در آستانه یک زمستان دودی دیگر
احیای واردات گاز از ترکمنستان به نفع ایران است؟
در آستانه فصل سرما، نگرانیها در عموم نقاط نیمکره شمالی درباره کمبود سوخت و بهویژه گاز طبیعی افزایش یافته است. قیمتهای گاز در نقاط مختلف جهان بهشدت افزایش یافته و بهتبع آن، قیمت فرآوردههای پالایشیِ جایگزین و قیمت نفت خام با رشد قابل ملاحظهای روبهرو شده است. در ایران نیز بعد از تابستانی که با قطعی مکرر برق بهدلیل کمبود گاز در نیروگاهها همراه بود، نگرانی مشابهی ایجاد شده است. بهویژه که طی سالهای گذشته، سوزاندن مازوت جای گاز در تهران و کلانشهرها در دورههای اوج مصرف در زمستان، ابر دود را بر سر این شهرها گسترده بود. احتمالاً امسال نیز چنین شود. تقریباً آلودگی هوا هم آغاز شده و در تهران، برج میلاد در میان دود رخنمایی میکند. اما خبرهایی هم از احیای روابط گازی با ترکمنستان پس از چند سال وقفه میرسد که در نگاه اول شاید برای دارنده دومین منابع گازی جهان چندان خوشایند نباشد، اما به چند دلیل، اتفاق خوبی است. برای ارزیابی وضعیت گاز کشور، مناسب است که وضعیت فعلی و چشماندازی از آینده را بررسی کنیم و سپس به قرارداد گازی ایران و ترکمنستان بپردازیم.
وضعیت گاز کشور و چشمانداز آن
امروز گاز سهم بسیار بزرگی در سبد مصرف انرژی کشور دارد و بیش از 70 درصد انرژی موردنیاز کشور از طریق گاز طبیعی تامین میشود. حدود 60 درصد این گاز نیز از فازهای مختلف میدان گازی پارس جنوبی تولید و عرضه میشود. نیروگاهها و بخش خانگی رویهم بیش از 60 درصد کل مصرف گاز کشور را به خود اختصاص دادهاند. مطابق چشمانداز تهیهشده توسط معاونت برنامهریزی تلفیقی وزارت نفت در صورت تداوم روند فعلی، کشور در سال 1405 به واردات گاز طبیعی به میزان 56 /142 میلیون بشکه معادل نفت خام و در سال 1420 به یک میلیارد و 67 میلیون بشکه معادل نفت خام نیاز دارد. البته در سناریوی بهینهسازی، کشور نیازی به واردات گاز نخواهد داشت. مهمترین فرضیات سناریوی بهینهسازی، متوسط رشد اقتصادی سالانه 6 /5 درصد، بهبود قابل ملاحظه در فناوری و ارتقای استانداردهای مصرف انرژی، مدیریت انرژی در بخشهای مختلف، اجرای کامل مبحث 19 مقررات ملی ساختمان، کاهش سالانه پنجدرصدی شدت انرژی در بخش مسکونی، کاهش پنجدرصدی آن برای تمامی خودروهای تولیدی و تخصیصهای ویژه گاز به بخشهای مختلف دیگر از جمله صنایعی مثل پتروشیمی، فولاد و... و همچنین افزایش راندمان نیروگاههای سیکل ترکیبی به 55 درصد و نیروگاههای حرارتی به 50 درصد تا سال 1420 و توسعه گسترده انرژیهای تجدیدپذیر است. درحالیکه درحال حاضر ظرفیت نیروگاههای تجدیدپذیر کشور حدود 900 مگاوات است، این مقدار باید در افق 1405 به 6800 مگاوات و سال 1410 به 12800 مگاوات افزایش یابد تا کشور نیازی به واردات گسترده گاز نداشته باشد.
طبیعی است که اجرای چنین سیاستهایی نیاز به عزم جدی و هماهنگی دولت و سایر ارکان حاکمیت، حرکت به سمت واقعیسازی قیمتها و حذف یارانههای انرژی و همچنین نیاز به سرمایهگذاری قابل ملاحظهای دارد.
با این وصف، اگر نه با بدبینی و خوشبینیهای مرسوم که با واقعبینی متکی به سوابق بخواهیم چشماندازی از وضعیت گاز کشور در سالهای آتی داشته باشیم، باید بپذیریم که نیاز به واردات گاز طبیعی محتمل است و متناسب با این پیشبینی، باید ظرفیتهای لازم برای بهرهبرداری بهینه از این موقعیت را فراهم آوریم.
