شناسه خبر : 49228 لینک کوتاه

در مسیر دامنه

اگر مذاکرات موفقیت‌آمیز باشد، ایران چه مسیری پیش‌رو دارد؟

 

سعید ابوالقاسمی / نویسنده نشریه 

بازی به‌آرامی آغاز شد. کری‌خوانی‌ها و جنجال‌های رسانه‌ای و سیاسی، جای خود را به مذاکره و گفت‌وگو داد و اندکی از حاشیه‌ها کاسته شد. ایران و ایالات‌متحده، هر چند بر سر یک میز ننشستند، اما موفق شدند روزنه‌ای برای گفت‌وگو پیدا کنند. روزنه‌ای که در دو هفته اخیر، اثرات اقتصادی، سیاسی و دیپلماتیک بسیاری بر ایران داشته است. در حوزه اقتصادی قیمت‌های تاثیرگذار بر بازارهای داخلی با ریزش‌های مثبتی روبه‌رو شده و قدرت پول ملی را افزایش داده است؛ در حوزه‌های سیاسی هم، اندک وفاقی شکل گرفته و جناح‌های مختلف، با امید به مذاکرات می‌نگرند. در حوزه دیپلماتیک نیز شرایطی ایجاد شده که کشورهای مختلف از گفت‌وگوهای ایران و آمریکا استقبال کنند و برنامه‌ریزی‌های ویژه‌ای برای افق جدید منطقه انجام دهند. آن‌گونه که پیش‌بینی می‌شود، چشم‌انداز مذاکرات بین ایران و ایالات‌متحده، به‌ویژه در مورد برنامه هسته‌ای و رفع تحریم‌ها، برای ایران پتانسیل تحول‌آفرینی در ابعاد اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و بین‌المللی دارد. اگر فرض را بر این بگذاریم که مذاکرات میان ایران و آمریکا موفقیت‌آمیز باشد، اقتصاد ایران با تحولات بزرگی روبه‌رو خواهد شد. اقتصاد کشور پس از چند دهه تحریم، انزوا و سوءمدیریت‌های سیاست‌گذاری و اجرایی، با میزان تورم بیش از 30 درصد، کاهش ارزش ریال و رشد پایین، زیان و فشارهای بسیاری را تحمل کرده است. احتمال می‌رود مذاکرات موفقیت‌آمیز، به لغو تحریم‌های اساسی ایالات‌متحده به‌ویژه در مورد صادرات نفت و بانکداری منجر شود. کاهش تحریم‌ها، ایران را دوباره به سیستم‌های مالی جهانی متصل می‌کند و دسترسی به ذخایر خارجی و امکان سرمایه‌گذاری خارجی را افزایش می‌دهد. فشار دولت برای دیجیتالی شدن، می‌تواند سرمایه‌گذاری‌های بسیاری در حوزه فناوری جذب کند و جوانان تحصیل‌کرده ایرانی را برای تغییر از اقتصاد مبتنی بر کالا به اقتصاد دیجیتال آماده سازد. کاهش تورم و تثبیت ارز، فقر را کاهش می‌دهد. چشم‌انداز بلندمدت نیز موارد مهمی مانند رشد بیشتر، ایجاد فرصت‌های شغلی قابل‌توجه و توسعه زیرساخت‌ها به‌ویژه در بخش‌های آب و انرژی را دربر می‌گیرد.

