بکیِ اقتصاددان
ربکا بلنک چگونه اقتصاد را به سیاست ترجیح داد؟
برای کسی که راه زندگیاش از کوچهپسکوچههای علم میگذرد و لذتی بالاتر از تحصیل و دانشافزایی ندارد، بیشک مأوایی جز دانشگاه نیست. با این اوصاف ورودش به تاثیرگذارترین و قدیمیترین اندیشکده جهان هم چندان دور از ذهن به نظر نمیرسد و کشوری که خانه و موطن اوست، بیشک باید بسیار خوشاقبال باشد؛ خاصه اگر در تصمیمگیریها و سیاستگذاریهای کلان و بااهمیت، سهمی از تفکر و اندیشهاش داشته باشد.
«ربکا بلنک» مصداق روشن و برجستهای از این روایت است که سالهاست به دانشگاه پناه برده و در موقعیتهای مهم و تاثیرگذاری برای کشورش ایفای نقش کرده است؛ اقتصاددان و سیاستمداری که حتی حضور در بدنه دولت هم نتوانست او را از مدار علم و دانشگاه دور کند.
در سودای تحصیل اقتصاد
ربکا بلنک که بیشتر اطرافیانش او را به نام بکی صدا میزنند، از نوزدهمین روز ماه سپتامبر سال 1955 به این جهان پا گذاشت. او که حالا شصتوپنجمین سال عمرش را میگذراند، زاده شهر کلمبیا در ایالت میسوری است؛ ایالتی که موطن مارک تواین نویسنده، ماریان مور شاعر، تی.اس. الیوت شاعر و البته هری ترومن یعنی سیوسومین رئیسجمهور ایالات متحده آمریکاست. هر چند میسوری یکی از ایالتهای غربی و زادگاه مهاجران است، اما به خاطر آنکه موسسات و دانشگاههای بسیار معتبری در آنجا قرار دارند، به یکی از قطبهای علمی کشور تبدیل شده است.
بکی بلنک اما بعد از پایان دوران مدرسه، ترجیح داد برای گذراندن دوره کارشناسی به دانشگاه مینهسوتا برود که یکی از بهترین دانشگاههای جهان و معتبرترین دانشگاههای دولتی آمریکاست. او مدرک کارشناسی خودش در رشته اقتصاد را از این دانشگاه گرفت؛ دانشگاهی که یکی از ممتازترین دانشگاههای جهان در رشته اقتصاد است و محل تحصیل بنیانگذاران مکتب اقتصادی شیکاگو یعنی «میلتون فریدمن» و «جرج استیگلر» بوده. بلنک اما در نهایت برای دوره دکترا راهی دانشگاه بزرگ امآیتی شد و مدرک دکترای اقتصادش را از آنجا گرفت. در حقیقت بکی بلنک شیفته علم اقتصاد است و به همین خاطر هم دقت و وسواس زیادی در انتخاب دانشگاههای محل تحصیلش به خرج داد که اتفاقاً تاثیر قابل توجهی در ادامه راه او داشتند.
شاید مهمترین اتفاق زندگی بکی بلنک بعد از پایان تحصیلات دانشگاهی، ورودش به موسسه بروکینگز به عنوان همکار ارشد بود؛ نهادی غیرانتفاعی به شکل اتاق فکر که در زمینه تحلیل مسائل سیاسی، اجتماعی و اقتصادی فعالیت میکند. بروکینگز یکی از قدیمیترین و البته تاثیرگذارترین اندیشکده جهان است و طبیعتاً حضور و فعالیت در آن میتواند پشتوانه پررنگی به حساب بیاید. با این اوصاف هیچ تعجبی نداشت که بکی بلنک بعد از تجربه فعالیت به عنوان همکار ارشد موسسه بروکینگز، جذب بدنه دولت شود تا بتواند در تصمیمگیریها و سیاستگذاریهای مهم کشورش نقش ایفا کند. به این ترتیب بود که او در سالهای 1997 تا 1999 یکی از سه عضو شورای مشاوران اقتصادی رئیسجمهور بیل کلینتون بود و در جلسات تصمیمگیریهای کاخ سفید برای مسائل اقتصادی، اجتماعی و سیاستگذاری، شرکت میکرد. بعد از آن به ریاست دانشکده سیاست عمومی جرالد آر. فورد در دانشگاه میشیگان رسید و در آنجا نوآوریها و اقدامات مهمی از جمله ایجاد برنامههای میانرشتهای و البته ارائه رشته تحصیلی سیاست عمومی در مقطع کارشناسی را انجام داد. بلنک تا سال 2008 بر صندلی ریاست این دانشکده تکیه کرد. بعد از این دوره، بلنک به تدریس بیشتر علاقهمند شد و به همین دلیل به دانشگاه نورث وسترن رفت. او در این دانشگاه به عنوان استاد اقتصاد به تدریس پرداخت و به ریاست مرکز تحقیقاتی مشترک دانشگاههای نورث وسترن و شیکاگو در زمینه فقر رسید. با این حال اشتیاقش به تدریس اقتصاد تنها به اینجا ختم نشد تا پای او را به دانشگاههای معتبر و بزرگ دیگری مانند پرینستون و امآیتی بکشاند.
