تئاتر پراضطراب
دلار چه شرایطی را پشت سر گذاشت؟
پرده نمایش بازار ارز در سال 99، صحنه حرکات اضطرابی دلار بود؛ اضطرابی که خود را در جابهجاییهای شدید قیمتی نشان میداد. نوسانات قیمت اسکناس آمریکایی را در سالی که گذشت میتوان در پنج پرده مختلف مشاهده کرد. دو پرده اول، صحنه، کوشش افزایشی بازیگران بازار بود که دلار را در نهایت به بالای 32 هزار تومان کشاند. در دو پرده بعدی، رفتار معاملهگران بازار تغییر کرد و قیمت دلار سیر نزولی گرفت و تا نزدیک مرز 20 هزارتومانی عقبنشینی کرد. در پرده آخر، معاملهگران حرکات متناقضی را بروز دادند؛ از یکسو نشان دادند که دلار زیر 22 هزار تومان را به راحتی نمیپذیرند و از سوی دیگر، تمایل چندانی برای خرید این ارز بالای مرز 26 هزارتومانی نداشتند. رفت و برگشتهای قیمت در اسفندماه موجب شد که نمایش دلار در سال 99 با ابهام و تردید به پایان برسد. عدم قطعیتهای سیاسی و اخبار متناقض برجامی، مهمترین عواملی بودند که در سهماه پایانی سال، جابهجاییهای افزایشی و کاهشی دلار را رقم زدند.
پرده اول: از ابتدای سال تا انتهای تیرماه
باورش شاید دشوار باشد، ولی زمانی که نمایش دلار در سال 99 آغاز شد، قیمت این ارز پشت کانال 16 هزارتومانی قرار داشت. تا پایان فروردینماه هم کمتر کسی انتظار افزایش شدید قیمت اسکناس آمریکایی را داشت. بیشتر نگاهها به سمت بازار سهام خیره شده بود که شاخص کل این بازار به صورت پیاپی کانالهای قیمتی را فتح میکرد. در اولین ماه سال، دلار در محدوده 15 هزار و 900 تومانی آغاز به کار کرد و در انتهای فروردینماه در محدودهای پایینتر از 15 هزار و 600 تومان به کار خود پایان داد.
وضعیت بازار در ماههای اردیبهشت و خرداد تغییر کرد و قیمت در هر کدام از این ماهها دو هزار تومان افزایش را به ثبت رساند. اسکناس آمریکایی در اردیبهشتماه به کانال 17 هزارتومانی رفت و در خردادماه، کانال 19 هزارتومانی را لمس کرد. با وجود رشد 18درصدی دلار در بهار، همچنان معاملهگران توجه زیادی به این بازار نداشتند، چراکه در آن مقطع زمانی، بازار سهام پررونق بود و طی یک فصل توانسته بود، نزدیک به 150 درصد رشد کند. دماسنج اصلی بازار سهام در بهار جهش 758کانالی (معادل 148 درصد) را نشان میداد. این در حالی بود که در بازار دلار، بسیاری از معاملهگران و کارشناسان تصور میکردند دلار با برخورد به مرز 20 هزارتومانی در مسیر نزولی قرار خواهد گرفت.
بخش زیادی از تحلیلگران ارزی در آن مقطع زمانی از یک موضوع غافل بودند و آن، کاهش درآمدهای ارزی دولت در دوران کرونا و تحریم بود؛ عده زیادی از فعالان باور دارند، افزایش قیمت دلار در بهار 99، ناشی از تضعیف سمت عرضه بود و خبری از تقویت قابلملاحظه سمت تقاضا نبود. حتی از نگاه دستهای از فعالان، در بهار ۹۹ سمت تقاضا ضعیف شد، ولی میزان کاهش عرضه به اندازهای بود که بازار باز هم راه افزایشی را در پیش گرفت. به این ترتیب، با توجه به کاهش سطح عرضه و تقاضا میتوان گفت، عمق بازار در حدی کاهش پیدا کرده بود که هرگونه اتفاق برهمزننده جریان عادی بازار بهراحتی میتوانست زمینهساز جابهجایی قیمتها شود.
