دردم از یار است
موانع توسعه صادرات در ایران چیست؟
اگر قرار بود با افزایش ارز دنیا گلستان شود، الان باید عطرش مشام همه را پر میکرد.» حسن روحانی البته در ادامه به نکتهای اشاره میکند که از همان رهگذر میتوان عدم رشد صادرات را توضیح داد. او گفته «یک بعد داستان را نچسبیم. اقتصاد دانش بسیار پیچیدهای است».
مرضیه محمودی: انتظار میرفت با جهش چند برابری نرخ ارز، صادرات غیرنفتی هم چند برابر شود. این حداقل انتظاری بود که از جهش نرخ ارز میشد داشت. گویا رئیس جمهوری هم انتظار داشته تهدید جهش نرخ ارز 3800تومانی به نزدیک 15 هزار تومان، به فرصتی برای افزایش صادرات تبدیل شود و حالا که چنین نشده، خاطرشان شدیداً مکدر است. چراکه در دیدار با معاونان و مدیران وزارت امور اقتصادی و دارایی به اقتصاددانان تاخت و گفت: «یک وقتی چند اقتصاددان سر قیمت ارز با ما چانه میزدند که اگر ارز 3800تومانی،4200 شود، ایران گلستان میشود و صادرات دو برابر میشود. اما اگر قیمت ارز را نگه دارید صادرات نابود میشود. بالاخره اقتصادداناند و ما احترامشان میکردیم. حالا ارز از 4200 تومان که آرزوی آنها بود بیشتر شده. در بازار دوم ارز 7500 تومان است و در بازار کوچک دیگری نرخ بالاتر هم داریم. اما صادرات چه شد؟ اگر قرار بود با افزایش ارز دنیا گلستان شود، الان باید عطرش مشام همه را پر میکرد.» حسن روحانی البته در ادامه به نکتهای اشاره میکند که از همان رهگذر میتوان عدم رشد صادرات را توضیح داد. او گفته «یک بعد داستان را نچسبیم. اقتصاد دانش بسیار پیچیدهای است».
قطعاً حق با روحانی است و نباید یک بعد داستان را چسبید. باید دید دولتی که امروز گله میکند چرا عطر صادرات مشام مردم را پر نکرده، چه موانعی بر سر راه صادرات وضع کرده و چه گامهایی برای توسعه صادرات برداشته، جز آنکه ناگهان فنر ارزی که پنج سال آن را فشرده بود، از دستش رها شد.
موانع متعدد بسیاری برای عدم توسعه صادرات در ایران وجود دارد. نااطمینانی از سیاستگذاریهای اقتصادی، بلاتکلیفی در ارتباط با جهان، نامساعد بودن فضای کسبوکار و فرآیندهای تجاری دشوار در ایران تنها بخشی از محدودیتهای صادرات است. حال باید پرسید دولت در این سالها چه گامی برای حل این موانع برداشته که انتظار دارد صرفاً با جهش نرخ ارز، صادرات هم رشد کند؟ مردادماه رئیس اتاق تهران از سیاستهای ضدصادرات دولت گله کرده و گفته بود «در پنج ماه گذشته ۳۳ بخشنامه ارزی صادر شده است.» این تعداد بخشنامه به این معناست که از ابتدای امسال بهطور متوسط هر پنج روز یک بخشنامه ارزی از سوی دولت ابلاغ و منجر به سردرگمی تجار شده است. از سوی دیگر روحانی وزارت اقتصاد را تشویق کرده در تصمیمگیریها با صادرکنندگان، فعالان بخش خصوصی و اعضای اتاقها هم مشورت کنند. اما جالب این است که یکی از مهمترین عوامل عدم توسعه صادرات در ایران، حضور قدرتمند بخش دولتی در صادرات و فضای غیررقابتی صادرات است. نگاهی به سهم شرکتهای بالای یک میلیارد دلار نشان میدهد ســهم بخش خصوصی واقعی از صادرات کشور ناچیز است و در عمل بزرگترین صادرکننده همچنان دولت است.
در پرونده پیشرو در نظر داریم موانع توسعه صادرات در ایران را بررسی کنیم و ببینیم دیگر کشورها چگونه صادرات را توسعه دادند و سهم دولت در شرایط کنونی چیست؟ شاید آن زمان بهتر بتوان دریافت خاطر روحانی چرا چنین مکدر است.