ساختارها؛ بازیگران اصلی ایران-آمریکا
نتیجه انتخابات ۲۰۲۰ آمریکا چگونه بر ایران اثر میگذارد؟
تحولات داخلی ایالاتمتحده آمریکا بر بخش وسیعی از جهان اثر میگذارد. روشن است که این کشور در بسیاری از امور جهانی و مسائل داخلی کشورها به شکل سلبی و ایجابی مداخله میکند. همین امر موجب میشود تا فرآیند سیاسی در داخل آمریکا، تاثیر خود را خواسته یا ناخواسته بر کشورهای دیگر نیز بگذارد. برای چنین فضایی که همراه با انتخابات ریاستجمهوری پدیدار شده، میتوان اهمیت زیادی برای استقرار شخص حاکم بر کاخ سفید و خطمشی و دیدگاهی که دنبال میکند در نظر گرفت. ایالاتمتحده آمریکا در چهار دهه اخیر، اقدامات نرم و سخت گوناگونی را علیه ایران بهکار گرفته و بنابراین قابل درک است که انتخابات در آمریکا به ویژه انتخابات ریاستجمهوری، فضای داخلی یا پیرامونی سرزمین ایران را تحت تاثیر قرار دهد. این موضوع طی دو سه سال اخیر از این جهت از اهمیت بیشتری برخوردار شده است که دولت کنونی به ریاست دونالد ترامپ از یک توافق جمعی خارج شده و خروج آمریکا از برجام سبب بروز تلاطمی گسترده در وضعیت اقتصادی ایران شده است. از سوی دیگر، بحث بر سر بازگشت یا بیرون ماندن آمریکا از توافق هستهای موضوعی است که اهمیت انتخابات ریاستجمهوری آمریکا را برای ایران، دوچندان میکند. قابل ذکر است که اکثر قریب به اتفاق نامزدهای انتخابات مقدماتی دموکراتها تاکید کردهاند که در صورت پیروزی در انتخابات و تکیه زدن بر کرسی ریاستجمهوری، ایالاتمتحده را به توافق برجام بازمیگردانند و همین موضوع موجب شده است که انتخابات با دقت و توجه ویژهای در داخل ایران رصد شود.
بر اساس گفتهها و نوشتههای مقامات دولت کنونی آمریکا، از دونالد ترامپ تا وزیر خارجه و مشاور امنیت ملی این کشور، خروج از برجام با هدف اعمال فشار بر ایران با هدف تغییر رفتار در حوزههای هستهای و غیرهستهای صورت گرفته است. تصور آمریکا این بود که تهدید به خروج از برجام، ایران را وادار به تن دادن به خواستههای آمریکا میکند. اما با عدم پذیرش ایران در تغییر رفتار حتی با فشار حداکثری، ترامپ به سوی برداشتن گام دوم حرکت کرد و تهدید به خروج را عملی کرد با این امید که فشار اقتصادی بسیار شدید، ایران را در معرض آشوبهای اجتماعی و فروپاشی قرار دهد یا ایران را به زمین بازی مطلوب آمریکا بازگرداند.
طرفه آنکه، آمریکاییها خواستههایی را در درون و برون از برجام داشتهاند و بیشترین توجه آنها در درون برجام به این بود که میبایست جداول زمانبندیشده برجام که اصطلاحاً از آن به «غروب برجام» یاد میشود تغییر کند. بخشی از محدودیتهای پذیرفتهشده از سوی ایران یا باید طولانیمدت میشد یا ابدی. این خواسته آمریکا برآورده نشد و ایران نیز به مذاکره بر سر مفاد برجام بهخصوص بر سر محدودیتها تن نداد و برخی مباحث خارج از برجام همچون مسائل موشکی، دفاعی و منطقهای نیز در میان بود. پکیجی که توسط آمریکاییها مطرح شد اما از سوی ایرانیان مورد قبول قرار نگرفت و آمریکا را وارد فاز خروج از برجام کرد؛ تهدید عملی. در حال حاضر و با سپری شدن بیش از یک سال از خروج آمریکا از برجام اما انتظارات آنان برآورده نشده، هرچند که ایران پذیرفته است که مذاکراتی را در برخی امور بسیار جزئی در قالب 1+5 انجام دهد و آمریکا به برجام بازگردد. اگر تحریمهای آمریکا لغو شود، در این صورت ایران نیز خواهد پذیرفت که مجدداً وارد فاز مذاکره شود.
