تاخت و تاز مهاراجهها
مرتضی عراقچی از وضعیت کنونی صادرات فرش دستباف هند در بازارهای صادراتی میگوید
مرتضی عراقچی میگوید: ۸۰ میلیون نفر میتوانند به عنوان میلیاردر چینی پتانسیل خرید فرش دستباف ایرانی را داشته باشند، بنابراین چین میتواند به یکی از خریداران عمده فرش دستباف ایران تبدیل شود.
فرش دستباف ایرانی همچنان در دنیا سرآمد است و آنگونه که فعالان این عرصه و صادرکنندگان فرش میگویند هنوز هم به لحاظ کیفیت و گرههای اصیل، فرش ایرانی رقیبی در دنیا ندارد. البته حال و روز فرش دستباف ایران این روزها خیلی خوب نیست و بهخصوص اینکه سایه سنگین رکود همچنان بر سر تولید و صادرات فرش وجود دارد و همین امر، قدرت رقابت را از صادرکنندگان ایرانی سلب کرده است. کمکم، حتی ردپای کشورهایی همچون چین، هند، پاکستان و افغانستان هم در بازارهای صادراتی ایران باز شده و آنگونه که برخی آمارها میگویند فرش دستباف هند اکنون به عنوان مهمترین رقیب ایران در تولید و صادرات فرش دستباف مطرح میشود و در دهه اخیر، سایه سنگین خود را بر سر بازارهای صادراتی فرش دستباف ایرانی گسترده است و اکنون با فاصله اندکی مترصد فرصتی است که به صدر جدول صادرکنندگان فرش دنیا برسد و جایگاه ایران را از آن خود کند. مرتضی عراقچی، رئیس اتحادیه صادرکنندگان فرش دستباف البته میگوید که فرشهای تولید چین، هنوز هم به لحاظ کیفیت، یارای رقابت با تولیدات اصیل ایرانی را ندارد.
♦♦♦
وضعیت کنونی تولید و صادرات فرش دستباف به چه صورت است و اکنون ایران، با چه رقبایی در عرصه بینالمللی برای فروش کالاهای خود دست و پنجه نرم میکند؟
تولید و صادرات فرش دستباف امسال هم همانند سال گذشته، با رکود مواجه بوده است و صادرات این کالاها، همچنان با مشکلات متعددی روبهرو است. از جمله آنکه در حال حاضر، رقبایی در بازارهای صادراتی حضور دارند که به شدت، بر روی تغییر سلیقه مشتریان اروپایی و آمریکایی کار میکنند که بازار مصرفی جدیدی را برای کالاهای خود بگشایند و از سهم ایران در آن بازارها کم کنند. به همین دلیل، در سال 97 نیز، روند گذشته ادامه یافته است و صادرات به میزان سال 96 همچنان ادامه دارد. بر اساس آمارهای رسمی گمرک جمهوری اسلامی ایران، در سال گذشته حدود 400 میلیون دلار صادرات فرش صورت گرفته که پیشبینی و برآورد ما این است که در سال 97 نیز همین روند ادامه یابد و به صادرات 400 میلیون دلاری دست یابیم. در عین حال باید توجه داشت که پتانسیل صادرات فرش دستباف ایرانی بسیار بالاتر از این اعداد و ارقام است؛ همانطور که زمانی در فاصله سالهای 73 و 74 رقم صادرات فرش دستباف به مرز یک میلیارد دلار رسیده است و حتی در یک سال هم، از یک میلیارد دلار گذشته است. پس حتماً اگر مجموعهای از حمایتها از صادرکنندگان فرش دستباف ایران صورت گیرد، به طور قطع صادرات پتانسیل رشد بالایی دارد. اما برای آنکه بدانیم چه عواملی باعث دستیابی به صادرات میلیاردی فرش دستباف شده است، باید به رفتار دولت در صادرات فرش دستباف در آن سالها دقت کرد. در آن زمان، واردات در مقابل صادرات صورت میگرفت و بنابراین اگر دولت بیاید و صادرات را با واردات به هم وصل کند و اجازه واردات یکسری کالاهای غیراستراتژیک و لوکس مثل خودرو و لوازم خانگی یا کالاها و موارد مصرفی غیرضرور را با امتیاز صادرات بدهد، آنگاه صادرات رونق خوبی خواهد داشت؛ چراکه صادرات یک امتیاز برای واردات میشود و این قیمت تمامشده فرش را در بازارهای هدف صادراتی کاهش میدهد و انگیزه صادرات نیز افزایش مییابد.
