رشد یخی
بررسی میزان پایداری رشد صنعتی در گفتوگو با مرتضی ایمانیراد
مرتضی ایمانیراد میگوید: چالشهای جدی در اقتصاد ایران وجود دارد که فضای کسبوکار را برای عاملان اقتصادی بسیار مشکل کرده است. این موانع اجازه نمیدهد نرخ رشد صنعت در ششماهه اول سال ادامه یابد و به یک نرخ رشد پایدار تبدیل شود.
از نگاه مرتضی ایمانیراد، اقتصاددان، رشد حدود پنجدرصدی شاخص تولید کارگاههای بزرگ صنعتی سه علت عمده داشته است؛ اول استفاده از ظرفیتهای خالی اقتصاد است که به نظر میرسد تا پایان سال محرک قابل توجهی برای نرخ رشد اقتصادی باشد، دوم افزایش درآمدهای نفتی است که با یک تاخیر زمانی روی صنعت اثر میگذارد و سوم افزایش نسبی تقاضا از طرف مردم و دولت بوده است. به گفته وی، علاوه بر این سه عامل، مسائلی مانند ثبات در فضای کسبوکار، ثبات نسبی در نرخ ارز و نبود التهاب سیاسی هم در این رشد صنعتی موثر بوده است. با این حال ایمانیراد متذکر میشود: «افزایش تولید به تحریک افزایش درآمدهای نفتی تکرارشدنی نیست و نمیتواند نرخ رشد را بالاتر ببرد. پرشدن ظرفیتهای تولیدی نیز تا یک زمان مشخص میتواند نرخ رشد بخش صنعت را بالا ببرد و وقتی این ظرفیتها کامل شوند، از آن پس اثری بر نرخ رشد بخش صنعت ندارند.» به همین دلیل وی تصریح میکند: «انتظار داریم نرخ رشد اقتصادی و نرخ رشد بخش صنعت در نیمه دوم سال کاهنده باشد. یعنی رشد میکند، ولی با آهنگ کندتری این اتفاق میافتد.»
♦♦♦
به نظر شما چه عواملی در اقتصاد ایران باعث رشد حدود پنجدرصدی صنعت در نیمه نخست امسال شده است؟ آیا در این دوره زمانی شاهد اتفاق خاصی در حوزه اقتصاد ایران بودهاید؟
رشد صنعت در نیمه اول سال ۹۶ رقم قابل توجهی نیست اما وقتی ما این آمار را با فصلهای سالهای قبل مقایسه میکنیم، مقداری برایمان قابل توجه به نظر میرسد. ولی واقعاً این نرخ رشد متمایز نیست، مخصوصاً اینکه آمار مورد اشاره شما تنها کارگاههای بالای 100 نفر را پوشش میدهد، در حالی که شما میدانید بدنه اصلی صنعت کشور را از نظر تعداد و تنوع صنایع کوچک و متوسط دربر میگیرد که در این آمار و محاسبات بانک مرکزی وجود ندارند. کل نرخ رشد این صنایع در ششماهه اول سال ۹۶ برابر 9 /4 درصد محاسبه شده است که اگر کاهش احتمالی نرخ رشد در نیمه دوم سال را منظور کنیم به عددی حدود چهار درصد میرسیم که برای کشوری با این همه ظرفیتهای خالی و گذراندن دوران سخت تحریمهای اقتصادی عدد قابل توجهی نیست.
به نظرم سه علت عمده پشت این نرخ رشد بخش صنعت وجود دارد. اول استفاده از ظرفیتهای خالی است که به نظر میرسد تا پایان سال محرک قابل توجهی برای نرخ رشد اقتصادی باشد. دوم افزایش درآمدهای نفتی است که با یک تاخیر زمانی روی صنعت اثر میگذارد و از سال ۹۵ هم مشخص بود نرخ رشد اقتصادی بخش صنعت و خدمات در سال ۹۶ بهتر از سال ۹۵ شود، که همینطور هم شد. سوم افزایش نسبی تقاضا، چه از طرف مردم و چه از طرف دولت بود که در مقایسه با سالهای قبل از رشد واقعی برخوردار شده است. اینها به نظرم عوامل اصلی نرخ رشد بخش صنعت در نیمه اول سال بودهاند. حال اینکه این نرخ رشد دوام دارد یا خیر، مسالهای دیگر است.