یکی از نشانههایی که از نظر فعالان بیانگر تضعیف سمت عرضه بود، افزایش نرخ حواله درهم به بالای مرز پنج هزارتومانی بود. درهم در ابتدای سال در حوالی چهار هزار و 500 تومان نوسان میکرد و در انتهای بهار به محدوده پنج هزار و 300تومانی رسید. بازارساز معمولاً سعی میکرد، با عرضه ارز مانع از رشد درهم شود؛ رشد یکباره ارزش ارز کشور همسایه در برابر ریال، در شرایطی که تقاضای تجاری افزایش معناداری پیدا نکرده بود، میتوانست نشانهای از تضعیف قدرت عرضهای بازارساز باشد. سفتهبازان این علامت را جدی گرفتند و از ابتدای تابستان با جدیت بیشتری وارد بازار ارز شدند.یکی دیگر از عوامل زمینهساز شوک ارزی این بود که نقدینگی با سرعت زیادی رشد میکرد و پولهای سرگردان آماده بودند که بازارهای مختلف را به نوسانات سنگین دچار کنند. اولین بازاری که گرفتار این پولهای سرگردان شد، بازار سهام بود. عدهای از کارشناسان در آن مقطع زمانی، نسبت به رشد هیجانی بازار سهام هشدار دادند و حتی عنوان شد که پولهای واردشده به این بازار، با تغییر روند، به سوی سایر بازارها سرازیر خواهد شد. همین اتفاق هم رخ داد و در تابستان، دلار و سکه بازدهی بیشتری را نسبت به بازار سهام به دست آوردند.دلار که در بهار تنها 18 درصد افزایش قیمت را تجربه کرده بود، در اولین ماه تابستان، نه تنها با قدرت مرز 20 هزارتومانی را شکست، بلکه بالای آن تثبیت شد و به سرعت خود را به مرز 25 هزارتومانی رساند. انتظارات تورمی افزایش پیدا کرده بود و حجم بالای نقدینگی، انتظار رشد تمام بازارها را برای معاملهگران ایجاد کرده بود. میتوان گفت در اواخر بهار بیشتر فعالان و معاملهگران احساس میکردند تورم سنگینی ممکن است در راه باشد، در نتیجه پولهای خود را وارد بازارهای مختلف کردند.
پرده دوم: از ابتدای مرداد تا 24 مهرماه
موج بزرگ دوم افزایشی بازار ارز از شهریورماه شروع شد. دلار پس از اینکه به مرز 25 هزارتومانی برخورد کرد، با اصلاح قیمتی مواجه شد و به سوی مرز 20 هزارتومانی در حال حرکت بود که مورد حمایت معاملهگران واقع شد. با حفظ مرز 20 هزارتومانی، انتظار برای نزول قیمت دلار کاهش یافت و بازیگران با اطمینان بیشتری در موقعیت خرید قرار گرفتند. در کنار این، روند صعودی بازار سهام از اواسط تابستان متوقف شد و کمکم، بخشی از نقدینگی موجود در این بازار روانه سایر بازارها شد. در واقع بازارهای ارز و سکه در تابستان تلاش کردند عقبماندگی خود را از بازار سهام جبران کنند.
