خوانش انتظارات صنعتگران
«شامخ» چه اطلاعاتی در مورد رفتار تولیدکننده میدهد؟
دادههای منتشرشده توسط اتاق ایران در مورد شاخص مدیران خرید، میتواند برخی از انتظارات و پیشبینیهای تولیدکنندگان و صنعتگران را منعکس کند. مثلاً در ماههای اخیر، چشمانداز تولیدکنندگان از ماههای آتی همواره مثبت بوده و انتظار افزایش میزان تولید را داشتهاند. رشد میزان استخدام در صنایع نیز این فرضیه را تکمیل میکند. در کنار اینها، رشد محصولات موجود در انبار و افت فروش محصولات، میتواند انتظارات تورمی فعالان اقتصادی را نشان دهد.
دادههای منتشرشده توسط اتاق ایران در مورد شاخص مدیران خرید، میتواند برخی از انتظارات و پیشبینیهای تولیدکنندگان و صنعتگران را منعکس کند. مثلاً در ماههای اخیر، چشمانداز تولیدکنندگان از ماههای آتی همواره مثبت بوده و انتظار افزایش میزان تولید را داشتهاند. رشد میزان استخدام در صنایع نیز این فرضیه را تکمیل میکند. در کنار اینها، رشد محصولات موجود در انبار و افت فروش محصولات، میتواند انتظارات تورمی فعالان اقتصادی را نشان دهد.
قدرت پیشبینی
در طرح شاخص مدیران خرید، دو بخش سوالات وجود دارد، سوالات اصلی و سوالات فرعی. در محاسبه شاخص مدیران خرید، تنها سوالات اصلی دخیل هستند. سوالات اصلی، «افزایش یا کاهش تولید نسبت به ماه قبل»، «میزان سفارشات جدید»، «سرعت انجام تحویل سفارش»، «موجودی مواد اولیه» و «میزان استخدام» را از فعال اقتصادی جویا میشود. شاخص مقدار تولید محصولات و شاخص کل، معمولاً متناسب با یکدیگر حرکت میکنند. ضریبی که شاخص تولید در کل دارد، معادل 25 درصد شاخص است. 30 درصد هم مربوط به میزان سفارشات جدید است. بنابراین تقریباً میتوان گفت هرگاه که تولید بالا رود، شاخص کل هم رشد میکند. اعداد ثبتشده در سری زمانی 9 ماه گذشته نشان میدهند افتوخیز تولید و شاخص کل کاملاً بر یکدیگر منطبق بوده است.علاوه بر شاخصهای اصلی، هفت سوال فرعی هم وجود دارد که در تحلیل بهتر نتایج طرح، کمک خواهند کرد. یکی از سوالات فرعی مهم این است که انتظارات تولید در ماه آینده چگونه است. یعنی فعال اقتصادی در این طرح بیان میکند که برای ماه آینده، توقع دارد میزان تولیدش کمتر شود، ثابت بماند یا بیشتر شود. این پرسش از 300 تا 400 فعال اقتصادی که عمدتاً جزو شاخصترینها و مهمترینهای صنعت به شمار میروند، پرسیده و روند عمومی تولید برای ماه بعد پیشبینی میشود. در 9 ماه گذشته، تقریباً آنچه فعال اقتصادی در هر ماه نسبت به ماه بعدش گفته، تقریباً محقق شده است. یعنی اگر مجموعاً فعالان اقتصادی گفته باشند که در ماه آینده افزایش تولید یا کاهش تولید داریم، تقریباً همان پیشبینی رخ داده است. مثلاً در اسفندماه، شاخص انتظارات تولید در ماه بعد به شدت افت کرده بود و عدد 39 را نشان میداد. این پیشبینی در فروردین محقق شد و عدد شاخص تولید افت قابل توجهی کرد. همچنین در فروردین، پیشبینی شده بود که در اردیبهشت افزایش قابل توجهی در تولید رخ دهد (8 /68)، متناسب با این پیشبینی، شاخص مقدار تولید در اردیبهشتماه معادل 97 /69 شد یا در اردیبهشتماه فعالان در مورد خرداد معتقد بودند که سطح تولید چندان افزایش پیدا نخواهد کرد و در خردادماه، همین اتفاق افتاد. در نتیجه این پیشبینی تاکنون با احتمال بالایی محقق شده و از قدرت اتکای بالایی برخوردار بوده است. البته صنایعی هم هستند که انتظارات فعالانش به دلایل مختلف، برآورده نشدهاند. ولی در اکثر صنایع، با توجه به اینکه این بررسی مربوط به بازه کوتاهمدت بوده، آنچه پیشبینی شده، به وقوع پیوسته است.