شما اشاره به این موضوع داشتید که برخی کشورهای دنیا، گوی صادرات را از ایران ربودهاند و اکنون جایگزین فرش دستباف ایرانی شدهاند. در این میان هند هم یکی از این کشورهاست. گفته میشود هند در تولید و صادرات فرش گوی سبقت را از دیگر کشورها ربوده و اکنون به یک رقیب جدی برای ایران تبدیل شده است. وضعیت هند در این بازار را چطور تحلیل میکنید؟
به نظر من این شرایط تنها در مورد بازار هند صادق نیست؛ بلکه بازارهایی همچون پاکستان و افغانستان نیز اکنون در کنار هند قرار دارند و اکنون، جزو رقبای ایران به شمار میروند؛ اما تفاوتهایی میان تولیدات فرش دستباف ایرانی با این کشورها وجود دارد؛ به این معنا که این کشورها، فرش کلاسبالا نداشته و در واقع محصول درجه یک را همچون فرشهای اصیل دستباف ایرانی از قم، نائین، اصفهان، تبریز و کاشان ندارند که بتوانند با فرشهای نفیس ایرانی رقابت کنند. پس فرشهای ارزانقیمت را تولید میکنند و اتفاقاً فرش را هم ارزانتر از ایران به این بازارها عرضه میکنند. بر این اساس، با توجه به اینکه رقبای ایران، برای بازار مصرفی، تولید میکنند؛ بیشتر از فرشهای ایرانی، مطابق با سلیقه اروپا و آمریکاست و بنابراین، در بازار مصرف، تولیدات خود را بهتر از صادرکنندگان ایرانی، میفروشند. نکته دوم آن است که این شرکتهای هندی، سفارشپذیر هستند و این در حالی است که تولیدات ما سفارشپذیر نیست؛ ضمن اینکه در هند و چین، کارگاههای متمرکز وجود دارد و اگر شرکت اروپایی خریدار فرش دستباف، 100 قطعه فرش به یک اندازه و با طرح یکسان درخواست کند که در مدتزمان معینی هم باید آن را تحویل بگیرد، حتماً این تقاضا از سوی هندیها و چینیها پاسخ داده میشود؛ در حالی که ایران چنین امکانی را ندارد و همین امر، ما را در بازارهای هدف صادراتی، یک گام به عقب میراند. البته یکی از خصوصیتهای فرش دستباف ایرانی که آن را هم نسبت به سایر رقبا از اصالت بیشتری برخوردار میکند، آن است که فرش دستباف ایران تکبافت است و خود بافندهها بیشتر به سلیقه خود و از روی عشق و علاقه، آن را میبافند، بنابراین خیلی ممکن است مطابق با سلیقه بازار مصرف و مد روز نباشد که این خود قدرت مانور فرشهای ایرانی را در بازارهای جهانی بهخصوص برای افرادی که خیلی با فرش دستباف ایرانی آشنایی ندارند، کاهش میدهد.
