مهمان ناخوانده شرقی
شاهین چراغی اثرپذیری بازارها از شیوع ویروس کرونا را بررسی میکند
«اگر چینیها تصمیم بگیرند، یک تخممرغ اضافه در هر روز بخورند، بحران تخممرغ در دنیا ایجاد میشود. حتی گفته میشود که اگر چینیها تصمیم بگیرند با هم پرش کنند، امکان زلزله در شرق آسیا وجود دارد.» اینها مثالهایی است که شاهین چراغی از اثرگذاری چینیها در وضعیت دنیا مطرح میکند.
«اگر چینیها تصمیم بگیرند، یک تخممرغ اضافه در هر روز بخورند، بحران تخممرغ در دنیا ایجاد میشود. حتی گفته میشود که اگر چینیها تصمیم بگیرند با هم پرش کنند، امکان زلزله در شرق آسیا وجود دارد.» اینها مثالهایی است که شاهین چراغی از اثرگذاری چینیها در وضعیت دنیا مطرح میکند. او در تجربه قبلی شیوع بیماری سارس در سالهای 2002 و 2003، در کشور چین حضور داشته است. به گفته او، شیوع این بیماری بسیار سریع است و با توجه به فرهنگ چینیها، سرعت شیوع آن میتواند به شکل قابل توجهی افزایش یابد. در نهایت اگر این موضوع به بحران تبدیل شود، نهتنها بازارهای چین، بلکه تمام دنیا از این موضوع تحت تاثیر قرار خواهند گرفت. از سوی دیگر، کنترل این موضوع نیز میتواند به سرعت تمام شرایط را به وضعیت قبلی بازگرداند. عضو شورای عالی بورس معتقد است که در شرایط کنونی و با توجه به شرایط اقتصاد کشور ما، این بیماری نمیتواند شرایط را به شکل ویژهای تغییر دهد و اثر محدودی در بازار داخل خواهد داشت.
♦♦♦
در هفتههای گذشته ویروس کرونا در چین چندین قربانی گرفته و به خبر اول رسانهها تبدیل شده است، سوال مشخص این است که این ویروس در بازارهای مالی چقدر اثرگذار است و تا چه اندازه میتواند عملکرد این بازارها را با اختلال روبهرو کند.
بهطور مشخص هرچند سال یکبار، چنین شرایطی در چین وجود داشته است. بهخصوص اینکه در سالهای 2002 و 2003 شیوع سارس در کشور چین، شرایط مشابهی را رقم زده بود. در آن زمان نیز به دلیل گستردگی مبادلات چین با سایر کشورها، بازارهای جهانی تحت تاثیر قرار گرفت، اما پس از کنترل این بیماری، بازارهای مالی سریع ریکاوری کرد. این مدلی است که میتواند مدنظر قرار گیرد. توجه داشته باشید هر نوع مخاطره و تهدیدی در بازارهای جهانی اثرگذار خواهد بود. با توجه به اثرگذار بودن اقتصاد چین بر اقتصاد دنیا و بازارهای مالی، این بیماری، بازارهای مالی را نیز به شکل ویژه تحت تاثیر قرار میدهد. بحرانهای اجتماعی و بحرانهای اقتصادی دو روی یک سکه هستند که از یکدیگر به شدت تاثیر میپذیرند. این نکتهای است که بسیار میتوانیم مورد توجه قرار دهیم، در برخی مواقع تنها به این فکر میشود که تنها با گسترش ابزارهای مالی و افزایش کارایی، میتوان بازارهای مالی را از هر نوع آفتی مصون داشت، این در حالی است که بهطور غیرقابل پیشبینی این عارضه اجتماعی میتواند کارکرد بازارها را با اختلال روبهرو کند.
به نظر میرسد که حتماً شیوع این بیماری، بازارهای مالی را تحت تاثیر قرار میدهد، چهبسا که تاکنون نیز بسیاری از رفتارها در بازارها تغییر کرده است، اما با توجه به نرخ رشد مثبت یا منفی شیوع این بیماری، میتوان پیشبینی کرد که حرکت بازارها در آینده به چه شکل خواهد شد. از سوی دیگر، به نظر نمیرسد که حتی با آمار بیمارها و کشتههای کنونی، بتوان گفت که یک چالش بزرگ جهانی از لحاظ اجتماعی و اقتصادی ایجاد شده است، به همین دلیل باید منتظر آینده نزدیک ماند.
