شناسه خبر : 23795 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

بهره‌مندی توامان از تجربه و تکنولوژی

ابوالفضل پایداری از فرصت‌های اشتغال و صادرات صنعت لبنیات می‌گوید

ابوالفضل پایداری می‌گوید: با عملکرد ضعیف تولیدکننده‌ها، بازارهای آسیای میانه به روی ما بسته شده. بعضی از این کشورها واردات محصولات لبنی و بستنی ایران را ممنوع کرده‌اند، ما در مقطعی سالانه حدود 30 میلیون دلار به این کشورها صادرات داشتیم، با صادرات کالاهای بی‌کیفیت به این کشورها، درها به روی ایران بسته شد.

بهره‌مندی توامان از تجربه و تکنولوژی

شاید ایوب پایداری، بامسماترین نامی باشد که می‌شد برای بنیانگذار بستنی میهن برگزید. مردی که اگرچه به عنوان پیشکسوت صنعت بستنی می‌شناسندش اما خودش، هنوز خود را یک «بستنی‌فروش» می‌داند، حاج‌آقا چندان اهل مصاحبه نیست و از همین‌رو با پسرش ابوالفضل به گفت‌وگو می‌نشینیم که هم مهندس صنایع غذایی است و هم مدیریت خوانده و شاید همین راز موفقیت برند میهن باشد که تجربه و سنت را با تکنولوژی و علم روز آمیخته و به یک برند بین‌المللی بدل شده است. اگرچه دلمان می‌خواست پای صحبت‌های مردی بنشینیم که کارش را از دوره‌گردی با یک چرخ‌دستی حوالی میدان آزادی آغاز کرده، اما انگار حاج‌ایوب ترجیح می‌دهد  دستاورد سختی‌هایش برای ما طعم خوش بستنی‌هایی باشد که از شیرش خوشمزه‌تر هستند. پای صحبت ابوالفضل پایداری عضو هیات‌مدیره میهن می‌نشینیم و با او از ایجاد اشتغال و صادرات یکی از برندهای برتر ایرانی سخن می‌گوییم.

♦♦♦

 لبنیات بخش عظیمی از صنایع غذایی در ایران است، اگر بخواهیم از منظر اقتصادی و کسب‌وکار به مساله اشتغال بپردازیم، چه مشکلاتی سر راه است. اشتغال به این سادگی نیست، از ایده اولیه تا اجرایی شدن و ایجاد یک شغل، فرآیندی طولانی و تخصصی است، این صنعت چه فرصتی برای اشتغال فراهم می‌کند؟

اشتغال یکی از دغدغه‌های همیشگی دولت‌ها بوده، چه قبل از انقلاب و چه بعد از انقلاب. هر دولتی که روی کار می‌آید، با موضوع اشتغال رودررو است، کار بسیار سختی هم هست. ما بر اساس آمار در صنعت لبنیات 120 هزار شغل مستقیم داریم، سرانه مصرف ما در مقایسه با دنیا بسیار پایین است، سرانه مصرف شیر ما 80 تا 90 لیتر و به تعبیری 100 لیتر در سال است، این استاندارد در دنیا نزدیک به 250 لیتر است، برخی کشورها سرانه مصرف 350 تا 400 لیتر را دارند. با توجه به محدودیت‌های منابع آبی اگر بتوانیم کشاورزی علمی را در کشور توسعه دهیم، ظرفیت این را داریم که میزان تولید شیر جذب‌شده در صنعت در کشور را از شش میلیون تن به دوازده میلیون تن افزایش دهیم. این مستلزم این است که هم فرهنگ سرانه مصرف را در کشور تغییر دهیم، هم روی بازارهای صادراتی کار کنیم. اگر بتوانیم این حجم از تولید را ایجاد کنیم، طبعاً می‌توانیم یک اشتغال 400 تا 500 هزارنفری را در این حوزه به وجود بیاوریم. پتانسیل صادراتی هم در منطقه وجود دارد. اگر سرانه مصرف را به 200 لیتر برسانیم، از طرفی می‌توانیم به بهبود سلامت عمومی مردم کمک کنیم، در واقع لبنیات به عنوان محصولی که همیشه برای سلامت توصیه شده، اگر در سبد خرید مردم افزایش پیدا کند، می‌توان از خیلی از بیماری‌ها پیشگیری کرد. توسعه کشاورزی، می‌تواند مهاجرت روستاییان را کنترل کند که این هم جزو دغدغه‌های دولت‌ها بوده، حداقل طی 15، 20 سال گذشته که من سیاست را دنبال می‌کنم، هر دولتی که روی کار آمده، بخشی از منابعش را به این اختصاص داده که روستاییان را در روستا نگه دارد. صنعت لبنیات می‌تواند در زنجیره تامین، روستاییان را در روستا نگه دارد.