چشم‌انداز سیاسی و اجتماعی؛ رو به بهبود

موفقیت مذاکرات ایران و آمریکا، ابعاد سیاسی و اجتماعی داخل کشور را نیز به شکل ویژه‌ای تحت تاثیر قرار خواهد داد. از نظر سیاسی، مذاکرات موفق می‌تواند ساختارهای پیچیده قدرت در ایران را با تغییراتی روبه‌رو کند. دولت مسعود پزشکیان و حامیان او که از دیپلماسی برای کاهش تحریم‌ها حمایت می‌کنند، در صورت بهبود شرایط اقتصادی، با مقبولیت ویژه‌ای از سوی جامعه روبه‌رو خواهند شد. این شرایط، پویایی‌های فضای سیاسی داخلی را با تغییر روبه‌رو خواهد کرد و نفوذ برخی جریان‌های سیاسی داخلی را کاهش خواهد داد. گزارشی که از سوی کلینگندیل، موسسه روابط بین‌الملل کشور هلند، منتشر شده است، نشان می‌دهد که موفقیت اصلاح‌طلبان حامی دولت مستقر در ایران پس از مذاکرات با ایالات‌متحده می‌تواند اعتماد عمومی به حکومت ایران را افزایش دهد و بحران‌های حاکمیتی را به حداقل ممکن برساند. با وجود این، هویت حاکمیت ایران که ریشه در مقاومت در برابر ایالات‌متحده دارد، چالش‌هایی را برای شرایط حین و پس از مذاکرات میان ایران و آمریکا ایجاد خواهد کرد. این احتمال وجود دارد که تندروها با ترس از دست دادن ارزش‌های ایدئولوژیک در برابر موفقیت مذاکرات مقاومت کنند. اما با گذشت زمان، این احتمال وجود دارد که ثبات اقتصادی به آزادسازی تدریجی سیاسی نتیجه دهد. همچنین، خطر درگیری‌های درون‌جناحی همچنان وجود خواهد داشت اما موفقیت مذاکرات شرایطی ایجاد خواهد کرد که با همسو کردن منافع نخبگان با خواسته‌های عمومی برای رفاه، حاکمیت را تثبیت کند. در کنار آن، ایران پس از موفقیت در مذاکرات از نظر اجتماعی با چشم‌اندازهای ویژه‌ای روبه‌رو خواهد شد. جمعیت ایران و به‌ویژه جوانان و بانوان، از رفع تحریم‌ها و بهبودهای اقتصادی بهره‌مند خواهند شد. فقر گسترده که به دلیل کاهش ارزش ریال در سال‌های اخیر ایجاد شده، به نارضایتی‌های بسیار زیادی دامن زده و با اعتراضات محسوس و نامحسوس زیادی ادامه یافته است. کمک‌های اقتصادی در پی موفقیت مذاکرات، بخشی از نارضایتی‌های اجتماعی را کاهش خواهد داد. همچنین، بهبود استانداردهای زندگی سبب می‌شود جوانان و به‌ویژه نسل زد به نهادهای اجتماعی و سیاسی اعتماد کنند. این نسل از نظر دیجیتالی بسیار باهوش است و از محدودیت‌های ارتباطی به‌ویژه در اینترنت گلایه دارند، اما رضایت عمومی بر آنها تاثیر خواهد داشت و جوانان را به سمت اعتماد به حاکمیت هدایت خواهد کرد. البته نباید فراموش کرد که پیشرفت اجتماعی به چگونگی حکمرانی و برخورد با جامعه از سوی حاکمیت نیز بستگی دارد. مذاکرات موفقیت‌آمیز، اصلاحات سطح متوسطی را به دنبال خواهد داشت که از آن جمله می‌توان به سیاست‌های ساده برای رفع فیلترینگ در راستای حمایت از اهداف اقتصاد دیجیتال، تقویت زیرساخت‌های ارتباطی و همچنین نوآوری اشاره کرد. در این مرحله، اگر از خوش‌بینی‌های اقتصادی برای ارائه امتیازات اجتماعی استفاده شود، احتمال دارد دستاوردهای اجتماعی ویژه‌ای برای بانوان و جوانان ایرانی به وجود آید؛ اما نباید از مقاومتی که جناح‌های تندرو در مقابل تغییرات به خرج می‌دهند به‌سادگی عبور کرد؛ این مقاومت‌ها، سطح و گستره تغییرات را محدود خواهد کرد. در سوی دیگر، حوزه آموزش و بهداشت و درمان که به دلیل محدودیت‌های اساسی بودجه، به شدت با مشکل روبه‌رو شده بودند، از افزایش درآمدهای ناشی از پایان تحریم‌ها بهره‌مند خواهند شد و بهبود کیفیت زندگی اجتماعی نیز بر آن تاثیر مستقیم خواهد گذاشت. البته نباید فراموش کرد که عدم پاسخگویی به انتظارات اجتماعی و تامین نیازهای اجتماعی از سوی دولت مستقر، اعتراضات اجتماعی را دوباره افزایش خواهد داد. مردم نگران این موضوع خواهند بود که اگر ثروت در میان نزدیکان به حکومت متمرکز شود، شرایط اجتماعی تغییر محسوسی نخواهد داشت. این موضوع نشان می‌دهد که تغییرات اجتماعی ایران پس از موفقیت مذاکرات با دستاوردهای اقتصادی ناشی از آن در هم تنیده‌اند. در صورتی که سیاست‌های مطلوبی در حوزه اقتصادی در پیش گرفته شود، حوزه اجتماعی نیز با تغییرات رو به رشدی روبه‌رو خواهد شد؛ اما اگر سیاست‌های اقتصادی در مسیر صحیحی هدایت نشود، چشم‌انداز اجتماعی نیز با مشکلات بسیار زیادی دست‌به‌گریبان می‌شود.

