شناسه خبر : 37516 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

بازارهای کار

پروازی بلند در جهان کارگران

بازارهای کار

با بازگشتن مشاغل، تغییر سیاست‌ها و تحولات فناوری به پیدایش عصر طلایی کار در کشورهای ثروتمند منجر می‌شود. تصور عمومی بر آن است که چهار دهه گذشته برای مالکان سرمایه فوق‌العاده و برای کارگران فلاکت‌بار بوده است. کارگران جهان ثروتمند با رقابت از ناحیه تجارت، تحولات بی‌رحم فناوری، دستمزدهای نابرابر و بهبود ناچیز از رکودها دست‌وپنجه نرم می‌کردند. در مقابل، سرمایه‌گذاران و شرکت‌ها از توسعه بازارهای جهانی، آزادسازی امور مالی و مالیات شرکتی اندک بهره‌مند شدند. چنین تصویری از بازارهای کار نامناسب حتی در دوران قبل از کووید 19 هم امری اشتباه بود. امروزه در حالی که اقتصاد دوباره از میان همه‌گیری بیرون می‌آید نشانه‌هایی از برتری سرمایه بر نیروی کار آشکار می‌شود و این امر حتی زودتر از آنچه فکر می‌کنید اتفاق خواهد افتاد.

هنوز زود است که پیش‌بینی کنیم یک سال پس از پایان بحران در بازار کار شاهد جهانی شگفت‌آور از این جنبه خواهیم بود. با وجود این، آمریکا به خوبی نشان می‌دهد چگونه مشاغل با عقب‌نشینی ویروس به سرعت بازمی‌گردند. نرخ بیکاری این کشور در بهار 2020 تقریباً 15 درصد بود. این رقم اکنون به شش درصد رسیده است و سال گذشته پنج ماه از بهترین ماه‌های اشتغال در طول تاریخ را در خود داشت. برداشت عمومی از سهولت پیدا کردن شغل به سطوحی رسیده است که رسیدن به آن پس از بحران مالی جهانی تقریباً یک دهه به طول انجامیده بود. حتی در اروپا که هنوز گرفتار موج سوم شیوع بیماری است بازار کار از پیش‌بینی‌ها جلو افتاده است و اقتصادها خود را با اقدامات مهارکننده ویروس سازگار ساخته‌اند. با بهبود بازارهای کار، دو تحول عمیق‌تر در سیاست و فناوری پدیدار می‌شوند. ابتدا به محیط سیاسی می‌پردازیم که در مقایسه با دهه‌های گذشته برخورد دوستانه‌تری با کارگران دارد. نشانه اول تحولات را می‌توان در اوج‌گیری حداقل دستمزد در جریان چرخه اول اقتصاد مشاهده کرد. در مقایسه با میانگین دستمزدها، حداقل دستمزد در کشورهای ثروتمند عضو OECD بیش از 25 درصد بالا رفت. اکنون دولت‌ها و نهادها به شدت تلاش می‌کنند تا با کارگران مهربان و دوست باشند. رئیس‌جمهور جو بایدن امیدوار است که برنامه هزینه‌کرد در زیرساختارها بتواند به تقویت اتحادیه‌ها و پرداخت دستمزدهای سخاوتمندانه کمک کند. بانک‌های مرکزی بیشتر از آنکه به تورم بیندیشند نگران اشتغال هستند. در کمال ناباوری، صندوق بین‌المللی پول که زمانی به پشتیبانی از ریاضت شهرت داشت در اول آوریل نظریه دریافت مالیات یکباره همدلانه از ثروتمندان و شرکت‌ها را مطرح کرد. جیمی دیمون رئیس جی‌پی مورگان چیس، بزرگ‌ترین بنگاه وال‌استریت، در نامه اخیر خود به سهامداران خواستار افزایش دستمزدها شد اما مدیران عامل را مستثنی ساخت.

تحول بزرگ دوم بازار کار به فناوری مربوط می‌شود. افراد بدبین در زمان همه‌گیری بر پیش‌بینی‌های منفی نسبت به رویدادهای درازمدت در بازار کار تاکید داشتند. از دیدگاه آنان، روبات‌ها به پیدایش انبوهی از بیکاران منجر می‌شوند؛ مشاغل پاره‌وقت و نامنظم جای مشاغل ثابت را خواهند گرفت و حتی کارگران موفقی که با ای‌میل و صفحات هوشمند درگیر هستند متوجه می‌شوند که کارشان ارزشی ندارد. اما هیچ مدرک و شاهدی وجود ندارد که پشتیبان چنین دیدگاهی باشد و به نظر نمی‌رسد چنین اتفاقاتی هم‌اکنون در حال روی دادن باشند. تقریباً دوسوم آمریکایی‌ها در سال 2019 اعلام کردند از امنیت شغلی خود کاملاً رضایت دارند در حالی که در سال 1999 تقریباً نیمی از آنها این رضایتمندی را داشتند. احساس عدم امنیت شغلی در میان کارگران آلمانی نسبت به اواسط دهه 2000 کاهش چشمگیری دارد. در کشورهایی مثل ژاپن که بیشترین خودکارسازی (اتوماسیون) را تجربه کردند، کمترین نرخ بیکاری به چشم می‌خورد.