همکاری گازی با ترکمنستان؛ بهترین گزینه موجود
ایران سالها از همسایه شمالی خود گاز وارد کشور کرده و اساساً نباید با موضوع حیثیتی برخورد کرد. از جنبههایی حتی این واردات به نفع کشور است. نگاه عمومی به موضوع گاز این است که ایران با ذخایر غنی باید مثل روسیه و قطر و ترکمنستان صادرکننده گاز باشد، اما سیاست گازی کشور طی دهههای گذشته، بر این منوال نبوده و گازرسانی به دورافتادهترین نقاط و تخصیص گاز به قیمتهای بسیار ارزان به بخشهای مختلف، روند معمول بوده است. به همین نسبت نیز در بخشهای مختلف شاهد رشد غیرمتعارف مصرف هستیم. اما علاوه بر رشد مصرف داخلی، وضعیت کشورهای همسایه نیز در بخش تولید و مصرف متفاوت شده است که باید رصد دقیقتری از این وضعیت جدید داشته باشیم. روند توسعه کشورهایی نظیر پاکستان، عراق، هند و ترکیه نشانههایی از ظهور قطبهای جدید مصرف گاز و برنامههای بلندپروازانه ترکمنستان و آذربایجان درجهت افزایش تولید، نمودهایی از ایجاد قطبهای جدید تولید در منطقه دارند. در چنین شرایطی و درحالیکه زمینههای لازم برای جذب سرمایههای چنددهمیلیاردی برای توسعه بخش گازی و حتی حفظ ظرفیتهای فعلی فراهم نیست، مزیت کشور ما بهعنوان یک صادرکننده گاز تا حد زیادی کاهش خواهد یافت. در چنین اتمسفری، باید از مزیت جغرافیایی کشور بهره برد تا مسیرهای جایگزین نظیر خطوط لوله تاپی و ترانسکاسپین و توسعه صادرات الانجی قطر و روسیه، فضا را برای نقشآفرینی گازی ایران در منطقه تنگتر نکنند. این نقشآفرینی میتواند در قالبهای خرید و فروش، معاوضه و ترانزیت باشد که بهترتیب اولویت و منافع کشور، فهرست شدهاند. ضمن اینکه، با توسعه صنایع فولاد، سیمان و جهشهای دوم و سوم پتروشیمی، میتوان از گاز ارزش افزوده بیشتری خلق کرد. بنابراین بهترین گزینه برای ایران، خرید حداکثری گاز از کشورهای گازی منطقه است و برای پیگیری این هدف، ترکمنستان بهترین گزینه است. چراکه زیرساختهای لازم برای انجام آن موجود است و واردات گاز از این کشور، سالهای زیادی نیز انجام شده و متکی به تجربیات غنی قراردادی میان دو طرف است. تداوم چنین قراردادی به نفع ترکمنستان هم هست که چندسالی است با مشکلات اقتصادی مواجه است و فعلاً تنها مقصد صادراتی گاز و منبع اصلی درآمدهایش، چین است. این وابستگی مفرط به چین، طبیعتاً مقبول ترکمنستان هم نیست.
روند روابط گازی ایران و ترکمنستان
در پی استقلال ترکمنستان، رابطه خوبی بین عشقآباد و تهران برقرار شد. در سال 1996، دو طرف راهآهن جدیدی را راهاندازی کردند که تجن را به مشهد متصل میکرد و به ترکمنستان محصورشده در خشکی اجازه دسترسی به خلیج فارس و سیستم ریلی بزرگ آسیا را میداد. قرارداد صادرات گاز ترکمنستان به ایران نیز در سال 1374 منعقد شد. مدت این قرارداد 25 سال بود که طی این سالها هفت نوبت به آن، الحاقیه زده شده است. سقف اولیه فروش گاز هشت میلیارد مترمکعب در سال بود که در سال 2006 به 14 میلیارد مترمکعب افزایش یافت و قرار شد این حجم اضافهشده از منطقه سرخس وارد ایران شود.