چشم‌انداز بین‌المللی؛ یک بازیگر موفق

کشورهای مختلف جهان، چه آنها که در منطقه حضور دارند و چه کشورهایی که در تحولات بین‌المللی نقش‌آفرینی ویژه‌ای دارند، از مذاکرات ایران و ایالات‌متحده استقبال کرده‌اند. کارشناسان حوزه بین‌الملل پیش‌بینی کرده‌اند که مذاکرات موفقیت‌آمیز، جایگاه ایران را به‌عنوان یک بازیگر تاثیرگذار منطقه‌ای تثبیت خواهد کرد. این کارشناسان اعتقاد دارند میزان تاثیرگذاری ایران از نظر دیپلماتیک در سطح کشورهای جهان به پایین‌ترین حد خود رسیده و موفقیت در مذاکرات سبب می‌شود این وضعیت نابسامان بهبود یابد. آنها به برجام اشاره می‌کنند که در سال 2015 شکل گرفت و روابط ایران با کشورهای اروپایی و آسیایی را هرچند به صورت موقت تقویت کرد. بر همین اساس، استدلال می‌کنند که یک توافق جدید می‌تواند ارتباطات سازنده میان ایران و کشورهای دیگر را احیا کند. اروپا در ارتباطات بین‌الملل ایران نقش تاثیرگذاری دارد. ایران از اتحادیه اروپا خواسته است تلاش کند علاوه بر تلاش برای کاهش وضع تحریم‌های جدید علیه این کشور، گام‌های جدی برای کاهش تحریم‌های پیشین بردارد. همچنین، بهبود روابط ایران با کشورهای حاشیه خلیج فارس که در سال 2023 و با میانجی‌گری چین میان ایران و عربستان به نتیجه رسید، حمایت بیشتری از سوی عمان، امارات و قطر دریافت خواهد کرد. در صورت چنین موفقیتی، تنش‌های منطقه‌ای میان ایران و کشورهای منطقه به‌ویژه رژیم صهیونیستی کاهش خواهد یافت. در سوی دیگر ماجرا، در صورتی که مذاکرات به مرحله موفقیت برسد و آمریکا و اروپا تحریم‌های ایران را کاهش دهند و ارتباطات بیشتری با کشورمان شکل دهند، اتکای ایران به روسیه و چین کاهش خواهد یافت. ایران در سال 2021 یک قرارداد همکاری استراتژیک با چین به امضا رساند و نمونه‌ای از همان قرارداد را نیز در سال 2025 با روسیه منعقد کرد. تحلیلی که موسسه کارنگی منتشر کرده نشان می‌دهد که فعالیت‌های هسته‌ای ایران سبب بی‌اعتمادی آمریکا و اروپا به این کشور شده و عادی‌سازی کامل روابط میان آنها را با تاخیر روبه‌رو خواهد کرد. این تاخیر از آنجا ریشه می‌گیرد که اسرائیل و ایالات‌متحده خواستار نظارت دقیق بر فعالیت‌های هسته‌ای ایران هستند و ایران نیز نظارت را معادل دخالت طبقه‌بندی می‌کند. البته نباید از این موضوع گذشت که در صورت موفقیت مذاکرات، ایران می‌تواند در بلند‌مدت به‌عنوان یک تامین‌کننده انرژی قدرتمند در منطقه، جایگاه خود را بازیابد و نفوذ و نقش خود را در بازارهای جهانی تقویت کند. در چنین شرایطی، ایران بر سر یک دوراهی بزرگ قرار دارد. مذاکرات موفقیت‌آمیز می‌تواند پیشرفت محسوس و زیادی برای ایران به ارمغان بیاورد و در مقابل، موفقیت‌آمیز نبودن مذاکرات، بحران‌های اساسی اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و دیپلماتیک برای این کشور ایجاد خواهد کرد. این بحران‌ها سبب می‌شود اعتماد به حاکمیت در ابعاد داخلی و بین‌المللی به‌شدت کاهش یابد و ایران مجبور باشد انرژی بیشتری را صرف اعتمادسازی میان کشورهای مختلف جهان و طبقات مختلف اجتماعی داخلی کند.