امسال چشم‌انداز درازمدت کار به دلیل دیجیتال شدن آن بهتر شده است. دورکاری از فشار سنگین هزینه مسکن در شهرهای رو به رشد می‌کاهد. سطوح شادمانی و بهره‌وری در میان کارگرانی که از منزل کار می‌کنند بالا رفته است. در مقایسه با سال قبل، در سال 2020 بنگاه‌های آمریکایی 25 درصد بیشتر برای رایانه‌ها خرج کردند. حتی اقتصاددانان منفی‌نگری مانند رابرت گوردون انتظار دارند این موج جدید سرمایه‌گذاری در فناوری به رشد سریع‌تر بهره‌وری و در نتیجه دستمزدهای بالاتر بینجامد. کارگران از عصر طلایی استقبال می‌کنند. درست آن است که پیشرفت اقتصادی را با قدرت خرید دستمزدهای میانه ارزیابی کنیم نه با سودهای بالاتر یا قیمت سهام. رونق مشاغل همانند آنچه در سال 2019 در اکثر کشورهای ثروتمند اتفاق افتاد انگیزه برای آموزش و برخورد بهتر با کارگران را تقویت کرد و نابرابری‌های نژادی و جنسیتی را کاهش داد و بدین ترتیب سودآوری هنگفتی به همراه آورد. با این حال دولت‌ها می‌توانند اندازه و وسعت این سودآوری و منافع را تعیین کنند. هدف آنها باید آن باشد که از طریق بهره‌وری بالاتر استانداردهای زندگی کارگران را ارتقا دهند، نه اینکه با استفاده از مقررات و چترهای حمایتی آسیب‌ها و ضررها را توزیع کنند.

یک وظیفه آن است که حقوق کارگران در عصر انعطاف‌پذیری و کار خدماتی از نو تعریف شوند. اغلب در مورد تازگی و اندازه اقتصاد غیررسمی اغراق می‌شود. تاکسی‌ها و خدمات تحویل غذا قبل از پیدایش اوبر و دوردش (Door Dash) وجود داشتند اما اشتغال در بخش خدمات به ویژه خدمات مراقبتی با پیر شدن جمعیت رو به افزایش خواهد گذاشت. هیچ جایی برای این ایده مسخره باقی نمی‌ماند که چنین مشاغلی رضایتمندی ایجاد نمی‌کنند یا اینکه الگوهای آزمایشی کار باید کنار گذاشته شوند. دولت‌ها باید اهرم‌های حفاظتی موجود در قوانین کار را مدرن سازند، شبکه ایمنی همگانی تشکیل دهند و اطمینان یابند که اقتصاد توانمند است. اگر آنها چنین کاری انجام دهند کارگران اطمینان خاطر و قدرت چانه‌زنی پیدا می‌کنند و می‌توانند خودشان به آزمایش و مذاکره اقدام کنند. گسترش دسترسی به فرصت‌ها نیز می‌تواند به آزادسازی بهره‌وری بینجامد. بسیاری از بازارهای کار جهان ثروتمند بین پرمهارت‌ها و کم‌مهارت‌ها تقسیم شده‌اند. این امر تا زمانی قابل تحمل است که همگان بتوانند از نردبان بالا روند. دولت‌ها وظیفه دارند اطمینان دهند امکان دسترسی شایسته‌سالارانه به تحصیل و فرصت‌های کافی برای بازآموزی فراهم است. آنها باید موانع ورود از قبیل مقررات غیرضروری اعطای مجوز حرفه‌ای -به عنوان مثال در حقوق و پزشکی- را بردارند تا راه برای افراد خارج از جرگه باز شود. آزمایش مدل‌های کسب‌وکار دیجیتال و فرامرزی راه ساده‌ای برای رسیدن به این هدف است. اما کمک به کارگران از طریق افزایش بهره‌وری را نباید با تلاش‌های شکست‌خورده حمایتی اشتباه گرفت. تلاش‌هایی که در دهه 1970 و هنگامی انجام گرفت که کارگران دست بالا داشتند. بازگرداندن زنجیره‌های عرضه به داخل کشور طبق سیاست‌های جو بایدن جلوی رقابت را می‌گیرد و استانداردهای زندگی را پایین می‌آورد. افزایش بیش از حد مالیات شرکت‌ها، بنگاه‌ها را از سرمایه‌گذاری دلسرد می‌سازد. این امر برای بانک‌های مرکزی که از شهرت خود در مقابله با تورم دفاع می‌کنند، یک فاجعه خواهد بود. برای درک بهتر، موضوع را از کارگرانی بپرسید که در دهه 1980 بار سنگین تلاش برای مهار قیمت‌ها را بر دوش کشیدند.

 

جهان شگفت‌انگیز کار

مردم با احساسات شدید به خاطر می‌آورند که کار در گذشته تا چه اندازه عالی بود، غر می‌زنند که اکنون چه وضعیتی دارد و نگران‌اند که در آینده چگونه خواهد شد. حقیقت آن است که زندگی کاری در طول دوران‌ها همواره رو به بهبود بوده و امروز از هر زمان دیگری درخشان‌تر است. اکنون زمان موج‌سواری فرا رسیده است.

منبع: اکونومیست

دراین پرونده بخوانید ...