همانطور که شما هم اشاره کردید، نسل فعلی در بازارهای اروپایی و آمریکایی، شاید خیلی آشنایی بالایی با فرش دستباف ایرانی و طرحها و نقشههای اصیل آن نداشته باشند؛ چراکه نسل قبلی که ارزش فرش را میدانستند، کمکم رو به افول گذاشتهاند. برای نسل جدید چطور باید فرش دستباف را معرفی کرد و آیا رقبا، تدبیر خاصی در این حوزه داشتهاند؟
همینطور است و این نکته کاملاً درستی است که نسل قدیم در بازارهای اروپا و آمریکا که به فرشهای سنتی و خوب ما نیز علاقه داشتند و آن را میخریدند و به این موضوع اعتقاد داشتند که خرید فرش، یک سرمایهگذاری است؛ اکنون کمتر در بازار دیده میشوند؛ ضمن اینکه نسل جدید در این بازارها، دیگر به شیوه پدران و مادران خود، به فرش دستباف نگاه نمیکنند و اینطور نیست که آنها با نقشهها و طرحهای اصیل فرش ایرانی به خوبی آشنایی داشته باشند. گرایش آنها بیشتر به سمت مدرنیته گرایش دارد و کمتر به سنت تکیه دارند؛ در حالی که فرشهای ما نیز چون فرش اصیل و سابقهداری است و نقشه اصیل و قدیمی خود را دارند، برای آنها خیلی آشنا نیستند. از سوی دیگر، این موضوع در فرهنگ فرشبافی ایران نیست که نقشههای مدرن و مختلفی را که این بازارها طلب میکنند ببافند. البته برخی بافندهها به صورت اندک بر روی سلیقهیابی مشتری تمرکز کردهاند و در کنار آن گبههای ایرانی نیز توانسته بخشی از نیاز بازارهای صادراتی را تامین کند؛ ولی در مجموع، کل فرش تولیدی ایران نمیتواند به این صورت، تولید کرده که طرح و نقشه مدرن را ببافد. همین امر هم باعث رکود در تولید فرش دستباف شده است.
کیفیت فرش هندی در مقایسه با فرش ایران و دیگر فرشهای چینی، پاکستانی یا آسیایی چگونه است؟
کیفیت فرشهای هند، پاکستان و افغانستان در یک ردیف است و از نظر جنس، در درجه سه به حساب میآید و در حد فرش ماشینی ایران است؛ ولی خب بازار مصرفی اروپا و آمریکا که عمده بازار مصرفی آن فرشهای همین کشورهاست، نسل جدیدی دارد که فکر آینده فرش دستباف نیست و به آن به عنوان یک سرمایهگذاری نگاه نمیکند. این در حالی است که فرش دستباف کشورهای رقیب، دوام و ماندگاری فرش ایرانی را ندارد، چراکه اصولاً این فرشها گره ندارند.
آیا هند میتواند رقیبی جدی برای ما در بازارهای جهانی باشد؟
رقیب جدی ما در بازارهای جهان، فقط هند نیست؛ بلکه در کنار هند، کشورهایی همچون پاکستان، افغانستان و چین نیز قرار میگیرند؛ به علاوه اینکه به نظر میرسد که انواع کفپوشها که امروزه در اروپا و در کل دنیا مورد استفاده قرار میگیرد نیز امروز رقیب فرش دستباف ایرانی است که در کنار آنها، انواع لمینت، پارکت، سنگ، فرش ماشینی و موکت نیز با طرحها و رنگهای مختلف قرار میگیرد؛ این در حالی است که فرش دستباف ایران، در دنیا حرف اول را هم به لحاظ کیفیت و هم به لحاظ زیبایی میزند، اما به هر حال بازار مصرف در اختیار این کشورها قرار گرفته است. به هر حال، هیچ فرشی در دنیا را نمیتوان قابل رقابت به لحاظ کیفی با فرش ایرانی دانست؛ ولی از نظر سلیقه مشتری و مصرف انواع کفپوشهای دیگر، برخی رقبا از ایران پیشی گرفتهاند و بیشتر به سبکهای نوین علاقهمند هستند.
