ریشه شر
تورم موجود ناشی از چیست؟
آرین فلاح: شاید در آغاز دهه ۵۰، کمتر کسی در ایران تصور میکرد که افزایش عمومی سطح قیمتها قرار است زندگی چندین نسل دیگر از جمعیت ایران را اینچنین تحت تاثیر خود قرار دهد. بعد از انقلاب و فروکش کردن التهابات تغییر نظام سیاسی، حمله رژیم بعث عراق به مرزهای ایران، صفحه جدیدی را در تاریخ ایران ایجاد کرد. هشت سال جنگ تحمیلی فرصتی را برای بهبود وضعیت اقتصادی به کشور نمیداد و حمایت جانانه مردم در سختترین شرایط معیشتی، شیرینی مقاومت رزمندگان را میافزود. دولت سازندگی اما فرصتی بود که مردم بعد از نزدیک به دو دهه تشویش، اندکی روی آرامش را به خود ببینند و همراه با بازسازی کشور، اقتصاد خود را نیز ترمیم کنند. در دولت محمد خاتمی، همزمان با برنامه سوم توسعه، بهرغم کاهش قیمت نفت، شرایط نسبتاً مناسبی برای اقتصاد رقم خورد و گشایشهایی نیز رخ داد. در انتهای دوره او زمزمههایی از برنامه صلحآمیز هستهای ایران شکل گرفت و تا به امروز این کشمکشها در قالب مذاکرات برای احیای برجام ادامه دارد. در دولت نهم و دهم، افزایش درآمدهای نفتی به توسعههای زیرساختی مناسبی منجر شد اما تصمیمگیریهایی شکل گرفت که این دستاوردها را تحتتاثیر خود قرار داد. حسن روحانی هم که با کلید به دنبال حل مشکلات اقتصادی پا به عرصه انتخابات گذاشت، در دور اول ریاست خود با وجود کاهش شدید قیمت نفت، به برجام که بعد از قطعنامه ۵۹۸، یکی از مهمترین توافقهای تاریخ معاصر ایران است، دست یافت. اما ریاست او در دوره دوم همزمان شد با سر کار آمدن ترامپِ جمهوریخواه و در نهایت هر چه روحانی رشته بود را ترامپ پنبه کرد. تا به امروز که در دولت سیزدهم قرار داریم و ابراهیم رئیسی سکاندار کشتی زخمخورده اقتصاد ایران است، در تمامی این مقاطع «تورم» همراه همیشگی سفرههای مردم بوده و هر سال، در کنار مشکلات مختلفی که وجود داشت، سهم خود را در بدتر کردن وضعیت زندگی مردم ادا کرده است. «تورم» همیشه شیرینیهای ملت را کم کرده و به دردهای آنان افزوده است. اما ریشه این بیماری مزمن اقتصاد در چیست؟ چرا یک پدیده اقتصادی که چند سالی است تقریباً در تمامی کشورها حل شده، در ایران به چنین معضلی تبدیل شده و تمهیدی برای آن اندیشیده نمیشود؟ چرا انگیزهای برای رفع آن وجود ندارد؟ در این پرونده میخواهیم ریشههای تورم فعلی را تحلیل کنیم. بررسی کنیم که چقدر از این تورم مربوط به سیاستهای دولتهای قبل است و چقدر آن مربوط به سیاستهای دولت فعلی است؟ آیا عامل این معضل، مقطعی بوده یا ریشهای ثابت و پایدار دارد؟