39

آنچه گفته می‌شود؛ خوش‌بینی محدود

تحلیل‌های مختلفی از سوی کارشناسان بین‌المللی درباره تاثیر آینده مذاکرات ایران و آمریکا در ابعاد ملی و بین‌المللی انجام شده است. هرچند مذاکرات این دو کشور به شکل عمده حول محور برنامه هسته‌ای ایران و رفع تحریم‌ها متمرکز شده، اما نظرات گسترده‌ای از سوی کارشناسان، نخبگان و مفسران بین‌المللی درباره آن مطرح شده است. علی واعظ، مدیر پروژه ایران در گروه بین‌المللی بحران در گفت‌وگویی که با رویترز داشت تاکید کرد «مشکلات اقتصادی ایران شامل تورم، سقوط ارزش ریال و افزایش فقر، می‌تواند یک محرک بزرگ برای موفقیت مذاکرات باشد؛ یک توافق حتی کوچک، می‌تواند اقتصاد ایران را با احیای صادرات نفت و اتصال مجدد آن به سیستم‌های مالی جهانی تقویت کند؛ هرچند تاثیرگذاران تندرو ممکن است باعث محدودیت در توزیع ثروت شوند و نابرابری‌ها آنچنان که باید، کاهش نیابد.» رایان کاستلو، مدیر سیاست‌گذاری شورای ملی ایرانیان آمریکا نیز کارشناس دیگری است که در گفت‌وگو با گاردین، پیامدهای سیاسی داخلی را بیشتر مورد توجه قرار داده است: «فضای مثبت در مذاکرات می‌تواند اعتماد عمومی را به حکومت ایران تقویت کند و ناآرامی‌های ناشی از مشکلات اقتصادی را کاهش دهد.» کاستلو البته هشدار داده است که به پایان رسیدن مذاکرات بدون دستاوردهای اقتصادی ملموس، می‌تواند اعتراضات را در ایران شعله‌ور سازد. در کنار آن، برایان کاتولیس، کارشناس ارشد موسسه خاورمیانه در گزارشی که از سوی این موسسه منتشر شده، تاکید کرده توافق فرصتی برای کاهش تاثیرگذاری منطقه‌ای ایران است: «توافق می‌تواند کشورهای حاشیه خلیج فارس مانند عربستان سعودی را تشویق کند تا به تنش‌زدایی با ایران بپردازند؛ البته، نباید از این موضوع نیز گذشت که ایران یک قدرت تاثیرگذار در منطقه است و موفقیت یا عدم موفقیت مذاکرات، موجب تاثیرگذاری عمیق بر منطقه در جنبه‌های مثبت و منفی خواهد شد.» مصطفی کنر، تحلیلگر بنیاد SETA نیز در گزارش این بنیاد تاکید کرده «اهداف ایالات‌متحده فراتر از محدودیت‌های هسته‌ای است تا نفوذ منطقه‌ای ایران را از بین ببرد.» او استدلال می‌کند که دستیابی به توافق میان ایران و آمریکا می‌تواند از طریق محدود کردن برنامه موشکی ایران و کمک‌های مالی نیابتی، تنش‌های موجود را با اسرائیل کاهش دهد، اگرچه ممکن است اصرار اسرائیل بر غنی‌سازی صفر، غیرواقعی باشد. دورین هورشیگ، تحلیلگر ارشد موسسه مرکز مطالعات استراتژیک و بین‌المللی (CSIS) مستقر در واشنگتن دی‌سی بر مخاطرات جهانی تاکید می‌کند: «ذخایر اورانیوم غنی‌شده 60 درصد ایران (که از سوی آژانس در فوریه 2025 گزارش شد) هفته‌ها از سطح درجه تسلیحات فاصله دارد؛ یک توافق موفق می‌تواند جدول زمانی یک‌ساله برجام را بازگرداند و هنجارهای عدم اشاعه را تقویت کند.» هورشیگ هشدار می‌دهد که شکست مذاکرات، نوعی رقابت تسلیحاتی منطقه‌ای ایجاد می‌کند و عربستان سعودی و ترکیه که به توانایی‌های هسته‌ای چشم دوخته‌اند، توان نظامی خود را تقویت خواهند کرد. نگار مرتضوی، کارشناس ارشد مرکز سیاست بین‌الملل نیز در گفت‌وگو با نیوزویک تاکید کرده توافق میان ایران و آمریکا می‌تواند همکاری‌های جهانی را بازتنظیم کند: «در صورت بازگشایی بازارهای غربی، چرخش ایران به چین و روسیه که در قرارداد 400 میلیارددلاری با پکن در سال 2021 صورت گرفت، کاهش خواهد یافت؛ کاهش تحریم‌ها می‌تواند اتکای ایران به متحدان کنونی را کاهش دهد و روابط اقتصادی با اروپا را تقویت کند. با این حال اگر رویکرد فشار حداکثری ترامپ، به صورت غیرمعمول به کار گرفته شود، احتمال دارد موضع ضدغربی ایران بیشتر تثبیت شود و تنش‌ها افزایش یابد.» جاناتان لرد، مدیر مرکز امنیت جدید آمریکا هم در گفت‌وگو با فارین پالیسی، صداقت میانجی‌گری روسیه را با توجه به حمایت نظامی این کشور از ایران زیر سوال می‌برد: «توافق می‌تواند تنش‌های آمریکا و روسیه را با همسو کردن منافع کاهش دهد، اما نفوذ فزاینده چین در خاورمیانه، همان‌طور که در توافق 2023 ایران و عربستان مشاهده شد، شرایط را پیچیده‌تر خواهد کرد.» لرد استدلال کرده که مذاکرات موفق می‌تواند با قرار دادن ایران در چهارچوب‌های تحت رهبری غرب، جاه‌طلبی‌های منطقه‌ای چین را متوازن کند. آن‌گونه که در تحلیل‌ها دیده می‌شود، کارشناسان در مورد پتانسیل تحول‌آفرین مذاکره موفق، با یکدیگر هم‌نظر هستند اما در امکان‌سنجی و دامنه آن اختلاف نظر دارند. کارشناسان خوش‌بین تاکید دارند که کمک‌های اقتصادی ایران را به سمت ثبات و اصلاحات هدایت می‌کند و ناآرامی‌های داخلی و تنش‌های منطقه‌ای را کاهش می‌دهد. کارشناسانی که رگه‌های بدبینی دارند، هشدار می‌دهند هسته ایدئولوژیک و موقعیت منطقه‌ای ایران ممکن است امتیازات مطرح‌شده در مذاکرات را محدود کند و خطر بن‌بست یا درگیری را به دنبال داشته باشد.

