مثلث کمآبی در سرزمین پسته
چرا سیاستگذاری مدیریت منابع آبی، اشتباه است؟
یکی از مهمترین چالشهای استان کرمان، کاهش منابع آبی و بروز خشکسالی است که در صورت عدم برنامهریزی درست، میتواند به یک بحران تبدیل شود، اگرچه برخی معتقدند در شرایط کنونی نیز وضعیت آبی این استان، بحرانی است.
یکی از مهمترین چالشهای استان کرمان، کاهش منابع آبی و بروز خشکسالی است که در صورت عدم برنامهریزی درست، میتواند به یک بحران تبدیل شود، اگرچه برخی معتقدند در شرایط کنونی نیز وضعیت آبی این استان، بحرانی است. استاد دانشگاه فردوسی مشهد معتقد است که «افزایش بیرویه استفاده از منابع زیرزمینی»، «شیوه آبیاری ناصحیح» و «شرایط اقلیمی و جغرافیایی» سه ضلع مهم کمآبی در این استان پهناور را تشکیل میدهند. روحالله اسلامی با یک مثال وضعیت خشکسالی کرمان را تشریح میکند: «اگر شما میخواهید وضعیت 15 سال آینده استانهای کشور را مشاهده کنید به استان کرمان سفر کنید.» او معتقد است که باید سیاستگذاری آبی تغییر کند و تمرکز از صنعت کشاورزی به سایر صنایع مانند گردشگری تغییر کند. راهی که با شناسایی اماکن تاریخی و تفریحی منحصر به فرد این استان میسر میشود. اسلامی معتقد است سیاستگذاری نامناسب در سالهای گذشته، وضعیت منابع آبی استان را در معرض نابودی قرار داده است.
* * *
آمارها نشان میدهد استان کرمان در سالهای اخیر با مشکل کمآبی روبهرو بوده است، ابتدا تصویری از وضعیت جغرافیایی این استان ارائه و توضیح دهید که سهم عوامل طبیعی و عوامل غیرطبیعی از جمله سیاستها چگونه بوده است؟
کرمان با دارا بودن 180 هزار کیلومترمربع و 11 درصد از مساحت کل کشور، یکی از پهناورترین استانهای کشور است. این استان دارای سه نوع آب و هوای گرم و خشک کویری در شمال و مرکز، آب و هوای سرد که بیشتر در شرق استان است و آب و هوای گرم قارهای که در جنوب کرمان وجود دارد است. استان کرمان به طور کلی با بارش متوسط کم، وضعیت خشکی دارد. بر اساس آمارها میانگین بارندگی کشور معادل 250 میلیمتر بارندگی است، که این رقم در کرمان 122 میلیمتر ثبت شده است. بنابراین کرمان در یک وضعیت خشکسالی قرار دارد و این وضعیت نیز تقریباً 15 تا 20 سال است که بر این استان حکمفرماست.
در سالهای گذشته اکثر جمعیت استان کرمان در روستا بوده است اما به مرور به سمت شهرهای بزرگ مهاجرت کردند، به عنوان مثال در دهه 1360 حدود 60 درصد از جمعیت کرمان در روستاها زندگی میکردند، اما این نسبت در حال حاضر کم شده و به 40 درصد رسیده است.
عمده کسبوکار مردم کرمان به کشاورزی باز میگردد، در دهههای اخیر، توسعه کشاورزی و استفاده از منابع آبی، باعث شده وضعیت آب در شرایط بحرانی قرار گیرد. بر اساس آمارها 34 هزار حلقه چاه آب در کرمان وجود دارد که نزدیک 10 تا 11 هزار حلقه از این چاهها، مجوز قانونی ندارد و بهشدت از آبهای زیرزمینی در کرمان استفاده کردند، در نتیجه تمام دشتهای این استان در وضعیت بحرانی قرار دارد. به عنوان مثال، دشت زرند، دشت رفسنجان و دشت سیرجان با افت منابع آبی زیرزمینی و نشست زمین روبهرو شدند.
