روزنه تنفس
چرا مسعود پزشکیان برای نخستین سفر خارجی خود عراق را انتخاب کرد؟
مسعود پزشکیان در 20 شهریورماه در اولین سفر خارجی خود در مقام رئیسجمهور ایران به عراق سفر کرد. این سفر از اهمیت زیادی برخوردار است چراکه عراق یک کشور دوست با پتانسیل بالای همکاریهای اقتصادی است. رئیسجمهور در ابتدای این سفر سهروزه ابتدا به بغداد و بعد از آن به نجف، کربلا، اربیل، سلیمانیه و در نهایت بصره، پایتخت اقتصادی عراق رفت. پزشکیان در این سفر با مقامات عالیرتبه عراقی از جمله عبداللطیف رشید، رئیسجمهور و محمد شیاع السودانی، نخستوزیر و نیچروان بارزانی، رئیس اقلیم کردستان عراق دیدار کرد. در این دیدارها مقامات دو کشور، ۱۴ سند همکاری در حوزههای اقتصادی، فرهنگی، آموزشی، اجتماعی، هنری، رسانهای، فنی-مهندسی، بازرگانی، حملونقل، سیاسی، ورزشی، کشاورزی و زیارتی به امضا رساندند. فارغ از اینکه این سفر میتواند نقش مهمی در حل مشکلات موجود در حوزه بازرگانی بین دو کشور داشته باشد؛ اما ایران و عراق مسائل و مشکلات عدیدهای دارند که حلوفصل آنها نیازمند اقداماتی جدیتر است. در این گزارش تلاش میکنیم ضمن بررسی سفر سهروزه رئیسجمهور به عراق، به مسائل و مشکلاتی که در ارتباط با دو کشور وجود دارد نیز بپردازیم.
خروج از میدان ایدئولوژی
در جریان بهار عربی موج خیزشهای مردمی جهان عرب را درنوردید. در اثر این قیامها، چهار حکومت عربی تونس، مصر، لیبی و یمن سرنگون شدند؛ سه حکومت بحرین، اردن و تا حدی عربستان با مشکلات جدی روبهرو شدند و حکومت سوریه دستخوش جنگ داخلی شد. بعد از این خیزشها حکام کشورهای عربی و بهویژه کشورهای حوزه خلیجفارس درس بزرگی از این انقلاب گرفتند. این کشورها به این نتیجه رسیدند که سرمنشأ بسیاری از تحولات در منطقه فقر است و برای اینکه از وقوع جنبشهای جدید در منطقه جلوگیری کنند تصمیم گرفتند از فرآیندهای ایدئولوژیک فاصله بگیرند و به سمت رویکردهای اقتصادی حرکت کنند. یک نمونه موفق در این زمینه عربستانِ دوره محمد بنسلمان است. محمد بنسلمان بعد از کسب قدرت در گام نخست، دو پایه برسازنده قدرت در عربستان، یعنی خاندان سلطنتی و مفتیان مذهبی را از عرصه تصمیمسازی و تاثیرگذاری سیاسی عربستان حذف کرد. اینها دو مانع بزرگ در نوسازی قدرت و سیاستها در عربستان بودند. با برداشتن نفوذ این دو طیف، راه برای اعمال سیاستهای نوین در کشور باز شد. در واقع محمد بنسلمان به خوبی از این موضوع آگاه بود که بنیادگرایان اسلامگرا که علیه ایدئولوژی شیعی در منطقه متحد شدهاند دیر یا زود ساختار سیاسی عربستان را نشانه میگیرند. به همین خاطر بود که تصمیم گرفت جلوی روحانیون سنی وهابی را بگیرد. در همین راستا با انجام شبهکودتایی تمام این افراد را در یک هتل حبس کرد و آنها