بیم و امیدهای صادرات فرش
چه آیندهای در انتظار بازار خارجی فرش ایران است؟
روند صادرات فرش دستباف ایران خوشحالکننده است ولی راضیکننده نیست. این گزاره را در دو سال اخیر بارها بر زبان راندهام چراکه به گواه آمار گمرک جمهوری اسلامی ایران روند صادرات دستبافتههای ایرانی افزایشی بوده و رشد درخور توجهی را نشان میدهد اما این سیر صعودی هنوز تا رسیدن به وضعیت مطلوب فاصله زیادی دارد و از همین روست که نمیتواند رضایتبخش تلقی شود.
رئیس مرکز ملی فرش ایران میگوید روند صادرات فرش دستباف ایران خوشحالکننده است ولی راضیکننده نیست
روند صادرات فرش دستباف ایران خوشحالکننده است ولی راضیکننده نیست. این گزاره را در دو سال اخیر بارها بر زبان راندهام چراکه به گواه آمار گمرک جمهوری اسلامی ایران روند صادرات دستبافتههای ایرانی افزایشی بوده و رشد درخور توجهی را نشان میدهد اما این سیر صعودی هنوز تا رسیدن به وضعیت مطلوب فاصله زیادی دارد و از همین روست که نمیتواند رضایتبخش تلقی شود.
بر پایه آمار گمرک در پایان سال 94 اندکی بیش از 290 میلیون دلار فرش دستباف از کشور ما به بازارهای هدف راه یافت که این میزان در پایان سال 95 به 359 میلیون دلار رسید و در انتهای سال 96 نیز از مرز 400 میلیون دلار عبور کرد و با حدود 18 درصد رشد به عدد 424 میلیون دلار رسید.
این اعداد به خوبی روند صعودی صادرات فرش دستباف را عیان میسازند اما باز هم تا رسیدن حتی به متوسط اعداد صادراتی در دو دهه پیش فاصله فراوانی به چشم میخورد و علت نارضایتی آشکار است.
اما چه عواملی در نقش کاهنده صادرات فرش در طول این دو دهه عمل کردهاند؟
دو دسته از علل داخلی و خارجی را میتوان به عنوان شرایط آسیبرسان بر روند صادرات فرش برشمرد. در حوزه برونمرزی بیگمان مهمترین علت را باید در تحریمهای اقتصادی کشورمان جستوجو کرد که به دو شیوه مستقیم و غیرمستقیم بر صادرات فرش اثر گذاشتهاند.
فرش ایرانی از سال 2010 به اینسو مورد تحریم مستقیم ایالات متحده آمریکا قرار گرفت و ترخیص هر فرشی با مبدأ تولید ایران در گمرک آن کشور ممنوع شد. وقتی آمریکا به عنوان بزرگترین واردکننده فرش در دنیا -که سال قبل از تحریم نیز 80 میلیون دلار فرش دستباف از ایران به خاک خود وارد کرده بود- راه را بر این صادرات ببندد، به طور طبیعی افت محسوسی در صادرات رخ میدهد که چنین هم شد.
دیگر بازارهای هدف فرش ایران دست به تحریم مستقیم فرش ایرانی نزدند اما پیامدهای تحریمهای اقتصادی کشور گریبانگیر فعالان صادراتی فرش نیز شد و در اثر این تحریمها هزینهها و ریسک صادرات بالا رفت. دشواری در نقل و انتقال ارز، بالا رفتن هزینههای بیمه و حمل و نقل و مسائلی از این دست نیز بر صادرات فرش ایرانی اثر کاهنده گذاشت.
در کنار اینها برخی دیگر از عوامل خارجی همچون وقوع رکود اقتصادی در برخی کشورهای اروپایی و همچنین وقوع انقلابهای عربی در خاورمیانه نیز موجب شد تا فرش دستباف به عنوان کالایی لوکس تا حدی از سبد خانوار در این کشورها خارج شود.
بر این فهرست میتوان کاهش تقاضای جهانی فرش دستباف (که رقبای ما را نیز آزار میدهد)، افزایش کالاهای جانشین و مکمل مانند کفپوشهای صنعتی (فرش ماشینی، موکت، پارکت،...)، اشباع شدن برخی از بازارهای سنتی، تغییر در سبک زندگی مصرفکنندگان و نیز تغییر سلایق مشتریان را نیز افزود.
اگر در روزگار گذشته تغییر سلایق از نسلی به نسل دیگر رخ میداد، در شرایط کنونی شاهدیم که بارها در درون یک نسل تغییر سلیقه رخ میدهد و حتی باورها و سبک زندگی نیز دستخوش تغییر میشود. برای نمونه برخی از مصرفکنندگان از نقش سرمایهگذاری در فرش و نگاه به آن به عنوان پساندازی برای آینده دور شده و رویکردی مصرفی پیدا کردهاند و در نتیجه در پی تغییر و جایگزینی مکرر کفپوشهای خود هستند.
افزون بر این موارد باید نگاهی هم به درون داشت و برخی از عوامل کاهنده صادرات را در داخل کشور جستوجو کرد.