در حال حاضر برای دسترسی به آب در این دشتها باید 300 متر حفر شود، حال آنکه در گذشته با حفر چاه 50 متری، دسترسی به آب حاصل میشد. بنابراین کرمان کاملاً به لحاظ آبی، در یک وضعیت بحرانی قرار دارد و با خشکسالی شدیدی دستوپنجه نرم میکند. نکته قابل توجه این است که از کل منابع آبی رقمی معادل 94 درصد در بخش کشاورزی مورد استفاده قرار میگیرد، پنج درصد در آب شرب خانگی و یک درصد در بخش صنعت مصرف میشود. اما از این 94 درصد منابع مورد استفاده در کشاورزی، حدود 90 درصد به شکل غرقابی است که بخش قابل توجهی از آب هدررفت کامل دارد.
در استان چه نوع کشاورزی وجود دارد و وضعیت تامین منابع آبی آنها به چه شکل است؟
در استان سه نوع فضای کشاورزی وجود دارد؛ فضای کشاورزی شمال کرمان که بیشترین باغهای پسته، در این بخش وجود دارد، مانند زرند، راور رفسنجان و کرمان. همچنین یک فضای کشاورزی مناسب در جنوب کرمان وجود دارد، که مرکبات و خرما، عمل میآید. یک فضای مناسب در شرق کرمان وجود دارد که به دلیل ارتفاعات جغرافیایی که دارد و به تبع آن میزان بارش خوب، فضای کشور مناسب کشاورزی سردسیری و کوهستانی است. اما در مجموع این استان از نظر بارندگی نسبت به سایر استانها در وضعیت مطلوبی به سر نمیبرد. به نحوی که مثلاً اگر میخواهید مشاهده کنید که 15 سال دیگر شرایط استانهای کشور چگونه میشود، شما میتوانید شرایط حال حاضر کرمان را مشاهده کنید.
بحران کمآبی به طور کلی چه اثراتی در زندگی مردم گذاشته است؛ آیا نمیتوان راهکاری برای این مشکل طراحی کرد؟
این وضعیت در شرایط روزانه مردم نیز تاثیر گذاشته و بحران به قدری بزرگ است که در حال حاضر نمیتوان این موضوع را با یک سیاستگذاری محلی حل کرد. زیرا این موضوع نیازمند یک نگاه ملی بوده و باید اختیاراتی در بودجه به آن داده شود، که بتوانند این استان را از بحران نجات دهند. این بحران تنها اثر خود را در شغل و زندگی روزانه نداشته است، بلکه بسیاری از بیماریهای افسردگی و روحی در کرمان نیز به دلیل کمآبی بوده است. نزدیک 20 درصد باغهای کشور در استان کرمان وجود دارد و وقتی کمآبی وجود داشته باشد این باغ در حقیقت ارزشی نداشته و باعث مهاجرت به شهرهای بزرگ میشود.
در حال حاضر بهشدت روستاهای کرمان خالی از سکنه شده و از حدود پنج هزار روستا حدود هزار روستا با تانکر آبرسانی میشود. در حال حاضر 700 روستا لولهکشی آب ندارند. با توجه به اینکه 40 درصد مردم روستانشین هستند، خیل عظیمی از جمعیت روستایی در حال مهاجرت هستند. در حال حاضر بیش از 70 درصد از روستاها با کمآبی روبهرو هستند و این موارد باعث شده که مهاجرتهای زیادی صورت بگیرد و شهر کرمان سه برابر طرح تفصیلی رشد پیدا کرده است. در مجموع تنشهای جمعیتی و حاشیهنشینی باعث بروز مشکلاتی در این منطقه شده است.