به صورت خاصتر در حوزه کسبوکار کشور فکر میکنید طی نیمه نخست امسال چه وضعیتی وجود داشته که در رشد پنجدرصدی صنعت تاثیرگذار بوده است؟
در پرسش قبلی به سه عامل اشاره کردم که هریک با سهمی مشخص نرخ رشد تولید صنعتی را مثبت کردهاند و باز توضیح دادم که این آمار برای صنعت کشور جامعیت ندارد و بخش مهمی از صنعت کشور در این آمار نیست. اتفاقاً این بخش از صنعت، که شامل صنایع با تعداد کارکنان زیر 10 نفر میشود، در نیمه نخست امسال دارای وضعیت خوبی نبودهاند و اگر آنها را در این آمار لحاظ کنیم، احتمالاً به نرخ رشد صنعتی کمتری میرسیم. در هر حال جدا از بحثی که مطرح شد ثبات در فضای کسبوکار هم در این نیمه بیاثر نبوده است. نرخ ارز، که بخش صنعت به آن حساسیت دارد، دارای نوسان نبود و ثبات نسبی داشته است. وضعیت سایر متغیرهای اقتصادی هم از نظر بالا بودن نوسانها در وضعیت بدی نبودند. از نظر سیاسی هم التهاب قابل توجهی نداشتهایم. این فضا به همراه سه عاملی که توضیح داده شد میتواند نرخ رشد به دست آمده را توضیح دهد. البته باید تاکید کنم این نرخ رشد قابل توجه نیست و اگر شرایط اقتصادی مهیا بود این نرخ رشد برای صنعت کشور ما میتوانست بسیار بیشتر از این حد باشد.
تجربههای پیشین اقتصاد ایران طی سالهای اخیر نشان میدهد در برخی سالها تابستانها بهترین دوره رشد صنعت در هر سالی بوده است. علت چیست که صنایع در تابستان نسبت به دیگر فصول سال رشد بهتری دارند؟
صنایع به نوعی تابع فصلهای مختلف سال هستند. در فصل تابستان تقاضا برای کالاهای بادوام بیشتر میشود، بودجه در این فصل فعال شده است، دوران ابهام فروردینماه و باز شدن کامل بازارها تحقق یافته است، جابهجایی مردم بیشتر در فصل تابستان اتفاق میافتد و بسیاری از محصولات صنعتی وابسته به بخش کشاورزی در این فصل فعالتر میشوند. گذشته از اینها فصل بهار دارای تعطیلی زیادی است. تا 15 روز اول سال که بازار تقریباً تعطیل است و در نیمه دوم فروردینماه به تدریج فعالیتهای صنعتی شروع میشوند. وقتی صنایع و محیط وابسته به آنها مهیا میشود فصل تابستان فرا میرسد و به همین دلیل است که نرخ رشد تولیدات صنعتی بیشتر میشود. به این مسائل باید تقاضای فصلی را هم اشاره کرد. بعضی از صنایع تولیدات فصلی دارند. مثلاً بخشهای صنعتی وابسته به ساختمانسازی در فصل تابستان فعالیت بیشتری دارند و این صنایع تعدادشان کم هم نیست. تغییرات تولید در فصلهای مختلف سال پدیدهای جهانی است. مثلاً در آمریکا آمار تولیدات به دو صورت معمولی و شکل تعدیلشده فصلی بیرون میآید که در شکل تعدیلشده تغییرات فصلی را از نرخ رشد بیرون میکشند. دلیل اینکه در آمارهای صنعتی فصل تابستان نسبت به فصل قبل از خود رشد بهتری دارد عواملی شبیه نکات یادشده را باید مدنظر قرار داد که البته عوامل فصلی دیگری هم وجود دارد که برای خلاصه کردن بحث از ذکر آنها خودداری کردم.