 نکته‌ای که می‌خواهم عرض کنم، تولید علوفه است، وقتی ما می‌خواهیم به عرصه لبنیات وارد شویم، مادامی که به مقدار کافی علوفه موجود نباشد، عملاً بقیه این زنجیره دچار اختلال می‌شود، علوفه در کشور ما به آب وابسته است و ما اساساً یک کشور ‌کم‌آبیم و مادامی که مساله آب و کشاورزی علمی حل نشود، فرضیه شما که اشتغال در این بخش می‌تواند دو برابر شود، دچار اختلال است، آیا مجموعه شما به بخش تولید شیر هم وارد شده یا خیر؟

 من با فرمایش جنابعالی مخالفم، به‌طور مثال کشور عربستان خودش صادرکننده لبنیات به کشورهای خلیج‌فارس است، در آنجا هم مشکل آب وجود دارد، مشکل آب را به گونه‌ای دیگر حل کردند، بخشی از نهاده‌های دامی را وارد می‌کنند، کشور ما هم وارد می‌کند، به‌طور مثال ما کنجاله سویا و ذرت وارد می‌کنیم، نهاده‌های دامی لزوماً نباید داخل کشور تولید شوند، بخشی از نهاده‌های مصرفی داخلی است و برخی از آرژانتین، برزیل، روسیه، اوکراین و کشورهای مختلف وارد می‌شوند، همین امروز هم که ما حدود 400 هزار شغل غیرمستقیم داریم، بخش اعظمی از نهاده‌های دامی ما وارداتی است. ما در حال حاضر با همین شیوه سنتی کشاورزی و شش میلیون لیتر تولید شیر در صورت افزایش تا دوازده میلیون لیتر، می‌توانیم حداقل 400 تا 500 هزار شغل مستقیم در این صنعت ایجاد کنیم، طبیعتاً با پیگیری شیوه علمی کشاورزی، میزان اشتغال افزایش پیدا خواهد کرد.

 آیا مجموعه شما در بخش دام هم وارد شده است یا خیر؟

خیر، ما فقط فرآوری داریم، برنامه‌هایی برای آینده داریم که منافع دامداران را با منافع شرکت هم‌جهت کنیم یا سرمایه‌گذاری مشترک یا شکلی از توافق که آنها هم بدانند اگر شرکت «میهن» فرآوری می‌کند، آنها هم در این فرآوری ذی‌نفع هستند.

 مجموعه شما در بخش صادرات هم فعال است، تمرکز شما در کدام کشورها بیشتر است؟

ما با ایجاد دفاتر صادراتی، نمایندگی‌های صادراتی یا دفاتر پخش، در کشورهای منطقه فعالیت داریم، افغانستان و عراق به عنوان بازارهای هدف ما هستند، در لبنیات هزینه حمل خیلی تعیین‌کننده است، جمعیت حدود 65 میلیونی افغانستان و عراق، جزو بازارهای اصلی صادراتی ماست که امروز در افغانستان دفتر نمایندگی داریم و در عراق مراکز پخش‌مان را از کردستان، شمال و جنوب عراق شروع کرده‌ایم تا با افزایش مراکز پخش، با سوپرمارکت‌ها و فروشگاه‌های کوچک ارتباط مستقیم داشته باشیم، واسطه‌ها کمتر شوند تا بتوانیم با قیمت‌های مناسب‌‌تر و رقابتی‌تر در این کشورها فعال باشیم.