پیش به سوی شرایط بهتر؟ احتمال دارد

این احتمال وجود دارد که یکی از نتایج پایان موفقیت‌آمیز مذاکرات میان ایران و ایالات‌متحده، کاهش محسوس تحریم‌ها باشد. این اتفاق، فرصت‌های دگرگون‌کننده‌ای را برای ایران ایجاد خواهد کرد تا در بخش‌های مختلفی مانند انرژی، چالش‌های زیست‌محیطی، امنیت آب، تغییرات جمعیتی و بازار کار، شرایط خود را بهبود بخشد. بخش انرژی ایران که تا 30 درصد از تولید ناخالص داخلی را تامین می‌کند، به دلیل تحریم‌هایی که صادرات نفت را از 5 /2 میلیون بشکه در روز طی سال 2017 به کمی بیشتر از یک میلیون بشکه در روز طی سال 2024 کاهش داد، در تنگنای توسعه قرار گرفته است. بنابراین، موفقیت مذاکرات، به احتمال زیاد تحریم‌های آمریکا در این بخش را از میان برخواهد داشت و کشورمان را قادر می‌سازد سهم بازار خود از صادرات نفت را دوباره پس بگیرد. گزارشی که رویترز منتشر کرد نشان می‌دهد ایران می‌تواند طی 18 ماه، ظرفیت تولید نفت خود را به سه میلیون بشکه در روز افزایش دهد و سالانه 70 تا 90 میلیارد دلار درآمد به دست آورد. این افزایش تولید در بخش انرژی باعث تثبیت ارزش ریال می‌شود تا درنهایت، اعتبار لازم برای ارتقای زیرساخت‌های میادین نفتی قدیمی مانند پارس جنوبی که به‌‌شدت نیازمند تامین سرمایه است، به دست آید. پایان انزوای ایران همچنین سبب جذب سرمایه‌گذاری خارجی به‌ویژه از کشورهای اروپایی و آسیایی می‌شود. پس از امضای برجام در سال 2015، ایران قراردادهای اولیه با توتال و شل امضا کرد و دوباره می‌تواند قراردادهای مشابهی را به امضا رساند تا پالایشگاه‌ها و خطوط انتقال انرژی را بازسازی کند و از هدررفت 15 درصد تولید انرژی بکاهد. موقعیت استراتژیک ایران همچنین می‌تواند نقش کشورمان را به‌عنوان یک هاب ترانزیت گاز احیا کند و پروژه‌هایی مانند خط لوله متوقف‌شده ایران و پاکستان را دوباره در کانون توجه قرار دهد. در کنار آن، ایران در رقابت‌های درون‌سازمانی اوپک نیز دست بالا را پیدا خواهد کرد. هزینه‌های تولید پایین نفت توسط ایران سبب می‌شود رقبای تولید نفت کشورمان تحت فشار قرار گیرند. بنابراین، پس از توافق موفقیت‌آمیز ایران و آمریکا، بخش انرژی کشورمان شاهد یک انقلاب اساسی خواهد بود چرا که صادرات نفت، باعث رشد کوتاه‌مدت خواهد شد. از بخش انرژی که بگذریم، چشم‌انداز ایران پس از توافق در حوزه تغییرات جمعیتی و بازار کار نیز قابل‌توجه خواهد بود. میانگین سنی 32ساله جمعیت ایران و قرار داشتن 60 درصد از جمعیت در پایین خط 30سالگی، نمایانگر نیاز جدی ایران به توسعه بازارهای کاری و فرصت‌های شغلی است. پس از برجام، فرصت‌های شغلی در حوزه‌های انرژی، فناوری و خدمات بیش از پنج درصد رشد داشت و اکنون دوباره فرصتی ایجاد می‌شود که با افزایش درآمدهای نفتی و ورود سرمایه‌های خارجی به ایران، یک میلیون شغل تا سال 2028 ایجاد شود و فارغ‌التحصیلان بیش از دو هزار دانشگاه ایران، جذب بازار کار شوند. اکنون سالانه نزدیک به یک میلیون دانشجو در دانشگاه‌های ایران ثبت‌نام می‌کنند و این جمعیت، پس از گذر چهار سال، نیاز به فرصت‌های شغلی دارند. پس از برجام، میزان اشتغال بانوان در حوزه خدمات بیش از 10 درصد افزایش پیدا کرد؛ بنابراین، روند مشابه می‌تواند تا سال 2030 به ایجاد 500 هزار فرصت شغلی برای بانوان نتیجه دهد و تولید ناخالص داخلی را دو تا سه درصد بالا ببرد. بخش آموزش نیز که از سال 2018 با کمبود بودجه روبه‌رو شده، به سرمایه‌ای معادل پنج میلیارد دلار نیاز دارد تا مهارت‌های دانش‌آموزان و دانشجویان را با نیازهای بازار هماهنگ کند و بیکاری جوانان را کاهش دهد. ثبات اقتصادی همچنین می‌تواند بودجه بازنشستگی و مراقبت‌های بهداشتی را تامین کند؛ بخشی که به واسطه تورم 30درصدی به‌شدت تحت فشار قرار گرفته و ممکن است بحران دو برابر شدن سالمندان را برای ایران به دنبال داشته باشد. بر همین اساس، می‌توان امید داشت که پس از موفقیت مذاکرات ایران و ایالات‌متحده، بازار کار در کشورمان رونق بگیرد.

