گزینههای سرمایهگذاری روی میز
در ادوار مختلف مردم به کدام بازار دارایی رو آوردند؟
خروجی سیاستگذاری اقتصادی در چند دهه گذشته بهگونهای بوده که مردم همواره در جستوجوی یافتن پناهگاههایی برای محافظت از سرمایه خود بودهاند. در چهار دهه گذشته دستکم چهار بازار حکم پناهگاه برای سرمایههای مردم بازی کردهاند:
بازار سهام، بازار پول، بازار املاک، بازار ارز و طلا.
البته بازار کالاهای مختلف نظیر خودرو نیز نقش مهمی در حفظ ارزش پسانداز مردم ایفا کردهاند اما اندازه و عمق این بازارها بهاندازه چهار بازار اصلی نبوده است.
بازار مسکن
مسکن همواره مهمترین پناهگاه در برابر رشد تورم برای سرمایههای مردم بوده است. بهطور تاریخی اولین گزینهای که مردم برای سرمایهگذاری انتخاب میکنند بازار مسکن است. به همین دلیل این بازار همواره از جذابیت برخوردار است اما گاهی این جذابیت به حد اعلا رسیده است. بهطور مثال از سال 1383 تا سال 1389 یعنی به مدت شش سال بازار مسکن بهترین گزینه برای سرمایهگذاری بوده است.
دلیل جذابیت بازار مسکن در این دوره، جهش درآمدهای نفتی و ابتلای اقتصاد ایران به بیماری هلندی بود. در این دوره به دلیل افزایش بیسابقه درآمدهای نفتی، واردات بهشدت افزایش پیدا کرد و خیلی از کسبوکارهای تولیدی جذابیت خود را از دست دادند. شاید در این دوره اگر از مردم میپرسیدید پول کجاست؟ قطعاً میگفتند در بازار مسکن.
نرخ سود
با روی کارآمدن دولت یازدهم یک تحول مهم و کمسابقه در اقتصاد ما خواسته یا ناخواسته رخ داد، آن هم مثبت شدن نرخ بهره واقعی بود. در نتیجه این اتفاق، منابع سرمایهگذاری بهسوی بانکها سرازیر شد و در نتیجه سهم شبهپول از نقدینگی بهشدت بالا رفت و ضریب فزاینده پول به کمتر از یک تنزل پیدا کرد و در اتفاقی کمسابقه حجم پول از پایه پولی کمتر شد. بنابراین بهجز فاصله سالهای 92 تا 96 در تمام سالهای دیگر نرخ سود حقیقی منفی بوده یا آنقدر پایین بوده که جذابیت نداشته است. در این دوره سرمایهگذاری در دیگر بازارها کاهش پیدا کرد اما بازار پول بهشدت جذاب شد.
بازار طلا و ارز
این دو بازار همواره پناهگاه امنی برای سرمایههای مردم بودهاند مگر در مواقعی که دولتها با سیاستهای دستوری و با ابزارهای پلیسی و قضایی به سرکوب این بازارها پرداختهاند. با این حال این دو بازار در چند دوره مختلف پناهگاه امنی برای محافظت از سرمایه مردم بودهاند. مثل دوره 72 تا 75. یا سالهای 91 تا 93 و ...
بازار سهام
واقعیت این است که در چند دهه گذشته، بازار سهام برای بخش وسیعی از مردم ناشناخته و حتی رعبآور بوده است. معمولاً افرادی که در بازار سرمایه فعالیت داشتند تعدادشان به نسبت مردمی که در دیگر بازارها فعال بودند بسیار کم بود اما این بازار اخیراً به دلایل زیاد بسیار جذاب شده است. بهگونهای که اگر از عموم مردم سوال شود پول کجاست، خواهند گفت بازار سهام.
اکنون مهمترین سوال این است که پس از بازار سهام، پول کجا خواهد رفت؟ برای پاسخ دادن به این پرسش میتوان چند سناریو در نظر گرفت. یعنی با فرض اینکه اتفاق خاصی نیفتد و شرایط دو سال اخیر ادامه پیدا کند، چند گزینه وجود دارد:
1- اولین پیشبینی این است که درآمدهای ارزی دولت بهشدت افت کرده و معنیاش این است که فشار روی ارز وجود دارد. بنابراین محتمل است که قیمت ارز حتی از سطوح فعلی نیز افزایش پیدا کند.
2- کسری درآمدهای دولت پیش از شیوع ویروس کرونا حدود 200 هزار میلیارد تومان بوده که رکود ناشی از کرونا، قطعاً آن را افزایش داده است. اگر همین روال ادامه پیدا کند، عدد کسری بودجه دولت افزایش بیشتری پیدا خواهد کرد. تلاش دولت این است که کسری بودجه را از طریق فروش دارایی و اوراق جبران کند اما آیا همه کسریها با فروش اوراق و دارایی قابل تامین است؟ مردم وقتی در برابر این پرسش قرار میگیرند به حافظه تاریخی خود مراجعه میکنند. در این مواقع احتمال پولی شدن کسری بودجه بهشدت وجود دارد.
3- پس از وقایع آبان سال گذشته و پس از تصویب بودجه سال 99 انتظارات تورمی بهشدت افزایش پیدا کرده است. هرچند بانک مرکزی مهار تورم در محدوده 22 درصد را هدفگذاری کرده اما انتظارات تورمی در ذهنیت مردم ایران در محدوده 40 درصد است.
4- نرخ سود بانکی کاهش پیدا کرده و بانکها اصلاً گزینه مناسبی برای محافظت از سرمایه مردم در برابر موج تورمی پیش رو نیستند.
در نتیجه احتمالاً دو اتفاق رخ میدهد:
1- تورم در چند ماه آینده باز هم افزایش پیدا میکند.
2- سرعت گردش پول بهشدت افزایش پیدا میکند.
در نتیجه مردم ناچارند برای محافظت از پسانداز خود در برابر تورم، به همه بازارها هجوم ببرند. به همین دلیل است که در چند هفته گذشته همه بازارها با افزایش قیمت مواجه شدهاند و تنها بازاری که با کاهش اقبال مواجه شده، بازار سپردههای بانکی بوده است. پس ما انتظار داریم که همه بازارها رشد کنند.
اما سرعت رشد این بازارها چقدر خواهد بود؟ بانک مرکزی تلاش میکند به هر شکل ممکن، بازار طلا و ارز متلاطم نشود. بنابراین به سرکوب این دو بازار ادامه میدهد. اما اینجا یک اتفاق مهم رخ میدهد که خارج از قدرت و اراده دولت است. وقتی قیمت دلار در بازار سرکوب شود، مردم سراغ بازارهای دیگری میروند که با دلار ارزشگذاری میشوند و دولت قادر به سرکوب این بازارها نیست، مثل بازار موبایل، خودرو.
آیا بازار مسکن همچنان جذابیت دارد؟ به صورت کلی تولید مسکن در ایران معمولاً از میزان تقاضای آن پایینتر است. ساخت و ساز آنقدر پایین است که تقاضای خفته را به وجود آورده است. بنابراین رشد قیمت مسکن در آینده محتمل است اما ورود به بازار مسکن نقدینگی زیادی میخواهد که لازمه ورود به دیگر بازارها نیست. بهاینترتیب جذابترین گزینه برای سرمایهگذاری با احتمال بازدهی بیش از 50 درصد، همچنان بازار سهام است.