به نظر شما ممکن است پس از تابستان، در فصلهای دیگر امسال شاهد نزول رشد صنعت کشور باشیم؟
بله، به نظرم این اتفاق میافتد. ما فعلاً آمارهای کافی در اختیار نداریم، ولی به نظر میرسد که یکی از محرکهای نرخ رشد بخش صنعت در سال ۹۶ راه افتادن بخش ساختمان است. در این صورت بیشترین اثر این بخش در فصل تابستان است و در نیمه دوم سال این بخش به طور محسوسی کاهش مییابد.
گذشته از آن، همیشه در فصل سوم سال ما شاهد کاهش تولیدات صنعتی بودهایم و دلیلی نمیبینم که در سال جاری این اتفاق نیفتد. یک عامل مهم دیگر نیز در نیمه دوم سال این کاهش را هم در فصل سوم و هم در فصل چهارم شدت میدهد و آن هم فقدان گردش مناسب پول در اقتصاد به خاطر کاهش محدود پایه پولی و به حداکثر رسیدن ضریب فزاینده نقدینگی و مشکل دولت در اجرای هزینههای عمرانی خود در بودجه سال جاری است.
گذشته از این عامل فشار ترامپ بر اجرای تحریمهای جدید و جلوگیری از انتقال تمامی دلارهای ناشی از صدور نفت به داخل کشور نیز در ایجاد موانع تولید موثر بوده است. بدون دلیل نیست که بیشتر سازمانهای بینالمللی برآورد خود را از نرخ رشد اقتصادی در سال جاری و سال آینده کاهش دادهاند.
در انتهای مباحث این بخش به یک نکته دیگر اشاره کنم. افزایش تولید به تحریک افزایش درآمدهای نفتی تکرارشدنی نیست و از اینرو نمیتواند نرخ رشد را بالاتر ببرد. پر شدن ظرفیتهای تولیدی نیز تا یک زمان مشخص میتواند نرخ رشد بخش صنعت را بالا ببرد و وقتی این ظرفیتها کامل شوند، از آن پس اثری بر نرخ رشد بخش صنعت ندارند. بنابراین هر چه به پایان فصل نزدیک میشویم اثر رشدیابنده این دو عامل کم میشود و بنابراین انتظار داریم که نرخ رشد اقتصادی و نرخ رشد بخش صنعت در نیمه دوم سال کاهنده باشد. یعنی رشد میکند، ولی با آهنگ کندتری این اتفاق میافتد.
تجربه سالهای 1390 تاکنون نشان میدهد که معمولاً روند نرخ رشد در چهار فصل با نوسانهایی همراه بوده است. علت این نوسانهای فصلی چیست و چطور میتوان این نوسانهای فصلی را کاهش داد؟
بخش مهمی از تولیدات در هر حال دارای نوسانات فصلی هستند. شما مثلاً اگر به صنعت خودرو نگاه کنید در اسفندماه بیشترین میزان فروش را نسبت به دیگر ماههای سال دارد و دلیلش هم این است که عمدتاً تقاضا برای صنعت خودرو به خاطر تعطیلات نوروزی افزایش مییابد. مثلاً در مورد برق و گاز هم وقتی دما از میانگین سال بالاتر (تابستان) یا پایینتر از میانگین سال (زمستان) باشد تقاضا کمتر یا بیشتر میشود. بنابراین تغییرات فصلی هوا که در ایران با مراسم مذهبی و تعطیلات طولانی پررنگتر شده است روی تقاضا برای کالاها اثر میگذارد. در واقع تغییرات فصلی مسالهای کاملاً طبیعی به نظر میرسد. فقط مسالهای که باید مورد توجه قرار گیرد این است که وقتی دادههای ما فصلی باشد و ما بخواهیم روند تولیدات را بررسی کنیم و مثلاً انحرافات از روند اصلی برایمان مهم باشد، در این روش تغییرات فصلی اختلال ایجاد میکنند و ضروری است که این تغییرات فصلی از دادهها خارج شوند تا در تحلیل انحراف از روند مشکلی به وجود نیاید. بنابراین این تغییرات در همه کشورهای جهان به چشم میخورد و همانطور که گفتم پدیدهای طبیعی است.