 چرا به سراغ دیگر کشورهای منطقه نرفتید؟

این دو بازار پتانسیل بالاتری دارند، به‌طور مثال میزان تولید لبنیات در عراق بسیار پایین است، در افغانستان هم به همین ترتیب. به کویت، امارات متحده عربی، قطر، بحرین، انگلستان، سیرالئون، استرالیا، آمریکا و فیلیپین هم صادرات داریم، منتها همان‌طور که اشاره کردیم، بازارهای اصلی ما عراق و افغانستان هستند که بیش از 90 درصد صادرات ما را شامل می‌شوند.

 در دوره‌ای صادرات ما به کشورهای آسیای میانه هم زیاد بود.

متاسفانه با عملکرد ضعیف تولیدکننده‌ها، بازارهای آسیای میانه به روی ما بسته شده. بعضی از این کشورها واردات محصولات لبنی و بستنی ایران را ممنوع کرده‌اند، ما در مقطعی سالانه حدود 30 میلیون دلار به این کشورها صادرات داشتیم، با صادرات کالاهای بی‌کیفیت به این کشورها، درها به روی ایران بسته شد. از سوی دیگر این کشورها، با روسیه و سایر کشورهای هم‌پیمان که تعرفه گمرکی مابینشان وجود ندارد، ترجیح می‌دهند از آن کشورها وارد کنند. در واقع روسیه به این طریق پای رقبا را قطع کرده است. اما خوشبختانه در بازار عراق و افغانستان عمده بازار در اختیار محصولات ایرانی است. میزان صادرات فعلی ما به این کشورها حدود 50 میلیون دلار است، در حال حاضر ما در زمینه بستنی، 65 درصد کل بازار عراق را در دست داریم، نه‌فقط بازار ایرانی، کل بازار بستنی عراق در قسمت کردنشین در اختیار شرکت میهن است. هدف شرکت در این دو کشور طی سال‌های 97 و 98 با راه‌اندازی دفاتر پخش و نمایندگی رسیدن به میزان 300 میلیون دلار در سال است.

«شهر لبنیات» بزرگ‌ترین سایت لبنی کشور و یکی از بزرگ‌ترین سایت‌های لبنی خاورمیانه است که از ابتدای خرداد راه‌اندازی خواهد شد. در آن کارخانه ما تولید کره، شیر پاستوریزه، دوغ، انواع ماست‌ها، انواع پنیرها، انواع دسرها و خامه‌ها را خواهیم داشت که تا به حال در سبد کالای ما نبوده‌اند و اینها جزو کالاهای صادراتی ما قرار خواهند گرفت. با اضافه شدن این سبد به کالاهای تولیدی ما، امکان رسیدن به میزان صادرات 300 میلیون در سال وجود خواهد داشت.

 وزارت بهداشت کشورهای مذکور مانعی برای ورود کالاهای ایرانی ایجاد نمی‌کنند؟

استانداردهای بهداشتی کشور ایران بسیار سختگیرانه‌تر از این کشورهاست. یعنی اگر ما بتوانیم لبنیات باکیفیتی در ایران تولید کنیم، به راحتی امکان صادرات آن به کشورهای منطقه وجود دارد، بعضاً استانداردهای ما از آمریکا هم سختگیرانه‌تر است.