پایان چالش‌های زیست‌محیطی؟

ایران در دهه‌های اخیر با بحران‌های عجیب‌وغریب زیست‌محیطی دست‌و‌پنجه نرم می‌کند. کم‌آبی بر 70 درصد از جمعیت بیش از 80میلیونی ایران تاثیر منفی زیادی گذاشته و خشکسالی‌های ناشی از اقلیم نیز به نارضایتی‌های اجتماعی انجامیده که از آن جمله می‌توان به اعتراضاتی که در خوزستان و اصفهان شکل گرفت اشاره کرد. تحریم‌هایی که در سال‌های اخیر علیه ایران وضع شد، بودجه‌های مدیریت آب را محدود کرده و 30 درصد از مناطق روستایی را از دسترسی‌های آبی محروم ساخته است. مذاکرات موفقیت‌آمیز سبب می‌شود میلیاردها دلار درآمد نفتی در کنار ذخایر مالی خارجی آزاد شود و امکان سرمایه‌گذاری در نمک‌زدایی، آبیاری و بازیافت فاضلاب فراهم آید. برآورد بانک جهانی حاکی از آن است که اختصاص اعتباری معادل 10 میلیارد دلار، می‌تواند دسترسی به آب آشامیدنی را تا سال 2030 دو برابر کند و نابرابری‌های شهری و روستایی را کاهش دهد. در کنار آن، از میان برداشته شدن تحریم‌ها به واردات فناوری از اروپا نتیجه خواهد داد و کارایی در بخش کشاورزی را تا حد زیادی افزایش می‌دهد. در شرایط کنونی، بخش کشاورزی نزدیک به 90 درصد از منابع آب را مصرف می‌کند و این در شرایطی است که فقط 10 درصد تولید ناخالص داخلی ایران را به خود اختصاص می‌دهد. احیای جنگل‌ها و کاهش طوفان‌های گردوغبار، که با توجه به 20 میلیون هکتار زمین تخریب‌شده، مرز مرگ و زندگی برای ایرانیان ایجاد کرده، می‌تواند از همکاری منطقه‌ای با عراق و ترکیه، بهره‌مند شود و عمان نیز در این مشارکت، بهره‌برداری‌های ویژه خود را داشته باشد. دولت ایران در سال جاری حدود یک میلیارد دلار برای سازگاری اقلیم اختصاص داده اما به نظر می‌رسد افزایش درآمدها این بودجه را سه برابر خواهد کرد. با چنین افزایش بودجه‌ای می‌توان امیدوار بود که بخش زیادی از سفره‌های آب زیرزمینی دوباره احیا شوند و منابع آب رنگ بهره‌وری مطلوب را به خود ببینند. مشکلات زیست‌محیطی ارتباط مستقیمی با سطح توسعه‌یافتگی و نیز مشکلات اقتصادی در کشورها دارند. نقض حق بهره‌مندی از محیط زیست نسبت به شهروندان کشوری که تحریم شده، آشکارترین تاثیر اعمال تحریم‌های بین‌المللی است. تحریم علمی، فنی و اقتصادی کشورها، روند تخریب محیط زیست را تسریع می‌کند. افزایش انواع آلودگی‌ها و ناتوانی کشور در استفاده بهینه از ظرفیت‌های بین‌المللی، روند پاسخگویی مناسب به مشکلات زیست‌محیطی را کُند می‌کند و این موضوع، خود به کاهش کیفیت حیات و سلامتی مردم کشورهایی می‌انجامد که در معرض تحریم قرار دارند. زمانی که مشکلات مالی ناشی از تحریم‌ها، شهروندان را به سمت فقر هدایت می‌کند، دور از واقع‌بینی است که باور کنیم این جامعه از موضوعات زیست‌محیطی استقبال و حتی از محیط زیست مراقبت خواهند کرد. زمانی که اقتصاد یک کشور ضعیف شود، منطقی است که مسائل زیست‌محیطی در بین دیگر مسائل اولویت کمتری به خود اختصاص دهند. تحریم‌های اقتصادی با اعمال ممنوعیت‌ها بر صادرات و واردات، مشکلاتی را بر تامین مواد غذایی، آب آشامیدنی سالم، دارو و تجهیزات پزشکی، سوخت و دیگر نیازهای کشور هدف ایجاد می‌کند و از این طریق بر حق سلامت که یکی از مظاهر آن، استفاده مطلوب از محیط زیست است، اثر می‌گذارد. در سال‌های اخیر با افزایش کمیت و شدت تحریم‌های بین‌المللی علیه ایران، اثرات منفی آن بر سطح سلامت شهروندان ایرانی و نیز سطح سلامت محیط زیست، نمود بیشتری پیدا کرده است. نمونه تحریم‌های ایران بر حق محیط زیست سالم را می‌توان در افزایش آلودگی هوا در کلانشهرها مشاهده کرد که به دنبال مشکلات اقتصادی و زیرساختی ایجادشده، از مصرف بنزین استاندارد محروم شده‌اند. نمونه دیگری از اثر تحریم بر محیط زیست، تحریم صنعت کشتیرانی و قطع همکاری با سازمان‌های بین‌المللی دریایی است که باعث کاهش ایمنی کشتی‌ها و تانکرهای نفتی و افزایش حوادث دریایی و به‌تبع آن، آلودگی محیط زیست ایران می‌شود.