آیا رشد صنعت در نیمه نخست امسال قابلیت تداوم و پایداری بلندمدت در سالهای آتی را دارد؟
همانطور که گفتم عواملی که رشد صنعت را در نیمه سال ایجاد کردهاند پایدار نیستند یا اینکه شاید بهتر باشد بگویم حداقل همه آنها پایدار نیستند. ظرفیتهای خالی به تدریج پر میشوند و اثرگذاری صادرات نفت نیز به جایی میرسد که سهمش در نرخ رشد اقتصادی محدود میشود و تنها رشد نسبی و محدود تقاضا میماند. از طرف دیگر انتظار این است که نرخ رشد اقتصادی در جهان در سال ۲۰۱۸ بهبود یابد و مثلاً دوباره قیمت مواد اولیه بالاتر رود. در این حالت اقتصاد ایران و بهخصوص بعضی از بخشهای صنعتی رشد قابل قبولی را تجربه خواهند کرد. اما این دو عامل برای دستیابی به نرخ رشد اقتصادی بالای چهار درصد کافی نیست. برای بالا بردن نرخ رشد اقتصادی لازم است افزایش بهرهوری، افزایش سرمایهگذاری و تسهیلات وسیع برای سرمایهگذاری خارجی ایجاد شود که به نظرم تحقق یک یا چند مورد از اینها در تردید جدی است. جدا از اینها یادمان نرود چالشهای جدی در اقتصاد ایران وجود دارد که فضای کسبوکار را برای عاملان اقتصادی بسیار مشکل کرده است. بسیاری از صنعتگران در حال کوچ به کشورهای دیگر هستند و خارجیان هم با اکراه وارد کشور میشوند. این موانع اجازه نمیدهد نرخ رشد صنعت در ششماهه اول سال ادامه یابد و به یک نرخ رشد پایدار تبدیل شود. با احتمال بالا میتوان پیشبینی کرد که در ششماهه دوم همین سال نیز احتمال کاهش نرخ رشد بخش صنعت بالاست.
مقایسه شاخص تولید از سال 1390 تاکنون نشان میدهد که این روند صعودی بوده است. به نظر شما علت صعودی بودن این روند طی شش سال اخیر چه بوده است؟
اگر منظورتان شاخص تولیدات صنعتی کارگاههای بزرگتر از 100 نفر کارکن است که چنین چیزی نیست. این شاخص سال ۱۳۹۰ را مبنا و برابر ۱۰۰ گرفته و تغییرات فصلهای بعدی را محاسبه کرده است. این شاخص در سال ۹۱ و ۹۲ کاهش قابل توجهی داشته است و در سال ۹۳ در همه فصول زیر عدد پایه سال ۱۳۹۰ و زیر 100 بوده است. در سال ۹۴ نیز در چهار فصل سال زیر عدد 100 بودهایم و تنها در سال ۹۵ است که فقط در فصل زمستان شاخص بالاتر از 100 قرار میگیرد. بنابراین بخش صنعت کشور در سالهای مورد اشاره شما در حالت ایستایی (stagnation) بوده است و تنها در فصل چهارم سال ۹۵ و فصل دوم سال ۹۶ است که در این شش سال شاخص بالای عدد 100 قرار گرفته است. اگر کل ارزش افزوده صنعت (کارگاههای بالای 10 نفر) را هم حساب کنیم همین تصویر را خواهیم داشت. در حالی که در سال ۱۳۹۰ کل ارزش افزوده بخش صنعت (کارگاههای صنعتی کشور) 13 هزار میلیارد تومان بوده، در سال ۱۳۹۵ هم در همین عدد 13 هزار میلیارد تومان متوقف شده و تنها مقدار ناچیزی افزایش داشته است. هر دو عددی که گفتم به قیمتهای ثابت است و سال پایه هم ۱۳۷۶ است. اتفاقاً این آمار هم که سطح پوشش وسیعتری نسبت به آمار بانک مرکزی ایران دارد، نشان میدهد که در این مدت ششساله بخش صنعت متاسفانه در حالت ایستا و به دور از هرگونه تحرکی بوده است.