را در وضعیتی قرار داد که این افراد سرمایههای خود را چه در داخل عربستان، چه در خارج از این کشور، در اختیار بنسلمان قرار دهند. برای اولینبار عربستان صاحب یک بودجه و سرمایه تجاری شد که متفاوت از سرمایه نفت شد. به این معنا که هماکنون بودجه اصلی عربستان از نفت نیست بلکه همین سرمایههایی است که در اختیار دولت قرار گرفت. بنسلمان این سرمایهها را به سرمایههای تجاری تبدیل کرد و کشورش را در مسیری قرار داد که پیش از آن امارات متحده عربی، قطر و دیگر کشورهای حوزه خلیجفارس گام گذاشته بودند. او با ارتقای اقتصادی، پول حاصل از تولید نفت خام را به سمت صنعتی کردن کشور سوق داد و در مدت محدود با رشد تولید ناخالص ملی، جایگاه عربستان را در میان 20 اقتصاد برتر دنیا از حالت انفعالی به اقتصادی فعال و تاثیرگذار تبدیل کرد. رشد اقتصاد و اثر وضعی آن بر زیست شهروندان، محمد بنسلمان را در مسیر اصلاحات سیاسی و فرهنگی قرار داد. چرا که در مقابل اعتراض طیف محافظهکار مذهبی و مفتیان به حاشیه راندهشده از قدرت، حمایت عمومی را با خود به همراه داشت. بعد از عربستان کشورهای عربی منطقه تصمیم گرفتند که این مسیر را ادامه داده و اقتصاد را در اولویت قرار دهند. تنها عراق بود که از این تحولات دور مانده بود. در زمان نخستوزیری مصطفی الکاظمی تصمیم گرفته شد که عراق از میدان تفکر ایدئولوژیک خارج شود و اقتصاد را در اولویت خود قرار دهد. در واقع مقامات عراق تصمیم گرفتند به اصالت و هویت ملی خود برگردند و ایدئولوژی مذهبی را کنار بگذارند. آنها به این نتیجه رسیدند که اگر قرار است به عنوان یک کشور تاثیرگذار در منطقه خاورمیانه فعالیت کنند ابتدا باید در داخل کشور خود تغییر ایجاد کنند و براساس هویت جمعی و نه هویت مذهبی و طایفهای تصمیم بگیرند. واقعیت این است که عراق از یکسو به کشورهای عربی گرایش پیدا کرد و از سوی دیگر تصمیم گرفت به عنوان یک بازیگر مهم در عرصه بینالمللی شناخته شود.
در همین راستا بود که عراق به عنوان کشوری که محلی برای دور زدن تحریمهای ایران بود؛ برخلاف انتظار ایران تصمیم گرفت به تحریمهای آمریکا علیه ایران وفادار بماند و پولهای ایران را بلوکه کند. عراقیها این موضوع را مطرح کردند که ما به خاطر تحریمها نمیتوانیم پولهای بلوکهشده ایران را پرداخت کنیم و اگر ایران به دنبال دریافت پولهای بلوکهشده است باید از عراق کالا بخرد. یکی از موضوعات مطرح میان ایران و عراق که به عنوان یکی از برنامههای سفر رئیسجمهور و هیات همراه به بغداد در دستور کار قرار گرفت، آزادسازی اموال بلوکهشده ایران در عراق بود. با این حال آزادسازی این داراییهای مسدودشده ظاهراً در این سفر مورد توافق قرار نگرفته و همچنان بغداد منتظر چراغ سبز واشنگتن برای حل این موضوع است.