شما به اثرپذیری بازارها در یک هفته اخیر اشاره کردید، در یک هفته گذشته به عنوان مثال بازار نفت حدود 8 تا 11 درصد ارزش خود را از دست داده است، آیا میتوان ادعا کرد که این روند تداوم یابد؟
ایجاد نگرانی، آفت هر بازاری است و میتواند تقاضا را به شدت کاهش دهد. هر نوع نگرانی نسبت به حیات انسان، میتواند یک تهدید اجتماعی و اقتصادی باشد. که نهتنها وجه اقتصاد، بلکه میتواند سایر ابعاد زندگی را تحت تاثیر قرار دهد. از دیرباز نیز این رفتار وجود داشته است و زمانی که یک بیماری مانند طاعون ایجاد میشد، مردم سعی میکردند روابط اقتصادی خود را محدود کنند، از معاملات نقد و سریع بهره ببرند و سعی در جمعآوری ذخایری مانند طلا کنند. زمانی که نااطمینانی از آینده ایجاد شود، طبیعی است که سرمایه بیشتر به سمت داراییهای امن مانند طلا برود و همچنین تقاضا برای کالاهای مصرفی در بازارها کاهش پیدا کند. بنابراین به نظر کاهش قیمت نفت و سایر بازارهای کالایی نیز تحت تاثیر این شوک بوده است و مانند تجربه سال 2002 تقاضا برای این کالاها کاهش یافته است.
شما در صحبتهای خود به تغییر جهت به سمت بازارهای دارایی اشاره کردید، با توجه به این شرایط میتوان پیشبینی کرد که قیمت طلا و رمزارزها در آینده نزدیک افزایشی باشد؟
من اعتقاد دارم، تقاضا برای طلا بیشتر از رمزارزها خواهد بود، در این شرایط بیشتر سمت داراییای حرکت میشود که بتوان آن را لمس کرد یا بهطور فیزیکی آن را مشاهده کرد. در شرایطی که نااطمینانی وجود داشته باشد، حتی حرکت به سمت رمزارزهایی نظیر بیت کوین، استرسها و نگرانیهای خود را دارد، اما مزیت طلا این است که یک کالای فیزیکی و قابل دسترس است. اگر بحران در جهان گسترده شود، باید انتظار داشت سیستمهای الکترونیکی نیز تحت تاثیر قرار گیرد و در نهایت، اطمینان از خرید طلا بیشتر است.
یعنی در واقع ذخیرهای که به راحتی و بدون زیرساخت قابل معامله باشد؟
بله، اگر بحران افزایش پیدا کند و به نهایت برسد، شاید تنها معاملات صورتگرفته برای تامین غذا و سایر مایحتاج انسانها از طریق کالاهای ارزشمند نظیر طلا انجام گیرد. در آن شرایط بحرانی کسی به دنبال خرید یا فروش بیتکوین نیست. البته این یک حد نهایی است که بعید است در وضعیت کنونی به این مرحله برسیم. در روزهای اخیر ارزش یوآن نیز کاهش پیدا کرده و دولت نتوانسته جلوی ریزش آن را بگیرد. اما در حال حاضر موضوعی که میتواند تعیینکننده باشد سرعت رشد بیماری است و این موضوع است که استراتژی بازارها را شکل خواهد داد.
در سال 2003 و پس از شیوع بیماری سارس نیز شکل اثرگذاری در بازارها به این ترتیب بود؟
بله، در آن زمان اتفاقاً بنده در چین بودم. گستره بیماری در چین بسیار زیاد است، به دلیل اینکه تراکم مردم در یک شهر یا وسایل نقلیه عمومی به شدت بالاست. در این شرایط شیوع یک بیماری به راحتی قابل انتقال است، اگرچه سطح بهداشت در کشورهایی نظیر هند به مراتب کمتر از چین است، اما شیوع این بیماریهای ویروسی بهخصوص در چین، به شکل قابل توجهی بالاست، این موضوع نیز به این دلیل است که غذاهایی که در این کشور استفاده میشود، از همه گونه جانوری است و احتمال انتقال ویروس وجود دارد. طبیعتاً در آن زمان نیز بازارها به شدت اثر گرفت، اما با کنترل بیماری، در واقع نوسان بازارها نیز کنترل شد.
با توجه به تجربه حضور شما در این کشور، آیا در حال حاضر زیرساختها به شکلی هست که این بیماری کنترل شود؟
اگرچه زیرساختها وجود دارد، اما با توجه به تراکم جمعیت کنترل این بیماری واگیردار کار دشواری است. در چین زیرساختها برای بهداشت و درمان نسبت به سال قبل بسیار بهتر میشود، اما توجه داشته باشید، پس از گذر از یک نقطهای هجوم به شکل غیرعادی صورت میگیرد. چهبسا که عید چینی نیز نزدیک است و هجوم مردم در اینروزها به شکلی است که تمام اتوبانها قفل میشود و به نوعی شرایط از کنترل حاکمیت چین نیز خارج میشود. از این لحاظ چین کشور خاصی محسوب میشود. اما به نظر میرسد با توجه به اینکه شیوع این بیماری عمدتاً در زمستانهاست، گرم شدن آب و هوا بتواند به کنترل این بیماری کمک کند، از سوی دیگر در گزارشها عنوان شده است که قرار است یک واکسن متناسب با این بیماری تولید و به زودی به بازار ارائه شود، که در نهایت این عوامل میتواند به بهبود این امر کمک کند.
