پول در تقابل با پاندمی
ایران چگونه میتواند به توسعه ارز SDR کمک کند؟
رکود اقتصادی جهانی در نتیجه پاندمی کرونا، کشورها و تقریباً کلیه سازمانهای بینالمللی را به پیدا کردن راهحلهایی برای حل بحران اقتصادی واداشته است. در حالی که گروه ۲۰ پروژه بزرگی جهت تسهیل بدهیهای دوجانبه کشورها به جریان انداخته، تاکنون 102 کشور از صندوق بینالمللی پول درخواست تامین بودجه اضطراری کردهاند. در بیسابقهترین اقدام، فدرالرزرو برای بانکهای مرکزی کشورهایی که اسناد خزانه آمریکا را در اختیار دارند، پنجره ریپو1 باز کرده و این علاوه بر خطوط اعتباری سوآپ2 است که بهطور معمول با بانکهای مرکزی متحد خود دارد. اما در میان طیف گسترده راهحلهای مالی و اقتصادی که تاکنون بهکار گرفته شده، جای خالی یک مورد به شدت احساس میشود و آن حق برداشت ویژه (SDR) از صندوق بینالمللی پول است که هنوز مجوزی برای آن داده نشده است. پیرو پیشنهاد انتشار SDR جدید و تخصیص آن به کشورهای عضو صندوق بینالمللی پول جلسات متعددی تشکیل شده اما از آوریل 2020 تاکنون ایالات متحده مهمترین مخالف این ایده بوده است. ظاهراً دلیل اصلی این مخالفت، فراهم شدن منابع ارزی برای ایران به عنوان یکی از اعضای صندوق بینالمللی پول بوده است که با سیاستهای تحریمی یکجانبه آمریکا در تضاد است. مطابق مقررات و توافقات کشورهای عضو صندوق بینالمللی پول، در صورت انتشار یک تریلیون دلار SDR برای کشورهای عضو، سهم ایران 5 /7 میلیارد دلار خواهد بود. در واقع سیاست خصمانه فشار حداکثری که ایالات متحده علیه ایران اتخاذ کرده به اندازهای برای دولت فعلی این کشور تبدیل به امری حیثیتی شده، که حاضر است برای ادامه تحقق آن، یکی از مهمترین ابزارها برای کمک به حل بحران اقتصادی بینالمللی را کنار بگذارد. طبیعی است که مخالفت آمریکا و این سیاست دولت ترامپ با حیرت و ناباوری عمومی روبهرو شد. با وجود این مقاماتی مانند «برونو لو میر»، وزیر اقتصاد فرانسه و «گیتا گوپینات»، اقتصاددان ارشد صندوق بینالمللی پول، نسبت به توافق نهایی در مورد انتشار حدوداً ۵۰۰ میلیارد دلار SDR خوشبینی محتاطانهای نشان دادند. با گذشت تقریباً هشت ماه از طرح این موضوع، ایالات متحده همچنان موافقت خود را اعلام نکرده است.
گزارشهای تحلیلی متعددی در مورد نقش SDR در سطح کلان سیاست بینالملل وجود ندارد. با توجه به اینکه SDR یکی از جایگزینهای مطرح دلار آمریکا به عنوان ارز ذخیره جهانی است و همچنین نقش مهم ایران پیرامون این موضوع، ضروری است که صاحبنظران داخلی درباره نقش و اهمیت SDR توجه بیشتری داشته باشند.
SDR؛ به مثابه طلای کاغذی
SDR در اواخر دهه 1960 توسط صندوق بینالمللی پول به عنوان یک دارایی جدید جهت حفظ ارزش و برای تکمیل عرضه طلا در سیستم «برتون وودز» معرفی شد. در سیستم پولی بینالمللی آن زمان، دلار آمریکا با نرخ ثابتی قابل تبدیل به طلا بود و سایر ارزها با نرخ ثابتی به دلار وابسته (میخکوب)3 بودند. در حالی که در آن زمان عرضه طلا تقریباً ثابت بود، تقاضا برای نقدینگی دلار اما بیثبات و دائماً در حال افزایش بود و این معضل به تدریج مورد توجه اقتصاددانان زیادی قرار گرفت. اگر ایالات متحده به عرضه دلار به جهان از طریق کسری تراز پرداختها ادامه میداد، قابلیت تبدیل طلا به دلار با نرخ ثابت به بنبست میخورد، و اگر عرضه را متوقف میکرد، اقتصاد جهانی برای همیشه با کمبود نقدینگی مواجه میشد. برای حل این معضل، SDR یا «طلای کاغذی» معرفی شد که ارزش آن نسبت به طلا و دلار همواره ثابت بود و میتوانست عرضه طلا را به عنوان پایگاه ذخیره جهانی افزایش داده و در نتیجه افزایش نقدینگی دلار را تسهیل کند.