روابط انرژی بین دو کشور همسایه برای ترکمنستان اهمیت استراتژیک داشت. چراکه ایران به اولین بازار صادراتی جایگزین برای گاز ترکمنستان تبدیل شد و موقعیت انحصاری روسیه را در سال 1997 شکست. گاز ترکمنستان برای تامین مصرف انرژی در مناطق شمال ایران که از منابع گازی جنوب کشور دور بودند، مفید و البته ضروری بود. با توجه به مشکلات لجستیک ایران برای رساندن گاز خود به مناطق شمالی، گاز ترکمنستان ارزانترین و مطمئنترین راه برای تامین مصرف انرژی رو به رشد ایران در آن مناطق بود. در حقیقت، ایران بیش از تحویل گاز خود از منطقه جنوبی، از قیمت ارزان گاز وارداتی از ترکمنستان سود میبرد. با همین استدلالها، در سال 1995 شرکت ملی نفت ایران توافقنامه احداث خط لوله گاز 200کیلومتری از میادین کربچه در غرب ترکمنستان به شهرک صنعتی کردکوی را امضا کرد و در دسامبر سال 1997، اولین گاز از ترکمنستان در منطقه کردکوی دریافت شد. در سال 2009، ترکمنستان و ایران توافق کردند که خط لوله دوم را در برابر توقف واردات گاز ترکمنستان به روسیه احداث کنند و در سال 2010 خط لوله 182کیلومتری دولتآباد-سرخس-خانگیران به بهرهبرداری رسید که کل ظرفیت صادرات به سمت ایران را به حدود دو برابر یعنی تا 14 میلیارد مترمکعب در سال افزایش میداد. این خط لوله به شبکه تامین داخلی ایران در خانگیران متصل شد. در واقع، ترکمنستان از آغاز صادرات گاز به ایران بهطور میانگین سالانه حدود پنج میلیارد مترمکعب به ایران صادر میکرد که حداکثر آن 3 /11 میلیارد مترمکعب در سال 2011 گزارش شده است.
با وجود نقش مهمی که ایران در استراتژی متنوعسازی صادرات ترکمنستان ایفا کرده است، روابط انرژی بین دو کشور دچار تنشهای زیادی شد و در دو مقطع در سالهای 2006 و 2008 به قطع طولانیمدت گاز در فصل زمستان منجر شد. علاوهبراین در زمستان سال 2012، پس از تصمیم ترکمنها مبنی بر کاهش 50 درصد از حجم گاز بدون اطلاع قبلی، اوضاع ملتهبتر شد. روابط گازی دو کشور بهدلیل اختلافات مالی در سال 2016 بدتر شد. مقامات ترکمنستان از تهران مبلغ حدود 8 /1 میلیارد دلار، بابت صادرات گاز بین سالهای 2007 تا 2016 مطالبه میکردند. در این دوره، ایران بهرغم تحریمهای بینالمللی، خرید گاز از ترکمنستان را ادامه میداد. در آن مقطع، بهدلیل انباشت بدهی و عدم امکان پرداخت ناشی از عوارض تحریم بانکی ایران، مقامات ایران نتوانستند با ترکمنستان به توافق برسند. بنابراین، عشقآباد تصمیم گرفت تحویل گاز را از ژانویه سال 2017 متوقف کند. یکی دیگر از اختلافنظرهای دو طرف این بود که ترکمنستان در زمستانهای سرد 2006 و 2008 از نیاز ایران به گاز طبیعی سوءاستفاده کرده و قیمت گاز را 9 برابر افزایش داده و از 40 دلار به 360 دلار در هر هزار مترمکعب افزایش داده بود و از طرف دیگر جرایم نقصان کمیت و کیفیت گاز تحویلی در صورتحسابهای صادره از طرف ترکمنی اعمال نشده بود. نهایتاً ترکمنستان با ارائه شکایت به دیوان بینالمللی داوری (ICC) برای وصول مطالبات خود اقدام کرد. ایران هم اقدام مشابهی انجام داد.
شکایت ایران مربوط به قطع صادرات گاز ترکمنستان بدون اطلاع قبلی از ژانویه سال 2017، کیفیت پایین صادرات گاز و قیمت بالا بود. بااینحال، احتمالاً تصمیم ترکمنستان برای قطع صادرات بهدلیل تلاطمهای اقتصادی داخلیاش و بهدلیل شکلگیری بازار جایگزین قوی برای گاز خود در چین بود. در آن دوره زمانی، کمبود منات در ترکمنستان به ایجاد صف و شلوغی مقابل دستگاههای خودپرداز منجر شده و همچنین کمبود شدید کالا برای صرفهجویی در پول از جمله در بخش مواد غذایی اساسی (از جمله آرد، روغن پختوپز و شکر) در برخی از مناطق گزارش شده بود که به صفبندی، جیرهبندی پراکنده و اقدامات پلیس برای محدود کردن تجارت داخلی منجر شده بود.