وزیر بازرگانی با سابقه آکادمیک
در همان سالهایی که ربکا بلنک علاقه خودش برای تدریس را در معتبرترین دانشگاههای کشورش دنبال میکرد، به عنوان گزینهای مناسب برای حضور در وزارت بازرگانی در نظر گرفته شد. البته فعالیتش در شورای مشاوران اقتصادی رئیسجمهور هم در این انتخاب بیتاثیر نبود. به این ترتیب در ماه ژوئن سال 2009 و بعد از گذشت یک سال از انتخاب «گری لاک» به عنوان وزیر بازرگانی دولت باراک اوباما، بکی بلنک برای تصدی سمت معاون امور اقتصادی وزیر بازرگانی انتخاب شد و همزمان به ریاست اداره آمار و اقتصاد -که یکی از زیرمجموعههای وزارت بازرگانی است- هم رسید.
اداره آمار و اقتصاد وظیفه نظارت بر دو نهاد آماری مهم و بزرگ ایالات متحده یعنی اداره سرشماری و اداره تحلیل اقتصادی را بر عهده دارد و کار مهم بررسی و انتشار شاخصهای اقتصاد ملی و همچنین تحلیل میزان تولید اقتصادی را انجام میدهد. نقش موثر بلنک در این اداره و فعالیتهایش در وزارت بازرگانی باعث شد تا گری لاک او را به عنوان یکی از اعضای هیات نمایندگان وزارت بازرگانی در صندوق تضمین مزایای بازنشستگی کشور هم انتخاب و معرفی کند.
بلنک در طول دوران مدیریتش بر اداره آمار و اقتصاد نقش مهمی در نظارت و سرپرستی پروژه سرشماری 10ساله کشور در سال 2010 داشت که کاری بسیار زمانبر و هزینهبر بود. اما او این پروژه را با صرفهجویی 6 /1 میلیارددلاری انجام داد. بلنک در این اداره بر فعالیت اقتصاددانان و تحلیلگران سیاسی نظارت میکرد که طیف گستردهای از گزارشها و پیشبینیهایی را ارائه میکردند که کمک بسیار زیادی به توسعه و ارزیابی سیاستهای داخلی و بینالمللی میکرد. وزارت بازرگانی ایالات متحده در ماه نوامبر سال 2010 اعلام کرد که بلنک را به عنوان سرپرست آینده این وزارتخانه در نظر گرفته بود. او در این سمت روی موضوعاتی از قبیل مدیریت و سیاستگذاری 12 اداره زیرمجموعه این وزارتخانه متمرکز میشد و به عنوان مدیر ارشد عملیات در این وزارتخانه، بر کار حدود 45 هزار نفر کارمند و البته صرف بودجه 10 میلیارددلاری وزارت بازرگانی، نظارت میکرد. در نهایت در اواخر سال 2011 بود که رئیسجمهور باراک اوباما، ربکا بلنک را به عنوان سرپرست وزارت بازرگانی معرفی کرد و بعد با اتفاق آرا و تایید مجلس سنا، او از آخرین روزهای ماه مارس سال 2012 در این سمت فعالیتش را شروع کرد.