البته در این میان برخی معتقدند که مشخصاً هند میتواند به دلیل اینکه اقتصاد نوظهوری دارد، تبدیل به یکی از کشورهایی شود که بازار صادراتی بالقوه ایران است. چقدر میتوان از پتانسیل کشور رقیب، برای رونق صادرات فرش دستباف ایرانی استفاده کرد؟
هند و چین، از جمله بازارهای بزرگ صادراتی فرش دستباف ایرانی هستند و اکنون نیز سطح درآمدی آنها بسیار بالاست و درصد بالایی از چینیها درآمدهای بسیار خوبی دارند و خواهان خرید فرش باکیفیت ایرانی هستند؛ بنابراین اگر بتوانیم روی بازار هند، چین و روسیه کار کنیم، پتانسیل و ظرفیت جذب فرشهای صادراتی ایرانی را دارند. البته این را باید در نظر گرفت که صادرات فرش اکنون، یکی از چالشهای امروز این هنر-صنعت اصیل ایرانی است که یکی از علل آن رکود موجود در این رشته هم به شمار میرود؛ اما در عین حال صادرات فرش دستباف نیازمند تبلیغ در رسانههای خارجی است که متاسفانه بسیار گران تمام میشود، بنابراین باید دولت مشوقهای لازم را در این زمینه در نظر بگیرد.
اگر تحریمها دوباره بازگردد این خطر تا چه اندازه برای تولیدکنندگان و صادرکنندگان فرش دستباف ایران، جدی میشود؟
فرش ما تنها در بازار آمریکا تحریم بود که البته این تحریم هم، برداشته شده است و اتفاقاً صادرات فرش به این کشور هم سرعت گرفته است؛ البته هنوز رقم آن به میزان قبلی نرسیده است؛ چراکه ما بخشی از بازار آمریکا را از دست داده بودیم و تا بخواهیم آن را دوباره به دست بیاوریم، چند سال طول خواهد کشید تا خریداران، سرمایه خود را به فرش ایران تبدیل کنند و البته سلیقههای مصرفکنندگان آمریکایی هم تغییراتی داشته است. بنابراین اگر دوباره فرش دستباف ایران را تحریم کنند، اثر چندانی بر صادرات فرش دستباف ایرانی نخواهد داشت؛ اگرچه بیاثر هم نیست. به هر حال تحریم دوباره، فاجعهآمیز نیست و نگران تحریم آمریکا نیستیم. بعد از برجام و برداشته شدن تحریمها، صادرات فرش دستباف رونق گرفت که یکی از علل آن، حذف تحریمهای پیش روی این کالا از سوی اوباما، رئیسجمهور وقت ایالات متحده بود. بر این اساس، یکی از دلایلی که رئیسجمهور این کشور را مجبور به لغو تحریمهای فرش دستباف کرد، فشاری بود که مصرفکنندگان و خریداران آمریکایی برای خرید این هنر-صنعت اصیل ایرانی داشتند که بر این اساس، بهرغم اینکه تحریم فرش جزو تحریمهای اولیه بود و ارتباطی به پرونده هستهای نداشت، محدودیتها برداشته شد. اما ذکر این نکته هم ضروری است که اکنون به دلیل تورم و بالا بودن قیمت تمامشده نسبت به رقبا، فرش دستباف ایرانی گران تمام میشود و قابل قیاس با رقبای هندی، پاکستانی و افغان نیست. همانطور که اشاره کردم، در سال ۹۶ حدود 400 میلیون دلار فرش دستباف صادر شده است که از این رقم ۵۰ تا ۶۰ میلیون دلار آن صادرات به آمریکا بوده است.
