سر به مُهر
دولت در ایران مالیاتها را چگونه هزینه میکند؟
195 هزار میلیارد تومان پیشبینی دولت از مالیاتهای سال 99 است. کاهش درآمدهای نفتی عزم دولت را برای دریافت مالیات جزم کرده.
مرضیه محمودی: 195 هزار میلیارد تومان پیشبینی دولت از مالیاتهای سال 99 است. کاهش درآمدهای نفتی عزم دولت را برای دریافت مالیات جزم کرده. جدای از میزان تحقق مالیاتها و توان اقتصاد برای مالیاتدهی، سوال مهمی که مطرح میشود این است که دولت مالیاتی را که از مردم میگیرد، کجا قرار است هزینه کند؟ بر اساس لایحه بودجه سال آینده، مصارف دولت 5 /484 هزار میلیارد تومان است. 2 / ۳۶۷ هزار میلیارد تومان از این مصارف معادل 75 درصد، صرف هزینههای جاری دولت میشود. از این عدد هم 113 هزار میلیارد تومان فقط هزینه حقوق و دستمزد کارمندان دولت است. یعنی اگر دولت بخواهد کل حقوق کارکنانش را از طریق مالیات پرداخت کند، باید 57 درصد مالیات دریافتی از مردم را بدهد تا کارکنانش سال آینده سر ماه حقوق بگیرند. خرج دولت بزرگ برای مردم گران است. اما مردم قرار است در مقابل تامین این خرج گران از دولت چه دریافت کنند؟ اشتغال؟ هزینههای جاری دولت در سال آتی پنج برابر بودجه 70 هزار میلیارد تومانی بخش عمران است. به شرط آنکه همه آن تخصیص یابد. اما گزارشها نشان میدهد که بودجه عمران چند سالی است که به طور کامل تخصیص داده نمیشود و در برخی سالها حدود 10 درصد آن محقق میشود. خدمات دولت هم وضع بهتری ندارد. دولت در تجربههای مکرر نشان داده که خدمات مطلوبی هم ارائه نمیکند. نمونه آن را سال جاری بسیار دیدیم. از سیل فرودین تا زلزلهای که رخ داد. این یک فرض پذیرفته شده است که دولتهای متکی به مالیات مجبور به معامله با شهروندان خود هستند، مردم مالیات میپردازند و دولت در مقابل به آنها خدمات میدهد. در علم اقتصاد هدف از مالیاتستانی چیست و دولتها مالیات را کجا هزینه میکنند؟ بر اساس اصول علم اقتصاد مالیاتها هم در مرحله دریافت و هم در مرحله تخصیص، نقش مهمی در تشکیل سرمایه، تجهیز منابع، رشد و ثبات اقتصادی، ایجاد اشتغال و عدالت در توزیع منابع دارد. اما از منظر اقتصاد سیاسی، مالیات تنها کارکرد اقتصادی ندارد. کارکرد سیاسی هم دارد. مردم مالیات میدهند و از دولت میخواهند مالیاتها را شفاف، جایی که آنها خواستهاند، هزینه کند. اما در ایران، طی دو سه سال اخیر انتقاد مردم از دولت افزایش یافته. هم هزینههای دولت بالا رفته و هم مالیاتها جایی هزینه میشود که اولویت مردم نیست. انتقادات نشان میدهد مردم دوست ندارند به دولتی مالیات بدهند که خدمات عمومی مورد نیازشان را تامین نمیکند و مدام از آنها میخواهد «کمی بیشتر تحمل کنند». دلایل این مساله به جز ناتوانی دولت از تامین کالاهای عمومی در مساله شفافیت هم هست. در حالی که بخش بزرگی از درآمد و هزینههای دولت خارج از بودجه رسمی تعیین تکلیف میشود، مردم نمیدانند پولشان کجا میرود و بنابراین نمیخواهند مالیات بیشتری بپردازند. اینجا باید پرسید صرف شدن درآمدهای دولت در امور غیرمرتبط با وظایف حاکمیتی و تامین کالاهای عمومی چه تبعاتی دارد؟ ترجیحات مالیاتدهنده چقدر با ترجیحات مالیاتگیرنده فاصله دارد و آیا میتوان آنها را به هم نزدیک کرد؟