همانطور که اشاره کردید تقاضا برای خدمات درمانی در روزهای گذشته افزایش یافته و در شرایط کنونی شرکتهای خدماتدهنده دارویی و بهداشتی از نظر اقتصادی وضعیت بهتری پیدا کردهاند، این موضوع تا چه میزان میتواند بر کسبوکار این حوزه اثرگذار باشد؟
شاید خیلی از شرکتهای دارویی و درمانی نیز بیمیل نباشند که این بیماریها و ویروسها گسترش یابد، زیرا باعث بهبود وضعیت فروش و افزایش ارزش سهام آنها خواهد شد. البته این موضوع حسن اقتصاد جهانی است که از یکسو برخی شرکتها از یک اتفاق سود و برخی دیگر ضرر میبینند و در نهایت بنگاههای اقتصادی نیز به این سمت حرکت میکنند که ضرر خود را به حداقل برسانند.
اقتصاد ما در حال حاضر تا چه حد میتواند از شرایط کنونی اثرپذیر باشد، آیا نکته منفی یا مثبتی در این ماجرا برای اقتصاد کشور وجود خواهد داشت؟
از این حیث اقتصاد ما شرایط ایزولهای را سپری میکند و در نتیجه اثرپذیری قابل توجهی نخواهد داشت. در شرایط کنونی بیش از آنکه ما تحت تاثیر عوامل بیرونی باشیم، تحت تاثیر عوامل درونی نظیر رشد نقدینگی هستیم و به نظر نمیرسد که نه مزیتی و نه تهدیدی برای اقتصاد ما وجود داشته باشد. در حال حاضر قیمتهای جهانی اثر قابل توجهی در اقتصاد کشور ما ندارد و به همین دلیل نیز به نظر اثر آن محدود خواهد بود.
اما اقتصاد ایران بهخصوص در سالهای گذشته با اقتصاد چین همکاری بالایی داشته است، حال آسیبپذیر شدن اقتصاد چین نمیتواند شرایط را برای کشوری مانند ما سختتر از گذشته کند؟
به نظر نمیرسد کالاهایی که مبادله میشود، بسیار تحت تاثیر این بیماری قرار گیرد. عمدتاً کالاهایی که از چین به کشور وارد میشود، غیرخوراکی است و از این حیث به نظر نمیرسد که تغییری در شرایط واردات از چین رخ دهد. از سوی دیگر، کالاهایی که از ایران به چین نیز صادر میشود، عمدتاً مواد اولیه و مواد معدنی است، در نتیجه شاید تنها موضوعی که اثرگذار باشد این است که با کاهش تقاضای چین به دلیل این بیماری از شدت صادرات ایران کم نشده است، اما با توجه به گستردگی کم این بیماری، به نظر نمیآید شرایط حادی ایجاد شده و اینروند به شکل قابل توجهی مختل شود، مگر اینکه در آینده اتفاقات جدیتری رخ دهد. در آن صورت وضعیت تجارت خارجی کشور ما نیز آسیب خواهد دید.
توجه داشته باشید در کشوری که حدود 80 میلیون نفر تنها در یک شهر زندگی میکنند، رقم آمار کنونی از بیماری و فوت افراد نمیتواند تعیینکننده باشد. شاید این رقم در یک کشور اروپایی ایجاد بحران میکرد، اما با توجه به جمعیت میلیاردی چین، این ارقام شاید با شیوع یک بیماری دیگر نیز حاصل میشد. بنابراین در شرایط کنونی این موضوع نمیتواند عامل تهدیدی برای اقتصاد جهانی و اقتصاد ما به شکل جدی باشد.