رشد قیمت دلار در فصل بهار آرام بود و قیمتها پلهپله بالا میرفتند. در تابستان سرعت رشد قیمت دلار بیشتر شد و این ارز توانست خود را تا سطح 27 هزارتومانی بالا ببرد؛ مردادماه معاملهگران در مورد روند آتی دلار مطمئن نبودند و محتاطانه رفتار میکردند. با این حال، شهریورماه، صحنه رشد یکباره بازار ارز شد. دلار در روزهای انتهایی شهریورماه مرتب در حال جابهجایی سقفهای قیمتی بود و این روند، به سفتهبازان نوید میداد که رشد قیمتها ادامه خواهد یافت. بازدهی دلار در فصل تابستان به 43 درصد رسید.این پایان پرده افزایشی دلار نبود و نوسانات به شکل دامنهدارتری در ابتدای پاییز ادامه یافت. اسکناس آمریکایی در مهرماه از سد روانی 30 هزارتومانی عبور کرد و حتی به بالای محدوده 32 هزارتومانی رفت. در واقع پس از هفت ماه، قیمت دلار دو برابر شد. با عبور دلار از سد 32 هزارتومانی، معاملهگران موقعیت فروش گرفتند و سعی کردند از خریدهای قبلی کسب سود کنند؛ عاملی که موجب آغاز روند نزولی دلار شد.در تابستان دو بار بازار در معرض نزول قیمتی قرار گرفته بود، ولی هر بار با چنان برگشت سریعی مواجه شد که فروشندگان را دچار ضرر سنگینی کرد. یکی از این اتفاقات که به افت سنگین مقطعی دلار منجر شد، اعلام خبری از سوی رئیسجمهور مبنی بر گشایش در اقتصاد ایران بود. پیرامون این خبر جوسازی زیادی در بازارها صورت گرفت و عدهای عنوان کردند که دولت برای جمع کردن نقدینگی قصد پیشفروش نفت را دارد. تحت تاثیر چنین گمانهزنیهایی بود که دلار طی یکروز دو هزار و 100 تومان از ارزش خود را از دست داد. خیلی زود مشخص شد که وعده گشایش اقتصادی قرار نیست بهزودی محقق شود، در نتیجه مسیر بازارها عوض شد و با شروع شهریورماه، سرعت رشد سکه و دلار تندتر شد.در واقع، موجهای کاهشی تابستانی در بازار دوام نمیآوردند؛ بسیاری از معاملهگران ریسک انتخاب ترامپ را در معاملات خود لحاظ میکردند؛ در نتیجه، با قدرت بیشتری در موقعیت خرید قرار میگرفتند. بازارساز یک بار سعی کرد با پایین نگه داشتن نرخ فروش خود به بازیگران بازار سیگنال بدهد که از افت قیمتها حمایت میکند. با این حال، این سیاست اثر کاهشی در بازار نداشت و تنها به ایجاد صفهای ارزی در بازار منجر شد. در مقطعی از انتهای تابستان، خرید ارز از صرافیهای بانکی میتوانست به کسب سود چهار میلیونتومانی برای فرد طی یک روز بینجامد. امکان کسب چنین سودی موجب شده بود که در شرایط کرونایی، بسیاری از صرافیها با انبوه خریداران مواجه شوند.این صفها تنها زمانی در بازار جمع شدند که بازارساز حاضر شد قیمت صرافیهای بانکی را به بازار آزاد نزدیک کند. در حالی که در مقطعی به امید وعده گشایش اقتصادی، معاملهگران اقدام به فروش ارز کرده بودند، در روزهای انتهایی شهریورماه، دلار بیشتر تحتتاثیر اخبار سیاسی مربوط به فعالشدن مکانیسم ماشه قرار گرفت و به سوی قیمتهای بالاتر حرکت کرد. افزایشی که تا نزدیکی اواخر مهرماه ادامه یافت.
پرده سوم: از 25 مهر تا 17 آبان
دوران نزول دلار از اواخر مهرماه آغاز شد و طی دو مرحله این ارز بیش از هفت هزار تومان از ارزش خود را از دست داد. در واقع پرده سوم نوسانات بازار در سال 99 شامل دو صحنه کاهشی بود؛ یک بار قبل از انتخابات آمریکا و دیگری پس از اعلام نتایج اولیه انتخابات این کشور.
در صحنه اول، هر چقدر بازار به زمان انتخابات نزدیک شد، معاملهگران مشاهده میکردند که شانس بایدن برای پیروزی در انتخابات کاهش پیدا نکرده است. تحت تاثیر این موضوع بود که دستهای از معاملهگران تصمیم گرفتند ریسک نکنند و بخشی از ارزهای خریداریشده خود را به فروش برسانند. این اتفاق موجب شد که دلار به سرعت مرز 30 هزارتومانی را از دست بدهد و حتی در تاریخ 10 آبان تا کانال 27 هزارتومانی پایین بیاید.
