قطرهها دریا نشد
الگوی بهینه تامین مالی بازسازی خرابیهای زلزله چیست؟
فردای زلزله کرمانشاه، همه تختی بودند. خبر زلزله 3 /7ریشتری کرمانشاه دقایقی بعد از وقوع در شبکههای اجتماعی منتشر شد. ویدئوها یکی پس از دیگری از اوضاع نابسامان شهرها و روستاهای کرمانشاه خبر میداد.
مرضیه محمودی: فردای زلزله کرمانشاه، همه تختی بودند. خبر زلزله 3 /7ریشتری کرمانشاه دقایقی بعد از وقوع در شبکههای اجتماعی منتشر شد. ویدئوها یکی پس از دیگری از اوضاع نابسامان شهرها و روستاهای کرمانشاه خبر میداد. چهرههای شناختهشده به میدان آمدند. آدرس دادند برای جمعآوری کمکهای نقدی و شمارهحساب دادند برای جمع کردن کمکهای مالی. مانند تختی سال 41 و زلزله بوئینزهرا که با وانتی سفید و بلندگویی در دست از توپخانه و ناصرخسرو گرفته تا سبزهمیدان و خیابان ولیعصر رفت. در شهر کشکول چرخاند و کمک جمع کرد. اما اینبار تلگرام و اینستاگرام جای وانت سفید و بلندگوی تختی را گرفت. اولین مساله تامین نیازهای اساسی بود؛ چادر و مواد غذایی و پوشاک. چهرههای فرهنگی و هنری و اینستاگرامرهای معروف جداجدا درخواست کمک کردند. ویدئوهایی منتشر شد از انبارهای بزرگ کمکهای مردمی، بعد صف طولانی کامیونهای مانده پشت دروازههای کرمانشاه و کمی بعد سیل بستههای آب معدنی و پوشاکها و بستههای بهداشتی رهاشده در شهر. کمکها پراکنده و از حد گذشته بود. حالا نیازها بیشتر به سمت اسکان موقت میرفت و تامین مالی برای بازسازی شهرها. برخی «چالش تهیه کانکس برای زلزلهزدگان» راه انداختند، ناشران بزرگ برای کرمانشاه کتاب فروختند، گالریهای هنری طرح یک اثر یک چادر را شروع کردند، آتشکده زرتشتیان فروش چند روز بلیتش را به کرمانشاه اختصاص داد، هنرمندان زیادی به نفع مردم کرمانشاه کنسرت و تئاتر برگزار کردند، قهرمانان ورزشی مدالها و درصدی از قراردادهایشان را به مردم کرمانشاه تقدیم کردند و کفشهای ناصر حجازی را فروختند. مردم هرچه در چنته داشتند برای بازسازی زخم غربی کشور رو کردند. اما سوال مهم حالا این است این همه کمک مالی و غیرمالی قرار است از کدام کانال صرف بازسازی کرمانشاه شود؟ هلالاحمر شمارهحسابی برای تجمیع کمکها اعلام کرده اما حالا هم مانند سال 41، مردم به چهرههای محبوبشان اعتماد بیشتری دارند. چون آن سال هم تختی بهرغم اصرار شیرخورشید برای توزیع کمکها، خودش به قزوین رفت. هم برای توزیع آذوقهها و هم برای بازسازی شهر. اینبار هم گویا قرار است چنین شود. اما تختیها بیشمارند. صادق زیباکلام چهار روزه دو میلیارد تومان کمک برای کرمانشاه جمع کرده و علی دایی شش میلیارد. دیگران هم هر کدام جداجدا. از چند ده میلیون تا چند صد میلیون کمک مردمی پراکنده. قطره قطره کمکها جمع شده اما بعید است که این قطرهها دریا شود.
دولت در مدیریت بحران و ساماندهی کمکها از قافله جا مانده. مردم چشم امید از کمکهای دولتی قطع کردهاند و خودشان میخواهند در بازسازی و تامین مالی مشارکت کنند. این شیوه تامین مالی مشارکتی الگوی بهینهای است اما مشروط به آنکه از جایی و از کانالی هدایت شود و مهمتر آنکه روندی ادامهدار باشد. این اولین تجربه ما در بازسازی یک منطقه زلزلهزده با حاکمیت مجازی است. هنوز نمیدانیم موج خبری این شبکهها تا کی حول محور زلزله کرمانشاه و مردم آنجا میچرخد و تا کی چهرهها تختیوار کمکهای مردمی را جمع میکنند و بالای سر کار در کرمانشاه میمانند.