رفع نگرانیهای امنیتی
خطر بزرگی که برای ایران در مورد عراق وجود داشت، حضور پایگاههای مبارزان کرد در منطقه اقلیم کردستان بود. واقعیت این است که مقامات و مردم اقلیم کردستان عراق این مفروض را پذیرفته بودند که دیر یا زود از عراق جدا میشوند و به خاطر همین مفروض بود که آنها به کردهای ایران و کردهای سوریه پناه داده بودند. ایران هم سعی میکرد این خطر را با حمله به پایگاههای این گروهها دفع کند. اما آخرینبار که این اتفاق افتاد دولت عراق گفت که هیچ کشوری اجازه ندارد به حریم سرزمینی ما تجاوز کند و اگر بار دیگر این اتفاق رخ دهد از طریق نهادهای بینالمللی پیگیری میکند. در همین راستا بود که ایران پیشنهاد کرد یک قرارداد امنیتی میان دو کشور امضا شود و بر اساس آن یک خط امنیتی مرزی شکل بگیرد که منافع دو طرف را حفظ کند. یکی از بندهای این قرارداد امنیتی مربوط به نیروهای مخالف کرد بود مبنی بر اینکه این گروهها حق ندارند در مناطق مرزی ایران حضور داشته باشند. طبق هماهنگیهایی که با اقلیم کردستان عراق صورت گرفت، قرار بر این شد که این نیروهای مخالف ایران به منتهی الیه خط ارتباطی یعنی مرز سوریه منتقل شوند. بعد از امضای این معاهده امنیتی، وقت آن بود که دو کشور بر اساس منافع ملی مناسبات اقتصادی خود را گسترش دهند. البته ایران هم متوجه شد که تنها کریدور اقتصادی که میتواند از طریق آن روزنه تنفس پیدا کند عراق است. سفر رئیسجمهور به عراق را میتوان در همین راستا بررسی کرد. درواقع سفر پزشکیان به عراق و اقلیم کردستان در ادامه تکمیل روند اجرایی شدن توافق امنیتی اسفند 1401 بین دو کشور بود که نشان میدهد روابط ایران با عراق و اقلیم کردستان در آستانه ورود به یک مرحله جدید قرار گرفته است. نهایی شدن این توافق میتواند مهمترین گام یک دهه اخیر در رفع نگرانیهای امنیتی ایران بعد از اخراج آخرین دسته از گروههای کرد مخالف ایران باشد.
مسیر توسعه
یکی دیگر از موضوعات بسیار مهمی که در این سفر به آن پرداخته شد، تکمیل راهآهن شلمچه به بصره در داخل خاک عراق است. رئیسجمهور در سفر به بصره گفت: «مصمم هستیم مسیر قطار شلمچه به بصره را با قدرت پیگیری کنیم.» بصره و منطقه جنوب مهمترین شهر عراق است که بیش از 70 درصد از منابع و میادین نفتی عراق را در خود جای داده است. بیش از 90 درصد از صادرات نفت خام و فرآورده عراق از طریق بندر فاو واقع در جنوب بصره صورت میپذیرد. از منظر تجارت کالایی، بصره تنها راه ارتباط عراق با آبهای آزاد است که دارای بنادر مهمی چون خورالزبیر، ام قصر و فاو است. بندر خورالزبیر و شهرک صنعتی خورالزبیر که در مجاورت آن واقع شده است، نقش ویژهای در توسعه صنعتی عراق دارند. بر همین اساس است که بصره را به عنوان پایتخت اقتصادی عراق میشناسند. بصره نقطه اتصال عراق به خلیجفارس است و به همین دلیل است که همواره مورد توجه کشورهای حوزه جنوبی خلیجفارس قرار داشته است. هماکنون بصره و بندر فاو، نقطه آغاز مسیر توسعهای هستند که قرار است از طریق دو مسیر ریلی و جادهای، کشورهای حاشیه جنوبی خلیجفارس را به ترکیه و سپس اروپا متصل کنند. این طرح منطقه بصره را به یکی از بندرهای بزرگ بینالمللی در منطقه تبدیل خواهد کرد. مهمتر اینکه بصره دربردارنده طرح اتصال ایران به عراق، یعنی مسیر ریلی راهآهن شلمچه به بصره است. این مسیر ریلی علاوه بر تسهیل تردد مسافران میتواند چشمانداز همکاری تجاری و اقتصادی میان دو کشور را تحقق بخشد. در همین راستا، بصره با توجه به قرارگیری در مسیر جاده توسعه میتواند تکمیلکننده چرخه توسعه مناطق جنوبی ایران باشد. اما مشکلی که در این زمینه وجود دارد این است که بین مقامات عراق و ایران بر سر هدف احداث این خط آهن اختلاف وجود دارد. عراق میگوید هدف از احداث این خط آهن صرفاً انتقال زائران به عتبات مقدس در نجف و کربلاست، اما ایران فراتر از این انتظار دارد و معتقد است این خط آهن برای انتقال مسافر و کالا و متصل کردن شبکه راهآهن ایران به خط آهن سوریه از طریق عراق احداث میشود. این اختلافنظر، ریشه در نگرش متفاوت اقتصادی و راهبردی میان دو طرف دارد. اگر این اختلافات حل نشود و ایران نتواند خط آهن شلمچه به بصره را احداث کند عراق به تنهایی در مسیر توسعه قرار میگیرد. هماکنون مناطق جنوبی عراق به دلیل عدم توسعه به کالاهای ایرانی وابسته هستند. اما اگر این کریدور اقتصادی بدون حضور ایران راهاندازی شود، عراق به عنوان یک بازیگر اقتصادی مهم در منطقه به سمتی خواهد رفت که کالاهای مورد نیاز خود را از کشورهای دیگر با کیفیت بیشتر و قیمت مناسبتر تهیه میکند و ایران را تحت فشار اقتصادی قرار خواهد داد. به همین خاطر در این سفر آقای پزشکیان تلاش کرد به دولت عراق این اطمینان را بدهد که ما شما را به عنوان یک دولت رسمی میشناسیم و تعامل ما با شما از طریق دولت شکل میگیرد، نه از طریق مناسبات ایدئولوژیک.