زمانیکه اعلام شد، ترامپ در برخی ایالات کلیدی پیروز شده است؛ به اندازهای فضای بازار ملتهب شد که قیمت دلار بار دیگر تا مرز 30 هزارتومانی رشد کرد.
از اواخر چهاردهمین روز آبانماه مشخص شد که شانس پیروزی بایدن در ایالتهای ویسکانسین و میشیگان بالاست و همین دیدگاه معاملهگران ارزی نسبت به نتیجه انتخابات را تغییر داد. این موضوع موجب شد که عده زیادی در موقعیت فروش قرار بگیرند و دلار تا کانال ۲۶ هزارتومانی پایین بیاید. زمانیکه اعلام شد، در ایالت جورجیا، بایدن از رقیب خود پیشی گرفته است، معاملهگران بیشتری در معاملات پشتخطی فروشنده شدند و قیمت به راحتی تا کانال ۲۵ هزارتومانی پایین رفت و در مقاطعی در کانال ۲۴ هزارتومانی هم معامله شد.
چنین رفتارهایی تا حد زیادی نشان میداد که بازار ارز به صورت قابل توجهی در آبان ماه تحت تاثیر انتخابات آمریکا، راه حرکتی خود را انتخاب کرد. با توجه به روند قیمتها، میتوان گفت دلار در واکنش به پیروزی نامزد دموکرات، افت زیادی را تجربه کرد. این در حالی بود که از انتهای تابستان، بیشتر معاملهگران روی برد ترامپ شرط بسته بودند و خریدهای ارزی زیادی را انجام دادند.
پرده چهارم: از 18 آبان تا 29 دیماه
پرده چهارم دلار صحنه وقوع دو اتفاق بود: ثبات موقت و ریزش بزرگ. دلار پس از رفت و برگشتهای قیمتی زیاد، سرانجام در آذرماه به ثبات رسید و بیش از یک ماه در کانال 25 هزارتومانی نوسان کرد. ثبات بازار به اندازهای بود که توجه بسیاری از معاملهگران از بازار ارز منحرف شد. در این زمان از سال، برخی از معاملهگران داخلی همچنان به برگشت ترامپ امیدوار بودند و عدهای نیز تصور میکردند، او قبل از خروج از کاخ سفید، اقداماتی تهدیدآمیز را علیه ایران انجام دهد. آنها حاضر نبودند بهخاطر چنین انتظاراتی خریدهای ارزی خود را بالاتر ببرند، ولی همچنان بخشی از خریدهای قبلی خود را حفظ کردند. هر چقدر زمان خروج ترامپ از کاخ سفید نزدیکتر شد، معاملهگران بیشتر از ارزهای دپوشده خود دست کشیدند و دلار کاهشیتر شد. با تایید پیروزی بایدن از سوی کنگره و صحبت روحانی مبنی بر احتمال بازگشت دلار به کانال 25 هزارتومانی، ریزش بزرگ دلار اتفاق افتاد. دلار به یکباره از کانال 25 هزارتومانی به زیر کشیده شد و ظرف مدت بسیار کوتاهی تا کانال 21 هزارتومانی افت کرد. در حالی که انتظارات برای دلار زیر 20 هزار تومان به بالاترین سطح خود رسیده بود، به یکباره پرده آخر دلار کلید خورد و بازار به مسیر افزایشی برگشت؛ رفتاری که تکراریترین اتفاق سالهای اخیر بازار ارز بوده است. ریزشهای دلار معمولاً با افزایشهای سنگین بعدی پاسخ داده شدند. افزایش بهمنماهی دلار نیز پس از ریزش بزرگ دیماه رخ داد.
در دیماه ۹۹، اسکناس آمریکایی بیش از ۱۳ درصد افت قیمت را تجربه کرد و در مرز ۲۲ هزار تومان به کار خود پایان داد. آخرین باری که در سالهای اخیر، دلار توانسته بود طی یک ماه افت بیشتری را نسبت به دیماه ۹۹ ثبت کند، به آذر سال ۹۷ برمیگشت، جایی که این ارز نزدیک به ۲۰ درصد نزول قیمت را به ثبت رسانده بود. به طور کلی روند بازار پس از انتخابات آمریکا نزولی بود؛ جدا از افت زیاد دیماه، بازار دلار در آبانماه نیز بیش از هشت درصد از ارزش خود را از دست داده بود و در ماه سوم پاییز هم افت ۹ /۱درصدی را به ثبت رسانده بود. با توجه به هت تریک کاهش بازدهی دلار میتوان گفت انتظارات معاملهگران بازار پس از برگزاری انتخابات آمریکا در آبانماه شمایل کاهشی پیدا کرده بود.