ناآگاهی برخی از تولیدکنندگان فرش ایران از سلایق بازار و کاهلی یا عدم تطبیق تولیداتشان با نیاز مصرفکنندگان -که گاه به بهانه حفظ اصالتها توجیه میشود- یکی از مهمترین این عوامل بوده است.
افزایش هزینههای تولید در داخل کشور نیز به عاملی آسیبرسان در فرآیند صادرات تبدیل شده است. برای نمونه در فاصله سالهای 90 تا 92 شاهد رشد شتابناک قیمت مواد اولیه فرش دستباف بودیم. رشد چندین برابری پشم و به ویژه ابریشم وارداتی به کشور منجر به بالا رفتن شدید قیمت تمامشده فرش دستباف شد.
از سوی دیگر با توجه به آنکه بخش عمده قیمت تمامشده فرش دستباف مربوط به دستمزد و هزینه نیروی انسانی است، اجرای سیاستهایی همچون هدفمندی یارانهها و پرداخت نقدینگی مستقیم به قالیبافان که منجر به خروج بخشی از ایشان از گردونه تولید فرش دستباف شد نیز به رشد قیمت تمامشده در این بخش یاری رساند.
این نکته را نیز نباید از یاد برد که ساختار تولید فرش در کشور ما به طور سنتی به شیوه غیرمتمرکز بوده و همچنان بخش اعظم تولیدات به شیوه تکبافی خانگی صورت میپذیرد که این نکته نیز توان رقابتپذیری، بهینهسازی تولید و نیز امکان سفارشپذیری انبوه را میکاهد.
کنار هم قرار گرفتن این مجموعه عوامل داخلی و خارجی فرصتی بهینه را در اختیار رقبای ایران قرار داده است که فاصله خود را با فرش دستباف ایران در بازارهای جهانی کم کنند. مشکلاتی از جنس تحریمهای اقتصادی ایران بر سر راه صادرکنندگان فرش هند و پاکستان و ترکیه قرار ندارد. قیمت تمامشده فرش دستباف در کشورهای رقیب ما به ویژه هند، پاکستان و افغانستان بسیار پایینتر است و نیروی کار ارزان در این کشورها به یکی از برگهای برنده آنان در تجارت جهانی تبدیل شده است. وجود کارگاهها و مجتمعهای بزرگ قالیبافی برای انجام تولید متمرکز و سفارشپذیری نیز در کشورهای رقیب بیش از کشور ماست.
به هر روی در کنار همه این تهدیدها و نقاط ضعف، فرش ایران همچنان توانسته است صدرنشینی خود در تجارت جهانی این محصول را حفظ کند و با وجود همه دشواریها و تنگناها به مدد پیشینه ارزشمند خود و نامدار بودن برند «پرشین کارپت» و حضور شبکه سنتی توزیع در بسیاری از بازارهای هدف و نیز تلاش در راهیابی به بازارهای جدید، پیشتاز این میدان باشد.
در این سالها کوششهایی نیز برای به حداقل رساندن این تهدیدها و تنگناها به انجام رسیده است که شاخصترین آنها رفع تحریم از ورود فرش ایرانی به آمریکا بوده است.
اتفاق مهم و ارزشمندی که در دولت یازدهم برای فرش رخ داد، آن بود که با آغاز مذاکرات هستهای در جریان پیشنهادها و پیگیریهایی که از سوی وزارت صنعت، معدن و تجارت با وزارت امور خارجه انجام شد، بعد از توافق اولیه در لوزان سعی شد در طول مذاکرات ایران و 1+5 موضوع رفع تحریم فرش ایرانی هم مورد توجه قرار گیرد. بر همین اساس در ژانویه ۲۰۱۶ (دی 1394) با اعلام توافق برجام در بند ۲۲ برنامه جامع اقدام مشترک اشاره روشن و مستقیمی به لغو تحریم ورود فرش ایرانی به آمریکا شد و از آن پس صدور فرش ایرانی به آمریکا از سر گرفته شد و همچنان ادامه دارد.
در کنار این میتوان به تلاشهای انجامشده برای ورود به بازارهای جدید نیز اشاره کرد که شاخصترین آنها حضور در بازار چین به عنوان رقیب دیرین فرش ایران و تبدیل شدنش به مشتری امروزی دستبافتههای ایرانی است.
چینیها که روزگاری رقیبی توانمند در تولید و صدور فرش دستباف به شمار میآمدند، با آزمودن تغییراتی در اقتصاد خود و فاصله گرفتن از اقتصاد کمونیستی به سوی اقتصاد بازار آزاد، از تولید فرش دستباف نیز اندکی فاصله گرفتند و با ظهور طبقه جدید ثروتمند در این کشور که در پی کالاهای لوکس و دارای پرستیژ بودند، مشتری دستبافتههای ایرانی شدند.
امید میرود با استفاده بهینه از ابزارهای توسعه بازار از جمله اعزام و پذیرش هیاتهای تجاری، برگزاری نمایشگاهها و به ویژه انجام تبلیغات موثر در کنار بهبود فرآیند تولید در داخل کشور بتوان همچنان صدرنشینی فرش ایران در بازارهای جهانی را حفظ کرد.