چرخه ناکارآمد
چرا سرمایه میل خروج از ایران دارد؟
برای اینکه علل فرار سرمایه از ایران را درک کنیم باید از دید سرمایهگذاران اقتصادی به این مساله نگاه کنیم. اینکه در ذهن سرمایهگذاران چه چیزی میگذرد؟ واقعیت امر این است آن چیزی که در نهایت برای هر فعال اقتصادی اهمیت پیدا میکند؛ سودآوری، حفظ دستاوردها و توسعه کسبوکار با رویکرد مدیریت ریسک است. شاخصهای ریسک در سطح جهان شامل ریسک کشوری، ریسک سیاسی و ریسک اقتصادی میشود. بنابراین بسیار اهمیت دارد که شما در کجای دنیا تحت لوای چه نوع سیستم سیاسی و تحت لوای چه نوع سیاستگذاری اقتصادی به فعالیت خود ادامه میدهید. در جدول که رتبه اعتباری بینالمللی آورده شده ما شاهد یک رتبهبندی هفتدرجهای هستیم. این رتبه از سه تا A که بهترین رتبه اعتباری یک کشور است شروع میشود و هر چه به سمت پایین حرکت میکند، رتبههای پایینی را رقم میزند؛ برای نمونه رتبه CCC پایینترین رتبه است. هرچه رتبه اعتبار کشوری در این جدول بالاتر باشد مثلاً AAA باشد ریسکهای کشوری، سیاسی و اقتصادی پایینتری دارد. پایین بودن ریسک باعث میشود چشمانداز تصمیمگیری اقتصادی شفافتر و لاجرم نرخ سرمایهگذاری بالاتر باشد. اولین چیزی که باید به آن توجه کنیم این است که موسسات مالی و سرمایهگذاری هم از این سیستم استفاده میکنند. برخلاف تصوری رایج مبنی بر اینکه هرچه ریسک بالاتر باشد بازده هم بالاتر میرود؛ سرمایهگذاران در جهان به دنبال سود بالا در کشورهای پرریسک نیستند بلکه سرمایهگذاران به دنبال ریسک معقول و سود بهینه هستند. نکته دیگری که در مورد سرمایهگذاری وجود دارد بحث انجام یک کسبوکار است. رتبه ایران در انجام کسبوکار 127 است درواقع ایران همسطح آرژانتین، برزیل و پاراگوئه است و جالب اینکه رتبه فلسطین از ایران بیشتر است. سرمایهگذاران علاقهمند هستند در کشوری با سهولت کسبوکار بیشتر فعالیت کنند. سرمایهگذار از خود میپرسد برای چه بازدهی این فعالیت را انجام میدهد؟ آیا این فعالیت ارزش افزوده اقتصادی دارد؟ اگر داشته باشد تصمیم به ماندن میگیرد اگر نداشته باشد سرمایه را از کشور خارج میکند. نکته دیگری که در این مورد اهمیت دارد نرخ تشکیل سرمایه ثابت در اقتصاد ایران است. از زمان اعمال تحریمهای اتمی، نرخ تشکیل سرمایه ثابت ناخالص در ایران سقوط کرده است. این در حالی است که بعد از جنگ ایران و عراق نرخ تشکیل سرمایه ثابت رو به بالا بوده است. دلیل این امر پتانسیل بالای اقتصاد ایران است. بر کسی پوشیده نیست که اقتصاد ایران به ذات و به صورت طبیعی رشد میکند اما تحریمها چشمانداز سرمایهگذاری و ریسک سرمایهگذاری را برای اقتصاد ایران بالا بردهاند. این بالاتر رفتن نرخ سرمایهگذاری و پایین آمدن نرخ تشکیل سرمایه ثابت در اقتصاد ایران نشاندهنده یک چرخه ناکارآمد است. بر فرض اینکه تحریمها هم برداشته شود برای ایجاد ارزش افزوده در اقتصاد و افزایش کیفیت در محصولات تولیدی و خدمات تولیدی کشور نیازمند سرمایهگذاری است. باید این نکته در نظر گرفته شود که روند سرمایهگذاری یکشبه اتفاق نمیافتد همین مساله زیرساختهای لازم برای سرمایهگذاری مجدد را کندتر میکند. بر اساس گزارش مرکز پژوهشهای اتاق ایران و تهران در 10 سال گذشته صد میلیارد دلار سرمایه از کشور خارج شده است. صد میلیارد دلاری که میتوانست در ایران موجب توسعه زیرساختهای کشور شود. دلیل خروج این حجم از سرمایه این است که سرمایه در تمام جهان همواره از کشورهای با ریسک بالا به سمت کشورهایی با ریسک پایین حرکت میکند. ممکن است این حرکت به دلیل همجواری و راحتی به سمت کشورهای همسایه باشد. بهطور کلی سرمایه از کشورهایی با پیشبینیپذیری پایین و اقتصادهای دستوری فرار میکند. اقتصاد اگر روال خودش را دنبال کند بازار قابل پیشبینی میشود اما اگر اقتصاد دستوری باشد به این معنا که تعرفهگذاری متناقضی بر صادرات واردات اعمال شود؛ سرمایه نمیتواند پایا باشد. کشوری با تورم بالا نمیتواند جذب سرمایه کند. سرمایه مانند آب است و باید حرکت کند. اگر در کشوری امکان سرمایهگذاری وجود نداشته باشد آن سرمایه وارد کشور دیگری میشود یا در همان کشور بلوکه میشود، مثل حوزه مسکن در ایران. بنابراین سهگانهای تحت عنوان تورم، اقتصاد دستوری و پیشبینیناپذیری وجود دارد. باید این نکته مهم را در نظر بگیریم که فقط عوامل اقتصادی نیستند که موجب فرار سرمایه میشوند؛ بیتردید عوامل اجتماعی هم بر روی هر فردی که تصمیم اقتصادی میگیرد تاثیرگذار است. هر فردی به دنبال این است که رفاه را (که لزوماً فقط اقتصادی نیست بلکه میتواند ذهنی باشد) با روند سرمایهای که در اختیار دارد تطبیق دهد. بر کسی پوشیده نیست که ما در این حوزه فضای ذهنی خوبی را ایجاد نکردیم و به همین دلیل است که شاهد فرار سرمایههای خرد هستیم. افراد حقیقی که مهاجرت میکنند در کنار دانش، تجربه و مهارت، سرمایههای مالی را نیز با خودشان میبرند. این نوع از فرار سرمایه که در سالهای اخیر هم تشدید شده، کمتر از آن صد میلیون دلار نیست. آن چیزی که میتواند جلوی فرار سرمایه را بگیرد کاهش ریسک و پیشبینیپذیری است. روزی که اقتصاد ایران به رتبه BBB برسد ما شاهد کاهش فرار سرمایه خواهیم بود. برای درک بهتر این موضوع بهتر است رتبه کشورهای همسایه را در نظر بگیریم: رتبه اعتباری عراق B، رتبه کویت، امارات و قطر AA، عربستان A، بحرین، پاکستان و ارمنستان B، افغانستان رتبهبندی نمیشود، ترکمنستان B-، آذربایجان و ترکیه BB و رتبه اعتباری ما هفت از هفت معادل B- است. به این معنا که کشور ما جزو پرریسکترین کشورهاست. زمانی که رتبه اعتباری ما بهبود پیدا کند به این معنا که ریسکهای کشوری، سیاسی و اقتصادی کاهش پیدا کند؛ ورود سرمایه بر خروج آن پیشی میگیرد.