اما با از بین رفتن قابلیت تبدیل طلا به دلار در نتیجه تحولات سال 1972، SDR ماهیت خود را از دست داد و مذاکرات و بحثهای مفصلی میان دولتها پیرامون سیستم پولی جایگزین برتون وودز به جریان افتاد. اگرچه در نتیجه این بحثها، کشورهای آفریقایی، آمریکای لاتین، آسیایی و چندین کشور اروپایی تصمیم گرفتند تا از SDR به عنوان ارز ذخیره جهانی و جایگزین دلار استفاده کنند، اما مخالفت سرسختانه ایالات متحده با این ایده در نهایت منجر به شرایط امروزی سیستم پولی بینالمللی شده است که قاعده و مقررات همهگیری بر آن حاکم نیست. بهرغم کسری خالص عظیم ایالات متحده در مقابل سایر کشورهای جهان، نقدینگی دلار به اندازهای بالا بود که موقعیت آن را به عنوان ارز ذخیره بینالمللی تثبیت کند و فراگیری دلار و شبکههای مالی و تجاری میان کشورها که آنها را مجبور به استفاده از دلار میکرد نقش جهانی دلار را تقویت بخشید.
گذار از انفعال تا اقبال به SDR
در دهههای بعد، SDR از دید کاربردی و مفهومی وارد یک دوره خواب زمستانی عمیق شد. در این دوره بهطور عملی از SDR صرفاً برای معاملات داخلی و بیرونی صندوق بینالمللی پول استفاده میشد و تنها پیشرفت عمده برای این ارز، تغییر مبنای ارزشگذاری آن به سبدی از ارزهای مهم جهانی (به جای اینکه فقط به دلار میخکوب شود) بوده است. بین سالهای 1974 تا 1981 سبد مبنای ارزشگذاری SDR شامل 16 ارز جهانی میشد اما از سال 1981 تاکنون، ارزشگذاری آن بر اساس سبدی از چهار تا پنج ارز مهم جهان صورت میگیرد (شایان ذکر است که از سال 1978 تا 1981، دو درصد از ارزش SDR بر اساس ریال ایران تعیین میشده است). با این حال پس از بحران اقتصادی 2008، SDR بار دیگر مورد توجه عموم قرار گرفت. در آن زمان با توجه به اینکه بسیاری از کشورها با مشکلات تراز پرداختها روبهرو بودند، بسیاری از محققان و فعالان بازار پیشنهاد انتشار حجم زیادی از SDR را به عنوان یک راهحل امکانپذیر مطرح کردند. چنین انتشاری بسیار شبیه به سیاست تسهیل کمی4 در مقیاس جهانی بود. با حمایت گروه 20 از این ایده، صندوق بینالمللی پول در آگوست 2009، 250 میلیارد دلار SDR جدید ایجاد کرد و آنها را به هر کشور به نسبت سهمش نزد صندوق بینالمللی پول اختصاص داد. اگرچه SDRهای جدید برای کشورهای توسعهیافته اهمیت چندانی نداشت، اما مبدل به بخش عمدهای از ذخایر ارزی بینالمللی کشورهای در حال توسعه شد. برای مثال، کنگو 668 میلیون دلار، یعنی معادل ۸۶۰ درصد از ذخایرش دریافت کرد و 129 میلیون دلار دریافتشده توسط تاجیکستان معادل 79 درصد از ذخایر تاجیکستان بود. کشورهای در حال توسعه میتوانستند SDRهای تخصیصیافته را در ازای دریافت ارزهای اصلی مانند دلار آمریکا به صندوق بینالمللی پول یا سایر بانکهای مرکزی پرداخت کنند.