در واقع بلنک از اول آگوست سال 2011 برای نخستینبار این مسوولیت را بر عهده گرفت؛ زمانی که گری لاک سفیر ایالات متحده در چین شد. بعد از آن اوباما در بیست و یکم اکتبر سال 2011 «جان برایسون» را به عنوان وزیر بازرگانی معرفی کرد تا به عنوان سیوهفتمین وزیر بازرگانی کارش را آغاز کند. اما در همان زمان ربکا بلنک نقش قائممقام این وزارتخانه را هم در اختیار داشت. تاثیرگذاری و نقش پررنگ بلنک باعث شد تا او یکبار دیگر در یازدهم ماه ژوئن سال بعد هم به این سمت انتخاب شود.
این انتخاب اما در برهه زمانی حساسی اتفاق افتاد. در آن زمان جان برایسون -وزیر بازرگانی وقت- به دنبال بعضی اتهامات قضایی، ناچار به ترک کابینه شد. البته برایسون اعلام کرد که به مرخصی پزشکی رفته و برای مدتی نامعلوم قدرت و اختیاراتش را به ربکا بلنک واگذار کرد. سخنگوی وزارت بازرگانی آمریکا در آن زمان با اعلام این خبر، تاکید کرد که وزیر بازرگانی حمله سکته را از سر گذرانده تا به این ترتیب غیبت او توجیهپذیر جلوه کند.
ترک کابینه دولت برای ریاست دانشگاه
با این همه ربکا بلنک حتی مناصب دولتی و حکومتی را هم به دانشگاه ترجیح نداد و دوباره به دانشگاه برگشت. او تنها یک سال توانست بر صندلی وزارت بازرگانی ایالات متحده دوام بیاورد و در نهایت در روز هجدهم ماه مارس سال 2013 رسماً اعلام کرد که کابینه باراک اوباما را به قصد ریاست دانشگاه ویسکانسین-مدیسون ترک میکند. با اعلام این خبر و کنارهگیری بلنک از سمتش، «کامرون کری» به عنوان جانشین او و سرپرست این وزارتخانه به مجلس سنا معرفی شد. بلنک با کار دانشگاهی ارتباط بهتری داشت و این را به خوبی در خودش کشف کرده بود. به همین دلیل و تنها به فاصله چند ماه بعد از بازگشت به دانشگاه، در ماه فوریه همان سال اعلام شد که ربکا بلنک یکی از چهار گزینه نهایی ریاست دانشگاه ویسکانسین-مدیسون است.
کمیته ویژه این دانشگاه او را برای تصدی این پست پیشنهاد کردند و او هم در همان روز این پیشنهاد را پذیرفت. تمام اعضای این کمیته در هفته اول ماه آوریل آن سال و به اتفاق آرا به انتخاب بلنک رأی مثبت دادند و او کارش را از بیستودوم ماه جولای همان سال آغاز کرد تا تعهد عمیقش به بهبود و نوآوری آموزشی را با خودش به آنجا ببرد. البته او یکبار دیگر و در سال 2008 هم برای تصدی سمت ریاست دانشگاه ویسکانسین-مدیسون به مراحل نهایی رسیده بود، اما ظاهراً در آن زمان نتوانسته بود آنچنان توجه اعضای کمیته ویژه را به خودش جلب کند. تجارب آکادمیک او در این زمینه بسیار راهگشا بودهاند.
ربکا بلنک در طول این سالها هدف خود را برای گسترش و بهبود فرصتهای تحصیلی در داخل و خارج از کلاس درس در راستای آمادگی بهتر دانشجویان و موفقیتشان در اقتصادی که به سرعت در حال تغییر و رشد است، دنبال کرده است. این در واقع همان مانیفست فعالیتهای آکادمیک بلنک بوده است.
او همچنین برای حفظ موقعیت و جایگاه این دانشگاه به عنوان یکی از پیشروترین مراکز علمی جهان در نوآوری و تحقیقات، تلاش کرده و بر نقش این دانشگاه در تغذیه فضای کارآفرینی و بهبود روند توسعه اقتصادی کشور، تاکید داشته است.
بکی بلنک سخنور ماهری هم هست و بارها درباره اهمیت تحقیقات عمومی در دانشگاهها سخنرانی کرده است.