فعالان صنعت فرش چه راههایی را برای حفظ بازار صادراتی فرش ایران و توسعه آن در مقابل چنین رقبایی دارند؟
اولین پیشنهاد ما این است که در یک سطح کلان، دولت بتواند در بازارهای مصرفی که عمدتاً اروپایی هستند و بازارهای شرق آسیا، چین و کشورهای آسیای میانه و حتی روسیه را دربرمیگیرد، تبلیغات صورت دهد. البته ما به عنوان صادرکننده، نمیخواهیم که دولت، تبلیغ یک برند خاص ایرانی را در فرش دستباف داشته باشد، بلکه خواسته ما آن است که فرش دستباف ایرانی را که خودش یک برند است، تبلیغ کنند؛ چراکه این برند باید به دنیا شناسانده شود. همانطور که کشوری مثل سوئیس، برای ساعت خود تبلیغ میکند؛ چراکه تولیدش در دنیا حرف اول را میزند؛ پس ما نمیخواهیم که برای یک برند خاص فرش دستباف ایران تبلیغ کنند. از سوی دیگر، به نظر میرسد که این توان در دولت و وزارت صنعت، معدن و تجارت و مرکز ملی فرش ایران تقویت شود و آنها بودجههای لازم را داشته باشند که در شبکههای تصویری و در رادیو و تلویزیونهای مهم اروپا و کل دنیا، کلیپهای خوب درست کرده و تبلیغ کنند؛ حتی از نحوه تولید فرش، پشمریسی و رنگرزی آن هم کلیپ تولید کنند و خاصیتهای فرش دستباف ایرانی را به لحاظ همخوانی با ساختار ارگونومی انسان به نسل جدید معرفی کنند تا دنیا بداند که فرش دستباف ایرانی چه ارزشی دارد. اولین خواسته ما برای فرش دستباف ایرانی، تبلیغات برند ایران در این هنر-صنعت اصیل ایرانی است و از دولت انتظار داریم که از صادرات فرش حمایت کند و باید هم حمایت کند تا ارزآوری برای کشور داشته باشد. البته ما نمیخواهیم که دولت به تجار فرش دستباف پولی بدهد و برای آنها هزینه کند؛ بلکه باید بگوید که برای واردات کالاهای لوکس و غیرضروری همچون اتومبیلهای گرانقیمت، اظهارنامههای صادراتی فرش دستباف، مورد استفاده قرار گیرد و به این ترتیب، این اظهارنامهها، ارزشمند شوند. یعنی واردکننده امتیاز صادرات فرش را به رقم قابل توجهی بخرد. این امر باعث خواهد شد تا صادرات فرش رونق گیرد و تشویق شود؛ ضمن اینکه بازار نیز رونق گیرد و ارزآوری بیشتر شود. این کمک به صادرات است و باعث میشود که قیمت تمامشده فرش دستباف در بازارهای هدف صادراتی به شدت کاهش یابد. اکنون کشوری مثل چین به دلیل پیشرفتهای اقتصادی اخیر خود طبقه جدیدی از میلیاردرها را در خود جای داده که بر این اساس ۸۰ میلیون نفر میتوانند به عنوان میلیاردر چینی پتانسیل خرید فرش دستباف ایرانی را داشته باشند، بنابراین چین میتواند به یکی از خریداران عمده فرش دستباف ایران تبدیل شود، این در شرایطی است که در مورد فرشهای تجاری اکنون رقبای ایران نیز در بازار چین حضور دارند؛ اما همانطور که اشاره کردم، در مورد فرشهای هنری همچنان ایران، عمدهترین عرضهکننده در بازارهای دنیاست که کشورها نمیتوانند با آن رقابت کنند؛ ضمن اینکه بازار چین آهستهآهسته در حال رونق گرفتن است و میتواند بازار هدف صادراتی ایران باشد. نکته دیگر در حوزه رونق صادرات، کاهش قیمت تمامشده است، این در حالی است که ۸۵ درصد قیمت یک فرش مربوط به دستمزد کارگران است و دولت هم روزبهروز این دستمزد را افزایش میدهد، بنابراین قیمت تمامشده فرش رو به افزایش است، در حالی که نرخ تولید رقبا بسیار کمتر از این رقم است و به طور متوسط نصف این نرخ را فرش میبافند. در حال حاضر به خاطر تورم، فرش در رکود به سر میبرد و یکی از عللی هم که خریداران رغبتی ندارند عدم اطلاع از قیمتهاست، این در حالی است که دارندگان فرش دستباف میتوانند فرشهای کهنه خود را تحویل داده و تبدیل به نو کنند. به هر حال رونق صادرات فرش دستباف، به رونق تولید و اشتغال هم کمک میکند؛ بهخصوص اینکه ۳۵ شغل مستقیم با فرش دستباف در ارتباط هستند و اکنون دو میلیون بافنده داریم که باید با رونق بازار اشتغال آنها را حفظ کنیم. دستمزد آنها هم روزانه ۱۵ تا ۲۰ هزار تومان است اما همچنان فرش دستباف نسبت به رقبا گران تولید میشود.