انتظارات تورمی
نباید تصور کرد که اگر تمامی شاخصها بالای 50 باشند، روند مثبتی حاکم است. چراکه شاخصهای فرعی، نیازمند تحلیل چندجانبه هستند. رشد مواردی مانند «میزان فروش محصولات» و «صادرات کالا» ذاتاً مثبت هستند. اما مثلاً «قیمت خرید مواد اولیه»، هرچه بالاتر باشد، قاعدتاً وضعیت بدتری را مخابره میکند. چراکه نشان میدهد هزینه تمامشده محصولات برای تولیدکننده نسبت به ماه قبل، با رشد مواجه شده است. در کنار این عامل، رشد شاخص «قیمت محصولات تولیدشده» نیز مثبت نیست. اما شاخصی مانند «موجودی محصول در انبار» دوگانه است. گاهی اوقات افزایش موجودی انبار، میتواند نشانه رکود باشد، در حالی که اگر همزمان با افزایش «فروش محصولات» رخ دهد، میتواند جنبه مثبتی داشته باشد. در خردادماه، رشد موجودی انبار همزمان با افت فروش محصولات بود، اما از این قضیه هم نمیتوان نتیجهگیری قطعی در مورد رکود داشت. چراکه در ماههای اخیر، بسیاری از تولیدکنندهها تصمیم گرفتند فرآیند فروش را متوقف کنند تا قیمت را تغییر دهند. در نتیجه فروششان کم شده و موجودی انبار افزایش پیدا کرده بود. متاسفانه زمان افزایش قیمت برخی از صنایع، با تاخیر نسبت به تورم کل اتفاق افتاده است. مثلاً مدتی قند و شکر یا ماکارونی در بازار کم شده بود که پس از آنکه قیمتشان افزایش یافت، کمبود به وجود آمده رفع شد. پس بخشی از افزایش موجودی انبار میتواند ناشی از این قضیه باشد و انتظارات تورمی تولیدکننده را بازتاب دهد. هرچند برخی از صنایع به دلیل رکود بخش ساختمان، با افزایش موجودی انبار مواجه هستند، مانند کاشیسازی، سرامیکسازی و کانیهای غیرفلزی. نکته مهم دیگر این است که صنایع مختلف در این طرح با توجه به اهمیتشان در تولید ناخالص داخلی، ضرایب اهمیت متفاوتی دارند. بنابراین خود صنایع هم در شامخ، نقش تعیینکنندهای دارند. ممکن است تنها در یک صنعت با ضریب اهمیت بالا، موجودی انبار به شکل جدی افزایش یابد. اما چون آن صنعت ضریب اهمیت بالایی داشته، در کل شامخ نیز اثرگذار بوده باشد. اما در کل، رشد موجودی انبار از 48 /49 به 89 /51 واحد، چندان شدید و نگرانکننده نیست و نمیتوان نتیجه گرفت که صنعت به رکود رفته است.