 در تمام دنیا، دولت‌ها مشوق‌ها و فرصت‌های صادراتی برای تولیدکنندگان ایجاد می‌کنند. مشوق‌ها و مشکلات موجود صادرات در ایران کدام‌ها هستند، مشوق‌هایی که می‌توانند جبران بخشی از رکود موجود بازار باشند؟

ما نیروی جوان و خلاق، انرژی ارزان‌قیمت و به لحاظ سوق‌الجیشی موقعیت خیلی خوبی داریم، دسترسی آسان به کشورهایی که مصرف‌کننده لبنیات هستند (من فقط درباره بازار لبنیات صحبت می‌کنم)، کشورهای همسایه ما واردکننده عمده لبنیات هستند، اما متاسفانه سیاست مشخص و ثابتی در دوره‌های گذشته درباره صادرات نداشته‌ایم، به یک دولت خاص اشاره نمی‌کنم، یک روز کمبود در کشور داشته‌ایم، صادرات لبنیات ممنوع شده، روز دیگر کمبود بوده، تخفیف 15 درصد گذاشته‌اند، وقت دیگری هم تصمیم غیراصولی دیگری گرفته‌اند. در بازارهای صادراتی نمی‌شود بگویی من یک روز کالا دارم و یک روز کالا ندارم، اگر یک هفته عرضه محصول قطع شود، فاتحه برند خوانده شده است. یکی از بزرگ‌ترین مشکلات صادرکننده همین عدم ثبات در تصمیم‌گیری و سیاستگذاری‌هاست، البته در سال‌های اخیر بهتر شده است. گهگاه نیز بوروکراسی‌های اداری و قوانین دست‌وپاگیر نیز برای صادرکننده محدودیت ایجاد می‌کند. بزرگ‌ترین ترس ما غالباً تغییر قوانین است، به‌طور مثال ما در عراق مرکز پخش تاسیس کردیم، مدام این استرس را داریم که نکند چند روز دیگر اگر تولید لبنیات در کشور کم شد، بر اساس قوانین صادرات متوقف شود.

یکی از تسهیلات برای صادرکنندگان معافیت از مالیات ارزش افزوده است، به طور مثال شیر از معافیت ارزش افزوده برخوردار است، 9 درصد ارزش افزوده برای شیر پرداخت نمی‌شود، اما برای مواد اولیه یا پاکت آن که وارداتی است، ارزش افزوده پرداخت می‌کنیم، من نمی‌توانم ارزش افزوده‌ای را که قبلاً پرداخت کرده‌ام از مصرف‌کننده بگیرم و همین قدرت رقابت ما را پایین می‌آورد و مانعی برای صادرات محسوب می‌شود.

 متاسفانه به نظر می‌رسد اغلب مشکلات ما اقتصادی نیستند و قوانین اجرایی و سیاست‌های کلان اثر خود را به طور مستقیم در اقتصاد نمایان می‌کنند.

بعضاً رفتارهای سیاسی هم روی موضوع اثر می‌گذارد و صادرکننده را دچار چالش می‌کند، به‌طور مثال ما در کشور عربستان بازار خیلی خوبی ایجاد کردیم، به اعداد و ارقام باورنکردنی نزدیک می‌شدیم، اما پس از تیره شدن روابط، صادرات ما متوقف شد.

 مشکلات و جنگ‌ها و درگیری‌های داخلی کشورهای هدف مثل عراق و افغانستان مانعی برای صادرات ایجاد نمی‌کنند؟

خوشبختانه مواد غذایی جزو آخرین اقلامی هستند که درگیر این‌گونه مسائل می‌شوند، به‌هرحال مردم در هر شرایطی غذا می‌خورند.

 اما در مورد مشوق‌ها بگویید.

معافیت 100 درصد مواد اولیه برای ارزش افزوده و بعضی از محصولات است، ما برای شیر و برخی محصولات معافیت کامل داریم. جوایز صادراتی را هم قول داده‌اند، اما هیچ موقع درست و به موقع پرداخت نشده.

 این جوایز چه میزان است و شامل چیست؟

من تابه‌حال این جایزه را نگرفته‌ام، عددی هم ندارم، اما می‌گویند فلان درصد از صادرات را تشویقی می‌دهیم، مثلاً شیرخشک صادر می‌کنیم، مابه‌التفاوت بازار داخلی و بازارهای صادراتی، مشمول معافیت می‌شود، اما عملاً این اتفاق نیفتاده.