40

پلن B؛ اگر مذاکرات به نتیجه نرسید؟

در دنیای سیاست، هر اتفاقی امکان‌پذیر است. درست است که سیگنال‌های مثبتی از مذاکرات ایران و آمریکا به گوش می‌رسد اما در این مورد خاص، شکست به‌عنوان ناتوانی در دستیابی به توافق قابل‌‌قبول دوجانبه تعریف می‌شود که تحریم‌های ایالات‌متحده علیه ایران را افزایش خواهد داد. در کنار آن، احتمال اقدامات نظامی و افزایش تنش‌های منطقه‌ای دور از تصور نخواهد بود. ایران به دلیل تحریم‌هایی که بر اثر اختلاف با ایالات‌متحده دارد، با مشکلات اقتصادی دست‌وپنجه نرم می‌کند. نارضایتی‌های عمومی نیز سبب شده تا دولت و بدنه حکمرانی برای تغییر شرایط تلاش کنند. نگار مرتضوی، کارشناس ارشد مرکز سیاست بین‌الملل اعتقاد دارد که «مقاومت حداکثری ایران در برابر فشار حداکثری ترامپ، مشکلات اقتصادی را عمیق‌تر کرده و نشان‌دهنده نیاز به استراتژی‌های جایگزین است». کارشناسان مختلف داخلی و بین‌المللی اعتقاد دارند ایران باید اقدامات جایگزین را با هدف کاهش بی‌ثباتی سیاسی و فروپاشی اقتصادی انجام دهد. تنوع بخشیدن به فعالیت‌های اقتصادی و کاهش وابستگی به تحریم‌ها، تقویت دیپلماسی منطقه‌ای برای مقابله با انزوا، افزایش شفافیت در فعالیت‌های هسته‌ای، رفع نارضایتی داخلی از طریق اصلاحات هدفمند و تقویت بازدارندگی نظامی ازجمله این اقدامات عنوان شده است. در صورتی که مذاکرات شکست بخورد، ایران باید برای مقابله با تحریم‌ها، وابستگی به بازارهای غربی را کاهش دهد. کشورمان برای برداشتن این گام بلند می‌تواند به قراردادهای استراتژیک با کشورهای چین و روسیه تکیه کند. البته، کارشناسانی مانند دورین هورشینگ، تحلیلگر ارشد CSIS هشدار می‌دهند که وابستگی بیش از حد به روسیه و چین، خطر استقرار ایران در یک محور ضدغربی و محدود کردن انعطاف‌پذیری این کشور را به دنبال خواهد داشت. او توصیه می‌کند که یک رویکرد متوازن می‌تواند با تنوع بخشیدن به اقتصاد و تجارت، جایگاه جهانی ایران را بهبود بخشد. بنابراین، یکی از اصلی‌ترین اقداماتی که ایران می‌تواند برای تنوع بخشیدن به اقتصاد خود انجام دهد، عمیق‌تر کردن تجارت با کشورهای آسیایی است. در این اقدام، ایران می‌تواند صادرات نفت به چین را که از سال 2023 به بالاترین حد خود رسید، توسعه دهد و سرمایه‌گذاری‌های زیرساختی را از طریق «ابتکار کمربند و جاده»، به انجام رساند. ابتکار کمربند و جاده که در چین به‌عنوان One Belt One Road شناخته می‌شود، یک استراتژی توسعه زیرساخت جهانی است که توسط دولت چین در سال 2013 برای سرمایه‌گذاری در بیش از 150 کشور و سازمان بین‌المللی اتخاذ شد. ایران همچنین می‌تواند برای دور زدن شبکه‌های مالی تحت کنترل ایالات‌متحده، درباره سیستم‌های مبادله‌ای مذاکره کند. در این راستا، تعامل با بازیکنان بی‌طرف مانند هند، ایران را از دام تحریم‌های سنگین بین‌المللی رها خواهد کرد. در کنار هند، کشورهایی مثل ترکیه و اعضای آسه‌آن و تاثیری که بر معاملات انرژی و فناوری دارند، می‌تواند ایران را از تحریم‌های بین‌المللی دور کند. برنامه‌ریزی برای واردات گاز توسط ترکیه از ایران، پتانسیل‌های تجارت غیردلاری را به منصه ظهور می‌رساند. اصلاحات اقتصادی داخلی نیز گام دیگری است که ایران در صورت عدم موفقیت در مذاکرات باید به آن تن دهد. موسسه هلندی کلینگندال توصیه کرده است که ایران باید یارانه انرژی را برای جلوگیری از مصرف بیش از حد و تامین مالی مشاغل کوچک کاهش دهد. چنین اقدامی باعث ایجاد فرصت‌های بیشتر شغلی می‌شود و ناآرامی‌ها و نارضایتی‌های ناشی از فقر را کاهش خواهد داد. با این توصیفات، می‌توان گفت که تنوع‌بخشی به اقتصاد، زیان‌های ناشی از تحریم بر اثر شکست مذاکرات را برای ایران کاهش خواهد داد و با تثبیت ارزش ریال، موجب کاهش اعتراضات اقتصادی می‌شود. هرچند ممکن است نگرانی‌هایی درباره بروز فسادهای اقتصادی در ایران وجود داشته باشد، اما این موضوع از نظر سیاسی نمایانگر مقاومت حکومت و دولت ایران بدون تسلیم شدن در برابر خواسته‌های آمریکا خواهد بود.