«ژو» رئیس بانک مرکزی چین، چند ماه قبل از انتشار SDR توسط صندوق بینالمللی پول، مقاله تاثیرگذاری منتشر کرد که در آن مقاله از SDR به عنوان بنیان ارز جهانی «فراملی» نام برد. استدلالهای ژو در مجموع مورد استقبال محققان مالی و پولی قرار گرفت. در یک اتفاق جالب، چند روز پس از مقاله ژو، اظهارات وزیر خزانهداری آمریکا «گیتنر» در حمایت از انتشار SDR جدید توسط صندوق بینالمللی پول، در گزارشها اشتباهاً به پذیرا بودن ایالات متحده نسبت به ارز جهانی جدید SDR تفسیر شد که نتیجه آن افت لحظهای 3 /1درصدی ارزش دلار آمریکا در معاملات جهانی ارز بود. جدای از صحبتهای گیتنر، مقاله ژو و انتشار SDR جدید منجر به وارد شدن بحثهای پیرامون نقش SDR از محیطهای صرفاً دانشگاهی به جریان اصلی مطبوعات مالی شد.
در سالهای بعد، پیشنهادها جهت گسترش نقش SDR از طرف دانشگاهیان و همچنین وزرای اقتصاد کشورهایی همچون فرانسه، برزیل، روسیه و چین ادامه یافت. این موضوع که SDR در حال حاضر «پول» نیست و در واقع فقط یک شاخص حسابداری است که توسط صندوق بینالمللی پول استفاده میشود عنصر کلیدی این بحثها بود. خاصیت پول بودن SDR منوط به توانایی تبادل آن با ارزهای تعیینشده توسط اعضای صندوق بینالمللی پول است. برای اینکه SDR به عنوان یک ارز جهانی عمل کند، صندوق بینالمللی پول باید اصلاحاتی برای افزایش خاصیت پول بودن آن انجام دهد تا اینکه درنهایت بتواند بهتر به عنوان یک واحد محاسبه و یک روش پرداخت عمل کند. یکی از اصلاحات عمدهای که در سالهای اخیر پیرامون SDR مورد بحث قرار گرفته است، ایجاد «حسابهای جایگزینی» در صندوق بینالمللی پول است. این موضوع به کشورهای عضو صندوق بینالمللی پول این حق را میدهد که در مقابل دلار آمریکا، SDR به قیمتهای بازار دریافت کنند. در حال حاضر، تنها عکس این مبادله امکانپذیر است، یعنی کشورها با ارائه SDR، ارزهای ملی دریافت میکنند. حسابهای جایگزینی در اوایل دوران پس از برتون وودز به دلیل متزلزل بودن ارزش دلار آمریکا در آن زمان و تمایل کشورها به متنوعسازی سبد ذخایر ارزی خود بسیار مورد بحث و بررسی قرار گرفت. سازوکار چنین حسابی به صندوق بینالمللی پول این حق را میدهد که در صورت کاهش ارزش دلار، از ایالات متحده SDR طلب کند و این موضوع ایالات متحده را بسیار نگران میکرد. در حال حاضر ایالات متحده از این امتیاز عظیم برخوردار است که به ارز خود بدهی بینالمللی منتشر کند اما از آنجا که نمیتواند به دلخواه خود SDR چاپ کند، تعهدات ایجادشده با معرفی حسابهای جایگزینی از دید ایالات متحده تهدیدآمیز است.
بازار خصوصی SDR
یکی دیگر از ابعاد مهم نقش بالقوه SDR، استفاده از آن توسط بخش خصوصی است. در حال حاضر، بازیگران بخش خصوصی نمیتوانند SDR نگهداری کنند (این موضوع کاملاً بدیهی است زیرا SDR یک ارز نیست). با این حال، برخی از سازمانهای بینالمللی مانند اتحادیه جهانی پست5 و بانک تسویهحسابهای بینالمللی6 از SDR به عنوان یک واحد محاسبه استفاده میکنند، اما نه برای پرداخت. برای مثال اگر با دقت متن بلیت پروازهای بینالمللی را بخوانید متوجه میشوید که در صورت گم شدن چمدان توسط شرکت هواپیمایی، جبران خسارت به SDR انجام میشود. اجازه دادن به بازیگران خصوصی برای نگهداشتن SDR و ایجاد زیرساختهای تسویه میتواند گام مهمی در توسعه نقش این ارز باشد. در حال حاضر، دولتهایی که تمایل دارند ذخایر SDR خود را خرج کنند ابتدا باید آن را با یک ارز استاندارد (معمولاً دلار) مبادله کنند. با ادغام بازیگران خصوصی در سیستم SDR، دولتها میتوانند پرداختهای خود به بخش خصوصی را مستقیماً با استفاده از SDR انجام دهند. با انجام این کار یعنی عملاً SDR را به عنوان واحد پول خود تعیین میکنند. موضوع مرتبط دیگر، اوراق بهادار بر مبنای SDR است. انتشار اوراق بهادار به ارز SDR در حال حاضر امکانپذیر است زیرا نیازی نیست که تسویه اوراق بهاداری که به ارز مشخصی منتشر شده است، لزوماً با همان ارز صورت گیرد. در اواخر دهه 1970 بازار کوچکی از اوراق بهادار بر مبنای SDR شامل گواهیهای سپرده، اوراق قرضه یورویی و اعتبار سندیکایی به وجود آمد. در سال ۱۹۸۱ بانک «مورگان گارانتی»7 با یک نوآوری ارزشمند برای مشتریان خود حسابهای جاری به ارز SDR راهاندازی کرد. برای اولین بار، دارندگان این حسابها میتوانستند بدون تبدیل SDR به ارزهای اصلی، مستقیماً با یکدیگر تراکنش بر مبنای SDR داشته باشند. در سالهای بعد با رشد اعتماد بینالمللی به دلار به عنوان ارز ذخیره جهان، بازار خصوصی SDR راکد شد و به مرور از بین رفت. چین نیز با انتشار اولین اوراق قرضهاش بر مبنای SDR در سال 2016، در پیشبرد احیای بازار اوراق بهادار بر مبنای SDR نقشی پیشرو ایفا کرده است.