اثر کمآبی در کسبوکار استان کرمان چیست؟ آیا این موضوع فعالیتهای اقتصادی و تولید را نیز تحت تاثیر قرار داده است؟
بیشترین منابع معدنی کشور در استان کرمان قرار گرفته است. اما اگر آب وجود نداشته باشد، نمیتوان از این منابع نیز استفاده کرد. در حال حاضر ذوبآهن اصفهان نیمی از منابع اولیه خود را از گل گهر سیرجان تامین میکند. زیرا استان کرمان به دلیل کمبود منابع آبی، نمیتواند چنین کارخانهای داشته باشد. بنابراین عمدهترین مانع صنعتی شدن استان کرمان کمبود منابع آبی است. از سوی دیگر این کمبود در تولید محصولات کشاورزی نیز بسیار اثرگذار بوده است، به نحوی که در سه سال اخیر 20 درصد از تولید پسته در استان کرمان کاهش یافته است. در هر سال رقمی حدود هشت هزار هکتار باغ پسته خشک میشود.
بنابراین کسانی که از این ناحیه درآمد کسب میکنند، با مشکلات بسیاری مواجه میشود. در حالی که در برخی روستاها امکانات رفاهی زیادی فراهم شده بود و سرمایهگذاری زیادی در آن انجام شده که با مهاجرت افراد خالی از سکنه میشود، تنها تعدادی از پیرمردها و پیرزنها در این روستا باقی میمانند.
موضوع دیگر این است که سیستمهای آبرسانی قدیمی مانند قنات نیز با مشکل روبهرو شده است. در کرمان حدود دو هزار قنات وجود دارد که 35 هزار کیلومتر مجموع طول این قناتهاست. اما حفر چاههای عمیق، نبود سازوکار درست در کشاورزی و کمبود بارندگی باعث از بین رفتن قناتها شده است. برخی از دشتها مانند جازموریان که سطح بسیار وسیعی را دربر میگیرد، در برخی از مقاطع سال مانند تابستانها خشک میشود که اگر این خشک شدن به شکل دائمی شود با پدیده گسترش ریزگردها مواجه خواهیم شد که در نهایت میتواند چهار استان ما را درگیر خود کند. علاوه براین، یکی دیگر از چالشهای کمآبی و خشک شدن قناتها و حفر بیرویه آب باعث نشست زمین شده است، حتی آمارها نشان میدهد که تعداد زلزلهها در یک دهه اخیر نسبتاً افزایش یافته است. این احتمال وجود دارد که این برداشت بیرویه آب، در فعال شدن گسلها اثر گذاشته باشد که البته نیاز به یک تحقیق جامع است.
شما اشاره کردید که بحث کمبود آب از لحاظ روانی اثر قابل توجهی در جامعه داشته است، آیا این امکان وجود دارد که این بحران طبیعی زمینه ایجاد یک بحران اجتماعی را در استان کرمان به وجود آورد؟
یکی از جامعهشناسان به نام منتسکیو مطرح میکند که «بارندگی و منابع آب، بر روی رفتار انسانها اثرگذار است». در حال حاضر در کشور نیز در مناطق شمال و غرب، مردم دارای وضعیت شادتر و باروحیهتری نسبت به مردم جنوب و شرق کشور هستند. این موضوع به دلیل فضای خشک و کمآبی است که وجود دارد و مردم این نواحی نیز بیشتر منزوی میشوند. به عنوان مثال، استان کرمان یکی از استانهایی است که وضعیت اقتصادی بدی ندارد، اما میزان مسافرتهای این استان نسبت به سایر استانها بسیار کمتر است. همچنین تعداد کنسرتها در کل استان کم است. از سوی دیگر شاخصهای رضایت از زندگی و افسردگی نیز در وضعیت مناسبی قرار ندارد به نحوی که در یکی از شهرهای استان کرمان، میزان افزایش خودکشی به مرز بحران رسیده بود. این وضعیت با کمبود آب و بروز خشکسالی به مراتب بدتر از گذشته شده است. از نگاه من شاخص امید به زندگی تا حد زیادی به منابع آبی این کشور گره خورده است.
