رقابت یا حمایت؟
دولت یازدهم چگونه از صنعت حمایت کرده است؟
یکبار تعرفهها را بالا میبرند و بار دیگر تا حدودی آن را کاهش میدهند. یکبار تسهیلات بیقید و شرط به تولید میدهند و بار دیگر این تسهیلات را دریغ میکنند. یکبار از ثمربخشی حمایتهای دولتی برای تقویت بخش صنعت سخن میگویند و یکبار از بیثمری این تسهیلات. یکبار تعدادی از واحدهای تولیدی، مشمول تسهیلات دولتی میشوند و عده دیگری محروم میمانند. اما راهکار درست چیست؟ حمایت بیدریغ از صنایع یا حمایتهای مشروط؟ از کدام صنایع باید حمایت کرد و از کدام نه؟ چه زمانی باید از صنایع حمایت کرد و چه زمانی نه؟ مکانیسم درست برای کاهش و افزایش تعرفهها چیست؟ و از همه مهمتر آنکه ایجاد رقابتی که بسیاری از آن دَم میزنند چه وقت و چگونه باید انجام شود؟
یکبار تعرفهها را بالا میبرند و بار دیگر تا حدودی آن را کاهش میدهند. یکبار تسهیلات بیقید و شرط به تولید میدهند و بار دیگر این تسهیلات را دریغ میکنند. یکبار از ثمربخشی حمایتهای دولتی برای تقویت بخش صنعت سخن میگویند و یکبار از بیثمری این تسهیلات. یکبار تعدادی از واحدهای تولیدی، مشمول تسهیلات دولتی میشوند و عده دیگری محروم میمانند. اما راهکار درست چیست؟ حمایت بیدریغ از صنایع یا حمایتهای مشروط؟ از کدام صنایع باید حمایت کرد و از کدام نه؟ چه زمانی باید از صنایع حمایت کرد و چه زمانی نه؟ مکانیسم درست برای کاهش و افزایش تعرفهها چیست؟ و از همه مهمتر آنکه ایجاد رقابتی که بسیاری از آن دَم میزنند چه وقت و چگونه باید انجام شود؟
شاید اغراق نباشد اگر بگوییم صنعت ما بیش از سه تا چهار دهه است که با این سوالات اصلی مواجه است. اینکه نگاه دولت به صنعت باید ایجاد رقابت باشد یا حمایت و مختصات هر کدام چیست؟ حسن روحانی سه سال قبل در مراسم روز صنعت از حمایتی سخن گفته بود که با رقابت همراه باشد. او سال 1393 و در سالن اجلاس این سوال را مطرح کرده بود که آیا اگر انرژی را به قیمت جهانی، تحویل بخش تولید دهیم، اگر درهای کشور را باز کنیم، تعرفه را کنار بگذاریم و حمایت از تولید را حذف کنیم باز هم تولید کشور ما توان رقابت با منطقه و جهان را دارد؟
سوالی که جواب آن از دیدگاه بسیاری از کارشناسان منفی است. یعنی اگر دولت سایه حمایت چند سالهاش را حتی از سر بسیاری از صنایع بزرگ هم بردارد، آنها قادر به بقا نیستند. اما به گفته روحانی مگر میشود در یک کشور برای همیشه از صنعت حمایت کرد؟ او گفته بود «نوزاد و نوجوان نیاز به حمایت دارند، اما جوان بالغ، توانا و رشیدی که بیش از 40 و 50 سال از عمر او گذشته آیا باز نیاز به حمایت دارد؟»
شاید بتوان همین چند جمله را حکایت صنعت ایران دانست. دولت سالهاست به بهانه حفظ اشتغال و تولید داخل، دست حمایت خود را بر سر صنایع بسیاری گسترده است. صنایعی که برخی با وجود چند دهه فعالیت هنوز نتوانستهاند مستقل شوند و به مزیت رقابتی دست پیدا کنند. دولت هم در همه این سالها حمایت خود را قطع نکرده. این نگاه دولتی در حالی است که محمدمهدی بهکیش، اقتصاددان مطرح میگوید در اقتصاد امروز دنیا، رقابت حرف اول را میزند و تنها صنایعی باید باقی بمانند که مزیت تولید داشته باشند. دولت تنها از چنین صنایعی باید حمایت کند. به عبارتی در چنین نگاهی رقابت مقدم بر حمایت است. اما در نگاه دولتی صنعت ایران، دولت از صنایع بزرگ حمایت میکند بیآنکه توجه کند آیا این صنعت مزیت رقابتی هم داشته یا نه؟
در این پرونده قرار است به این سوال پاسخ دهیم، دولت یازدهم که رئیس کابینهاش نگاه درستی به مقوله حمایت و رقابت داشته، چه مسیری در این حوزه در پیش گرفته است؟ آیا این دولت برخلاف دولتهای قبل به مسیر ایجاد رقابت رفته یا همان نگاه حمایتی پیشین را ادامه داده است؟