او بخش مهمی از گفتوگوی ملی درباره چگونگی حفظ ثبات و در عین حال رشد مالی نهادها، را جلو برده است. ریاست او بر دانشگاه ویسکانسین-مدیسون باعث شد تا جایگاه این دانشگاه در فهرست بیستوپنج دانشگاه برتر جهان تحکیم شود؛ یک مرکز آموزشی، پژوهشی و تحقیقاتی که دانش و نوآوری را برای ارتقای کیفیت زندگی مردم آمریکا و سراسر جهان، به اشتراک میگذارد.
اقدامات موثر او در زمینههای علمی و سیاسی باعث شد تا به اعتباری ملی و بینالمللی دست پیدا کند و به این ترتیب بتواند جوایز مختلفی را از آن خود کند که آخرین آنها دیپلم افتخار آکادمی علوم اجتماعی و سیاسی آمریکا بوده است. او همچنین یکی از اعضای ارشد آکادمی علوم و هنر آمریکا و همکار ارشد مجمع اقتصاددانان کار است.
بلنک عضو دائم آکادمی ملی علوم آمریکاست و همچنین به عنوان مشاور در موسسات و نهادهای زیادی از جمله سازمان غیرانتفاعی تحقیقات سیاست اجتماعی و آموزشی MDRC، موسسه سیاست اقتصادی و موسسه سیاست اقتصادی و اندیشکده اوربن فعالیت میکند.
او در بعضی از این موسسات به عنوان یکی از اعضای هیاتمدیره هم فعال است. ربکا بلنک سالهاست که یکی از اعضای وابسته اداره ملی تحقیقات اقتصادی، معاون بنیاد اقتصادی آمریکا و رئیس بنیاد مدیریت و تحلیل سیاست عمومی است.
همانطور که انتظار میرود، اقتصاددانی با چنین فهرستی بلندی از سوابق فعالیتهای علمی و آکادمیک، کتابها و مقالات زیادی هم نوشته است که البته بیشتر در زمینه تعاملات در اقتصاد کلان، بازار کار، برنامههای سیاسی و اجتماعی دولت و رفتار و رفاه در خانوادههای کمدرآمد متمرکز هستند. با تمام اینها اما شاید مهمترین اثر او کتاب «رویکرد تازه برای مبارزه با فقر» باشد که در سال 1997 و از سوی انتشارات دانشگاه پرینستون منتشر شد. این کتاب توانست به عنوان کتابی برجسته در زمینه اقتصاد کار و روابط صنعتی، جایزه ریچارد لستر را به خودش اختصاص بدهد.
در میان کتابهایی که او اخیراً نوشته است، «تغییر نابرابری» از انتشارات دانشگاه کالیفرنیا در سال 2011، «منابع مالی ناکافی: پسانداز، اموال، اعتبارات و بانکداری در میان خانوادههای کمدرآمد» در همکاری با «مایکل بار» از انتشارات راسل سیگ در سال 2009 و همچنین کتاب «آیا رویکرد بازار اخلاقی است؟» از انتشارات موسسه بروکینگز در سال 2004، طرفداران زیادی در آمریکا و دیگر کشورهای دنیا داشته و توانستهاند توجه بسیاری از منتقدان و کارشناسان را به خودشان جلب کنند.
علاوه بر اینها، بد نیست بدانید که بکی بلنک بیش از صد مقاله هم در نشریات و مجلات دانشگاهی و علمی نوشته است. او حتی در زمان مدیریتش بر بنیاد مدیریت و تحلیل سیاست عمومی، مدیریت نشریه مدیریت و تحلیل سیاست عمومی را که زیرمجموعه این بنیاد بود، به عهده داشت.
ربکا بلنک سالها پیش با «هانس کوتنر» ازدواج کرد که همکار ارشد موسسه هادسون است؛ اندیشکدهای محافظهکار در واشنگتن دیسی که قدمت فعالیت آن به سال 1961 میرسد. حالا ربکا بلنک همراه با همسر و دخترشان در همین شهر زندگی میکنند و او همچنان علایق خودش در اقتصاد را با فعالیتهای دانشگاهی و علمی دنبال میکند. او در حال حاضر همچنان رئیس دانشگاه ویسکانسین-مدیسون است. دانشگاهی که 25 برنده جایزه نوبل و پولیتزر در آن درس خواندهاند و معمولاً بودجه تحقیقاتیاش از یک میلیارد دلار فراتر میرود.