تقویت دیپلماسی منطقه‌ای؛ واجب و ضروری

شکست در مذاکرات، خطر انزوای دیپلماتیک را برای کشورمان به دنبال دارد. به‌ویژه اینکه کشورهای حاشیه خلیج‌فارس از پیشرفت‌های هسته‌ای و نظامی ایران به‌شدت نگران شده‌اند. در این ارتباط، مصطفی کنر، تحلیلگر ارشد بنیاد SETA پیشنهاد می‌کند ایران باید ارتباطات خود را با عمان، امارات و قطر افزایش دهد تا روند طبیعی تنش‌زدایی‌های منطقه‌ای افزایش یابد. همچنین، برایان کاتولیس، کارشناس ارشد موسسه مطالعات خاورمیانه هم به کاهش تحرکات نظامی ایران اشاره می‌کند و تاکید دارد خویشتن‌داری نظامی بیشتر ایران، خطر بروز درگیری‌های منطقه‌ای را کاهش خواهد داد. این دو تحلیلگر توصیه کرده‌اند که ایران می‌تواند در بازگشت به میانجیگری چین و افزایش ارتباط با عربستان سعودی، روابط اقتصادی خود را عمق بیشتری دهد. تعریف پروژه‌های مشترک انرژی برای همسو کردن منافع ایران و عربستان، این ارتباط را در جهت صحیحی افزایش می‌دهد. همچنین، تقویت تعاملات ایران با عراق و ترکیه برای مقابله با نفوذ ایالات‌متحده در منطقه ضروری است؛ بنابراین، افزایش صادرات از سوی ایران به عراق و همچنین منظم ساختن روند صادرات گاز به ترکیه می‌تواند شرایط مطلوبی برای همکاری‌های منطقه‌ای ایران ایجاد کند. کارشناسان بین‌المللی البته اعتقاد دارند که ایران باید بدون تحریک جنگ، از حملات احتمالی جلوگیری کند. تحلیل‌های بین‌المللی استدلال کرده‌اند که ترامپ به دنبال اجتناب از جنگ در خاورمیانه است و فضایی را در اختیار ایران می‌گذارد که قدرت خود را در چهارچوب‌های احتیاطی نشان دهد. این تحلیلگران البته به سیگنال‌هایی که از فضای داخلی ایران به حوزه بین‌المللی مخابره می‌شود نیز اشاره می‌کنند: «تهدیدهای قالیباف، رئیس مجلس ایران علیه پایگاه‌های آمریکایی نشان‌دهنده قصد ایران برای سیگنال‌دهی است، اما تشدید تنش، خطر انتقام‌جویی ویرانگر را در پی خواهد داشت.» بر این اساس، توصیه شده است که ایران همچنان سطح آمادگی دفاع هوایی در اطراف سایت‌های هسته‌ای را در بالاترین میزان ممکن حفظ کند تا اسرائیل را از اقدامات تهاجمی بازدارد. در کنار آن، ایران می‌تواند از کانال‌هایی مثل عمان برای شفاف‌سازی اقدامات نظامی خود استفاده کند و خطرات افزایش تنش و همچنین بروز درگیری‌های نظامی را به پایین‌ترین سطح ممکن برساند. برطرف شدن خطر جنگ، باعث حفظ منابع اقتصادی و ثبات سیاسی در ایران خواهد شد. 

دراین پرونده بخوانید ...