ایده برداشتن مرزها
موضوع دیگری که در سفر رئیسجمهور به عراق به آن پرداخته شد ایده تشکیل یک اتحادیه اسلامی و حرکت به سمت برداشتن مرزها مانند اتحادیه اروپا بود. به گزارش عصر ایران، مسعود پزشکیان در جریان دیدار با عبداللطیف جمال رشید، رئیسجمهور عراق، بر ضرورت توجه بیشتر بر همکاریهای دوجانبه و منطقهای تاکید کرد. وی خواستار تشکیل کمیسیونهای تخصصی میان دو کشور برای گسترش هرچه بیشتر روابط سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی شد. رئیسجمهور به سابقه دیرین و تاریخی دو کشور ایران و عراق اشاره و بر ضرورت تشکیل اتحادیه مشترک کشورهای اسلامی تاکید کرد. پزشکیان خواستار حرکت به سمت برداشتن مرزهای کشورهای اسلامی همانند تجربه اتحادیه اروپا شد. رئیسجمهور ابراز امیدواری کرد که توافقهای مالی و اقتصادی و همکاری برای توسعه امنیت و ثبات منطقهای میان دو کشور رشد و گسترش یابد. پزشکیان با بیان اینکه تقویت وحدت میان کشورهای اسلامی، به بیاثر شدن تحریمها منجر خواهد شد، تصریح کرد: وحدت میان کشورهای اسلامی کلید و رمز خشکاندن ریشه تروریسم اسرائیل خواهد بود. در همین زمینه بسیاری از تحلیلگران معتقدند که صحبتهای رئیسجمهور در این زمینه بیشتر یک تعارف دیپلماتیک بوده است و ایشان میخواستند بر این موضوع تاکید کنند که دو کشور اشتراکات فراوانی دارند. حتی در بیانیه وزارت امور خارجه ایران و همچنین صحبتهای سخنگوی دولت ایران در وزارت امور خارجه اشارهای به برداشتن مرزها نشد و این مسئله فقط در فضای مجازی پررنگ شد.
واقعیت این است که مرز بنیان اصلی دولت-ملت است و به راحتی نمیتوان از برداشته شدن مرزها صحبت کرد. مرزها در هر کشوری از اهمیت ویژهای برخوردارند و همین امر نیز سبب میشود، حساسیت و نظارت ویژهای بر آن وجود داشته باشد. برای مثال سالها پیش ملک عبدالله در شورای همکاری خلیج فارس ایدهای را مطرح کرد مبنی بر اینکه کشورهای این شورا با هم متحد شوند و یک اتحادیه عربی میان کشورهای حوزه خلیج فارس شکل بگیرد. این ایده به خاطر اختلافات زیادی که بین این کشورها بود نتوانست پا بگیرد. با اینکه عربستان از طریق یک پل به بحرین و از طریق یک پل دیگر به قطر میرسد، زمانی که میخواهید از مرز یک کشور به کشور دیگر بروید با مشکلات بسیار زیادی مواجه میشوید.