آزمون کرونا
سیاستگذار میتواند از بوته آزمون کرونا موفق بیرون بیاید؟
از زمانی که نخستین موارد قطعی اثباتشده ابتلا به کرونا توسط وزارت بهداشت و درمان بهطور رسمی اعلام شد، قریب به پنج ماه میگذرد و ایران گرفتار موج دوم (اگر به فروکش کردن نرخ ابتلا پس از موج اول قائل باشیم) ابتلا و مرگومیر بر اثر ویروس کووید 19 شده است و موج دوم بهمراتب سهمگینتر از موج اول در حال شکستن رکوردهای روزانه و هفتگی و ماهانه است. در مقایسه شدت این دو موج البته باید این مساله را هم در نظر گرفت که در موج اول کمبود آگاهی و دانش عمومی از نحوه ابتلا و گسترش بیماری قابل توجه بود به نحوی که تعداد زیادی از کادر درمان گرفتار این بیماری شدند و همچنین لوازم ضروری برای محافظت نیز بهاندازه کافی در دسترس نبود.
در موج اول، ترس همگانی از گسترش بیماری، باعث شد تا سیاستگذار به فکر محدودیتهای گسترده و جدی بیفتد و راهکارهایی چون تعطیلی مراکز خرید، سینماها، باشگاههای ورزشی و اماکن عمومی تا کاهش ساعات کاری و تبلیغ ماندن در خانه و قرنطینه را در پیش بگیرد تا از سرعت همهگیری بکاهد. آمار رسمی نشان داد که این سیاستگذاری نتیجه داده و روند ابتلا رو به کاهش نهاد تا جایی که بسیاری از مراکز درمانی دیگر متقاضی بستری نداشتند و آمار مرگومیر دورقمی شد. با این همه با آغاز گشایشها و راه افتادن کسبوکارها روند ابتلا مجدد افزایشی شد و این بار نه سیاستگذار جسارت تعطیلی مجدد فعالیتها و کسبوکارها را دارد و نه مردم توان بیکاری و کاهش بیشتر درآمدهایشان را دارند.
سیاستگذار اگرچه نشان داد در مواجهه با موج اول میتواند با تخصیص تهمانده منابع و تحمیل محدودیتهای بالا، بر شیوع کرونا مهار بزند اما در موج دوم، مردمی که با تورم فزاینده قدرت خریدشان هر روز در حال کاسته شدن است، تن به تعطیلی مجدد نخواهند داد. سیاستگذار اکنون در بوته سخت آزمون قرار گرفته است و نه رومی رومی است و نه زنگی زنگی. کرونا آزمون بسیار سختی برای سیاستگذاری است که در روز روشن مردود شده است چه برسد به شام تار کنونی.