و مواجه با خاموشیهای گاه و بیگاهی شوند که مسیر تولید را برای آنها سنگلاخ میکرد.