بنابراین جدای از مسائل جبر جغرافیایی، میتوان با سیاستگذاری مناسب در کنار همکاری مردم بخشی از این چالشها را حل کرد. بخش عمدهای از مشکلاتی که در حوزه آب به وجود آمده به دلیل سیاستگذاری نامناسب در دولتهای قبل بوده است که البته بعضی از آنها در دولت کنونی نیز تداوم پیدا کرده است.
از نگاه شما چه سیاستهایی در دولت یازدهم نسبت به دولتهای قبل تغییر کرده و چه سیاستهای نادرستی در گذشته وجود داشته و در حال حاضر تغییر قابل توجهی نداشته است؟
در خصوص آب میتوان سیاستگذاریهای بسیاری را انجام داد. به علت اینکه جمعیت رو به گسترش بوده و میزان مصرف آب و مواد غذایی در سه دهه اخیر رشد کرده، باید برای تامین منابع آبی دو نوع سیاست به کار میگرفت. مورد نخست حفر چاههای عمیق و مورد دوم بهرهبرداری از سد است. هر دو مورد در استان کرمان با شدت قابل توجهی مورد پیگیری قرار گرفت و تعداد چاههای عمیق به 34 هزار حلقه چاه رسید. این سیاست مجوز چاه دادن، به دلیل اینکه تاثیر قابل توجهی در اشتغالزایی کوتاهمدت داشت، در دورههای دولت نهم و دهم بسیار تسهیل شده بود و به همین علت شاهد رشد قارچگونه چاههای عمیق در این استان و حتی در کل کشور بودیم.
در دولت یازدهم قدری این مجوزها کاهش یافت. مجوز جدید نیز صادر نشد، حتی برخی از چاهها نیز در این دولت بسته شد.
از سوی دیگر برای کنترل منابع، از کنتور استفاده کردند، به نحوی که در زمانهای بارندگی یا در زمانهایی که با بحران کمآبی مواجه میشویم از این منابع کم استفاده شود.
همچنین سیاست دیگر نیز سهمیهبندی منابع بود که آب مصرفی بر اساس متراژ زمین تخصیص مییافت.
در بحث ایجاد سد نیز در دولت یازدهم، بررسیها بیشتر شد و تعداد ایجاد سدها کاهش یافت. در دولت یازدهم، با کاهش ایجاد سد، کمیتهای برای احیای دریاچه جازموریان ایجاد شد و طرح آن به جهاد دانشگاهی واگذار شد.
در کنار این موارد برخی طرحهای مکمل نیز وجود دارد که از سمت استان چهارمحال و بختیاری و اصفهان و خلیج فارس، آب مورد نیاز استان کرمان را تامین کنند، البته هنوز هیچ یک از این طرحها عملی نشده است که چند عامل دخیل بوده است. یک مورد نارضایتی شهروندان این استانها برای انتقال آب بوده است که اجازه انتقال آب نمیدادند، یک مورد نیز مخالفت نمایندگان مجلس بود که با انتقال آب بینحوزهای مخالفت میکردند و در نهایت یک مورد نیز چالش تامین هزینهها بود، که با توجه به اینکه این طرحها از قدمت 15ساله برخوردار بود، نتوانست در مقام اجرا موفق شود.
بخش دیگری از سیاستهای دولت تغییر شیوه آبیاری سنتی با تسهیلات با نرخ پایین و حتی در برخی موارد تامین مالی بلاعوض بود، که سیستم آبیاری از شکل غرقابی به شکل قطرهای تغییر کند که البته با استقبال قابل توجهی روبهرو نشده است.
چرا تغییر سیاست آبیاری به شیوه مدرن و عبور از آبیاری غرقابی موفق نبوده است؟
ببینید برخی از باغات و درختان را میتوان با آبیاری قطرهای آبیاری کرد، اما درختان پسته به دلیل اینکه ریشههای آن بسیار پایین است، کشاورزان اعتقاد دارند که با آبیاری قطرهای درختان خشک میشوند. بنابراین هنوز شیوه جدیدی که بتواند آبیاری را با کیفیت قبل ایجاد کند، در استان کرمان مورد استفاده قرار نگرفته است. این موضوع باعث شده که در هر سال بخش وسیعی از درختان پسته خشک شوند.