در مجموع اقتصاد ایران برای داشتن یک رشد صنعتی پایدار چه تغییراتی باید کند؟
این بحث را در سطوح متفاوتی میتوان مطرح کرد. پاسخ من در یک سطح انتزاعی بالایی است و بنابراین میتوان آن را خردتر و به سطح اجرا نزدیک کرد. در نتیجه علتی که مطرح میشود بنا به خصلت بحثهای انتزاعی کمی کلی است. گره اصلی بخش صنعت سرویسدهی یکجانبه به حوزه سیاست است. وقتی ما درگیر جنگ بودیم، تقریباً بخش وسیعی از صنایع کشور درگیر پشتیبانی جنگ بود و وقتی گسترش فعالیتهای هستهای در کشور مطرح بود باز هم بخشهای مهمی از صنعت کشور درگیر این مساله شد. ولی هیچگاه با همین ضرورت سیاست به سمت توسعه صادرات نرفت که صنعت را به دنبال خود بکشاند. به عبارت دیگر ابزارانگاری صنعت و اقتصاد در یک سطح کلی مهمترین مانع بخش صنعت است. اینکه این مانع چگونه عمل میکند لازم است وارد بحث تفصیلی این پدیده شویم که میدانم اینجا جایش نیست.
پیمان قربانی، معاون اقتصادی بانک مرکزی معتقد است نرخ رشد اقتصادی تابستان امسال نشان میدهد خروج از رکود با تکیه بر رشد صنعتی در نیمه نخست امسال محقق شده است. به نظر شما آیا با تکیه بر رشد صنعتی میتوان امیدوار به خروج اقتصاد از رکود بود؟ از نگاه شما این تکیهگاه چقدر مستحکم است؟
نکته اول اینکه برای اینکه بخش صنعت بتواند سکاندار رشد اقتصادی باشد لازم است خود به نرخ رشد بالایی دست پیدا کند که گفته شد این احتمال کم است. دوم اینکه یکی از محرکهای همین بخش صنعت، بخش ساختمان است که تا ساختوساز در این بخش شکل نگیرد، خود این بخش نمیتواند به نرخ رشد بالایی دست پیدا کند. نکته سوم بودجه دولت است که دولت از طریق تزریق بودجههای عمرانی میتواند محرکی قوی برای رشد بخش صنعت باشد که همه میدانیم از این نظر موتور بودجههای عمرانی نیمسوز است و در سال آینده نیز قدرت تحرک دادن به بخش صنعت را ندارد. در آخر یادمان باشد که موانع اقتصادی ایران را فراموش نکنیم. این موانع اجازه رشد فزاینده به اقتصاد ایران را نمیدهند. اقتصاددانان آنقدر چالشهای مختلف را طبقهبندی و دربارهاش صحبت کردهاند که نیازی نیست من تکرار کنم. یک مطلب دیگر هم در خاتمه بگویم و آن هم این است که ما در دوران صنعتی زندگی نمیکنیم که صنعتمحور و محرک نرخ رشد اقتصادی کشور باشد. در شرایط فعلی محرک نرخ رشد اقتصادی کشور برای آینده اقتصاد ایران جای دیگری است که توضیحش بحث مفصلی میبرد.