روند کاهشی تورم؟
اتفاق مثبت در خرداد این بود که پس از چند ماه متوالی، شتاب رشد قیمت افت کرد. طبق اطلاعات بهدستآمده، شاخص «قیمت محصولات تولیدشده» در خرداد معادل 11 /60 بوده که نسبت به سه ماه قبلش، عدد کمتری به حساب میآید. درست است که همچنان روند افزایشی قیمت حفظ شده، اما از شدت و حدت آن کاسته شده است. در اردیبهشتماه، این شاخص معادل 63 /72 واحد ثبت شده بود. این مساله میتواند نشان دهد که بازار به سمت تثبیت در حال حرکت است. این روند کاهشی در مورد قیمت خرید مواد اولیه نیز صدق میکند، هرچند شاخص قیمت مواد اولیه همچنان در سطح بالای 75 به سر میبرد. با توجه به اینکه اثرات دستمزد نیروی انسانی بر افزایش قیمت تمامشده محصولات در ابتدای سال تخلیه شده، قیمت مواد اولیه عامل تعیینکننده خواهد بود. از اینرو تا زمانی که شاخص قیمت مواد اولیه به زیر 50 نرسد، کماکان افزایش قیمت داریم و نباید انتظار داشته باشیم که قیمت فروش محصولات نیز به ثبات برسد، هرچند شدتش میتواند تغییر کند. اکنون یک روند کاهشی در تورم نقطهای مصرفکننده مشاهده میشود، در مورد شاخص قیمت تولیدکننده نیز روند مشابهی در جریان است که همراستا با اطلاعات شامخ است.
ابهامات استخدام
شاخص بهکارگیری نیروی انسانی در سومین ماه سال معادل 53 واحد و در کنارش شاخص تولید 50 واحد بوده است. شاید در نگاه اول این اعداد کمی ابهامبرانگیز باشند. برای روشن شدن موضوع، باید ببینیم که بهکارگیری نیروی انسانی در کدام صنایع رشد کرده است. در صنایع لوازم خانگی، پوشاک و چرم، صنایع لاستیک و پلاستیک، صنایع غذایی و وسایل نقلیه افزایش بهکارگیری نیروی انسانی رخ داده است. این صنایع احتمالاً با توجه به انتظاراتشان برای ماههای آینده یا سفارشهای جدید، تصمیم به افزایش نیروی انسانی گرفتهاند. مثلاً در مورد لوازم خانگی، شاخص انتظار تولید در ماه بعد معادل 56 بوده و در نتیجه بخشی از افزایش نیروی انسانی میتواند به همین دلیل باشد. در نتیجه به طور کلی دیدگاه فعال اقتصادی منطقی است. اما اعداد خردادماه در مورد استخدام، چندان تفاوتی با ماه قبلش نداشته و با درصد بسیار پایینی تغییر کرده است و نمیتوان افزایش نیروی انسانی را قابل توجه تلقی کرد. البته اعداد شامخ با دادههای نرخ بیکاری نیز منطبق هستند، چراکه گزارش اخیر مرکز آمار نشان میدهد که نرخ بیکاری به 8 /10 درصد در فصل بهار سال جاری نزول کرده است.
به نظر میآید مجموع شرایط کشور به گونهای است که توجه به تولید داخل، بیشتر شده است. اما بهرغم اینکه فعال اقتصادی مدام سیگنال افزایش تولید میدهد، اگر از آن طرف معضل موجودی مواد اولیه و نوسان قیمتها حل نشود، این فرصت از دست خواهد رفت. در نتیجه اگر مشکلاتی چون تامین مواد اولیه، رسوب مواد در گمرکات، مشکلات در قیمت ارز، برگشتن دلار صادراتی و... رفع نشوند، فرصت بازیابی بخش صنعت و افزایش تولید از دست میرود. اما اگر سیگنالهایی همچون ثبات قیمت (با توجه به تورم مصرفکننده) ادامه داشته باشد، فعال اقتصادی با دلگرمی بیشتری تولیدش را ادامه خواهد داد.