بههرحال، در آگوست سال 2018 این اختلاف به داوری رفت. خوشبختانه، در سال 2017 خط لوله نکا-دامغان با ظرفیت 6 /14 میلیارد مترمکعب در سال برای انتقال گاز از جنوب ایران به مناطق شمالی که قبلاً توسط ترکمنستان تامین میشد، تکمیل شد و قطع صادرات گاز از ترکمنستان به ایران نتوانست اهداف طرف ترکمن را محقق کند. چون در آن مقطع، ایران موفق شده بود فازهای 15 و 16 پارس جنوبی را راهاندازی و وارد مدار تولید کند. گاز تولیدی این فازها به همراه گاز تولیدی فازهای جدید 17 و 18 توانست 25 میلیارد مترمکعب به ظرفیت تولید گاز در ایران در طول سال 2016 اضافه کند. درنهایت، مقرر شد که ایران طلب ترکمنستان را بپردازد. جواد اوجی وزیر نفت ایران هم اعلام کرد که عزم دولت سیزدهم تسویه این بدهی است.
توافق جدید با ترکمنستان
با این اوصاف، سفر اوجی به ترکمنستان و سفر وزیرخارجه ترکمنستان به تهران برای احیای روابط گازی دو طرف، اقدامی خردمندانه از هر دو سمت است.
واقعیت این است که تصمیم ترکمنستان فارغ از حجم صادرات گازش به ایران، یک بازار صادرات استراتژیک را به روی این کشور بست و باعث شد بخش گاز ترکمنستان و بهطور کلی اقتصاد آن به تقاضای چین وابستهتر باشد.
خوشبختانه، ایران با سیاست مناسبی سعی در ایجاد دوباره روابط انرژی با عشقآباد دارد تا از موقعیت جغرافیایی خود برای حضور موثرتر در بازار انرژی منطقه بهره ببرد. البته نگاه ترکمنستان و ایران به بازارهای گازی مانند اروپا و ترکیه متفاوت است. برای صادرات گاز به اروپا، یکی از راهها، عبور از ترکیه است و این مسیر از طریق ایران میتواند به جای خط لوله پیچیدهتر ترانسکاسپین صورت گیرد.
ترکمنستان بیتمایل نیست که برای انتقال گاز خود به ترکیه و اروپا از طریق تاناپ خط لولهای به تبریز احداث و با خط لوله انتقال گاز تبریز-دوغوبیازیت ارتباط برقرار کند.
به همین دلایل، ترکمنستان پیشنهاد کرده که برای صادرات بخشی از گاز خود به ترکیه، قرارداد سوآپ با ایران برقرار کند. این توافقنامه سوآپ برای واردات گاز ترکمنستان به مناطق شمالی ایران است، درحالیکه همین مقدار گاز از مناطق جنوبی ایران از طریق خط لوله به ترکیه صادر میشود. با این حال، ایران چندان رغبتی به این موضوع ندارد. منطقی است که ایران یک رقیب مستقیم برای دسترسی به بازاری مانند ترکیه برای خود نتراشد، مگر آنکه خودش گاز بخرد و مطابق سیاستهای صادراتیاش خودش بفروشد. به همین دلیل هم منطقیتر است که فعلاً، ایران برای سوآپ گاز ترکمنستان به بازار آذربایجان و ارمنستان وارد عمل شود و احتمالاً با افزایش تولید آذربایجان، برای سوآپ به بازار پاکستان تمرکز کند.
آذربایجان با وجود تامین گاز منطقه، در تابستان که مصرف کم است به منظور بهحداکثر رساندن امکانات ذخیرهسازی تجاری خود، تمایل دارد گاز ترکمنستان را وارد کند. بعد از قطع گاز تا زمان تشدید تحریمها، وزارت نفت روزانه حدود شش میلیون مترمکعب گاز ترکمنستان را به آذربایجان سوآپ کرد که این عملیات متوقف شد. مهمترین موانع برای افزایش این سوآپ گازی، ظرفیت محدود خطوط لوله موجود در مناطق شمال غربی ایران و تحریمهای آمریکا علیه ایران است.
ضرورت مدیریت مصرف
همه اینها درباره نقش ایران بهعنوان خریدار گاز کشورهای همسایه دارنده منابع گازی، به شرط بهینهسازی مصرف سوخت، بهرهوری بالاتر و سیاستهای دقیق و مدون مدیریت مصرف و صرفهجویی انرژی بدون کاهش سطح رفاه عمومی فعلی در کشور است. در حال حاضر، به دلیل ارزان بودن غیرمتعارف خوراک گازی در بخش نیروگاهی، عزم جدی در وزارت نیرو برای افزایش راندمان نیروگاهها وجود ندارد. افزایش مصرف در ماههای سرد سال نیز باعث کاهش خوراک صنایع میشود که البته آنها هم یارانه وسیعی دریافت میکنند. بنابراین، در صورت نداشتن یک سیاست منسجم و چندبعدی، با افزایش واردات نیز این چاه عظیم مصرف، همه گازها را میبلعد و نقشی نیز در توسعه کشور نخواهد داشت.