پرده پنجم: از ابتدای بهمن تا اواسط اسفند
درست است که انتظارات معاملهگران تغییر کرده بود، ولی مشخص شد که اگر گشایش اقتصادی خاصی رخ ندهد، جهت انتظارات میتواند این بار به سوی صعود قیمتها چرخش کند. همین اتفاق نیز با سرعت زیادی افتاد.دلار در بهمنماه، بیشترین میزان افزایش قیمت از آخر تابستان را به ثبت رساند. اسکناس آمریکایی طی یک روند افزایشی در ماه یازدهم سال، 9 /17درصد رشد را به ثبت رساند و در آستانه مرز ۲۶ هزارتومانی بهکار خود پایان داد.روند افزایشی دلار در بهمنماه به اسفندماه سرایت نکرد و حداقل تا اواسط ماه آخر سال، قیمت دلار بیشتر در کانالهای 24 و 25 هزارتومانی تغییرات خود را ثبت کرد. انتظارات کاملاً دوگانهای در بازار شکل گرفته بود، امری که پیشبینی روند آتی دلار را برای معاملهگران دشوار میکرد. عدهای از معاملهگران اعتقاد داشتند، سایه مذاکره بر سر بازار وجود دارد و در چنین شرایطی، سفتهبازان برای خرید دلار ریسک نخواهند کرد. این در حالی بود که عدهای از معاملهگران عنوان میکردند، لغو تحریمها به زودی اتفاق نخواهد افتاد، پس بهتر است بخشی از نقدینگی خود را صرف خرید دلار کنند.نااطمینانی و سردرگمی در بازار ارز به اندازهای شده بود که هر خبری میتوانست جهت قیمتها را تحت تاثیر قرار دهد. آزادسازی بخشی از پولهای بلوکهشده، میتوانست انتظارات کاهشی را تقویت کند. این در حالی بود که شرط و شروط ایران و آمریکا برای یکدیگر، انتظار برای رسیدن به یک توافق و لغو تحریمها را از ذهن معاملهگران دورتر میکرد. برخی از کارشناسان باور دارند، در صورتی که گشایش سیاسی خاصی رخ ندهد، قیمت دلار میتواند بار دیگر مورد حمله سفتهبازان قرار بگیرد. با این حال، سفتهبازان میدانند که ممکن است دست بازارساز برای مداخله در بازار به واسطه آزادسازی داراییهای بلوکهشده، آزادتر باشد، موضوعی که موجب میشود، کمی محتاطتر از مهر 99 رفتار کنند.رشد یکباره ارزش ارز حواله درهم، در شرایطی که تقاضای تجاری افزایش معناداری پیدا نکرده بود، نشانهای از تضعیف قدرت عرضهای بازارساز بود. سفتهبازان علامت کاهش قدرت بازارساز را جدی گرفتند و از ابتدای تابستان با جدیت بیشتری وارد معاملات دلار شدند.بازارساز در انتهای تابستان سعی کرد با پایین نگه داشتن نرخ فروش دلار صرافیهای بانکی به بازیگران بازار سیگنال دهد که از افت قیمتها حمایت میکند. با این حال، این سیاست اثر کاهشی در بازار نداشت و تنها به ایجاد صفهای ارزی در بازار منجر شد.
پرده سوم نوسانات بازار در سال 99 شامل دو صحنه کاهشی بود؛ یک بار قبل از انتخابات آمریکا و دیگری پس از اعلام نتایج اولیه انتخابات این کشور. دلار در مجموع پس از انتخابات آمریکا، سه ماه پشت سر هم نزول قیمت را به ثبت رساند تا اینکه در بهمنماه تغییر جهت داد.