این تغییر روند باید از تحقیقات جامع و دقیقی برخوردار باشد و از سوی دیگر، چون به طور مستقیم با معیشت مردم روبهرو است، نمیتوان خیلی سخت گرفت. زیرا ممکن است این موضوع تبدیل به چالشهای اجتماعی شود و در نتیجه دولت نیز خود را با این موضوع روبهرو نمیکند.
شنیده میشود که نزاع بر سر آب در میان شهرهای این استان نیز رواج دارد و حتی منجر به ضرب و جرح نیز میشود؟
بسیاری از شهرها یا روستاهایی که قنات دارند، مخالف ایجاد سد یا چاه عمیق هستند، بنابراین اعتراض میکنند و نمیگذارند این سیاستها صورت گیرد. هیچ جای کشور هدررفت آب به اندازه کرمان نیست. این موضوع خیلی هزینه بالایی دارد. اگر این روند تداوم یابد است لازم است که برای آنها آب خریداری شود و در نهایت هزینه آن از منافع آن بیشتر خواهد شد.
آیا نمیشود سیاستگذاریای صورت گیرد که بخشی از این تمرکز از کشاورزی به سمت دیگر مشاغل که کمتر نیاز به آب دارد تغییر کند؟
این یکی از مهمترین موضوعاتی است که باید به آن توجه کرد. به عنوان مثال گردشگری یکی از مهمترین مواردی است که میتوان به آن توجه کرد. به دلیل اینکه بخش گردشگری مانند کشاورزی نیاز به منابع طبیعی ندارد و سود آن زیاد است. استان کرمان دارای جاذبههای گردشگری بسیار خوبی است، اما به نسبت سایر استانها که توانستهاند یک وجه گردشگری به آن اضافه کنند، کرمان نتوانسته در این زمینه موفق باشد. به عنوان مثال، استان کرمان با داشتن بهترین روستای سنگی ایران، ارگ بم، باغ شازده، شاه نعمتالله و بهترین کویر ایران سرمایهگذاری ویژهای برای شناساندن این مکانها برای جذب گردشگر ایران و حتی گردشگر خارجی نکرده است. به نظر میرسد این استان رها شده است و بحرانیترین دشتهای کشور در این استان قرار گرفته است. در حالی که جمعیت زیادی نیز وجود ندارد و تنها سه میلیون نفر در این استان زندگی میکنند. بنابراین میتوان به نوعی برنامهریزی کرد که هم بسترهای اقتصادی مناسبی ایجاد شود و هم از سطح مشکلات کمآبی استان کم کرد.
با روی کار آمدن دولت دوازدهم، انتظار میرود برخی از سیاستگذاریها با قوت بیشتری ادامه یابد، در بحث کرمان باید چه سیاستگذاریای پررنگ شود؟
باید به این استان توجه ویژهای شود، زیرا داشتههای این استان در معرض نابودی است. به عنوان مثال، یکی از قدیمیترین تمدنهای ایران در منطقه جیرفت، یا قلعه دختر که در زمان ساسانیان در کرمان وجود دارد. این استان 300 گونه مختلف جانوری و 800 گونه متفاوت گیاهی دارد. اما خشکسالی بزرگترین مشکل کرمان است و این موضوع تمام جنبهها مانند تمدن، تاریخ، ارزشها و زندگی مردم را تحت تاثیر قرار میدهد و بسیاری از روستاها خالی از سکنه شده است. البته این وضعیت در اکثر استانها وجود دارد. ما به یک طرح آمایش سرزمینی نیاز داریم. این موضوع در برنامه پنجم نیز درج شده بود، اما به آن توجه نمیشود و این وضعیت اسفناک به وجود آمده است.