نکته دیگری که وجود دارد، این است که ما در کدام مرحله از شیوع این ویروس قرار گرفتهایم، به بیان دیگر، تا چه میزان اقتصاد و سایر حوزهها میتواند از این موضوع آسیب بپذیرد و شدت اثر و تخلیه اثر آن از بازار چگونه است؟
با توجه به تجارب قبلی این موضوع به صورت سریع اتفاق میافتد و اثر آن قابل مشاهده است و از سوی دیگر، به شدت نیز اثر آن کاهش مییابد. یک خاطره که در سال 2003 دارم این است که در آن زمان اطلاعرسانی به شیوه کنونی وجود نداشت و اکثر مردم نیز دانش زبان خارجی نداشتند، در نتیجه ما از تغییرات محیطی پی به شرایط روزمره میبردیم. در آن زمان، ما شیوع این بیماری را از رفتار مردم مبنی بر ماسک زدن در خیابانها فهمیدیم. بلافاصله در یک روز تمام جمعیت از ماسک استفاده کردند و به سرعت شیوع این بیماری در زندگی روزمره اثر گذاشته بود. از سوی دیگر، هنگامی که اثر این بیماری کم شد شرایط تغییر کرد و به سرعت وضع به سمت بهبودی حرکت کرد. به بیان دیگر، اثر شیوع و کاهش این بیماری در وضعیت اجتماعی بسیار سریع بود. این موضوعی است که وجود دارد و نیاز است که حاکمیت چین، برای جلوگیری از بروز این بیماریها فکری بکند. اگر یک فرد عادی بهخصوص در این فصل از سال، به چین سفر کند و هیچ بیماری از آنجا نگیرد، شانس آورده است. زیرا تراکم افراد در مکانهای عمومی یا حملونقلهای شهری به شدت بالاست و این موضوع بستر مناسبی را برای شیوع بیماریهای واگیردار ایجاد میکند. اما اگر اینروند کاهش پیدا کند، به سرعت در اقتصاد نیز اثرگذار خواهد بود و بازارها به شرایط قبلی خود باز خواهند گشت.
یکی از موضوعاتی که در سالهای اخیر در چین مورد توجه قرار گرفته صنعت گردشگری است، هم به لحاظ اینکه جذب جمعیت گردشگر در چین افزایش یافته و از سوی دیگر، سهم بالایی از گردشگران هر کشور را چینیها تشکیل میدهند، با توجه به این موضوع، اثر این بیماری بر روی صنعت گردشگری دنیا به چه شکل خواهد بود؟
اقتصاد چین در سالهای گذشته رشد قابل توجهی را تجربه کرده و باعث انباشت سرمایه در این کشور نیز شده است. از اینرو، صنعت گردشگری دنیا را نیز تحت تاثیر قرار دادهاند. شاید در دهههای دور، اکثر توریستها اروپایی و آمریکایی بودند که به کشورهای مختلف سفر میکردند. اما در حال حاضر در هر کشوری بخش قابل توجهی از توریستها را چینیها تشکیل میدهند و بسیاری از کشورها نیز برای توریستهای چینی برنامهریزی میکنند. این موضوع نیز به شکل عجیبی در سالهای گذشته رشد کرده و حتی در سفرهای درونی چین نیز رشد قابل توجهی نسبت به سالهای گذشته داشته است. یعنی نسبت به دهه 90 که بنده به این کشور سفر میکردم، زیرساختهای مربوط به ایرلاینها، هتلها و جاذبههای گردشگری به شکل قابل توجهی تغییر کرده است. به عنوان مثال، یک شهری ایجاد کردند که بسیار شبیه نیویورک است. از سوی دیگر، در صنعت گردشگری برندسازی کردند و مجموعه هتلهای زنجیرهای را به وجود آوردند. به بیان دیگر، الفبای گردشگری را به خوبی آموختند و در حال پیادهسازی آن هستند. به همین جهت، به دلیل اینکه یکپنجم جمعیت جهان را تشکیل میدهند، هر تغییری در این کشور کل جهان را تحت تاثیر قرار میدهد و در هر صنعتی که در دنیا وجود دارد، یک پای آن چینیها هستند. آیا صنعتی وجود دارد که چینیها به آن ورود نکرده باشند؟ من الان نمیتوانم صنعتی را به یاد بیاورم. اگر چینیها تصمیم بگیرند، یک تخممرغ اضافه در هر روز بخورند، بحران تخممرغ در دنیا ایجاد میشود. حتی گفته میشود که اگر چینیها تصمیم بگیرند با هم پرش کنند، امکان زلزله در شرق آسیا وجود دارد. حالا این مثال است به این معنی که میتوانند تمام ابعاد اقتصاد جهانی را تحت تاثیر قرار دهند. بنابراین در هر موضوعی، از نظر اقتصادی، صنعتی و توریستی، یک سوی قضیه چینیها حضور دارند و آن هم با یک رفتار و سبک مشابه، که هر نوع تغییر رفتاری در این فرهنگ و جامعه در کل جهان قابل مشاهده است. به همین دلیل است که تمام رسانههای دنیا بر روی این کشور تمرکز کردهاند، زیرا میدانند که بحرانی شدن این بیماری، بر روی زندگی تمام افراد دنیا اثرگذار خواهد بود، البته من ابراز امیدواری میکنم که به زودی این موضوع کنترل شود و نه اقتصاد و جامعه ما و نه جای دیگر از این موضوع آسیب و صدمه نبیند.