SDR و استراتژیهای ایران
پیشنهادها برای گسترش نقش SDR همچنان توسط صاحبنظران و سیاستمداران مطرح میشود، اما بهرغم تجربه موفق استفاده از آن در تحولات پس از رکود اقتصادی ۲۰۰۸، بیشتر عزم و اشتیاق پیرامون توسعه SDR خاموش شده است. انتخاب دونالد ترامپ به عنوان رئیسجمهور ایالات متحده نیز تاثیرات متناقضی بر بحثهای پیرامون SDR داشته است. از یک طرف، استفاده یکجانبه ایالات متحده از سیستم مالی مبتنی بر دلار به عنوان یک سلاح سیاسی، بحثهای انتقادی پیرامون نقش دلار به عنوان ارز ذخیره جهانی را تشدید کرده است. از طرف دیگر، تغییرات در نظام مربوط به SDR به همکاری و همراهی ایالات متحده در صندوق بینالمللی پول وابسته است. با توجه به تردید ایالات متحده در انتشار SDR بیشتر، بسیار بعید به نظر میرسد که به گسترش نقش SDR نیز روی خوش نشان دهد. اما با توسعه ارزهای دیجیتال مانند بیتکوین و لیبرا، تداوم استفاده ایالات متحده از دلار به عنوان سلاح سیاسی و ادامه یافتن بحرانهای مالی، اهمیت نقش SDR در سالهای آینده رو به رشد خواهد بود. اگر عبور جهان از سلطه دلار در راستای منافع ملی ایران است، سیاستگذاران، محققان و فعالان بازار ایران باید توجه زیادی به SDR داشته باشند. در مقطع کنونی، برای ایران میتوان دو استراتژی مهم در ارتباط با SDR در راستای منافع ملی تصور کرد. در وهله نخست ایران میتواند به عنوان یک عضو صندوق بینالمللی پول فعالانه تحقق پیشنهاد انتشار SDR جدید را دنبال کند و با توجه به تغییر ریاست جمهوری در آمریکا این مورد را نیز به عنوان یک امتیاز از طرف مقابل در مذاکرات احتمالی طلب کند. اما اگر تغییر سیاست قابل توجهی در ایالات متحده صورت نگیرد، موضوع SDR میتواند به یک اهرم فشار نزد ایران بدل شود. ایران میتواند با صرف نظر کردن از حق خود برای دریافت SDR جدید، ضمن پیاده کردن یک مانور سیاسی دورنگرانه و هوشمندانه در سطح بینالمللی، بهانه قابل استناد دیگری برای ایالات متحده جهت مخالفت با انتشار SDR جدید برای کمک به کشورها در مواجهه با پاندمی کرونا باقی نگذارد. با این کار، ایران نهتنها میتواند نقش خود را در کمک به میلیاردها انسان در مقابله با یک بیماری همهگیر به بهترین نحو ایفا کند، بلکه با تسهیل استفاده بیشتر از SDR در مقیاس اقتصاد جهانی، بار دیگر به طرح جدی بحث جایگزینی SDR به عنوان ارز ذخیره جهانی در میان سیاستمداران و مراکز مطالعات اقتصادی دنیا و همچنین تبدیل کردن این موضوع به یکی از عناوین داغ مطبوعات جریان اصلی سیاسی و اقتصادی کمک کند.