با این همه، بیشتر نامزدهای انتخابات آمریکا وعده بازگشت به برجام را دادهاند اما اگر دونالد ترامپ دوباره برنده انتخابات شود، نهتنها شانس بازگشت به برجام کمتر خواهد شد بلکه انتظار میرود فشارهایی به مراتب شدیدتر بر ایران وارد شود. حتی امکان بروز درگیریهای اتفاقی نیز دور از انتظار نخواهد بود زیرا هیچ رئیسجمهوری تمایل ندارد که در آستانه انتخابات و از ترس شکست سیاسی، وارد جنگ نظامی با کشوری دیگر شود. اما پس از انتخابات، دغدغه صندوق رای از بین میرود و اقدامات ماجراجویانه به میان خواهد آمد. از سوی دموکراتها نیز این شانس وجود ندارد که رئیسجمهور دموکرات، بدون قید و شرط به توافق برجام بازگردد. میتوان انتظار داشت که حتی همراهترین نامزدهای دموکرات با توافق برجام هم برای اینکه تصمیم و رویکرد ترامپ را تغییر دهند، شرایط خاص خود را مطرح کنند. این شرایط، میتواند درون برجام و شامل موضوعهای هستهای و غیرهستهای باشد. از این جهت، اطمینانی وجود ندارد که پس از 20 ژانویه 2021 در صورت حضور رئیسجمهوری دموکرات، شرایط ایران و ایالاتمتحده به دوران دو سال انتهایی ریاستجمهوری باراک اوباما برگردد. اما در حوزههای غیرهستهای میتوان گفت پیروزی دموکراتها یا ابقای ترامپ در مسند ریاستجمهوری، تنش در روابط ایران- آمریکا را کاهش نخواهد داد زیرا مسائل دفاعی-موشکی و حضور منطقهای ایران و به ویژه مساله امنیت اسرائیل از موضوعاتی است که حتی دموکراتها در مقایسه با جمهوریخواهان پیشتازترند. در نتیجه، تعامل با یک دولت دموکرات در آمریکا برای جمهوری اسلامی ایران، فضای مهیا و آسودهای را ایجاد نمیکند. همانطور که با دولتهای بیل کلینتون و باراک اوباما نیز شرایط متشنج وجود داشت و محدودیتهای موسوم به «تحریمهای فلجکننده» در دولت اوباما عملی شد و در دولت بیل کلینتون نیز تحریمهای «داماتو» با هدف وادار کردن ایران به بیشتر امتیاز دادن، اعمال شد. پس میتوان انتظار داشت که دولت دموکرات بعدی نیز چنین رویهای یا مشابه آن را در پیش بگیرد.
با این حال، شاید مشکل بیش از تهران، در واشنگتن است. برداشت ترامپ و مشاوران او این است که اکنون زمان برای امتیاز دادن به ایران مناسب نیست. تصور آنان این است که ایران به شدت در تنگنا قرار گرفته و در حال نزدیک شدن به نقطه پذیرش شرایط آنان است و در نتیجه تحریمها نباید کاهش یابد. امیدی نیست که این باور آمریکاییها طی شش ماه آینده تغییر کند. با در نظر گرفتن زمان انتخابات ریاستجمهوری، ایران با تاریخ حساسی روبهرو خواهد بود که اکتبر 2020 یعنی زمان برچیده شدن تحریمهای تسلیحاتی ایران است که پس از پنج سال از انعقاد برجام برداشته میشود. از همینروی، آمریکا در تلاش وافر است تا به هر شکل ممکن، جلوی این اتفاق را بگیرد. حتی اگر اروپا نیز به راه انداختن مکانیسم ماشه تن ندهد، آمریکا ممکن است به برجام بازگردد و درخواست کمیسیون حل اختلاف کرده، موضوع مستقیماً به شورای امنیت سازمان ملل متحد ارجاع داده شده و تحریمها بر اساس مکانیسم ماشه بازگردانده شود.
اخیراً در وزارت خارجه ایالاتمتحده آمریکا یک نظر مشورتی-حقوقی منتشر شده است مبنی بر اینکه آمریکا کماکان خود را عضوی از 1+5 میداند و طبیعتاً این حق را برای خود قائل است که هرگاه لازم دانست، به توافق بازگردد. بازگشت به توافق از نظر ترامپ به معنای کاهش فشار نیست بلکه بازگشتی است در جهت افزایش فشار بر ایران. بنابراین، احتمالاً تا فرارسیدن انتخابات، در حوزه رویکردهای سازنده یا مذاکره، اتفاق مهمی نخواهد افتاد بلکه آنچه بیشتر محتمل است، تشدید تقابلهای نظامی است و به نظر میرسد که پیک بحران پشت سر گذاشته شده و طرفین به این نتیجه رسیدهاند که بهتر است از ورود به فاز نظامی پرهیز کنند.
با این همه، روشن است که نهادهای اصلی تصمیمساز در ایران، غالباً تحت تاثیر فضای تبلیغاتی و انتخاباتی آمریکا قرار نمیگیرند و مناسبات ایران-آمریکا بر پایه احزاب و اشخاص شکل داده نمیشود. هرچند ممکن است برخی از چهرهها و جریانهای سیاسی امید داشته باشند که با انتخابات آمریکا، گشایشی در مورد مساله ایران به وجود بیاید با این حال، در دل ساختارهای سیاسی، بعید به نظر میرسد که چنین امیدی وجود داشته باشد. جمهوری اسلامی ایران با دولتهای گوناگونی در کاخ سفید مواجه بوده است و نمیتوان گفت حضور حزبی خاص، منافعی را برای ایران به دنبال داشته است. دموکراتها و جمهوریخواهان، هم دورههای کاهش تنش و هم دورههای تشدید تنش را با ایران سپری کردهاند و بنابراین، امید خاصی برای شکست ترامپ و بهبود شرایط با دموکراتها قابل تصور نیست. در شطرنج سیاست، حتی عکس این موضوع نیز میتواند رخ بدهد که حتی وجود ترامپ را بیش از حضور یک دموکرات ترجیح داد اگر در بر پاشنه دیگری بچرخد.