دولت باید از تولیدکننده ایرانی در بازارهای صادراتی حمایت کند، مثلاً کشوری مثل ترکیه امکان حضور در نمایشگاه‌های بین‌المللی و برندینگ و تبلیغات را برای صادرکننده‌اش فراهم می‌کند، می‌گوید n درصد را من پرداخت می‌کنم، باقی را خودت پرداخت کن. این دلگرمی برای صادرکننده است، پرداخت بخشی از هزینه‌ها، کمک سفارتخانه‌ها برای در اختیار گذاشتن اطلاعات و از میان بردن موانع که عملاً برای صادرکننده ایرانی اتفاق نمی‌افتد.

برای توسعه صادرات باید از تولیدکننده و صادرکننده در مراکز تصمیم‌گیری به عنوان مشاور استفاده کرد. هنگام وضع قوانین باید از تولیدکننده و صادرکننده دعوت شود و از او مشورت بگیرند.

 ما روی بحث اشتغال و صادرات تاکید کردیم، در دوران فعلی گشایشی در سیاست خارجی کشور رخ داده و فضای بین‌المللی مناسبی برای ایران شکل گرفته است، شما تجربه زیسته در دولت‌های گذشته را داشته‌اید، آیا این فرصت، در شرایط صادرکننده هم تفاوتی ایجاد کرده یا خیر؟

من در مورد برجام به‌خصوص صحبتی ندارم، اما اگر سیاست ما دوستی با کشورهای دیگر باشد، طبعاً شرایط بهتری برای تصویر و برند محصولات ایران فراهم می‌شود، در جایی که سیاست‌های خارجی ما دوستانه نیست، طبیعی است که مردم سایر کشورها به ما نگاه دوستانه‌ای نخواهند داشت، به‌طور مثال در حال حاضر در عراق خریدار اصلی محصولات ما شیعیان هستند. ما در ورودمان به بازارهای صادراتی باید روی تصویر ایرانی کار کنیم، آنجایی که نوشته made in Iran باید پذیرش و مقبولیت عمومی داشته باشد. وقتی این مقبولیت بین‌المللی وجود ندارد، تفاوتی نمی‌کند من برند «میهن» باشم یا هر برند دیگری. حتی اگر بهترین کالا را تولید کنیم هم تفاوتی نمی‌کند.

 امروزه در دنیا برندینگ حرف اول را می‌زند، شما برای اینکه برند «میهن» در اوج باشد، چه تدبیری اندیشیده‌اید؟ چه در داخل و چه خارج از کشور.

تمام تلاش ما این بوده محصولی که از 45 سال پیش تا امروز تولید شده، هر روز بهتر از دیروز باشد، این را مصرف‌کننده‌های ما اذعان دارند، سهم محصولات ما در بازار هم گفته مرا تصدیق می‌کند، که محصول «میهن» هر روز بهتر از دیروز بوده است، مصرف‌کننده فهیم است، اولین اقدام ما تاکید بر کیفیت بوده و خط قرمز شخص اول مجموعه یعنی حاج‌آقا پایداری کیفیت است. حتی در برخی محصولات در شرایط رقابتی بازار، ما زیان می‌کنیم، اما هیچ‌وقت از کیفیت محصول کم نکرده‌ایم.

موضوع دوم مساله توزیع است که «میهن» شبکه توزیع متمایزی از رقبا در بازار دارد و این به سهم محصول در بازار و دسترسی مصرف‌کننده به محصولات کمک بسزایی کرده است. سومین موضوع، مساله بسته‌بندی و پروموشن و تبلیغات است، که بسیار موثر بوده و مساله دیگر قیمت محصولات که همیشه متناسب با توان خریدار بوده است.

 در برندینگ معمولاً بخش قابل توجهی به تبلیغات اختصاص دارد، شما چقدر هزینه تبلیغات می‌کنید؟

بسته به سال‌های مختلف، ما چیزی حدود دو تا پنج درصد فروشمان را به مارکتینگ اختصاص داده‌ایم، و نه صرفاً تبلیغات. از مارکتینگ و بازاریابی بخشی هم به تبلیغات اختصاص دارد. 

 

دراین پرونده بخوانید ...